شهید محسن قاسمی
شغل: عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سن: ۲۲ سال
وضعیت تأهل: متأهل دارای یک فرزند
محل شهادت: خیابان ولیعصر
تاریخ شهادت: ۵مهر۱۳۶۰
زندگینامه
در سال ۱۳۳۷ در تهران دیده بهجهان گشود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در محل تولدش سپری نمود و در سن پانزده سالگی وارد آموزشگاه نوجوانان نیرویزمینی شد و دوره آموزشیاری را آغاز کرد. از کودکی علاقهای خاص به پیامبراکرم(ص) و ائمهاطهار(ع) داشت و در سوگواری ماههای رمضان و محرم و همچنین اعیاد مذهبی شرکت مینمود.
جو فاسد حاکم بر ارتش طاغوت روح آزاده و ایمان راسخ او را میآزرد و نمیتوانست تحمل چنین محیطی را بکند و بهمحض پایان دوره آموزشی و در آن زمان که میخواستند به وی درجه گروهبانی بدهند، ازآنجاکه احساس میکرد ممکن است پایبند آن ارتش بشود، از پادگان گریخت.
مأموران شاه او را دستگیر کردند و دو ماه را در زندان شیراز گذراند و عاقبت با تلاش شبانهروزی مادرش و پس از محاکمه در بیدادگاه نظامی شاه، توانست حکم اخراجی خود را از هنگ نوجوانان نیرویزمینی شاهنشاهی بگیرد.
سپس مجدداً به تحصیل روی آورد و تحصیلات متوسطهاش را ادامه داد، در حین تحصیل اعلامیههای حضرت امام و کتب مذهبی را در دبیرستان پخش میکرد و همین امر باعث آن شد که از دبیرستان اخراج شود، لیکن او دست از مبارزه بر نداشت.
در نخستین ماههای اوجگیری انقلابشکوهمنداسلامی علاوه بر شرکت در راهپیماییها و تظاهرات به فروش کتب مذهبی در مقابل دانشگاه نیز میپرداخت که یکبار نیز در همین رابطه بهدست گارد مزدور شاهنشاهی دستگیر شد و توانست بهطور معجزهآسایی از چنگال آنان خلاص شود.
سپس به فعالیت در مسجد امام جعفر صادق(ع) پرداخت. در واقع اولین سنگ بنای بسیج را قبل از پیروزی انقلاب گذاشت. از شرکت در مجالس مذهبی و استماع سخنرانی روحانیون مبارز بهویژه در مسجدقبا هیچگاه غافل نمیشد و در این قبیل جلسات بر دانش مذهبیاش میافزود.
در ۱۷شهریور۱۳۵۷ در میدان شهدا حضور داشت و بهچشم خود دید که مزدوران شاه چگونه امت مسلمان را قتل عام کردند. آن شب وقتی که به منزل بازگشت حالی دیگر داشت، بهطوری که چند روزی را در بستر بیماری سپری کرد.
پس از پیروزیانقلاباسلامی به فعالیت خود در مسجد ادامه داد و با تشکیل سپاهپاسدارانانقلاباسلامی از اولین کسانی بود که به این لشکر الهی پیوست و تمام زندگیش را در اختیار آن نهاد. در همین دوران و با شرکت در کلاسهای ایدئولوژی قرائت قرآن را بهخوبی فراگرفت و در مسجد محل به آموزش نوجوانان پرداخت. مسلمانی مخلص و از خود گذشته بود و به مادیات توجهی نداشت و آماده بود تا هر زمان که بقای اسلام اقتضا کند، جانش را فدای ایمانش سازد.
شهادتنامه
شهید قاسمی در روز ۵مهر۱۳۶۰ به اتفاق یکی دیگر از برادران همرزمش عازم مرکز سپاه در خیابان ایرانشهر بود که متوجه بلوای جنایتکارانه منافقین میشود، بیآنکه به سلاح مسلح باشد خود را به محل درگیری واقع در خیابان بندرانزلی میرساند و در کنار سایر امت حزب الله به مقابله با منافقین فرومایه بر میخیزد.
در آن روز شوم، منافقین ضمن بهشهادترساندن شماری از مردم، شهید قاسمی را نیز هدف گلوله قرار میدهند و این سرباز و پاسدار فداکار اسلام جان در راه عقیده می بازد.
پزشکی قانونی علت شهادت برادر محسن قاسمی را به شرح زیر گزارش کرده است:
« در ناحیه شکن سوراخی به قطر ۶ میلیمتر مشخص است که محل اصابت گلوله است و از سمت جلو قفسه سینه خارج شده است، سوراخ خروجی حدود ۳ سانتی متر قطر دارد، علت مرگ اصابت گلوله میباشد.»
مرگ بر آنانی سخت است که همه چیز را در زندگی فانی و بیارزش دنیوی میبینند، اما آنانی که به فراسوی این جهان خاکی چشم دارند، مرگ آن هم مرگی سرخ و در راه دین را سعادتی عظیم میدانند. شهید قاسمی چنین بود و به آرزوی دیرینهاش نیز رسید. راهش پر رهرو و خاطرهاش جاودانه باد.
مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۹۷، شماره ۱۴.
منبع:
پیروان حق و باطل، انتشارات دادسرای انقلاب اسلامی تهران، چاپ اول، پاییز ۱۳۶۵، ج ۷.