در زندان انواع شكنجه ها بود ، عاملین این شكنجه ها گاهی چپی ها و گاهی هم مجاهدین خلق بودند . مجاهدین ما را بایكوت كردند . ما حرام و حلالی می گفتیم ، نجس و پاكی می گفتیم . آنها روحانی خودشان را كه آدمی خبیث به نام جلال گنجه ای بود ، ایدئولوگ و سخنگوی خودشان می دانستند و ما را كه كار كشته و تجربه آموخته و مسن بودیم ، مثل بنده ، حجت الاسلام آقای فاكر و سایر آقایان را كه آنجا بودند بایكوت می كردند كه چرا ما می گوییم : " این نجس است ، آن پاك است و آن حرام است . " چپی ها می آمدند ، مخصوصاً دست شان را می شستند و سعی می كردند كه آب آن را به ما بپاشد ... |