دادگاه محاکمه ایرج شیر علی



بسم الله القاصم الجبارین و المستکبرین

ریاست محترم دادگاه انقلاب اسلامی مرکز ، با احترام کیفرخواست صادره علیه متهم با مشخصات زیر تقدیم می گردد :

آقای ایرج شیر علی فرزند نوری با نام های مستعار تقی و مسعود به شماره شناسنامه ۱۶۸ ، متولد ۱۳۳۲ ، متأهل ، تبعه ایران ، اهل تهران و مقیم تهرانپارس ، عضو فعال تشکیلات اتحادیه کمونیست های ایران .

• موارد اتهام :

۱. عضویت در کمیته تهران و مسئول تحویل و ارتباطات داخلی سازمان ، همچنین مسئول ارتباط با پیک توزیع و پیک نشریات و عضویت در کمیته تهران (تبلیغات) . (صفحه ۱۰ ، ۱۱ ، ۱۲ ، ۴۲)

۲. نامبرده در تشکیلات ، مسئولیت های بخش دانش آموزی را در شهرستان آغاجاری و بخش دانش آموزی شرق و همچنین مسئولیت تشکیلاتی تیم های تبلیغاتی سازمان را بر عهده داشته . (صفحه ۴۱)

۳. کمک تسلیحاتی به تشکیلات ، شامل ۳ قبضه اسلحه ژ۳ ، یک قبضه کلت ، تعداد زیادی فشنگ ، ۲ دستگاه بی سیم .

۴. اجاره نمودن یک شرکت پوششی در خیابان بهار شیراز جهت برگزاری جلسات نشست اعضای کمیته تهران . (صفحه ۴۳)

۵. استفاده از منزل مسکونی خو جهت نگهداری سلاح ها و مهمات سازمان که به شرح زیر می باشند : یک قبضه ژ۳ ، ده قبضه کلاشینکوف ، شش قبضه موشک اندار آر.پی.جی ، یک دستگاه بی سیم ارتش همراه با قطعات آن ، یازده عدد گلوله آر.پی.جی۷ ، چندین عدد نارنجک تفنگی ، حدود ۸۰ خشاب پر از فشنگ های ژ۳ و کلاشینکوف ، تعدادی فشنگ ژ۳ و کلاه خود و تسمه تفنگ که این سلاح ها توسط اعضای سازمان از جبهه های جنوب کشور به سرقت برده و تحت پوشش به وسیله یک کامیون به منزل متهم ، منتقل تا پس از ارسال آنها به جنگل بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد . (صفحه ۳۰ – ۲۸)

۶. مشارکت مستقیم در ارسال سلاح ها و مهمات ذکر شده به جنگل .(صفحه ۳۷)

۷. اعزام نیرو جهت تقویت بنیه نظامی تشکیلات به اصطلاح سربداران که در این رابطه افرادی به نام های علی ، مهدی ، تورج و جعفر را از بخش های توزیع و تبلیغات اعازم داشته است .

(دقت کنید که اگر کسی در پخش اعلامیه یا نشر انتشارات بوده خیال نکنید جرمش سبکتر است ، این طور نیست . عناصر یک سازمان به هم پیوسته است . در هر کجا هر وقت لازم باشد افراد را جابجا می کنند ، می بینید که از افراد بخش های توزیع و تبلیغات به جنگل اعزام می کنند که اسلحه به دست بگیرند ، اینها همه مکمل همدیگر هستند ، هیچگونه اختلافی بین شان نیست .

این که ما در فرهنگ مذهبی مان ، در دعاهای مان می خوانیم که خدایا هر کس را که به اینها کمک می کند ، لعنت کن . اعم از آن که مستقیم در جنگ با امام حسین شرکت کرده یا آن که دهنه اسب ساخته ، یا آن که زین درست کرده ، لعنتش کن ، یعنی چه ؟ یعنی از رحمت دورش کن و ما امیدواریم انشاءالله خداوند این رحم را به دل دادگاه انقلاب اسلامی مرکز بیندازد که به نفع مردم ایران ، اینها را از رحمت زندگی دور کند . اگر خیلی رحیم و دلسوز به حال جامعه باشیم یک نفر از اینها نباید توی این جامعه باقی بماند ... )

همچنین یک بار ناصر بزرگ ، مسئول کل تشکیلات اتحادیه به همراه ۲ تن دیگر از مسئولین توسط متهم تا مدخل چنگل برده شدند که در این رابطه متهم از همسر و فرزندان خود به عنوان محمل استفاده کرده . (صفحه ۱۴ – ۴۱)

۸. تهیه احتیاجات غذایی مانند حبوبات ، خرما و بنشن و ارسال آنها به جنگل . (صفحه ۴۰)

۹. استفاده از منزل خود جهت اختفای اعضا و هواداران و افراد متواری سازمان و آموزش نطامی به افراد خانواده خود ، همسر ، خواهر ، براد و دیگران که هر کدام به نحوی در رابطه با تشکیلات گروهک های ضد انقلابی فعالیت داشتند .

۱۰. قابل توجه است که نامبرده در ارتباط با فعالیت های سازمانیش در مقاطع مختلف و مسئولیت های متعدد ، دهها نفر را زیر رابطه خود داشته و نقش ویژه ای در به انحراف کشاندن قریب به صد نفر دختر و پسر جوان در تهران و خوزستان داشته .

وی سالیانی در آمریکا بته سر برده و در آنجا نیز با این به اصطلاح جنبش همکاری می نموده ، همچنین تا لحظه دستگیری در ارتباط مستقیم با تشکیلات بوده ، با توجه به موارد اتهامی فوق مجرمیت نامبرده از نظر این دادسرا محرز و مسلم است ، از محضر دادگاه تقاضای صدور اشد مجازات را دارم .

دادستان انقلاب اسلامی مرکز

سید اسدالله لاجوردی


آیت الله گیلانی : آقای ایرج خان این چیزهایی که فرمودند مورد قبول شماست ؟

شیرعلی : در بعضی موارد بله ، در بعضی موارد خیر .

آیت الله گیلانی : یکی یکی می خوانم : عضویت در کمیته تهران و مسئول تحویل نشریات و ارتباطات داخلی و همچنین مسئول ارتباط با پیک توزیع و پیک ...

شیرعلی : بله درست است .

آیت الله گیلانی : نامبرده در تشکیلات ، مسئولیت های بخش دانش آموزی آغاجاری و بخش دانش آموزی شرق و همچنین مسئولیت تشکیلات تیم های تبلیغاتی سازمان را بر عهده داشته است .

شیرعلی : از نظر زمانی با هم فرق می کرده ، ولی درست است .

آیت الله گیلانی : کمک تسلیحاتی به سازمان شامل ۳ قبضه اسلحه ژ۳ ، یک قبضه کلت و ...

شیرعلی : بله ژ۳ را اسفند ۵۷ دادم و کلت را اردیبهشت ۵۸ .

آیت الله گیلانی : از کجا آوردید ؟

شیرعلی : اینها را توی دوران قیام و انقلاب از پادگان فراهم کردم .

آیت الله گیلانی : اجاره نمودن یک شرکت پوششی در خیابان بهار شیراز جهت جلسات و نشست اعضای کمیته تهران .

شیرعلی : بله ، پول اجاره را از مسئولم داریوش می گرفتم ، ولی اجاره نامه به اسم من بود.

آیت الله گیلانی : استفاده از منزل مسکونی خود جهت نگهداری سلاح ها و مهمات سازمان . تمام این اسلحه ها را با این تفصیلاتی که نوشته شده در خانه مسکونی خودتان نگهداری می کردید ؟

شیرعلی : بله ، ۱۵ روز در خانه ما بود و بعد به جنگل ارسال شد .

آیت الله گیلانی : به وسیله کی تحویل دادید ؟

شیرعلی : این سلاح ها همان طور که در پرونده است ، به صورت جاسازی شده به خانه ما آمد و بعد از جاسازی درآمد توی چند ظرف پلاستیکی نظیر جای آشغال قرار گرفت ، یک بخش را توسط کامیون آجر جاسازی کرده و بردند . مسئول بردن کاک اسماعیل بود و آقای ریاحی و چند نفر دیگر آنجا بودند . موقع آوردن هم آنها را به صورت جاسازی شده در دو یخچال و یک چراغ گاز و با یک کامیون به خانه ما آوردند .

آیت الله گیلانی : کی آورد ؟

شیرعلی : جریان این طور بود که یک روز آقای سمنانی به من مراجعه کرد و گفت یک سری سلاح آمده (مشخص نکرد از کجا آمده) و توی کامیون هست ، جایی هم نداریم . گفتم من هم جایی ندارم . اصرار کردند که اینها نباید این جوری بماند ، اینها را ببر خانه تان ۳ روز نگهدار بعد از ۳ روز می آیند می برند . بدین ترتیب این سلاح ها از طریق آقای سمنانی توسط کاک اسماعیل آورده شد .

آیت الله گیلانی : اعزام نیرو جهت تقویت بنیه نظامی تشکیلات سربداران که در این رابطه افرادی به نام های علی ، مهدی ، تورج و جعفر از بخش های توزیع و تبلیغات اعزام داشته و همچنین یک بار ناصر بزرگ مسئول کل تشکیلات به همراه ۲ تن دیگر از مسئولین به همراه متهم تا داخل جنگل برده شده اند . در این موارد متهم از همسر و فرزند خود به عنوان محمل استفاده می کرده ، درست است ؟ کیفیت محمل قرار دادن همسر و فرزندانت را می توانی توضیح بدهی ؟

شیرعلی : جریان این جور بود که یک روز داریوش که مسئول رسمی من بود و اینجا هم هست ، یک سوئیچ پیکان به من داد و گفت این ماشین در خیابان نوبخت ، خیابان دوم پارک شده ، آن را بردار و ببر خانه تان . توی این ماشین در صندوق عقبش یک کلت و یک یوزی است ، آنها را هم جاسازی کن . گفتم من جاسازی بلد نیستم ، قرار شد که من ماشین را ببرم خانه و بعد یکی را بفرستند تا جاسازی کند .

من ماشین را بردم خانه ، فردای آن روز ناصر به خانه ما آمد و قرار شد اسلحه را توی در عقب جاسازی کنیم . من چیزی که دیدم دو تا کلت بود که جاسازی کردند . روز بعد حدود ساعت ۱۲ آقای سمنانی تلفن زد و گفت تو امروز خانواده ات را بردار و همراه دو تا از بچه ها که با فامیل هایشان می آیند ، اینها را ببر شمال . من اول قبول نکردم ، چون زنم حامله بود ، اصرار کرد و گفت چیزی طول نمی کشد و سریعاً بر می گردید .

به هر صورت قرار شد فردایش ساعت ۵/۱ بروم زیر پل سید خندان و مسافر را بردارم و جریان به این شکل بود که من به عنوان یک مسافر کش همراه زن و بچه ام ، حسین ریاحی و ۲ نفر دیگر حدود ظهر حرکت کنیم . یکی از اینها در تقاطع خیابان تهرانپارس و ۴۵ متری سوار کردیم و قرار شد آقای ریاحی و دو نفر دیگر را حدود ظهر سوار کنیم . آقای ریاحی و نفر دیگر که گویا تحت تعقیبش بودند و با اتوبوس می آمدند ، در رودهن سوار کردیم ، به این ترتیب تا ۲۰ کیلومتری آمل رسیدیم .

تا اینجا من هنوز فکر می کردم قرار این است که اینها را تا آمل و بابلسر ببرم . قرار هم این بود که اگر جلو ما را گرفتند بگوییم یک مسافر به آمل و یک مسافر به بابلسر داریم . در آنجا گفتند که بپیچ و بعد دور بزن ، ما پیاده می شویم ، یک مقدار که جلوتر رفتیم ، اینها تلاش کردند اسلحه ها را از جاسازی در بیاورند .

نکته ای که یادم رفته بود بگویم این است که قبل از این که از تهران راه بیفتم ، حسین ریاحی از من پرسید آن سلاحی هم که در عقب ماشین بود ، برداشتی جاسازی کردی یا نه ؟ من گفتم : نه آن را بردم جایی نزدیکی ای تخت طاووس گذاشتم .

به هر حال آنجا که رسیدیم تلاش کردند آن دو تا کلت را در بیاورند ، ولی نتوانستند و گفتند در هر صورت ما پیاده می شویم و پیاده شدند . ما هم شبانه برگشتیم و پس از برگشتن قرار بود به شماره ای زنگ بزنیم و اعلام کنیم که ما سالم هستیم ، چون قرار بود که اگر ما دیر تلفن کنیم به آگاهی اطلاع بدهند که ماشین ما را دزدیدند .

آیت الله گیلانی : بله ، اتهام ششم تهیه احتیاجات غذایی مانند حبوبات ، خرما و امثالهم و فرستادن آنها برای جنگل .

شیرعلی : بله به کسانی که مخالف جنگل بودند و به جنگل نرفتند ، این وظیفه محول شد که به تدارکات کمک کنند . من هم در کمیته تهران بودم ، همراه با همه کمیته تهران آذوقه از قبیل کنسرو ، تن ماهی ، لوبیا و ... تهیه و ارسال کردیم ، من جزو کمیته تدارکات نبودم ، ولی این کار را کردم .

آیت الله گیلانی : اتهام نهم استفاده از منزل خود جهت اختفای اعضا و هواداران و افراد متواری سازمان ، آموزش نظامی به افراد خانواده خود و ... که هر کدام به نحوی در رابطه با تشکیلات گروهک های ضد انقلاب فعالیت داشتند .

شیرعلی : در مورد اختفا در نفس کار حرفی نیست ، من این کار را کردم . جریانش یک بار در مورد آقای ریاحی بود که فرامرز از طریق مسئول من فرید سریع القلم به من مراجعه کرد و گفت که یکی از بچه ها از شهرستان آمده و جا ندارند و یکی دو شب به خانه تان ببر و آن موقع من واقعاً حسین ریاحی را نمی شناختم . او دو شب در خانه ما بود ، شخصی هم با نام مستعار غلام و اسم اصلی اسفندیار حدود شهریور ۶۰ ، دو سه شب به خانه ما آمد ، بله اصل مسئله اختفا درست است .

آیت الله گیلانی : جریان آموزش نظامی به افراد خانواده چطور بوده ؟

شیرعلی : سازمان بعد از کودتای نوژه اعلان کرد که کودتای دیگری هم پشت این صورت می گیرد ، به این جهت تشکیلات را به شکل گروه های ۹ تا ۱۲ نفره به اسم داس در آوردند و یکی از وظایفی که در این داس ها ، منجمله داس ما انجام می شد ، این بود که آموزش نظامی ببینیم ، برای این که اگر کودتا شد جلویش بایستیم .

دادستان : شماها باور می کنید ؟ اینها جلو کودتا بایستند ، دست بردارید !

شیرعلی : من خودم هم باور نمی کنم ، ولی این چیزی بود که اعلان شد .

آیت الله گیلانی : به خانواده تان ، همسر و خواهر و برادر آموزش نظامی می دادید که هر یک از اینها هم به نحوی در ارتباط با گروهک ها بوده اند . اهل ایمان باور نمی کند که شیطان ، ناصح و خیرخواه اهل ایمان باشد و اگر هم در قالب نصیحت و ارشاد باشد ، باطنش شیطنت است .

سؤال این بود که آیا آموزش نظامی داده اید ؟ حالا فرض کن به شما الهام شیطانی شده که اینها را تربیت نظامی کنید که جلوی کودتا بایستیم ، یا پس فردا تیراندازی به سوی این ملت کنیم ، این درست است ؟

شیرعلی : بله .

آیت الله گیلانی : خوب ، موارد اتهامی شما طبق اقرار در پرونده و در محضر دادگاه به صورت جرم مشخص شده و کیفر خودتان را هم که خودتان یعنی دوستان شما با نام سربداران معنی کردند ، با همه اینها از رحمت الهی ناامید نشو .