اعترافات امیر فخاریان عضو واحدهای تروریستی منافقین در روز ۵ مهر ۱۳۶۰
...افراد واحد تروریستی: حسین (سرتیم)، امیرعلی عضو تیم و من عضو تیم. تیم دیگر محمد محمدی (شیرزاد)... عضو تیم، محسن که عضو تیم شیرزاد و...
تاریخ و ساعت عملیات تروریستی: ۵ مهر سال ۱۳۶۰ ساعت حدوداً ۱۰ الی ۱۰:۳۰ صبح بود.
مکان عملیات تروریستی: خیابان ولیعصر، کوچه روبروی کوچه پشت پارک دانشجو، تظاهرات مسلحانه.
شیوه عملیات تروریستی: وقتی از یک خیابان فرعی وارد خیابان ولیعصر شدیم که محمد محمدی (شیرزاد) با اعضای تیم خود داخل ماشین تویوتا بودند (سفیدرنگ) که از جلو حرکت میکرد و من و حسین و امیرعلی که داخل ماشین پژو سفید رنگ از پشت سر محمد محمدی (شیرزاد) میآمدیم.
وقتی ماشین محمد محمدی (شیرزاد) به خیابان ولیعصر پیچید یک نفر جلوی ماشین محمد محمدی (شیرزاد) را گرفت و بعدها فهمیدیم که آن شخص کارت ماشین را از محمد محمدی (شیرزاد) میخواهد که محمد محمدی (شیرزاد) به طرفش با کلت تیراندازی میکند. بعد ما داخل کوچه پشت پارک دانشجو شدیم که ماشین را امیرعلی پارک کرد و ماشین (شیرزاد) محمد محمدی سر کوچه پارک کرد...
در حین طیکردن عرض خیابان فکر میکنیم امیرعلی از جلوی من میدوید که تیراندازی کرد من هم به صورت رگبار تیراندازی کردم. داخل کوچه روبرو شدیم یک شخص آمد که گفت برادران بیایید منافقین بالا هستند. که حسین به او گفت: تو برو تا من بیایم، تا آن شخص برگشت، حسین با اسلحه ژ-۳ به طرفش تیراندازی کرد که همانجا آن شخص به شهادت رسید که وقتی افتاد من دیدم که یک اسلحه کلت هم پهلوی جنازه همان شخص افتاده بود.
یک مقدار دیگر وارد کوچه شدیم که شیرزاد (محمد محمدی) گفت که به طرف مردم سر کوچه تیراندازی کنیم و تا ۳ شمرد که به طرف مردم سر کوچه تیراندازی کردیم... که وقتی شیرزاد گفت به طرف دوم تیراندازی میکنیم اسلحه را روی تکتیر گذاشتم و چند تیر تیراندازی کردم اما بقیه همگی به صورت رگبار یک خشاب خالی کردند که بعد از تیراندازی هر کدام یک خشاب عوض کردند.
در همین موقعها بود که شیرزاد (محمد محمدی) به طرف دو یا سه نفر که دقیقاً خاطرم نیست تیراندازی کرده بود... آن اشخاص سر یک کوچه فرعی بودند که یکی از آن اشخاص داخل یک آپارتمان شده بود که من تا جلوی آپارتمان رفتم که زن و بچههای ساکن همان آپارتمان من را دیدند، برگشتم سر کوچه که محمد محمدی (شیرزاد) به امیرعلی گفت که به طرف آن یکی شخص مجروح تیراندازی کند که همان موقع امیرعلی اسلحه به طرف آن شخص گرفت و من پشتم را کردم که آن منظره را نبینم.
اما یک صحنه یادم می آید که شخص مجروح داخل جوی آب بود که سینهخیز به طرف زیر پل میرفت، حالا نمیدانم آیا نفر سومی وجود داشت یا نه، دقیقاً نمیدانم در همان لحظه که امیرعلی به طرف آن شخص مجروح تیراندازی کرد یک شخصی از آن سر کوچه به طرف ما میدوید که محمد محمدی (شیرزاد) رفت و جلوی زنی که از درب خانه آن طرف کوچه بیرون آمده بود، جلوی همان شخص را گرفت و به او گفت که برضد امام و انقلاب شعار بدهد که آن شخص زبانش بند آمد و شیرزاد به طرف آن شخص با اسلحه ژ-۳ تیراندازی کرد که همانجا داخل جوی آب افتاد و به شهادت رسید.
بعد بر سر آن طرف کوچه رفتیم که در حین رفتن به آنسر کوچه تیراندازی هوایی کردیم که من دیگر اسلحهام روی رگبار بود که محمد محمدی (شیرزاد) موقع تیراندازی شعار میداد، بعد سر کوچه یک تاکسی که سه مسافر هم داشت به دستور شیرزاد (محمد محمدی)... یک تیر هوایی زد و راننده و مسافرینش را پیاده کرد که حسین، جابر، محسن سوار ماشین شدند و یک رنو زرد رنگ و یا سفید رنگ بود که توسط شیرزاد (محمد محمدی) راننده آن به تهدید اسلحه پیاده کرد که امیرعلی پشت فرمان نشست و...
تدارکات واحد تروریستی: من مسلح به سلاح ژ- ۳، حسین مسلح به سلاح ژ – ۳ و یک کلت رولور با تیر اضافی، امیر علی مسلح به سلاح ژ- ۳ با دو یا ۳ خشاب اضافه پر و یک ماشین پژو سفید رنگ که برای تیم ما بود.
تیم محمد محمدی (شیرزاد) که محمد محمدی (شیرزاد) مسلح به سلاح ژ-۳ با چند خشاب اضافه پر و یک کلت کالیبر ۴۵ با خشاب و تیر اضافی، محسن و... هر کدام مسلح به سلاح ژ-۳ و با خشاب اضافه.
نتیجه عملیات تروریستی: به شهادترسیدن چندین نفر و مجروح شدن دهها تن از مردم و من خودم چهار نفر را دقیقاً دیدم که به شهادت رسیدند.
منبع:
پیروان حق و باطل، انتشارات دادسرای انقلاب اسلامی تهران، چاپ اول، پاییز ۱۳۶۵، ج ۷.