شهید ابوالفضل ضمیریاسداللهزاده
شغل: عضو سپاهپاسداران انقلاباسلامی
سن: ۱۹ سال
وضعیت تأهل: متأهل دارای یک فرزند
محل شهادت: پل خیابان حافظ
تاریخ شهادت: ۵مهر۱۳۶۰
زندگینامه
شهید ابوالفضل ضمیری در سال ۱۳۴۱ در خانوادهای مذهبی در شهر ری دیده به جهان گشود. روز تولدش مصادف با شب ولادت حضرت ابوالفضل(ع) بود و به همین مناسبت فرخنده نیز او را ابوالفضل نامیدند. از ۵ سالگی شروع بهخواندن نماز نمود و قرآن را نیز در نوجوانی فرا گرفت و عشق و علاقهای خاص به تشیع سرخ علوی پیدا کرد.
تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سر نهاد و تحصیلات متوسطه را نیز تا سال سوم نظری ادامه داد، اما خروش امت حزبالله در انقلاب پرشکوهاسلامی وی را به سوی خویش خواند و او نیز این ندا را لبیک گفت و همه چیزش را در خدمت انقلاب نهاد.
پس از پیروزی انقلاب به بسیج مستضعفین پیوست و مسئولیت یک گروه ۲۲ نفری و همچنین اسلحه خانه و آموزش سلاح را برعهده گرفت و شبها در مسجد فیروزآبادی، امام حسنمجتبی(ع) و مسجد سلیمان شهرری فنون نظامی را تعلیم میداد و جوانان را برای مبارزه با استکبار جهانی مهیا میساخت.
با آغاز جنگ تحمیلی داوطلبانه عازم جبهههای نبرد علیه کفار بعثی گردید و سه ماه در جبهه کردستان جنگید و از همان جا برای مادرش نامه نوشت که نام او را در دبیرستان بنویسند. اما پس از اتمام مأموریت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و روزی که لباس پاسداریش را تحویل گرفته بود به مادرش گفت: «به من تبریک بگویید که این لباس، لباس افتخار، لباس شهادمت و لباس شهادت من است.»
در همین دوره با اصرار زیاد خانواده ازدواج نمود و با همان لباس پاسداری بر سر سفره عقد نشست و مراسم را با سادگی هر چه بیشتر برگزار کرد. او قبل از ازدواج به همسرش گفت: «من یک پاسدارم، هر موقع به من بگویند که به جبهه برو، خواهم رفت، حتی اگر در حجله عروسیام باشم.»
نمازجمعه و دعای کمیل را هیچگاه ترک نمیگفت و برای خودسازی دوشنبهها و پنجشنبهها را روزه میگرفت و همه را به تقوا سفارش میکرد و بهخصوص در رعایت حجات تأکید فراوان مینمود. شبها نماز شب را بهپا میداشت و به رازونیاز با خالقش مینشست.
وقتی پدرش به ملاقات او در پادگان امام حسین(ع) میرفت ابوالفضل به او می گفت: «جلوی بچهها مرا نبوس، چون ممکن است یکی از آنها پدر یا مادر نداشته باشد و این صحنه او را دلگیر کند» جبهه برایش دیار عشق و ایثار بود و برای بازگشت به این آوردگاه مقدس و رسیدن به فوز عظیم شهادت روز شماری میکرد.
شهادتنامه
شهید ضمیری یکی دیگر از شهدای جنایات منافقین در ۵ مهر ۱۳۶۰ است. در آن روز این مزدوران خود فروخته دست به جنایات شرمآور بسیاری زدند و خونهای پاک فراوانی را بر زمین ریختند و به عبث پنداشتند که انقلابی که در برابر دسائس رنگارنگ استکبار جهانی در همه جبههها چون کوه استوار مانده است، در برابر این تفاله های آمریکا زانو خواهد زد.
در آن روز شهید ضمیری به همراه جمعی از همرزمانش برای خنثیسازی توطئه منافقین به مقابله با آنها شتافت و در این راه و به دست عوامل آمریکا به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پزشکیقانونی علت شهادت برادر ابوالفضل ضمیریاسداللهزاده را بهشرح زیر عنوان کرده است:
«در معاینه علائم زیر مشخص است: ...۳. محل ورود گلوله در پایین سرین و بالای ران چپ که به داخل شکم فرورفته و موجب آسیب احشاء شده است ... با توجه به شرح بالا علت مرگ اصالت گلوله و عواض آن تعیین و پروانه دفن صادر شد.»
همه روزها عاشورا و همه سرزمین ها کربلاست. این را انقلاب خونبار اسلامیمان به عینه اثبات کرده است. ابوالفضلهایش در خون غلتیدند تا یاد شهادت خونبار ابوالفضل(ع) در تاریخ زنده بماند و پیام عاشورا تداومی ابدی یابد، روانش شاد باد.
مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه ۲۴.
منبع:
پیروان حق و باطل، انتشارات دادسرای انقلاب اسلامی تهران، چاپ اول، پاییز ۱۳۶۵، ج ۷.