عملیات انتحاری؛ خروجی مناسبات درون فرقه ای گروهک ها
بنیاد هابیلیان
تعریف عملیات انتحاری

در فرهنگ لغت فارسی انتحار به معنی خودکشی می باشد و خودکشی نیز مفهومی را به ذهن می آورد که مبتنی بر دلایل انجام آن است. این دلایل در جزئیات متفاوت بوده ، اما در کلیات بسیار شبیه به هم هستند و در نتیجه فرار از مشکلات، بی هدفی، روزمرگی و امثال آن صورت می گیرد.
اما امروزه واژه انتحار مفهومی کاملا متفاوت به خود گرفته و ضمن اینکه آن را یک سلسله اقداماتی با هدف تخریب ، صدمه و دیگرکشی تعریف می کند ، ابعادی بسیار گسترده و پیچیده پیدا نموده ، و با نام حمله انتحاری یا عملیات انتحاری مطرح می گردد.
در این تعریف می توان حمله انتحاری را به صورت یک خودکشی عقیدتی با ریشه های به ظاهر فرقه ای و مذهبی اما در باطن با اهداف و گرایشهای سیاسی و قدرت طلبانه مطرح نمود که در آن شخصی که دست به چنین اقدامی می زند یا همان عامل انتحاری ، با اجرای یکسری اقدامات از پیش طراحی شده و سازمان یافته ، ضمن از بین بردن خود، اهداف خرابکارانه یا جنایتکارانه ای را نیز پیگیری می کند.
به دلیل وابستگی روند جذب ، تربیت و آموزش یک عامل انتحاری به اهداف و نگرش های یک فرقه یا مکتب به ظاهر دینی و مذهبی، حمله انتحاری را خودکشی عقیدتی نیز نامیده اند که البته با نگاهی ساده و تحلیلی سطحی نیز می توان به راحتی مغایرت این آموزش های به ظاهر مذهبی و دینی را با اصول مطرح شده در تمامی ادیان الهی درک نمود.
بررسی ابعاد کلی عملیات انتحاری نیز می تواند به درک دقیقتر مفهوم آن کمک نماید.
این ابعاد شامل :

- هدف از اجرای اینگونه عملیات تروریستی
- سوء استفاده از مذهب
- عضو گیری
- آموزش و آماده سازی عامل انتحاری
می باشد که با جزئیات بیشتر در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند.

اهداف سازمانی عملیات انتحاری

همانطور که در تعریف عملیات انتحاری نیز بدان اشاره شد این عملیات با مقاصد عموماً جنایتکارانه و بعضاً خرابکارانه صورت می پذیرد. و در واقع ذاتاً یک عملیات تروریستی است که شیوه انجام آن به صورت انتحاری می باشد.
در بررسی جزئی تر اهداف سازمانی این نوع فعالیت تروریستی باید اشاره کرد که در مقاصد جنایتکارانه در مواقعی، هدف، فرد یا افراد خاصی تعریف می گردد که عموما شخصیت های مطرح و تاثیر گذار سیاسی و مغزهای متفکر را تشکیل می دهند که در حالت عادی دسترسی به اینگونه افراد برای ترور دشوار می باشد. البته باید توجه داشت که در عملیات انتحاری به دلیل وقوع در یک بستر پر ازدحام شهری و عمومی امکان کشته یا زخمی شدن فرد یا افرادی دیگر نیز بسیار محتمل است.
به عنوان مثال می توان به ترورهای گروهک منافقین در سالهای نخست پیروزی انقلاب اشاره کرد که به دلیل ناتوانی در مبارزه سیاسی با شخصیت های برجسته انقلاب از جمله آیت ا... مدنی، آیت ا... صدوقی، شهید عبدالکریم هاشمی نژاد، ... آنها را به شیوه انتحاری نشانه رفتند.
در اهداف جنایتکارانه، گروه های تروریست نه تنها هدف خود را در پاره ای از ترورها فرد یا افراد سیاسی و شخصیت های مطرح تعریف نمی کنند، بلکه با هدف قرار دادن گروهی از افراد عادی جامعه در مکانی خاص، اهداف خاصی را نیز پیگیری می کنند.
به عنوان مثال می توان به جنایت های انتحاری گروهک جندالله در استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد که با حمله انتحاری به مسلمانان شیعه در اعیاد یا مراسمات مذهبی خاص و در مکان هایی همچون مسجد جامع زاهدان(۱) اهدافی را پیگیری کردند که عموما در جهت برهم زدن اتحاد شیعه و سنی بوده است.
نمونه حمله انتحاری با اهداف خرابکارانه را نیز که در مکان یا مکانهایی مشخص صورت می پذیرد را می توان حمله انتحاری به برج های دوقلو در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ عنوان کرد. البته باز هم باید توجه داشت که حملات تروریستی به صورت انتحاری حتی اگر با اهداف خرابکارانه و تخریبی صورت پذیرد باز هم همراه خود کشته یا کشته هایی را به همراه خواهد داشت.
همانطور که در نمونه های بالا ذکر شد، مشاهده می شود که در تقسیم بندی مبتنی بر اهداف ، تمامی انواع عملیات های انتحاری، غیر از کشته و زخمی شدن فرد یا افراد عادی جامعه ، اهداف دیگری نیز به صورت موازی پیگیری می شود که عموما شامل : ایجاد نا امنی در فضای اجتماعی و سیاسی جامعه ، ایجاد ترس و وحشت عمومی و قدرت نمایی می باشد.
گروهک های تروریستی که حملات انتحاری را اجرا می کنند به نوعی سعی در قدرت نمایی از طریق نشان دادن میزان فرمانبرداری نیروهای تحت امر خود و به طبع آن نمایان ساختن قدرت مانور بالای خود به جهت اجرای عملیات های تروریستی دارند که حاصل همین در اختیار داشتن نیروهای فدائی می باشد.
به هرحال امروزه حمله انتحاری به واسطه دشواری بسیار بالا در کنترل و پیشگیری به عنوان یکی از خطرناک ترین اقدامات تخریبی و تروریستی مطرح می باشد. در توضیح واضح تر می توان به این موضوع اشاره کرد که عامل انتحاری به واسطه تمایل به خودکشی بسیار غیرقابل مهار می نماید.

سؤنیت و تفسیر اشتباه از مذهب

اداره گروهک ها به شیوه فرقه ای
همانطور که در تعریف عملیات انتحاری نیز بیان شد ، عملیات انتحاری به نوعی یک خودکشی عقیدتی نیز محسوب می گردد زیرا که گروهک های تروریستی به منظور آرمان سازی های دروغین و همچنین تعریف یکسری اهداف با ریشه های مذهبی و عقیدتی برای نیروهای فدائی اقدام به سؤاستفاده و به نوعی سؤ برداشت از مذهب یا دینی عموما الهی می نمایند. و در این راستا مشاهده می شود که اینگونه گروهک ها به صورت فرقه ای اداره می شوند.
این نوع سؤ استفاده که مبنی بر اعتقادات به ظاهر مذهبی می باشد از همان ابتدای تبلیغات به جهت عضوگیری مورد استفاده قرار گرفته و اوج آن را می توان در زمان تعلیم و تربیت نیروهای فدائی پیدا کرد. گروهک های تروریستی عموما با استفاده از این شیوه هدف یا اهداف دیکته شده را برای نیروهای خود چنان آرمانی تعریف می نمایند که افراد تحت تاثیر اینگونه تبلیغات به مرحله ای می رسند که حاضرند در راه رسیدن به آرمان های واهی خود جانفشانی نمایند.
به عبارت دقیقتر از یک سو اهداف مبارزاتی به گونه ای مساوی با کفر و الحاد معرفی گردیده و از سوی دیگر باد توسل به تحریف دین و ایجاد باورهای غلط و منحرف مذهبی، اهداف و آرمان های گروهک در مسیر احیای دین الهی تعریف می شود.
در نتیجه اینگونه القاعات ذهنی نه تنها انجام هرگونه عملیات به منظور صدمه زدن یا از بین بردن دشمن مبارزاتی، جهاد فی سبیل الله معرفی می گردد، بلکه اگر عامل ترور یا انتحار خود نیز در این عملیات از بین برود، معرف کشته شدن در راه خدا یا همان شهادت می باشد.
به همین منظور معمولا رهبران و گردانندگان اینگونه گروهک های تروریستی و جنایتکار خود را عالم به دین و در اکثر موارد مجتهد یا صاحب فتوا معرفی می کنند. این امر سبب می گردد تا به راحتی مطابق با میل و سلیقه خود و به اقتضای شرایط زمانی فتوا صادر نموده و نیروهای تحت امر خود را به انجام هرگونه جنایت ولو به قیمت هلاکت نیروها وادار سازند. مجتهدان خود خوانده این گروهک ها به گونه ای به مغز شویی افراد تحت فرمان خود می پردازند که پس از مدتی این نیروهای تحت امر، آماده اجرای هر گونه دستوری که از سوی رهبر منحرف فرقه صادر شود می باشند. برای درک بهتر این موضوع باید به این نکته هم اشاره کرد که گاهاً بعضی از سرکردگان این گروهک ها خود را نایب ائمه، یا فرستاده الهی،... می نامند و البته این موضوع از سوی اعضای فرقه نیز مورد پزیرش قرار می گیرند.
نمونه ی این تفکر و سؤاستفاده از مذهب را می توان در گروهک تروریستی القاعده جستجو کرد که حاصل تفکر و عقاید فرقه وهابیت(۲) در عربستان بوده و به واسطه سؤاستفاده از همین شیوه نه تنها در عضوگیری از میان مسلمانان موفق بوده اند بلکه توانسته اند عملیات های تروریستی و خرابکارانه ی زیادی را حتی به شیوه انتحاری به انجام رسانند.
به عنوان مثال اسامه بن لادن رهبر این گروهک پس از حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ هر چند مسئولیت این اقدام را نپذیرفت اما ضمن ابراز خشنودی از آن به عنوان جهاد فی سبیل الله یاد کرد.
ادامه این اقدامات را می توان در کشور همسایه عراق نیز مشاهده نمود که گروهک القاعده با استفاده از همین نیروهای فدائی که در حال حاضر اکثریت آنان را زنان تشکیل می دهند دست به اقدامات تروریستی از نوع انتحاری می زنند.
در عملیات های انتحاری عراق نیز مانند حادثه ۱۱ سپتامبر که جان نزدیک به ۳۰۰۰ نفر از ۹۰ ملیت مختلف را گرفت در عملیات های انتحاری عراق و خصوصا بغداد نیز بر اثر هر انفجار تروریستی تعداد زیادی انسان بی گناه که فقط در محل حضور دارند نیز از بین می روند.
به عنوان نمونه دوم می توان از گروهک تروریستی جندالله در مرزهای شرقی کشور نام برد رهبر این گروهک عبدالمالک ریگی ضمن آنکه خود را مفتی(۳) می نامید طی فتوایی تمامی شیعیان را کافر و خارج از دایره اسلام معرفی کرد و به استناد همین فتوا کشتن شیعیان را نیز جایز دانست.
اما موضوع بسیار حائز اهمیت در این مقوله، نقش دیگر علمای دینی و فتاوی روشنگرانه آنهاست که در صورت اقدامات صحیح و به موقع می توانند با این افکار منحرف مبارزه نمایند. به عنوان مثال در مورد اقدامات جندالله هر چند تعداد زیادی از علمای اهل سنت استان سیستان و بلوچستان مطابق با قرآن و اصول اسلام، کشتن هر مسلمان و به طور کلی اهل کتاب را حرام اعلام کردند اما مشاهده می شود که در بعضی موارد عدم واکنش صریح و همچنین عدم اقدام به مبارزه با این تفکرات انحرافی مسیر را برای رشد و عضوگیری جندالله هموار کرد.

عضوگیری

باتوجه به اهمیت زیاد مقوله عضوگیری، گروهک های تروریست اغلب با تاسیس یک واحد رسانه ای یا بهره گیری از رسانه های جمعی حامی خود اقدام به تبلیغات رسانه ای و ترویج تفکر خود با ظاهری آراسته و فریبنده می نمایند.
بهره گیری از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای و بین المللی ، سایت های اینترنتی از این قبیل اقدامات محسوب می گردند.
به طور مشابه در این واحدهای رسانه ای که معمولا با بهره گیری از القابی همچون جنبش، مبارزان، قهرمانان، ... خود را معرفی می کنند، ضمن پخش و قرائت بیانیه ها، اطلاعیه ها، نمایش عملیات ها و تکفیر دولت ها و نظام های مورد مبارزه از عموم مردم جهت پیوستن و عضویت در گروهک دعوت به عمل می آید.
اما هدف اصلی در فرآیند عضوگیری اینگونه سازمان ها ، نوجوانان و جوانان عموما کم سواد، بی سواد و یا کم اطلاع هستند و این بدان جهت است که افراد در سنین پایین تر و با سطح سواد کمتر نه تنها راحت تر تحت تاثیر القاعات ذهنی و انحرافی گروهک های تروریست قرار می گیرند بلکه به دلیل بهره گیری از نیروی جوانی می توانند در اجرای خواسته ها و فرامین تروریستی مؤثرتر باشند.
نمونه های این موضوع را می توان آموزش نوجوانان در پاکستان توسط سازمان القاعده عنوان نمود که نوجوانان پس از جذب، همزمان هم تحت آموزشهای نظامی و هم القاعات انحرافی با محورهای به ظاهر مذهبی قرار می گیرند.
با نگاهی اجمالی به تروریست های انتحاری گروهک های منافقین و جندالله نیز می توان با نوجوانان و جوانانی روبرو شد که ضمن انجام اقدامات جنایتکارانه تروریستی به شیوه انتحاری خود را نیز از بین برده اند که در ذیل به چند مورد اشاره می کنیم:
- به شهادت رسیدن آیت ا... صدوقی توسط جوان ۲۵ ساله منسوب به گروهک منافقین.
- به شهادت رسیدن آیت ا... دستغیب توسط یک دختر ۱۹ ساله منسوب به گروهک منافقین.
- انفجار مسجد جامع زاهدان توسط یک نوجوان به نام محمد ریگی معروف به جنیدجان و یک جوان به نام عبدالباسط ریگی معروف به اسلام جان منسوب به گروهک جندالله.
شایان ذکر است به جهت مبارزه با این گروهک های منحرف در مقوله عضوگیری و ترویج و تبلیغ تفکرات انحرافی ، نقش سازمان های آموزشی و پرورشی، چه در حوزه دروس علمی و چه در حوزه آموزه های دینی خصوصا در مناطق محروم بسیار پررنگ می باشد چرا که جوانان و نوجوانان درصورت قرارگیری در معرض آموزش های صحیح که باعث بالا رفتن قدرت تشخیص و بصیرت افراد می گردد می توانند به راحتی ردپای انحراف و التقاط را در تبلیغات رسانه ای یا غیر رسانه ای این گروهک ها تشخیص داده و این موضوع در نهایت سبب عدم موفقیت این گروهک ها در جذب و عضوگیری افراد می شود هر چند باید اشاره کرد که این مقوله رابطه مستقیمی با محرومیت زدایی و ایجاد اقتصاد و کار به صورت پویا در مناطق محروم دارد.
آموزش نیروهای فدائی

همانطور که پیش از این نیز اشاره شد گروهک های تروریستی پس از جذب افراد که عموما از میان نوجوانان و جوانان فریب خورده صورت می گیرد، افراد را در فضایی کاملا ایزوله از اجتماع نگهداری کرده و آموزش می دهند. قطع ارتباط یا هرگونه وابستگی به اجتماع از اصول اولیه نگهداری نیروها می باشد زیرا که وجود وابستگی ها به جامعه سبب بوجود آمدن علایق دنیوی شده و این مغایر با اصول اولیه تربیت نیروهای فدائی می باشد. به عنوان مثال می توان به مواردی همچون طلاق اجباری، جلوگیری از ازدواج و ایجاد روابط عاطفی اشاره کرد.
به موازات قطع وابستگی ها، استفاده از محیط ایزوله و دور از جامعه که در واقع همان جلوگیری از دسترسی به اطلاعات روز می باشد ، به تربیت کنندگان این امکان را می دهد که اخبار و اوضاع سیاسی، اجتماعی و مذهبی جامعه و باورهای اعتقادی را به گونه ای که هم سو و هم جهت با اهداف انحرافی گروهک باشد به نیروها القا نمایند. از نمونه های این شیوه، محیط محصور پادگان اشرف برای اعضای گروهک منافقین و یا قرارگاه های آموزش نظامی در پاکستان برای اعضای گروهک جندالشیطان می باشد.
افراد در زمان اقامت در این قرارگاه ها و یا پادگان ها همزمان تحت تاثیر ۲ نوع آموزش قرار می گیرند که مورد اول و در واقع آموزش اصلی بر پایه مسائل اعتقادی و باورهای به ظاهر مذهبی و مورد دوم آموزش های نظامی و چگونگی استفاده از جنگ افزارها به منظور اجرای عملیات تروریستی می باشد.
آموزش های اعتقادی
در حین آموزش های اعتقادی و القا باورها، اهداف مبارزاتی گروهک ها (که می تواند شامل یک نظام یا حکومت بوده و یا یک فرقه و مکتب دینی باشد) برای اعضا به صورت دشمن و هدف مبارزه معرفی می گردد و وظیفه ای مبنی بر از بین بردن دشمن با هر شیوه ی ممکن به اعضا القا می شود.
گروهک ها غالبا در آموزش های اعتقادی، اهداف مبارزاتی را به گونه ای در ذهن نیروها تکفیر می نمایند که در باور افراد هدف از مبارزه و کشتن، حرکت در راه خدا یا آزادی بشریت و انسان ها بصورتی کاملا آرمان گرا شکل می گیرد(۴). یکی از نتایج این باورهای غلط این موضوع است که افراد معتقد می گردند در راه مبارزه فارق از پیروزی یا شکست برنده نهایی هستند و مردم و آیندگان نیز در مورد آنها به مانند یک قهرمان یاد می کنند.
نمونه واضح این گونه آموزش ها را نیز می توان در گروهک القاعده جستجو کرد زیرا که این گروهک با بهره گیری از سؤنیت و تفسیر اشتباه از اسلام در حوزه ی ایدئولوژی مبارزانش را متقاعد می ساخت که فارق از شکست یا پیروزی در مسیر درست گام برمی دارند و برنده نهایی هستند(۵).
آموزش های نظامی

در این دست آموزش ها نیروها با چگونگی استفاده از جنگ افزارها، انجام مبارزات چریکی، چگونگی کشتن، ساخت بمب های دست ساز، آماده سازی جلیقه انتحاری و استفاده از آن آشنا می گردند. غیر از اینگونه آموزش ها نیروها با روش های طبقه بندی اطلاعات و روش های اطلاعاتی و جاسوسی، تعقیب و گریز، اختفا، روش های جلوگیری از شناسایی و یا حتی مجموعه اقدامات پس از دستگیری احتمالی نیز آشنا می شوند.
در توضیح دقیقتر در مورد چگونگی برخورد پس از دستگیری، یکی از روش های مورد استفاده، خودکشی است. این مورد در سازمان منافقین نمود بیشتری دارد زیرا که این گروه تروریست با در اختیار قرار دادن قرص سیانور در میان اعضایی که برای ماموریت گسیل می شدند به جهت حفظ اطلاعات سری، اعضا را به خودکشی در هنگام دستگیری وادار می کنند اعترافات دستگیر شدگان یا جدا شدگان از پادگان اشرف نیز نشان داده این گروهک به موازات بهره گیری از این قرص ها، برای تضمین بیشتر حفظ اطلاعات پس از دستگیری، شخص ثالثی را نیز مامور می کردند تا به صورت مخفی با عضو در حال ماموریت همراه باشد تا در صورت دستگیری یا احتمال وقوع آن و مواجهه با عمل نکردن قرص یا امتناع از خودکشی عامل انتحاری، اقدام به قتل وی نماید.

پی نوشت:

۱. حادثه تروریستی مسجد جامع زاهدان : این حادثه که توسط گروهک تروریستی جندالشیطان انجام پذیرفت در ۲۴ تیر ماه سال ۸۹ مقارن با جشن های نیمه شعبان صورت گرفت و باعث شهادت ۲۷ نفر و مجروح شدن ۱۶۹ نفر از هموطنانمان شد.
۲. وهابیت: مسلکی تند رو و انحرافی که خود را مسلمان می نامند. اینان همه مسلمانان غیر از خود را تکفیر کرده و مشرک می دانند از ویژگی های بارز آنان جمود در اندیشه و خشونت در عمل و اندیشه می باشد.
۳. مفتی: صاحب فتوا، مجتهد اهل سنت
۴. حوزه آموزش های اعتقادی در فصل ۴ به تفسیر توضیح داده شده.
۵. فتوای عبد المالک در مورد کشتن شیعیان و کافر خواندن آنها.