اسناد خودسوزی اعضای منافقین

عملیات های انتحاری همواره در ذهن شنونده به مفهوم از بین بردن خود به قصد کشتن دیگری بوده است، اما گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در بین تمامی جنایات خاص و منحصر بفرد خود علاوه بر اقدام به عملیات های انتحاری طبق تعریف ذکر شده فوق، تعریف جدیدی از عملیات انتحاری را نیز به همگان معرفی نمود؛ عملیاتی که نه برای کشتن دیگری بلکه به منظور رسیدن به اهداف سیاسی و خواسته های غیرمشروع خود مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از این موارد اقدام به خودسوزی اعضای منافقین می باشد، اقدامی که اف بی آی طی گزارش خود در سال ۲۰۰۴ ، آن را در زمره عملیات های انتحاری و خشونت طلبانه گروهک تروریستی منافقین می داند.

شروع این حرکت در سال ۲۰۰۳ و با بازداشت موقت مریم رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین در فرانسه بود. در ۱۷ ژوئن سال ۲۰۰۳ پلیس فرانسه مریم رجوی را به همراه تنی چند از سران این فرقه در شهرهای مختلف این کشور بازداشت کرد. به اظهار دستگاه قضایی فرانسه دستگیری مریم رجوی و شماری از اعضای سازمان در رابطه با اتهامات تروریستی، پولشویی و سازماندهی خشونت آمیز علیه مخالفین و اعضای جداشده بود. بر اساس آنچه می شد پیش بینی کرد، واکنش در قبال چنین اقدام قانونی، برای افکار عمومی غرب غیر منتظره و غافلگیر کننده بود. اقدام به خودسوزی تشکیلاتی و سازماندهی شده ۲۵ نفر که منجر به کشته شدن دو زن به نام های مرضیه باباخانی و ندا حسنی گردید، در واقع بخشی از خصیصه خشونت طلبانه و غیر مدنی مجاهدین را نمایندگی می کند.



این خودسوزی ها در شرایطی به عنوان یک واکنش بروز کرد که با توجه به پتانسیل موجود در دستگاه قضائی فرانسه، مجاهدین می توانستند از حق استماع کافی برای تفهیم جرائم و یا در خوشبینانه ترین حالت برائت از اتهامات برخوردار شوند. واکنش خشونت آمیز منافقین در قبال این اقدام قانونی نشان داد که منافقین اساسا هیچ مشروعیت و رسمیتی برای نهادهای برآمده از اراده و خواست یک ملت قائل نیستند و کمابیش بدون لحاظ جغرافیا و موقعیت پناهندگی خود در یک کشور دمکراتیک راه حل های خاص و خشونت آمیز خود را دنبال می کنند.



پس از این اقدام از سال ۲۰۰۳ تا کنون طی تمامی گزارشهای منتشر شده از سوی آمریکا، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی همگی متفق القول بر این باورند که حضور گروهک تروریستی منافقین در کشورهای خود بسیار خطرناک بوده و اعضای این سازمان همگی بدلیل ویژگی های فرقه ای و مغزشویی های صورت گرفته از سوی سران گروه، مانند یک بمب متحرک می باشند و وجود آنها را مخل امنیت و خطرناک توصیف کرده اند.


در ذیل با بررسی برخی از اسناد پیرامون عملیات های انتحاری خودسوزی اعضای منافقین بیشتر آشنا می شوید :
- تصاویر عملیات های انتحاری خودسوزی اعضای منافقین در برخی از شهرهای اروپایی


- محاکمه برخی از سران فرقه منافقین به اتهام مغزشویی و کمک به اعضا جهت اقدام به خودسوزی در فرانسه

محمود ائمی با نام جعلی “محمود اعلمی” و نام مستعار”محسن عباسی” ساکن “اورسوراواز-فرانسه” به همراه “حسین امینی قلی پور” به جرم آتش کشیدن “صدیقه مجاوری” و چند تن از کادرهای سازمان مجاهدین خلق در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ، روز جمعه ۲ آوریل ۲۰۱۰ برابر با ۱۳ فروردین ۱۳۸۹ در دادگاه پاریس محاکمه شدند.

این دومین محاکمه پس از دستگیری آنان توسط پلیس فرانسه در ژوئن ۲۰۰۳ است. دادگاه اول آنان که به درخواست مدعی العموم (دادستانی کل پاریس) در سال ۲۰۰۷ تشکیل شده بود با ۲ سال حبس برای آنان می بایست در نظر گرفته میشد. در دادگاه روز جمعه دوم آوریل سال ۲۰۱۰ دادستان درخواست ۳ سال حبس برای آنان نمود.

یاد آور می شویم که ”محمود اعلمی” که همان محمود ائمی (عضو مرکزیت مجاهدین ) است و با نام محسن عباسی فرمانده لشگر رجوی در عراق شناخته می شود در کشتار کردها و پیشمرگه های اتحادیه میهنی کردستان عراق نقش مستقیم داشته و در اروپا نیز جزو فرماندهان جوخه ترور مجاهدین است.

- اعلام و انتشار خبر این اقدام ضدبشری در سایت رسمی منافقین به عنوان یک پیروزی بزرگ !!

توضیح : گروهک تروریستی منافقین در خبر فوق مدعی شده است که در برخی از شهرهای داخل ایران هم این خودسوزی ها توسط هواداران این سازمان صورت گرفته است درحالی که در آن بازه حتی یک مورد خودسوزی در شهرهای ذکر شده گزارش نشده است و تمامی خودسوزی ها تنها در شهرهای اروپایی رخ داده است، سازمان به منظور دلگرمی اعضای دربند خود بعضا با انتشار اخباری مبنی بر همراهی برخی در داخل کشور آنها را به سرسپردگی بیشتر ترقیب می کند.

- گزارش پلیس FBI در مورد اقدامات خرابکارانه سازمان تروریستی مجاهدین در سال ۲۰۰۴

در بخشی از گزارش مبسوط پلیس FBI در سال ۲۰۰۴ میلادی راجع به سازمان تروریستی منافقین اینچنین آمده:

برخی از اعضا و هواداران مجاهدین خلق در اعتراض به دستگیری مریم رجوی خود را آتش زدند. هفت مورد خودسوزی و اقدام به خودسوزی تایید شد، که حداقل یک مورد در آمریکا اتفاق افتاد. این وفاداری کورکورانه به وضوح حاکی از آن است که این سازمان از پایه های قوی ایدئولوژیکی و وفاداری افراطی فرقه گونه برخوردار است. جداشده های از این گروه می توانند بهترین منبع اطلاعات از فعالیتهای درون سازمانی (این گروه) باشند. اعضا، هواداران، و مبارزینی که همچنان به این سازمان وفادار هستند نمی توانند اطلاعات باارزشی از این گروه ارائه کنند.