باید از مردم آمل تشکر کنیم
آن مردم فداکار؛
شما ملاحظه فرمودید که اینها در داخل تبلیغات زیاد مىکردند، به خارج هم که رفتند تبلیغات زیاد مىکنند؛ به اینکه مردم در اختناقاند و خودشان همه مخالفاند با جمهورى اسلامى. در صد، شش تا موافق دارد جمهورى اسلامى، یا فوقش ده تا، ولى سایرین همه موافق منفى و مخالف هستند. و دیدند که همهی آمالشان را به شمال دوخته بودند و بیشتر تبلیغات این بود که شمال دیگر تقریباً صددرصد مخالف با جمهورى اسلامى هستند. و اینها همهی قوایشان را جمع کردند و به آمل آن حملهی وحشیانهی غافلگیرانه را کردند، به امید اینکه مردم آمل هم با آنها همدست بشوند و آمل را مرکز استان قرار بدهند و بعد مازندران و جاهاى دیگر و رشت و همهی جاها را بگیرند و جلو بروند.
اینها به خیال خودشان با دست ملت مىخواستند که - همان ملتى که آنها تراشیدند که مخالفند با جمهورى اسلامى- با اینها بیایند و مرکز را هم بگیرند و حکومت را تغییر بدهند و بعد هم هرطورى که دلشان مىخواهد عمل بکنند، مرتجعین را هم از بین ببرند! وقتى مواجه شدند با مخالفت مردم - مهم مخالفت مردم بود- [شکست خوردند] و ما باید تشکر کنیم از شهر آمل و آن مردم فداکار که معالأسف، خوب عدهاى را هم شهید دادند، لکن خوب این مطلب را ثابت کردند که آنجایى که شما تمام آمالتان به آنجا بود با شما مخالفند؛ حالا شما مىخواهید بیایید قم؟ مىخواهید بیایید تهران، جاهاى دیگر؟ مع ذلک، رسانههاى گروهى گذشتند از آن، همین طورى یک چیزى ذکر کردند و از آن گذشتند و بنایشان هم بر همین است. یک مطلبى اگر پیش مىآید، یک کلمهاى مىگویند و مىگذرند از آن طرف که به ضد ما یک کلمهاى مىگویند، بعد پُف مىکنند بهش؛ شروع مىکنند به هرچه دلشان مىخواهد مىگویند.
صحیفه امام، ج۱۶، ص۳
اگر اسلام را فهمیده بودند
اگر این عدهاى که در جنگل بودند اسلام را فهمیده بودند، حمله به آمل نمىکردند. این حمله در عین حالىکه براى ما تأسفانگیز بود و عدهاى از برادرهاى ما را از دست ما گرفت، لکن فهماند به این دستههاى غیرانسانى که اینطور نیست که شما خیال مىکنید که اگر یک صدایى بلند کنید مردم با شما هستند. چطور یک مردم مسلمانى که دل بستهاند به اسلام و دل بستهاند به قرآن، و شهادت را براى خودشان افتخار مىدانند و هرکس شهیدى دارد براى خانمان خودش یک افتخارى مىداند و هست، چطور امکان دارد که چند تا دزد سرگردنه و چند تا اشخاصى که هیچ از قرآن و اسلام اطلاع ندارند و هیچ ایمان ندارند، بیایند و یک شهر مؤمن را بخواهند به هم بزنند؟ این معنا واضح شد که مسأله آنطور نیست که اینها فکر کردند.
صحیفه امام، ج۱۶، ص۱۰۶
بیانات امام خمینی(ره) پیرامون کمونیسم
شما مىبینید که از اول پیدایش کمونیسم مدعیان آن دیکتاتورترین و قدرت طلب و انحصارطلب ترین حکومتهاى جهان بوده و هستند. چه ملتهایى زیر دست و پاى شوروى مدعى طرفدار تودهها خُرد شدند و از هستى ساقط گردیدند. ملت روسیه، مسلمانان و غیرمسلمانان، تاکنون در زیر فشار دیکتاتورى حزب کمونیست دست و پا مىزنند و از هرگونه آزادى محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهاى دیکتاتورهاى جهان به سر مىبرند.
استالین، که یکى از چهرههاى به اصطلاح «درخشان» حزب بود، ورود و خروجش را و تشریفات آن و اشرافیت او را دیدیم. اکنون که شما فریب خوردگان در عشق آن رژیم جان مىدهید، مردم مظلوم شوروى و دیگر اقمار او چون افغانستان از ستمگریهاى آنان جان مىسپارند، و آنگاه شما که مدعى طرفدارى از خلق هستید، بر این خلق محروم در هر جا که دستتان رسیده چه جنایاتى انجام دادید و با اهالى شریف آمل که آنان را به غلط طرفدار پر و پا قرص خود معرفى مىکردید و عده بسیارى را به فریب به جنگ مردم و دولت فرستادید و به کشتن دادید، چه جنایتها که نکردید. و شما «طرفدار خلق محروم» مىخواهید خلق مظلوم و محروم ایران را به دست دیکتاتورى شوروى دهید و چنین خیانتى را با سرپوش «فدایى خلق» و طرفدار محرومین در حال اجرا هستید، منتها «حزب توده» و رفقاى آن با توطئه و زیر ماسک طرفدارى از جمهورى اسلامى، و دیگر گروهها با اسلحه و ترور و انفجار ..
صحیفه امام، ج۲۱، ص: ۴۴۰