قربانیان قاچاق انسان منافقین

مجاهدین و قاچاق انسان – شاهد ۴۲

نویسنده: نصرت الله محمدی


بسم الله الرحمن الرحیم من نصرت الله محمدی هستم، بچه اسلام آباد غرب که توسط یکی از همشهریانم فریب خوردم و من را گول زد و به سازمان منافقین برد. من هم که از نظر مالی وضعیتم خوب نبود. با شعارهای دروغین می گفت که می برمت آنجا، بعد از شش ماه می فرستنت اروپا و تمام امکانات زندگی هم برایت فراهم می کنند. من را از مرز خارج کرد و برد به عراق. نزدیک به دو ماه توی زندان های عراق بودیم، استخبارات عراق ما را تحویل منافقین دادند.

هنگام ورودمان به منافقین دریافتم که همه اش شعارهای کشکی بود و همه اش دروغ محض بوده، چنین چیزی اصلاً وجود ندارد. با اشعه ای که ازشان گرفتم، درخواست انصراف دادم ولی قبول نکردند و من را ترساندند. نزدیک به یک سال و نیم توی پذیرش بودم، با خیلی از جنایتهای آنها روبرو شدم، مخصوصاً یکی از دوستانم به نام مسعود مسعودی که بچه آبادان بود، ولی در اصلیتش خرم آبادی بود زیر فشارهای روحی و روانی مسئولین خود منافقین به نام لعیا خیابانی و فهمیه اروانی که او را زیر شدید ترین فشارهای روحی قرار دادند، در این نشست جمعی مجبور شد دست به خودکشی بزند و فوت کرد.

بعد از مدتی که توی پذیرش بودم، وارد ارتش که شدم، انصراف دادم. از آنجا من را بردند یک مجموعه اسکان که همه اش سلول انفرادی بود، دو ماه در سلول انفرادی بودم، من را ترساندند، گفتند اگر برگردی، باید دو سال بروی در خروجی، ده سال هم بروی زندان ابوغریب من هم از ترس مجبور بودم تن به ذلت بدهم تا این که جنگ عراق با آمریکا شروع شد و یک دریچه امیدی به روی ما باز شد که بتوانیم آزادانه تصمیم بگیریم و جدا شویم. جدا شدیم و مدتی تقریباً نزدیک به دو سال در کمپ آمریکایی ها بودم. با شعارهای دروغینی که تمام مغز ما را شستشو داده بودند منافقین، ترس از این داشتیم که به ایران برگردیم و با دام و شکنجه روبرو شویم که همه اش کذب محض بود. ما را فریب داده بودند، هر چه دروغ بود توی کله ما فرو کرده بودند. در صورتی که چنین چیزی اصلاً وجود نداشت تا اینکه توسط صلیب، تصمیم گرفتم برگردم ایران و الان هم توی وطن خودم هستم.

یک مورد دیگر هم یک دوستی داشتم به نام صادق مقتولی که او را هم تحت فشار قرار دادند که در فیلق دست به خودکشی زد و هنوز که هنوز است، معلوم نیست جنازه اش را کجا انداخته اند، بچه کرمانشاه هم بود. الان هم خیلی خوشحالم که به ایران برگشتم که بتوانم به امید خدا زندگی تازه ای شروع کنم.

جهت دیدن فیلم مصاحبه اینجا را کلیک کنید .