حماسه ششم بهمن آمل نقطه عطفی در تقویت پیروزی انقلاب اسلامی
حماسه ششم بهمن آمل را باید نقطه عطفی در تاریخ انقلاب نامید که با مقاومت مردم اجرای طرح های کمونیستی پس از ناکام ماندن در تهران در آمل نیز ناکام ماند و به جرات می توان گفت باعث تقویت نهال نوپای انقلاب اسلامی ایران شد. با نگاهی گذرا به تاریخچه حماسه ششم بهمن آمل سال ۶۰ می توان این احساس را در ذهن متبادر کرد که خلق این حماسه بی بدیل سبب شد تا بسیاری از توطئه ها و ترفند های شوم گروهک های کمونیستی و منافقین در آمل نقش بر آب شود. نقش مردم حماسه ساز آمل در برخورد با درگیری های منافقین را باید به حوادث جنگل آمل و حصار هزار سنگر در این شهرستان برای جلوگیری از ورود اجانب، بیگانگان و کمونیست هایی که قصد داشتند اهداف شوم اجرا نشده پایتخت را در شهرستانهای کشور اجرا کنند بی بدیل و وصف ناشدنی است. نگاهی گذرا به سال های آغازین پس از پیروزی انقلاب یعنی در اوایل سال ۶۰ نشان گر نقش موثر و ارزنده مردمان خطه مازندران خصوصا آمل در شکل گیری و ماندگاری انقلاب اسلامی است چرا که این روز که در وصیت نامه الهی سیاسی معمار کبیر انقلاب نیز درج شده و مقام معظم رهبری رشادت های شهدا و جانبازان آمل را ارج نهاده اند اتفاقاتی افتاد که کمتر دیده شده است. حماسه ششم بهمن آمل که در نوع خود بی نظیر است، می تواند هم طراز حماسه هایی چون قیام مردم قم و تبریز قرار گیرد و به عنوان یکی از موفقیت های ملت مقاوم ایران پس از پیروزی انقلاب از آن یاد شود.
گروهک اتحادیه کمونیست های ایران
گروهک فوق در تابستان سال ۵۵ تشکیل شده و اجزا متشکله این دو گروهک را سازمان هایی موسوم به اتقلابیون کمونیست و گروهک پویا تشکیل می دادند. سازمان انقلابیون کمونیست در سال ۱۳۴۸، پیرو تشکیل یک محفل دانشجویی در خارج از کشور که به عقاید الحادی مارکسیستی روی آورده بود ایجاد شد. این گروهک عمده فعالیت خود را در خارج از ایران سازمان داده و به طور کلی در میان دانشجویان ایران مقیم خارج از کشور فعالیت تبلیغاتی و تشکیلاتی انجام می داد. طی سال های ۴۸ تا ۵۵ این گروهک در شرایط فقدان حضور فعال نیروهای انقلابی و مکتبی اسلامی در کشورهای غربی توانست تعدادی از دانشجویان مقیم خارج از کشور را به دور خود جمع کند.
گروهک پویا
یکی از عناصر متشکله اتحادیه کمونیست های ایران در بر گیرنده چند نفر از اعضاء محفل"گروه فلسطین" بودند که از ایران در زمان طاغوت به خارج از کشور گریخته و مدتی در عراق و سپس در لبنان فعالیت داشتند. گروهک پویا با ارتباط با گروهک سازمان انقلابیون کمونیست در تابستان سال ۵۵ عجین شده و اتحادیه کمونیست های ایران را بنا کرد. اتحادیه کمونیست های ایران نیز برای تبلیغ نظرات خود دست به ایجاد تشکیلات گوناگون برای جذب حوانان کرده که می توان به تشکیل سازمان توده انقلابی و دانش آموزان موسوم به"استاد"، جمعیت زنان به اصطلاح مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمتکش در کردستان نام برد. تحلیل های کاذب و مارکسیتی با تقویت توده های دانش آموزی و مارکسیستی آغاز و اتحادیه کمونیست های ایران به این نتیجه رسید که گروه های ضد انقلاب را برای مخدوش کردن عقاید دینی و ارزشی مردم بسیج نماید.
مقامات دادستانی انقلاب اسلامی از اظهارات صریح متهمین در آن دوران نیز متوجه شدند که هیچ گونه هدف و برنامه مشخصی و امید واقعی برای تحلیل های مارکسیستی در کشور نیست و واقعیت جامعه سخت تر از آن است که این از خدا بی خبران را از این اقدام باز دارد به همین دلیل تصمیم می گیرند که در تهران دست به قیام زنند. مدت زمانی را برای فراهم کردن طرح قیام و تخریب افکار در تهران صورت داده اما نتوانستند تحلیل های کاذب کمونیستی و توده های واهی تشکیل یافته را برای مردم بازگو کنند. بنابراین اتحادیه کمونیست ایران مجبور شد تا اقدامات کمونیستی خود را از تهران دور کرده و به شهرهای دیگر کشور تسری دهد و برای ایفا رسالت واهی خود به اعماق جنگل های شمال و پیاده سازی ترفند خود در آمل عزیمت کرد. این اتحادیه در اقدام آغازین نسبت به سازماندهی تعداد ۱۰۰ نفر از گروهک محارب در قالب دسته های مختلف در اوایل شهریور ماه سال ۶۰ اقدام و در ۱۵ کیلومتری جنوب آمل و در بخش جنگل آمل سکنی کرد. گروهک کمونیستی به تعبیر خودشان آماده حمله به شهر آمل در ۱۸ آبان ۶۰ قصد عزیمت به این شهر را می کنند و برای پیشبرد این اقدام جنایتکارانه و ضد انقلابی ضمن سرقت اموال عمومی مردم، تعدادی خودروی سواری، وانت و مینی بوس را به عنوان غنائم خود به یغما می برند. در حمله ابتدایی این گروهک به شهر آمل، مقاومت براداران بسیجی سبب ایجاد درگیری و بازدداشت یکی از رانندگان گروهک شد و این توده اقدام به بازگشت به جنگل کرد اما در مدت زمان کوتاهی جوانان غیور حزب اللهی آمل با تسخیر جنگل و به شهادت رسیدن یکی از فرزندان این خطه تمامی اعضای گروهک کمونیستی را در جنگل به هلاکت می رسانند. پس از مدتی، سازماندهی و حضور مجدد گروهک های منافقین در جنگل آمل بار دیگر در ۲۲ آبان ماه سال ۶۰ از سر گرفته می شود که برادران ارتشی و سپاهی مازندران با تسخیر اردوگاه های منافقین در آمل و در درگیری چند ساعته این عده را زمین گیر کرده و تعداد ۱۱ نفر از برداران و فرزندان آملی به درجه رفیع شهادت نائل و تعدادی نیز مجروح می شوند. نیروهای ضد انقلابی که پس از این غائله هم چنان برای حفظ موقعیت و ارائه مقاصد شوم خود نیروهایی را برای درگیری رهسپار آمل می کردند در این درگیری ها نیز ناکام و با هلاکت های فراوان مواجه می شوند.
گروهک اتحادیه کمونیست که باور شکست مصونیت حنگل را در ذهن خود پرورانده بود، برنامه جدیدی تحت عنوان"جرقه زدن قیام" را در منطقه بنا می کند. عده ای توده ای در آذر سال ۶۰ با حمله به یکی از مقرهای نیروهای حزب اللهی در روستای زرکه آمل اقدام به شهادت شماری از اهالی آمل کرده و پروژه تسخیر شهر آمل را ایجاد کردند که در مدت کوتاهی برای چندمین بار به طریق مفتضخانه ای ناکام شدند. تئوری جدید کمونیست ها با هدف ضربه وارد کردن به نیروهای مسلح حزب اللهی حواشی جنگل صورت گرفت و ضمن حمله به شهر آمل و ایجاد آشوب و طغیان مقدمات تسخیر کامل آمل از سوی این عده در اواخر دی ماه سال ۶۰ فراهم می کند. رهبران ضد انقلاب مستقر در جنگل آمل با خیال واهی این که با ورود به شهر آمل می توانند شعله های قیام خودساخته خود را برافروزند با اختفاء در خانه ای در آمل این تئوری را به مرحله اجرایی شدن گذاشتند. گروهک کمونیستی ضد انقلاب در نخستین ساعات بامداد ششم بهمن سال ۶۰ به صورت گروه های مختلف در چهار نقطه شهر آمل مستقر و در ابتدا مراکز سپاه، بسیج مستضعفین و مراکز دولتی شهر را به صورت غافلگیرانه ای تسخیر کرند که با عکس العمل سریع و جانفشانی سپاهیان و مردم مواجه شدند. این گروهک اقدام به تخریب مرکز بسیج آمل کرده و دیده بان بسیج شهرستان را در ابتدا شهید کرند که با آغاز تیراندازی و استقرار بخشی از نیروهای ضد انقلابی در محلات مختلف آمل، جرقه ضد انقلاب برای توطئه زده شد. در این حین توده مردم حزب اللهی آمل از خانههای خود بیرون آمده و با هدف دفاع از انقلاب و اسلام در کمتر از چند ساعت جمعیت انبوهی از مردم شهر و روستاهای شهرستان، گروهک کمونیستی را در محاصره خود قرار دادند. ضد انقلابیون با مشاهده حضور یکپارچه امت اسلامی مستاصل شده و به واسطه هراسی که از قصاص امت اسلام داشته کوشیدند تا در کمترین زمان ممکن شهر را تخلیه کرده و پا به فرار بگذارند که در این اقدام تعدادی از افراد مسلح ضد انقلاب دستگیر و به هلاکت رسیدند.
گروهک معدود باقی مانده منافقین دوباره به اعماق جنگل پناه بردند که آن ها نیز در کوتاه ترین زمان ممکن نیروهای اسلام در جنگل آمل، این گروهک را در ۱۸ بهمن ماه سال ۶۰ در منطقه"گزنه سرا" دستگیر کرده و عده ای را به هلاکت رساندند که در این درگیری یکی از نیروهای حزب اللهی منطقه به شهادت رسید. گروهک منافقین که دست از توطئه در آمل و بخش هایی از مازندران برنداشته بودند مجددا با ایجاد درگیری در اواسط خرداد ماه سال ۶۱ اقدام به شهادت تعدادی از سربازان خطه کردند که حزباللهی های آمل این دوره را پایان فعالیتهای جنایتکارانه گروهک منافقین قلمداد کرده و از آن به"غائله آمل" یاد کردند. بعدها معمار کبیر انقلاب و پیر فرزانه ایران اسلامی حضرت امام خمینی به پاس حماسه بزرگ و عرور آفرین مردم آمل در سال ۶۰ در وصیت نامه سیاسی الهی شان ایراد داشتند: "ما باید از شهر آمل و مردم فداکار آن تشکر کنیم، با کمال تاسف عده ای شهید شدند ولی با شهادت خود به آنان (کمونیست ها) ثابت کردند که در جایی که تمام آرزویتان و اعتمادتان به آن جا بود دیدید مردم دلیر و مسلمان آمل چه به روزتان آوردند و هر کس شهید دارد برای خانواده خودش یک افتخار می داند و هست." در حماسه تاریخی و جاویدان آمل حدود هزار سنگر احداث و این شهر را مزین به هزار سنگر کردند چرا که برای حفظ و حمایت از قرآن، اسلام، انقلاب و امام امت ۴۰ تن از نیروهای ارزشی، ولایی و جان برکف آملی کام شهادت را نوشیدند و عده فراوانی مجروح شدند.