بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب، در دیدار با مردم آمل



شما توانستید آمل را «شهر هزار سنگر» کنید

بعد از دوران انقلاب، وقتى کسى نگاه مى‌کند مى‌بیند این منطقه یکى از مناطقى است که توانست حرکت ماندگارى براى تحکیم انقلاب، از خود نشان دهد. قبل از جنگ و در اثناى جنگ، در مقابله با دشمن متجاوز به مرزها، تعداد شهیدان این منطقه و همچنین جانبازان زیاد است. بالاتر از همه اینها در مقابله با ضدّ انقلاب داخلى که خیال مى‌کرد خواهد توانست عَلَم مخالفت با اسلام و انقلاب اسلامى را در این منطقه به اهتزاز درآورد، شما مردم، شما جوانان و بسیجیان، شما زن و مرد، افراد این شهر و یکایک مردم توانستید شهر خودتان را شهر هزار سنگر کنید. در واقع شهر خودتان را به صورت سنگر اسلام و سنگر انقلاب درآورید. گوارا باد بر شما این جایگاه مستحکم و این ثبات قدم.

پی نوشت:

بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب، در دیدار با مردم آمل در تاریخ ۱۳۷۷/۰۳/۲۱



«هزار سنگر» یعنی چه؟

«شهر هزار سنگر»؛ این تعبیر کمى است؟ حرف کوچکى است؟ قضیه‌ى ششم بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامه‌ى تاریخى خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنى فراموش نشود. حالا چرا فراموش نشود؟ براى اینکه حوادث تاریخى، هم درس است، هم عبرت است. قضایاى جارى بر یک ملت، قضایائى است که در برهه‌هاى مختلف غالباً تکرار میشود. امروز بیست و هشت سال از آن زمان میگذرد، اما راه جمهورى اسلامى که عوض نشده است؛ دشمنان جمهورى اسلامى هم عوض نشدند. پس آنچه که آنجا اتفاق افتاد، میتواند براى امروز و براى آینده تا هر وقتى که ملت ایران به حول و قوه‌ى الهى دلبسته‌ى این اصول و این انقلابند، عبرت باشد، درس باشد؛ لذا نباید فراموش بشود.

خوب، حالا در فضائل ششم بهمنِ آمل یک جمله‌ى دیگر هم عرض کنیم. «هزار سنگر» یعنى چه؟ ظاهر قضیه این است که در درون شهر، مردم در مقابل گروه‌هاى اشرار و متجاوز سنگر درست کردند - حالا یا هزار تا، یا بیشتر یا کمتر - اما من یک تفسیر دیگرى دارم: این سنگرها سنگرهاى درون خیابانها نیست، این سنگرِ دلهاست؛ هزار تا هم نیست، هزاران سنگر است؛ به عدد هر مؤمنى، هر انسان باانگیزه‌ى باشرفى، یک سنگر در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد. اگر یک ملت وقتى به دنبال یک هدفى حرکت میکند، نداند سر راه او چه خطراتى است، چه کمین‌کرده‌هائى هستند، چه باید کرد در مقابل اینها، خود را رها کند، قید و بندهاى خود را رها کند، بى‌خیال باشد، ضربه خواهد خورد. همه‌ى ملتهائى که در جهت یک هدف بزرگى حرکت کردند و وسط راه ضربه خوردند و گاهى آنچنان افتادند که دیگر قرنها بلند نشدند، مشکلشان از همین جا آغاز شد: ندانستند چى در انتظار آنهاست و خود را براى مواجهه‌ى با آن آماده نکردند. درسهاى گذشته این کمک را به ما میکند که راهمان را بفهمیم، بشناسیم، کمینها را بشناسیم، کمین‌کرده‌ها را بشناسیم.

پی نوشت:

دیدار مقام معظم رهبری با مردم مازندران در سالروز ۶ بهمن ، سال ۱۳۸۸