4 ماه از آغاز فتنه بعد از انتخابات گذشته بود که دلسوزان نظام به مسير حسين موسوي و مهدي کروبي هشدار دادند که راه و روش آنها همآوازي با منافقين است اما ادامه راه اين دو نفر به گونهاي پيش رفت که تأييد همراهي با منافقين بود
|
بترسيد از روزي که اجانب از شما تعريف کنند.(امام خميني ره)
ماجراي دوري سران فتنه از نظام و مردم و خزيدن در آغوش حمايتهاي آمريکا، رژيم اسرائيل و منافقين، يکي از عبرت آموزترين درسها در طول 32 سال عمر انقلاب شکوهمند اسلامي است و اثبات اين جمله تاريخي حضرت روحا... که: معيار وضع و حال فعلي افراد است.
انتخابات رياست جمهوري سال گذشته از يک منظر، انتخاب بالاترين مقام اجرايي کشور بود براي تداوم حرکت رو به جلوي انقلاب، اما از منظر ديگر، بستري بود که با وجود تلخي حوادث پس از انتخابات، آلودگيهايي که در نظام رخنه کرده بود را زدود. حوادث پس از انتخابات، آزمون بصيريتي بود براي سنجش شفافيت نيروهايي که در نظام حضور دارند و افرادي که ادعاي همراهي با نظام را دارند. اين آزمون عيار ناخالصيهاي بسياري از افرادي که ادعا ميکردند ياران صديق و وفادار امام و نظام هستند را آشکار کرد و با کنار زدن حجابهاي پنهان، سيماي نفاق را بيش از پيش هويدا نمود.
حوادث سال گذشته و جدايي پر شتاب ميرحسين موسوي و مهدي کروبي از تمام آرمانهاي انقلاب، آتشي بود که اين دو چهره، آگاهانه، به خرمن سوابق انقلابي خود زدند و با پياده شدن از قطار انقلاب، خود را به بيابان نيستي و نابودي کشاندند. اين جدايي اگر در همان روزهاي اول با توبه، ابراز ندامت و پشيماني و تلاش براي همراهي مجدد با نظام همراه ميبود، ميتوانست سران فتنه را در ايستگاه بعدي، مجددا سوار اين قطار رو به تعالي نمايد اما لجاجـت، مواضع غير شفاف و دو پهلو، سکوت در مقابل تمجيدهاي بيشمار رسانههاي بيگانه و منافقين، تأييد تمام آشوبها و تحريکهاي متوالي براي ايجاد آشوب و بلواي جديد، به قدري سران فتنه را از قطار انقلاب دور کرد که بيشک ديگر راه بازگشتي براي اين افراد باقي نگذاشت.
در مورد سران فتنه، اشاره به جدايي پر شتاب از آن جهت قابل تأمل و بررسي است که نخست وزير دوران جنگ و رئيس مجلس ششم، تا پيش از اين افرادي بودند که در نظام آبرويي داشتند و اين آبرو را در طول چند ده سال به دست آوردند اما در عرض کمتر از دو سال، تمام اين آبرو را به باد فنا دادند.
بررسی تاريخ دوران پس از انتخابات نشان ميدهد که موسوي و کروبي، زودتر از آنکه انتظارش ميرفت، روند استحاله در نظام را پيش گرفتند و با دشمنان نظام، منافقين و رسانههاي بيگانه همآواز شدند، به گونهاي که سرکرده باند جنايتکار منافقين، راه و مسلک ميرحسين موسوي را با خود يکي دانست و همانند دايههاي مهربانتر از مادر، تلاش کرد تا سرنوشت سران فتنه را با خود گره بزند.
4 ماه از آغاز فتنه بعد از انتخابات گذشته بود که دلسوزان نظام به مسير حسين موسوي و مهدي کروبي هشدار دادند که راه و روش آنها همآوازي با منافقين است اما ادامه راه اين دو نفر به گونهاي پيش رفت که تأييد همراهي با منافقين بود براي همه آنهايي که اين دو را در جاده نفاق ميديدند. شايد ذکر نمودنههايي از همراهي منافقانه سران فتنه با منافقين بيش از پيش به اثبات اين مدعا کمک کند.
*چهارم بهمن ماه و هم زمان با اعدام جعفر کاظمي و محمد علي حاج آقايي(دو تن از اعضاي گروهک منافقين در تهران)پس از محکوم نمودن اين اعدامها توسط همسر سرکرده منافقين، سران جنبش منفور سبز و ضد انقلاب نيز همصدا با منافقين خواستار آزادي اين دو زندانی به اصطلاح سياسي شدند. البته همسر ميرحسين موسوي، خدمت را در حق منافقين تمام کرد و از اعدامهاي برخي منافقين – که به جرم خيانت به اسلام و انقلاب اعدام شده بودند – به عنوان لکهاي سياه در کارنامه نظام نام برد.
*مریم رجوی، سرکرده گروهک منافقین در هفتههای اخیر چندین بیانیه در حمایت از میرحسین موسوی، مهدی کروبی و آشوب طلبان داخلی صادر کرد و هدف آنان را با منافقين مشترک دانسته است.
* حضور منافقین در ژنو برای حمایت از جریان فتنه از آنجا با اهمیت است که در هفته های اخیر اطلاعات زیادی از ارتباط سران داخلی فتنه و اطرافیان آنان با اعضای گروهک منافقين منتشر شده است. در همین راستا، از اردشیر امیر ارجمند، مشاور موسوی، به عنوان رابط اصلی جریان فتنه با منافقین نام برده می شود.
موارد فوق تنها گوشهاي از همراهي تنگاتنگ منافقين با فتنه سبز بود که البته در حال حاضر به اتحادي استراتژي منجر شده است. جالب اينجاست که چند روز پيش، فرزند مهدي کروبي اعلام کرد خواست پدرم تغيير نظام بر اساس خواست مردم است. اين تئوري درست همانند تئوري مسعود و مريم رجوي براي به اصطلاح تغيير دموکراتيک در نظام است. البته منافقين خواهان جايگزيني خود با نظام هستند و از آلترناتيو بودن خود دم ميزنند و به احتمال زياد چند وقت ديگر کروبي و مير حسين نيز تغيير دموکراتيک را به مسئله آلترناتيو بودن خود پيوند ميزنند و اعلام ميکنند مردم خواهان آنها هستند!