شهید حبیب ‌الله مهمانچی


تاریخ تولد : یکشنبه ، ۱۱ تیر ، ۱۳۲۹
محل تولد : تهران
سن هنگام شهادت: ۳۱ سال
تحصیلات : کارشناسی ارشد
تخصص : مدیریت بازرگانی
زندگی نامه

سوابق مبارزاتی: آشنا نمودن جوانان با اندیشه‌های انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام راحل، فعالیت در انجمن اسلامی دانشجویان اُکلاهاما، شرکت در راهپیمایی‌ها و تظاهرات ضد رژیم ، همکاری با دانشجویان پیرو خط امام در جمع‌آوری اسناد لانه جاسوسی

کارهای تشکیلاتی‌: همکاری در تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی مقیم اُکلاهاما ،‌همکاری با حزب جمهوری اسلامی

مسئولیت‌ها : مأمور رسیدگی به وضع سفارت‌خانه‌های جمهوری اسلامی ایران در خاور دور، همکاری با بنیاد مستضعفان و سرپرستی ۴۰ شرکت تحت پوشش آن، معاون پارلمانی و هماهنگی وزارت کار و امور اجتماعی
تولد تا جوانی
حبیب‌الله (محسن) مهمانچی، یازدهم مرداد سال ۱۳۲۹ ه . ش در محله قدیمی پامنار تهران، در خانواده‌ای مذهبی و متعهد دیده به جهان گشود. از کودکی به همت پدر و مادرش با معارف اسلامی آشنا شد ، به طوری که از همان دوران به مبانی اصول عقاید عمل می‌کرد. تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سر نهاد و در طول تحصیل در مقطع ابتدایی،‌ برجستگی فکری و ذهنی او نمایان شد و سرآمد دوستان و همسالان خود گردید. از نوجوانی به فکر مردم بود و از مشاهده تبعیض و نابسامانی‌ها رنج می‌برد.

ک سال پس از تحصیلات متوسطه در مدارس معرفت و شاهپور ، در سال ۱۳۴۹ ه . ش وارد مدرسه عالی بازرگانی شد و دانشنامه کارشناسی خود را در رشته علوم بازرگانی اخذ کرد.

شهید مهمانچی به واقع مصداق بارز نام‌های خود ( حبیب‌الله و محسن ) بود. او در عبادت پروردگار بسیار می‌کوشید و سعی می‌کرد هم در عرصه خدمت‌رسانی به مردم و هم راز و نیاز به درگاه خداوند، نظر خالق خویش را تأمین کند. این جمله معروف را همیشه تکرار می‌کرد و می‌گفت : « من با خدا معامله می‌کنم».

از همان دوران جوانی ، نیمه‌های شب به راز و نیاز به درگاه پروردگارش مشغول می‌شد و سعی می‌کرد با ساده‌زیستی ، از علایق دنیوی، دوری کند.

حبیب‌الله برای ادامه تحصیل عازم آمریکا شد و در دانشگاه ادموند در شهر اُکلاهاما ، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی، با موفقیت سپری کرد. او طی اقامت در آمریکا برای تأمین هزینه‌های زندگی و تحصیل خود، به کار نیز اشتغال داشت و از اینکه می‌دید چگونه مردم آمریکا از دین جدا شده و به مظاهر دنیوی و لذایذ حیوانی روی‌ آورده‌اند، سخت متنفر بود . بنابراین در سال ۱۳۵۵ با وجود اینکه احتمال می‌داد به دلیل سوابق مبارزاتی‌اش از سوی جلادان رژیم پهلوی بازداشت شود به کشور بازگشت.

شهید مهمانچی و مبارزه علیه طاغوت
حبیب‌الله مهمانچی از همان دوران جوانی به سبب آشنایی که با معارف اسلامی داشت،‌ روح مبارزه را در درون خود پرورش داد. پس از ورود به دانشگاه مبارزات مستقیم خود علیه رژیم پهلوی را با شرکت در جلسات و اعتراضات دانشجویی و دینی آغاز نمود و پس از عزیمت به آمریکا به همراه شهیدان رواقی و شاهوی انجمن اسلامی دانشجویان اُکلاهاما را پایه‌گذاری کرد. بعد از آن با برپایی جلسات سخنرانی و سمینارهای مختلف، سعی کرد جوانان ایرانی مسلمان را که در آمریکا مشغول تحصیل بودند برای جلوگیری از افتادن به دام‌های شیطانی، با معارف اسلامی آشنا و آنان را برای مبارزه علیه رژیم طاغوت آماده کند.

پس از بازگشت به وطن ، عازم خدمت سربازی شد و به سبب روحیه مبارزاتی که داشت ، تحت نظر مأموران ساواک قرار گرفت.

زمانی که خدمت سربازی او به پایان رسید، با وجود اینکه می‌توانست با تحصیلاتی که داشت در یکی از ادارات دولتی مشغول خدمت شود، به کار آزاد روی آورد تا هیچ‌گونه فعالیتی را برای کمک به دولت رژیم پهلوی نداشته باشد.

دکتر حسین کاظم‌پور اردبیلی، از جانبازان فاجعه تروریستی هفتم تیر در خاطره‌ای از شهید چنین نقل می‌کند: « ... در اواخر سال ۱۳۵۵ به ایران آمدیم. [ شهید مهمانچی] این استدلال را داشت که رژیم کافر و طاغوتی است و ما نباید تخصص‌مان را در اختیارش قرار دهیم و او را کمک کنیم، هر چند که در زمان تحصیل سختی‌های زیادی را متحمل شده بود و هر چند که فوق‌لیسانس مدیریت بازرگانی داشت اما در دولت کار نکرد و در بازار مدتی مشغول شد و بعد از آن در شرکت خصوصی کار کرد... »

با اوج‌گیری مبارزات مردم ستمدیده علیه طاغوت در سال ۱۳۵۷ ه . ش ، همه کارهای خود را رها کرد و برای حضور در کنار برادران و خواهران انقلابی خود، به صف مبارزه و رویارویی مستقیم با رژیم پهلوی پیوست. او با حضور در راهپیمایی‌ها و پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (ره) نقش مؤثری در پیشبرد اهداف مبارزات اسلامی داشت.

شهید مهمانچی هم چنین به دلیل تسلطی که به زبان انگلیسی داشت،‌ درگروه مترجمین خبرنگاران خارجی که توسط کمیته استقبال از امام تأسیس شده بود عضو شد تا اخباری که از سوی رژیم سانسور می‌شد، بدون کم وکاستی برای اطلاع جهانیان، به خبرنگاران خارجی ارائه کند. او هم چنین با هدایت خبرنگاران خارجی به منطقه حلبی‌نشین‌ها و زاغه‌نشین‌ها، پرده از چهره واقعی رژیم پهلوی که همواره شعار دروازه‌های تمدن بزرگ را سر می‌داد، برداشت.
شهید مهمانچی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی، حبیب‌الله همچنان به تنویر افکار عمومی و بین‌الملل در خصوص ابعاد جنایات رژیم پهلوی ادامه داد و پس از مدتی از آنجا که نیاز جامعه را به رشد فرهنگی احساس کرده بود، به همراه برخی دوستانش با تهیه کتاب‌، جزوه و برپایی جلسات سخنرانی، سعی در هدایت جوانان به ارزش‌های اسلامی و انقلابی نمود.

در ابتدای انقلاب به پیشنهاد دولت موقت مأمور رسیدگی به وضع سفارت‌خانه‌های ایران در کشور‌های خاور دورشد و با دقت و تلاش و احساس مسئولیت زیادی که داشت، مأموریت خود را به پایان رساند و به کشور بازگشت. در تیرماه سال ۱۳۵۸ در بخش تجاری - صنعتی بنیاد مستضعفان مشغول خدمت شد و همه تلاش خود را برای احقاق حقوق مستضعفان به کار بست. او در این مدت هم چنین، مسئولیت اداره چندین شرکت را که صاحبان آن با به جا گذاشتن بدهی‌های فراوان به خارج از کشور گریخته بودند بر عهده گرفت و توانست با مدیریت و توانمندی همه این شرکت‌ها را ، راه‌اندازی نموده و برای خدمت به محرومان وارد فعالیت در عرصه اقتصادی و بازرگانی نماید.

زمانی که ضدانقلاب با دلایل واهی سعی می‌کرد کارگران و کارمندان را علیه نظام تهییج کند او با متانت و روحیه انقلابی؛ هوشیاری را به کارگران می‌داد و با قاطعیت در برابر مزدوران استکبار ایستادگی می‌کرد. وی چند ماه در بنیاد مستضعفان بدون دریافت حقوق به کار مشغول بود و اعتقاد داشت این انقلاب دستاورد خون شهداست و اکنون که توفیق شهادت نصیبش نشده است باید این‌گونه دِین خود را به انقلاب ادا کند. پس از آن با اصرار مسئولان وقت بنیاد فقط به اندازه یک زندگی ساده ، حقوق دریافت می‌کرد و بقیه آن را به خزانه دولت واریز می‌نمود.

در آبان سال ۱۳۵۸ در پی تسخیر لانه جاسوسی از سوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ، ضمن فعالیت در بنیاد ، پس از کار روزانه ، به سفارت آمریکا می‌رفت و اسناد به جا مانده از جاسوسان را برای خدمت به انقلاب ترجمه می‌کرد.

در طول این مدت پیشنهادهای مختلفی برای تصدی مسئولیت‌های گوناگون به او شد اما هیچ یک را نپذیرفت و بعد از تشکیل دولت شهید رجایی، به عنوان معاون پارلمانی و هماهنگی وزارت‌ کار و امور اجتماعی به خدمت به قشر زحمتکش و محروم جامعه مشغول شد. او همچنین با آغاز فعالیت حزب جمهوری اسلامی به عضویت آن درآمد.

سرانجام درشامگاه هفتم تیر سال ۱۳۶۰، در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ، به دست منافقین کوردل به شهادت رسید و به آرزوی دیرینه‌اش نائل آمد.

در قسمتی از وصیت‌نامه شهید مهمانچی آمده است: « ... از همه خویشان و بستگان و هر کسی که به نحوی از فوت اینجانب مطلع می‌شوند، خواهشمند است که در جهت تحکیم حکومت جمهوری اسلامی ، خود را فراموش و اسلام را در نظر داشته باشند و امام امت، خمینی عزیز و یارانش را تنها نگذارند و حمایت نمایند انشاءالله تعالی... . جهت تشییع جنازه حتی‌المقدور به شکل بسیار ساده‌ای انجام گیرد و تا حد ممکن از به زحمت انداختن مردم خودداری شود».

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی کروبی درباره خصوصیات اخلاقی و شخصیتی شهید چنین نقل کرده است : « ... در سال ۱۳۵۶ه. ش با برادر شهیدمان مرحوم مهمانچی معاون وزیر کار آشنا شدم و در همان برخوردهای اولیه روحیات و طرز تفکر ایشان برای من خیلی جالب بود از اینکه ایشان را یک فرد تحصیل کرده و متدین و کاملاً مقلد امام و معتقد به مسایل اسلامی و متقی و موضع‌گیر قاطع در برابر خطوط انحرافی یا اسلامی‌های التقاطی یا گروه‌های ضد اسلام ، یافتم ... .»
تلاش و کوشش ویژگی‌ بارز شهید
شهید مهمانچی از جمله افرادی بود که هرگز حالت سکون به خود نگرفت و لحظه‌ای برای تعالی ارزش‌های اسلامی وخدمت به مردم و دین غفلت نکرد. او اهل نوآوری بود و مسئولیتی را که به عهده می‌گرفت به عنوان و سمت آن توجه نمی‌کرد. زمانی که دربنیاد مستضعفان مشغول به خدمت بود سرپرستی ۴۰ شرکت را بر عهده داشت.

تا آخرین لحظه حیات پر برکتش برای انقلاب و اسلام کوشش کرد و همواره درونش برای خدمت به کشورش می‌جوشید . شهید خود در این رابطه می‌گوید:« زمانی که [ دوران تحصیل در آمریکا] بسیار خسته از کار و تحصیل و مشقت‌های آن‌، یک لحظه فرصت پیدا می‌کردم تا در کنار کتابخانه بنشینم ، در این فکر بودم که هرچه زودتر درسم را تمام کنم و به ایران بازگردم و در حد توان برای مردم و کشور خودم خدمت کنم».

ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی شهید

- پایبند به اصول عقاید اسلامی
- معتقد به ولایت فقیه
- دوستدار امام خمینی(ره)
- علاقه‌مند به روحانیت
- صمیمی و یکرنگ
- مربی
- احترام به مقام والای زن
- عاشق شهادت