تاریخچه مختصری از اتحادیه کمونیست های ایران


گروهک اتحادیه کمونیست های ایران در تابستان ۱۳۵۵ تشکیل گردید . اجزای متشکله این گروهک را دو گروهک ، به ترتیب :
سازمان انقلابیون کمونیست و گروه پویا - تشکیل می دادند .

۱. سازمان انقلابیون کمونیست در سال ۱۳۴۸ ف پیرو تشکیل یک محفل دانشجویی در خارج از کشور که به عقاید الحادی مارکسیستی روی آورده بود اینجا گردید . این گروهک عمده فعالیت خود را در خارج از ایران سازمان داده و بطور کلی در میان دانشجویان ایران مقیم خارج از کشور فعالیت تبلیغاتی و تشکیلاتی می نمود . در طی سالهای ۴۸ تا ۵۵ این گروه در شرایط فقدان حضور فعال نیروهای انقلابی و مکتبی اسلامی در کشورهای غربی ، توانسته بود تعدادی از دانشجویان مقیم خارج از کشور را به گرد خود متشکل نماید . این عده که تصور کی نمودند مردم مسلمان ما نیز مانند چند صد نفر دانشجوی از خدا بی خبر جلب سیاستهایشان خواهند شد ، تصوراتی واهی از امر رهبری انقلاب بخود تلقین می نمودند ، تا جائیکه پیروزی انقلاب ضد امپریالیستی مردم ایران را منوط به رهبری خود می دانستند .

نشریه این گروه که « کمونیست » نام داشت ، تا ۲۸ شماره منتشر گردید و بطور عمده در خارج از کشور پخش می گشت . این نشریه مقالاتی درباره سیاستهای رژیم شاه امپریالیسم آمریکا ، امپریالیسم شوروی با درکهای کمونیستی خود و همچنین مقالاتی در جدل با سایر گروهک های الحادی منتشر می نمود . اکثر اعضای متشکل این گروهک را که بیش از ۵۰ تا ۶۰ تن می شدند . دانشجویان و روشنفکران مقیم خارج تشکیل می دادند .

این گروهک ها با تشکیل کمیته های دانشجویی در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور فعالیت می نمود و از این طریق کوشش در تبلیغ سیاستها و مواضع خویش در درون کنفدراسیون می کرد .

۲- گروهک پویا - یکی دیگر از عناصر متشکله اتحادیه کمونیست های ایران - در بر گیرنده چند نفر از اعضای محفل « گروه فلسطین » بودند که از ایران در زمان طاغوت ، به خارج از کشور گریخته و مدتی در عراق و سپس در لبنان فعالیت داشتند . این گروهک با آشنا شدن با گروهک « سازمان انقلابیون کمونیست » در تابستان ۱۳۵۵ با آن متحد شده و « اتحادیه کمونیست های ایران » را بنا نهادند .

« اتحادیه کمونیست های ایران » در خارج از کشور حدود ۲۵ شماره از نشریه خود بنام حقیقت را منتشر می نمود و فعالیت های آن از بدو تشکیل تا انقلاب ظفرمند اسلامی در بهمن ماه ۱۳۵۷ ادامه همان فعالیت های گذشته بود . این گروهک ها که تصور می کرد بدون رهبری آن ، و گروهک های مشابه ، انقلاب در ایران به ثمر نمی رسید ، در تمامی دورانی که مردم مسلمان ایران در زیر انواع فشارهای سیاسی و در زیر رگبار گلوله ها با مشت های گره کرده با عمال طاغوت و شیطان بزرگ آمریکا می جنگیدند و هر روزه صدها نفر شهید نثار راه انقلاب اسلامی می کردند ، در خارج از کشور در گوشه کاباره ها و تریاها سرگرم ساختن تزهای باصطلاح انقلابی و شعارهای ضد امپریالیستی بودند و با تئورهای ذهن ساخته خویش معاشقه می کردند و به بحث و جدل با سایر گروههای مشابه می پرداختند . تا بالاخره در زمانی که مردم بپا خاسته میهن اسلامی ما تحت رهبری امام امت با ایثار و رشادتی وصف ناپذیر کاخ پوسیده شاهنشاهی را در هم نوردیده و بساط ترور و خفقان را در هم می شکستند و جمهوری اسلامی رها شده از قید و بند آمریکای جهانخوار را بنا می کردند ، این گروهک همانند سایر گروهک های ورشکسته که نتوانسته بودند در میان امت ما جائی پیدا نمایند ، وارد ایران شده و دستگاه تبلیغات ذهنیت شیطانی خود را در ایران براه انداختند .

تلاش مذبوحانه این گروهک از بهمن ماه ۵۷ تا انتها !

در زمانیکه امت دلیر و شهید پرور مسلمان با جانفشانی های بی نظیر خود توانسته بود سیلی محکمی بر آمریکای جهانخوار بکوبد و برای همیشه دست جنایتکاران وطنفروش و ضداسلام را از ساحت مقدس کشور اسلامی قطع نماید ، و برای اولین بار در تاریخ آزادی های راقعی را به ارمغان بیاورد ، ناگهان توطئه های چپ و راست آغاز گشت تا این حرکت خدایی را به انحراف کشانده و سرانجام با شکست مواجه نماید . دهها گروهک با ورق پاره های تبلیغاتی خود مانند قارچ از زمین روئیدند و هر یک تابلوی عوامفریبانه ای را بر سر دکان سیاسی خود نصب نمودند . عده ای از این گروهک ها ادعا کردند که انقلابی رخ نداده و تنها حکومت فاشیستی جدیدی با فریب مردم بر سر کار آمده است . تعداد دیگری مدعی بودند که انقلابی رخ داده ولی رهبری قاطع و انقلابی امام را بی شرمانه به سخره می گرفتند و می گفتند که این رهبری قدرت هدایت این حرکت را تا به آخر ندارد و لذا شکست خواهد خورد . با چنین تصوراتی رویاهای زیبایی برای خود می آفریدند و انتظار داشتند که مردم مسلمان ایران دست از اسلام و مکتب و رهبر خود برداشته و بسوی آنان جلب شوند . زهی خیال باطل !

گروهک اتحادیه کمونیست های ایران از جمله گروهک های اخیز بشمار می رود . اتحادیه کمونیست های ایران با ورود به ایران فعالیت تبلیغاتی خود را آغاز کرد و اعضاء و هواداران خود را برای باصطلاح پیاده کردن خط انقلابی شان به پاره ای از نقاط ایران گسیل داشت .

این گروهک که در ابتدا مدعی پشتیبانی از انقلاب بود ، ولی شدیدا از اسلامی بودن انقلاب ابراز انزجار می نمود و از هر فرصتی استفاده می کرد تا با تبلیغات موذیانه ، اسلامیت انقلاب را مخدوش ساخته و آن را از مسیر خود منحرف سازد . زهی خیال باطل دولت موقت که مبلغ خط لیبرالی و سازشکارانه ای در انقلاب بود و با سیاست ها و مواضع و عملکرد خود ضربات زیادی به انقلاب اسلامی وارد آورد ، با اعمال خویش مستمسک مناسبی برای رشد این گروهک ها فراهم آورد . عدم قاطعیت در اجرای فرامین انقلابی امام ، سهل انگاری و مماشات در ریشه کن ساختن ضد انقلاب و سازشکاری با عوامل آمریکا و بالاخره تهی کردن انقلاب از محتوای غنی اسلامی خود از جمله خدماتی بود که دولت موقت برای فراهم آوردن زمینه توطئه های آمریکا و ضد انقلاب و رشد گروهک ها انجام داد . آری اگر دولت موقت تحت عنوان دموکراسی ، بی بندوباری سیاسی را در ایران رواج نمی داد ، گروهک های الحادی و نفاق جرات چنین جسارت هایی را پیدا نمی کردند . آنکس که شعارش جمهوری دموکراتیک اسلامی باشد چیزی بهتر از آنچه که در صدر انقلاب ناظرش بودیم ببار نمی آورد ، بحمدالله که دموکراسی غربی جای خود را به حریت و قاطعیت اسلامی داد و همه گروهک های الحادی و نفاق را که جز کشتار مردم هدفی ندارند و به انزوا کشاند . اتحادیه کمونیست های ایران نیز از جمله این گروهک ها بود . این گروهک ها در زمینه های مختلف دست به فعالیت زد که برخی از آنها گویای عملکرد آن می باشد :

این گروهک که ادعای مردمی بودن داشت ، در زمان برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی ایران ، که بیش از ۹۸ درصد مردم متفقا به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند ، رفراندوم را تحریم نموده و بدینگونه مردمی بودن خود را آشکار ساخت . این گروهک در زمانیکه ضد انقلاب و عوامل و ایادی آمریکا با توطئه های رنگارنگ کردستان را جولانگاه مطامع خود ساخته و عملا آن را از میهن اسلامی جدا کرده بودند ، ادعا می نمود که کردستان پیشتاز و پرچمدار انقلاب است . این گروهک در زمان برگزاری انتخابات مجلس خبرگان آن را تحریم نمود و سپس با تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی که چهارچوب و استخوان بندی این جمهوری نوپا را ترسیم می کرد ، رای مخالف داده و تحت عناوین مختلف از قبیل مشروعه گری ، استبداد در پرده دین ، اسلام عزیز را هدف قرار داده می کوشید تا اذهان جوانان میهنمان را مغشوش نماید .

این گروهک اگرچه باصطلاح از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که نقطه پایانی بر سیاست های ورشکسته دولت موقت نهاد ، به پشتیبانی برخاست ، لیکن در تمامی این پشتیبانی ها سعی می نمود اینگونه وانمود سازد که این موج عظیم مبارزه امت حزب الله ناشی از مکتب انسان ساز و رهایی بخش اسلام نبوده ، و انواع توجیهات باصطلاح تئوریکی روشنفکرانه را پشت بند تحلیل های خود قرار می داد . در این مقطع حزب جمهوری اسلامی مورد انواع افترائات و تهمتهای ناروا و ضد انقلابی از جانب گروهک ها قرار داشت و اتحادیه کمونیست های ایران نیز در این بین یکی از پرچمداران بود . این گروهک به عناوین مختلف کوشش می نمود که اثرات سوء سیاستهای لیبرالی و سازشکارانه دولت موقت را نیز به حزب جمهوری و علی الخصوص شهید مظلوم آیت ا... بهشتی متصل نمایند .

اتحادیه کمونیستهای ایران برای تبلیغ نظرات خود دست به ساختن تشکیلات گوناگون برای جذب جوانان زد . از جمله می توان از سازمان توده انقلابی دانشجویان و دانش آموزان ( ستاد ) جمعیت زنان باصطلاح مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمتکشان در کردستان نام برد . این بچه گروهک ها که همیشه یکشنبه تشکیل می گردیدند ، بخاطر عدم حقانیتشان یکروزه نیز از میان می رفتند . کلیه کوششهای اتحادیه کمونیست های ایران برای جذب مردم با شکست مواجه گردید و این گروهک هر روزه از ادعاهای خود مبنی بر طرفداری از انقلاب و مردم دوری می جست و گام به گام بطور آشکاری در جبهه ضد انقلاب قرار می گرفت .

اتحادیه کمونیست های ایران از جمله در میان کارگران نیز دست به فعالیت زده و می کوشید تا با جذب آنان به اصطلاح با به ادعاهای خود مبنی بر دفاع از حقوق کارگران صورت واقعیت بخشد . لیکن این بار نیز کارگران مسلمان با نشان دادن انزجار خود از سیاست های باصطلاح کارگر پسندانه اتحادیه کمونیست های ایران مشت محکمی بر دهان آنان فرود آوردند . و علیرغم تمام کوششهای اتحادیه ، هرچه بیشتر دویدند کمتر به مقصد رسیدند .

اتحادیه کمونیست های ایران پیرو سیاست های ضدانقلابی و ضد اسلامی خود در آغاز سال ۱۳۵۹ در برابر انقلاب فرهنگی قرار گرفت و آن را توطئه ای از سوی حکومت اسلامی اعلام کرد . اتحادیه کمونیست های ایران با تشکیل دولت شهید رجایی به فعالیت های تبلیغاتی خود در جهت تضعیف دولت مکتبی و انقلابی وقت مبادرت کرده و در زمانیکه امپریالیسم آمریکا به طرق مختلف انقلاب اسلامی را تحت محاصره قرار داده و به انواع توطئه ها مشغول بود ، این گروهک عملا جز تضعیف دولت و کمک در جهت ایجاد انحراف از خط اصیل انقلاب اسلامی کاری از پیش نبرد .

اتحادیه با آغاز جنگ تحمیلی رژیم آمریکائی صهیونیستی صدام کافر پاره ای از مزدوران خود را برای جمع آوری سلاح به جبهه جنوب فرستاد و در این هدف پیروزمندانه مقادیر زیادی سلاح و مهمات را به سرقت برده و در جنگل به سینه امت حزب الله که عملا با امپریالیسم می جنگید نشانه رفت .

اتحادیه کمونیست های ایران در زمانی که حزب الله قلب دشمن بعثی را می شکافت با بنی صدر خائن دست به تبلیغات زهر آگین زده و مذبوحانه کوشید تا پشت جبهه را به میدان جنگ دیگری بدل سازد . اخلال گری های بنی صدر در جبهه های جنگ و سازشکاریهای مخفیانه وی و همدستانش در زمان وزارت و ریاست جمهوری ، از سوی اتحادیه کمونیست های ایران بپای مقامات انقلابی و مکتبی جمهوری اسلامی نوشته می شد . اتحادیه کمونیست های ایران با پیروزی از یک دید ضد اسلامی و کمونیستی چاره ای جز این نمی توانست داشته باشد . بالاخره در زمانیکه امت بپاخاسته بگرد رهبر عظیم الشان خود ، امام امت ، حلقه زده و تمامی مساعی خود را در جبهه مبارزه با آمریکا و جهاد در راه اسلام بکار می بردند ، در سوی دیگری قرار گرفته و دست به طغیان و آشوب زده و از پشت به انقلاب اسلامی ما خنجر می زند .

بدینگونه بود که اتحادیه کمونیست های ایران ، در اوایل سال ۶۰ ، علنا در برابر انقلاب قرار گرفت و عزل بنی صدر ملعون که جبهه ای از ضد انقلاب را در قلب حکومت تشکیل داده بود ، مستمسک آمریکا نمود . در این مقطع بود که نتیجه محتوم یک خط مشی ضد انقلابی و ضد مردمی عیان گردید و علیرغم آنکه اتحادیه گروهکی ناچیز در برابر امت چند میلیونی بود با ارائه ترهات خطرناکی کوشید تا باصطلاح حکومت اسلامی را ساقط نماید .

عشق وافر توده های کثیر مسلمان نسبت به انقلاب و رهبری آن و شرکت میلیونی مردم ما در مراسم با شکوه بهشتی عزیز و یارانش ، حضور دائمی مردم در صحنه برای مقابله با توطئه های ارتجاعی منافقین و فراریان ضد انقلاب ، پشتیبانی بی دریغ امت مسلمان از دولت شهید رجائی و شهید باهنر و ... نتوانست کج اندیشی های اتحادیه را اصلاح نموده و واقع نگری را در آنان برانگیزاند . گویا تمامی این وقایع و حقایق برای اتحادیه و رهبرانش وجود خارجی نداشته و چشم بصیرتشان کور شده بود .

لذا تحلیل های کاذب و مارکسیستی آغاز گردید و اتحادیه کمونیست های ایران به این نتیجه رسید که کافی است تا عده ای معدود دست به اسلحه برده و علم قیام علیه حکومت اسلام را برافرازند تا باصطلاح مردم دسته دسته به آن بپیوندند . این گروهک می پنداشت که با ایجاد یک جرقه می تواند جلب توجه کرده و گروههای ضد انقلاب که بزعم اتحاد روش صحیحی را پیروی نمی نمودند ، را به سوی راه باصطلاح صحیح رهنمون شود . مقامات دادستانی انقلاب اسلامی از اظهارات صریح متهمین پی بردند که اینان هیچگونه هدف و برنامه مشخص ، هیچگونه امیدی که از ذره ای واقعیت برخوردار باشد ، در تحلیل های مارکسیستی شان وجود ندارد . حجت الاسلام رفسنجانی در یک جمله به خوبی حال این گروه را بیان نمودند ، زمانیکه اقدام جنایتکارانه اتحادیه کمونیست های ایران در آمل را یک انتحار معرفی نمودند .

بزعم خام و پندارهای نابخردانه مارکسیستی پرچم قیام فوری علیه جمهوری اسلامی برافراشته می گردد .

علیرغم آنکه واقعیت جامعه سخت تر از آن بود که این از خدا بی خبران را از این انتحار باز دارد ، ابتدا تصمیم می گیرند که در تهران دست به باصطلاح قیام زنند . مدت زمانی برای فراهم ساختن مقدمات این طرح می گذرد . ولی امت همیشه در صحنه با حضور خود در تهران امکان دست زدن به چنین حرکتی را از اینان سلب می نماید .

لذا اتحادیه کمونیست های ایران باصطلاح جمعبندی می نماید که این اقدام در تهران میسر نبوده و لذا بایستی به شهر دیگری رفت !!

تو گویی که مردم سایر شهرهای ایران از نژاد و مسلک دیگری هستند . اگر مردم در تهران حاضر به پیوستن به باصطلاح قیام اینها نباشند ، در شهرهای دیگر هم طبیعتا نخواهند بود و واقعیت سخت در آمل و رشادتها و از جان گذشتگی های مردم آمل این امر را بخوبی نشان داد . لیکن تحلیل های مارکسیستی اتحادیه کمونیست های ایران قرار نبود با واقعیتی وفق دهد . زمانیکه یک گروه مدعی خلق نسبت به مردم و احساسات و عقاید آنان بیگانگی ورزد ، طبیعی است که دیر یا زود مستقیما در برابر خلق قرار می گیرد . لذا اتحادیه برای ایفای باصطلاح رسالت تاریخی برای خلق به اعماق جنگل های شمال پناه می برد تا باصطلاح جرقه خود را در شهر آمل بزند .

پناهندگی اتحادیه کمونیست ها به جنگل های شمال

حدود ۱۰۰ نفر از این گروهک محارب در دسته های مختلف در اواخر شهریور ۶۰ روانه جنگل های شمال شده در ناحیه ای در ۱۵ کیلومتری جنوب آمل مستقر می گردند . سلا ح هایی که اتحادیه کمونیست های ایران از جبهه های جنگ باصطلاح به غنیمت گرفته یا به عبارت صحیح به سرقت و یغما برده بود و به تعبیری دیگر سلاح هایی که هر جوان مسلمان برای ستیز با کفار بعثی می توانست در دست گیرد و نیز مقداری سلاح که در کردستان خریداری کرده بود با جاسازی در کامیون به جنگل منتقل کرده و به همین ترتیب سایر لوازم آتش افروزی خود را در سه نقطه در جنگل متمرکز می نماید . بیش از ۷۵ قبضه انواع سلاح های سبک به همراه چندین قبضه آر پی جی و مهمات لازم برای باصطلاح قیام بکار گرفته می شود . این تعداد از اعضای هواداران برای مدتی برای آموزش و شناسایی مناطق مختلف جنگی پرداخته و در سه اردو گاه متشکل می گردند .

رهبران این عده که نام خود را سربداران میگذارند با این تصور واهی که در عرض چند روز آماده شده و تا آخر مهر ماه می توانند در شهر آمل باصطلاح جرقه قیام خود را زده و ارتش خلق خود را برای قیام سراسری در ایران آماده گردانند ، به فعالیتهای ضد انقلابی خود دست می یازند . لیکن علیرغم تمامی کوششهای مذبوحانه از هر راهی که به پیش می روند به بن بست مواجه می گردند .

بهر حال بعد از دو ماه این گروه باصطلاح آماده حمله به شهر آمل می گردد . در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۶۰ تمامی گروه ، به قصد عزیمت به شهر آماده می گردند . برای پیش بردن این عمل جنایتکارانه و ضد انقلابی تعدادی از اینان با سرقت تعدادی مینی بوس و وانت از مردم وسایل حمل نقل خود را آماده می سازند . رانندگان این وسایل نقلیه از طرف گروه بازداشت شده و در حواشی جنکل تحت مراقبت قرار می گیرند . اکثریت این گروه که آماده هجوم به شهر بود ناگاه با برخورد به یک گروه گشت برادران بسیج که به درگیری میان آنها منجر می گردد ، برنامه شان را تغییر داده و به دوران جنگل باز می گردد .

در این درگیری یکی از برادران بسیج به شهادت و یک تن از افراد گروه نیز به هلاکت می رسند . در همین زمان عده معدودی از افراد جنگل با ایجاد راهبندان در جاده هراز برای مدت کوتاهی در رفت و آمد اختلال ایجاد می کنند و مسلحانه به پخش تعدادی از اوراق تبلیغاتی حاوی مشتی اکاذیب و تهمتهای ناروا به نظام جمهوری اسلامی ، باصطلاح از خلق می خواهند که به صفوف آنان بپیوندند . لیکن این گروه با همین برخورد کوچک با جانفشانی برادران بسیجی مجددا به اعماق جنگل پناه برده و بخیال واهی اینکه جنگل های شمال از نفوذ انقلاب و امت حاضر در صحنه مصون است به اردوگاه های خود باز می گردند .

در اوایل صبحگاه ۲۲ آبان ماه ۱۳۶۰ تعدادی از برادران سپاهی و ارتشی برای خنثی ساختن این توطئه شوم به جنکل وارد شده و این اردوگاه ها را به محاصره در می آورند . طی یک درگیری چند ساعته ۱۱ نفر از برادران ارتشی و سپاهی به شهادت می رسند و تعدادی نیز مجروح می گردند . ضد انقلابیون برای حفظ خود و با استفاده از سلاح های خود مانند آر پی جی و غیره ، موقتا نیروهای خود را جمع کرده و از محل درگیری فرار می نمایند .

با شکسته شدن اسطوره باصطلاح مصونیت جنگل ، گروهک اتحادیه کمونیست های ایران مستاصل شده و برنامه باصطلاح جرقه زدن قیام به تعویق می افتد . حال که نیروهای اسلام ضرب شست محکمی را به ضد انقلاب نشان داده اند ، مجددا تحلیل های خود ساخته به فوریت تغییر یافته و تصمیم گرفته می شود که به مراکز سپاه مستقر در حواشی جنگل حمله بکنند . ضربات ناشی از حملات قهرمانانه برادران سپاه و ارتشی بحدی بود که عده ای از افراد ضد انقلاب را مستاصل کرده و حدود دو هفته بعد از این تاریخ جنگل را ترک می نمایند .

در آذر ماه سال ۶۰ تعدادی از این ضد انقلابیون به یکی از مقرهای برادران حزب الله در زر که هجوم برده و با به شهادت رسانیدن تعدادی از برادران حزب الله سعی می نمایند تا مقر را تسخیر نمایند . لیکن این بار هم با شکست مفتضحانه ای روبه رو شده ، مجددا عقب نشینی می نمایند . این تئوری جدید که بجای ایجاد جرقه در آمل ، هدف را ضربه زدن به نیروهای مسلح حزب اللهی در حواشی جنگل قرار می داد ، مجددا تحت بررسی قرار گرفته تغییر می یابد . یکبار دیگر حمله به آمل و ایجاد آشوب و طغیان در دستور کار قرار می گیرد .

در اواخر دی ماه ۱۳۶۰ ضد انقلابیون مستقر در جنگل های آمل تصمیم به حمله به شهر را گرفته و مقدمات آن را فراهم می سازند . رهبران ضد انقلاب مستقر در جنگل با این خیال واهی که با ورود به آمل و تسخیر یک یا دو محله از شهر شعله های قیام خودساخته شان سر بر خواهد کشید ، در اوایل بهمن ماه ۱۳۶۰ مخفیانه وارد شهر آمل شده با اختفاء در یک خانه کنار شهر خود را آماده می نمایند . در اولین ساعات بامداد ۶ بهمن گروه صد نفره که در چهار گروه تقسیم شده بودند در چند نقطه از شهر مستقر می گردند . مراکز سپاه و روابط عمومی سپاه ، بسیج مستضعفین و سایر مراکز دولتی در اوایل صبح غافلگیرانه مورد حمله ناجوانمردانه قرار می گیرد که با عکس العمل سریع و جانفشانی برادران سپاه و بسیج و مردم مواجه می شود .

مرکز بسیج با آر پی جی مورد حمله قرار می گیرد که منجر به شهادت دیدبان بسیج می گردد . با آغاز تیراندازی و استقرار بخشی از نیروهای ضد انقلابی در محلات شهر از جمله اسپه کلا و قادی محله و رضوانیه باصطلاح جرقه زده می شود . آری جرقه زده می شود و توده مردم نیز بپا می خیزد لیکن نه به طرفداری از باصطلاح قیام خیالی سربداران ، بلکه در دفاع از انقلاب و اسلام . در طی چند ساعت شهر مملو از جمعیت انبوه مردم آمل و روستاهای اطراف آن می گردد . مردم بدون سلاح و با عشق به انقلاب اسلامی و امام امت برابر این عده معدود از ضد انقلابیون قرار گرفته و با یک ضربه تمامی آنها را یا هلاک نموده و یا از شهر بیرونشان می نمایند .

البته امت شهید پرود و حزب اللهی آمل که با حرکت خودجوش و هوشیارانه خود مشت محکمی بر پوزه ضد انقلاب زده و با حضور فعال خود درس پر ارجی را در تاریخ مبارزات امت اسلامی به یادگار گذارد ، در این درگیری یک روزه که تا پایان روز ۶ بهمن بطول می انجامد ، نیز عزیزانی را از دست داد . حدود ۴۰ تن از برادران بسیجی و سپاهی و مردم حزب اللهی آمل برای حراست از کیان اسلام و انقلاب ایثارگرانه خون خود را در این راه فدا نمودند . در این میان نکته برجسته در اقدامات ضد انقلابی گروهک اتحادیه کمونیست های ایران آن است که با خلع سلاح تعدادی از برادران سپاهی آنان را به جرم دفاع از انقلاب اسلامی و خودداری از تمکین در برابر خواسته های ضد انقلاب اعدام خیابانی کرده و به شهادت می رسانند . تعدادی از برادران حزب اللهی دستگیر شده و به نقاط تحت تسلط افراد مسلح گروهک برده شده و باصطلاح برای تعیین تکلیف نگهداری می شوند .

ضد انقلابیون که با حضور یکپارچه امت اسلامی روبرو گردیدند ، در استیصال کامل و هراس از قصاص امت اسلام می کوشد تا هرچه سریع تر شهر را تخلیه کرده و پا به فرار می گذارند . در این بین تقریبا نیمی از افراد مسلح ضد انقلاب یا دستگیر شده و یا به هلاکت می رسند .

جرقه اتحادیه کمونیست های ایران نه تنها قیام خیالیشان را بدنبال نداشت بلکه آتش به خرمن تحلیلهای ضد اسلامی و ضد انقلابی آنان افکند . تمام شهر آمل و همچنین سایر شهر های ایران به مدت چند روز با حضور در صحنه انقلاب انزجار خود را نسبت به این عمل جنایتکارانه ابراز داشته و مشت محکمی بر دهان ضد انقلاب می کوبند .

معدود باقیماندگان گروهک سربداران با بجاگذاشتن آثار جنایات خود در آمل مجددا به اعماق جنگل پناه برده و برای اخذ تصمیم در حالی که شکستی مفتضحانه را متحمل شده بودند مجتمع می گردند . از این تاریخ به بعد تمامی فعالیت های این گروهک به حفظ خود و فرار از عدالت اسلامی محدود می گردد . لیکن در حین اینکه این گروهک در نهایت استیصال و درماندگی و از هم پاشیدگی قرار می گیرد ، در دو درگیری دیگر با نیروهای اسلامی که برای اجرای عدالت اسلامی به تعقیب و پیگرد آنان پرداخته بودند شرکت می نماید .

پیرو تعقیب و پیگرد نیروهای اسلام در جنگل های شمال ، این گروه در منطقه گزنه سرا در ۱۸ بهمن ماه ۶۰ ، در حین فرار با ایجاد درگیری با نیروهای اسلام ، یک تن از برادران حزب اللهی را شهید می نمایند . این گروه در درگیری دیگری در منطقه جنگل در اواسط خرداد ماه نیز ۳ تن از برادران حزب اللهی را به شهادت می رسانند .

در اینجاست که کارنامه فعالیت جنایتکارانه این گروه ضد انقلابی به انتها می رسد . گروهکی که مدعی خلقی بودن را داشت ، گروهی که تحت عنوان ادامه انقلاب بر علیه انقلاب بپا خاسته بود .

مختصری از جنگلهای شمال

یسئلونک عن الانفال لله و الرسول فاتقوالله و اصلحوا اذا تبینکم و اطیعوالله و رسوله ان کنتم مومنین سوره انفال آیه ۱۰

اصل چهل و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران : انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده ، معادن ، دریاها ، دریاچه ها ، رودخانه ها و سایر آبهای عمومی کوهها ، دره ها ، جنگل ها ، نیزارها و بیشه های طبیعی مراتعی که حریم نیست ... در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنان عمل نمایند تفصیل و ترتیب استفاده از هر یک را قانون معین می کند .

نقش عمده جنگل ها

۱. نقش حفاظتی – بعنوان نوعی پوشش زمین اثرات جنگل مشتمل است بر :

الف : عامل حفاظت مستقیم سطح زمین از فرسایش

ب : عامل کنترل کننده آبهای جاری و آبخیزها

ج : عامل بادشکن و حفاظت اراضی و زراعی مجاور

۲. نقش تولیدی – جنگل ها بر خلاف سایر منابع طبیعی مانند چاههای نفت و معادن ذغال سنگ که پس از مدتی بهره برداری منابع آنها به پایان می رسد اگر از روی اصول صحیح از آن استفاده شود تمام نشدنی است و یک ثروت دائمی محسوب می شود بدین ترتیب خواهد توانست به رشد و توسعه کشورهایی که از این موهبت الهی برخوردارند کمک نماید .

حاصل این ثروت طبیعی نه چوب خام و پولی که از آن بدست می آید است ، بلکه جنگل از نظر تاثیر قابل توجه در ایجاد صنایع کوچک و بزرگ اشتغال افراد یک جامعه و در جریان مبادلات تولید و توزیع محصولات حاصله از نظر اقتصادی ، محلی و اجتماعی و رفاه کلی جامعه حائز اهمیت است .

۳. نقش زیبایی – از دیرباز سرسبزی جنگل ها کمک زیادی به ارزش دادن آنها از نظر نقاط تفریحی و گردش گاهها نموده است و هم اکنون با پیشرفت مسائل آلودگی آب و هوا ، نقش آن در پاکسازی محیط زیست بیشتر نمودار است .

آمار جنگل ها

جنگل های سرسبز شمال به مساحت ۸/۱ میلیون هکتار از کناره دریای خزر تا ارتفاع ۲۸۰۰ متری از سطح دریا بالا می روند . این جنگل ها به علت مساعد بودن شرایط آب و هوایی از نقطه نظر تولید چوب حائز اهمیت می باشد و بقیه جنگل های کشور عملا جزو جنگل های حفاظتی محسوب شده و قابل احیاء بشمار می روند .

میانگین حجم درختان سرپا در جنگل های تجارتی حدود ۲۵۰ متر مکعب و حجم درختان سرپای آن حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب برآورد شده است .

سرجنگل داری کل جنگل های تجارتی جنگل های غیر تجارتی جمع کل

رشت ۴۰۱۲۵۰ هکتار ۱۱۲۵۷۰ هکتار ۵۱۳۸۲۰ هکتار

نوشهر ۲۷۷۰۱۰ ۱۱۶۹۱۰ ۳۹۳۹۲۰

ساری ۳۷۳۹۸۵ ۸۸۴۱۵ ۴۶۲۴۰۰

گرگان و گنبد ۳۲۳۹۱۰ ۱۳۶۶۸۵ ۴۶۰۵۹۵

جمع کل ۱۳۸۵۱۵۵ ۴۵۴۵۸۰ ۱۸۳۹۷۳۵

در گذشته مساحت جنگل های ایران وسیع تر از ارقام ارائه شده در بالا بوده است که به دلائل مختلف از جمله بهره برداری بی رویه و سوء استفاده مردم به تدریج نابود گردیده است . اگرچه بیان این مطلب موجب تاسف است ولی ذکر این مطلب علاقه مندی عامه را به حفظ جنگل های کشور و توسعه آنها از راه جنگل کاری و حفاظت تشدید می نماید .

خلاصه ای از جزئیات درگیری ۶ بهمن ۱۳۶۰ آمل

گروهک ضد انقلاب اتحادیه کمونیست های ایران به دنبال مدتها سردر گمی و گیجی در جنگل های آمل سرانجام بنا به دلایلی که از جمله آنها : کمبود وسایل غذایی و تدارکاتی ( به علت مسدود نمودن جاده های تدارکاتی شان توسط سپاه و ژاندارمری) ریزش برف سنگین در جنگل و نارضایتی های افراد درون گروهی و ... سرانجام تصمیم گرفت وارد شهر آمل شده و آن را به تسخیر خویش در آورد و آنگاه با پشتیبانی خلق ( بخیال خام خود ) به آزاد سازی دیگر شهرهای مازنداران بپردازد . بر این اساس دشمن قبل از ورود به شهر مواضع خود را مشخص نموده و هدف های مورد نظر را از پیش تعیین کرده بود . گروهک مذبور ابتدا مناطقی را که آمادگی داشتند به عنوان مواضع انتخاب کرده و در یک خانه ای که از قبل تعیین شده بود به تیم بندی می پردازد . ساعت حدود ۱۲:۳۰ شب ۶/۱۱/۶۰ یک تیم از افراد مسلح در جاده کمربندی که اتوبان هزار راه را به پل قدیم متصل می کند اقدام به سنگر بندی می کند و به یک گروه از برادران گشتی سپاه کمین زده که در آن لحظه ۳ تن از برادران شهید می شوند .

متعاقبا و بعد از این عمل وحشیانه دشمن در سطح وسیع تری به موضع گیری جدید می پردازد . در همان لحظات اولیه داخل سینما قدس شده و در پشت بام سینما مبادرت به تیراندازی می نمایند . این گروه شب را به تیراندازی در پشت بام می گذرانند . گروهی دیگر در اطراف بسیج موضع گرفته و بسیج را به محاصره در می آورند و از چند جانب مقر بسیج را با آر پی جی ۷ و رگبار سلاح های سبک مورد حمله قرار می دهند . گروهی دیگر در منطقه اسپه کلا در خانه ها و خیابانها مستقر می گردند . افراد مهاجم در تمام طول شب با شلیک گلوله های آر پی جی ۷ و رگبارهای پی در پی آرامش شهر را برهم زده ، در حین استقرار در حوالی بسیج و خیابانهای مشرف به اسپه کلاه و چند موضع حساس دیگر در ساختمانهای جنب فرمانداری مستقر شده و فرمانداری را به محاصره خود در می آورند و با رگبارهای پی در پی فرمانداری را مورد حمله قرار می دهند .

صبح روز سه شنیه ۶/۱۱/۶۰ برادران سپاه و بسیج و کمیته انقلاب اسلامی آماده حمله به مواضع مهاجمین و سزکوبی آنان شدند . درگیری در مناطق آلوده از بیمارستان امام رضا گرفته تا منطقه اسپه کلا رضوانیه میدان ۱۲ شهریور و بیمارستان ۱۷ شهریور ادامه پیدا می کند .

برادران سپاه و بسیج و کمیته از ابتدای درگیری شروع به پاکسازی مناطق آلوده نمودند بطوری که در همین روز ( سه شنبه ۶/۱۱/۶۰ ) اکثر مناطق تحت اشغال کفار از محاصره و اشغال بیرون آمده و در روز چهارشنبه درگیری صورت متمرکز بخود گرفت .

نقش مردم در این درگیری غیر قابل تصور بود بطوریکه در ساعات اولیه درگیری مردم تمام سطح شهر را پوشانیده و اقدام به سنگر بندی شهر نمودند . در همه جا پیش از نیروهای انتظامی مبادرت به سنگر بندی می کردند بطوریکه حضور فعال مردم در صحنه یادآور ۲۲ بهمن ۵۷ بود شاید به مراتب فعال تر از آن روز و مهاجمین که حض.ر بی شائبه مردم را در صحنه مبارزه دیدند از خیابانی به خیابان دیگر و از خانه ای به خانه ی دیگر می گریختند . در همین حال جنگ و گریز ، مردم و نیروهای انتظامی موفق به کشتن و دستگیر کردن عده ای از مهاجمین شدند . در روز ۶/۱۱/۶۰ دشمن تمام مواضع مهم خود را از دست داد و مسئولین تیمهای نظامی یکی پس از دیگری یا کشته می شدند یا دستگیر می گردیدند .

مهاجمین سرگردان در دو باغ در اتوبان هراز موضع گرفتند و از آن محل تیراندازی هایی به هر طرف می کردند . تیمهای عملیاتی بسیج و سپاه کل منطقه ( از میدان ۱۷ شهریور تا انتهای اتوبان هراز ) را به محاصره خود در آوردند و تا آخر وقت ۶/۱۱/۶۰ کلیه باغهای استقرار دشمن را پاکسازی نمودند . عده ای از افراد مهاجم در خانه ای از پیش تعیین شده مخفی شده بودند که به لطف خدا اکثر دستگیری مفید در این خانه ها انجام شد .

باز باید به اراده مصمم مردم تحصین کرد و به این پشتوانه عظیم توده ای افتخار کرد ، زیرا آنچنان در صحنه حاضر شدند که ضد انقلاب فرصت هرگونه تحرک را از دست داد بطوریکه به هر طرف که رو می کرد خود را با مردم مواجه می دید بدین صورت مهاجمین ۶۱ تن کشته و زخمی و اسیر دادند .

این است سزای گروهک های از خدا بی خبر که از شهرهای مختلف از جمله آغا جری ، آبادان ، شیراز ، کردستان ، تهران ، باختران ، آمل ، قائم شهر و ساری جمع شده بودند تا به این انقلابی که ره آورد خون مطهر هزاران شهید بخون خفته بود ضربه بزنند .
تعداد شهدای سپاه ، بسیج ، کمیته و مردم در این حرکت مذبوحانه چهل تن می باشد . روانشان شاد و راهشان پر رهرو باد .