دستیابی به انرژی هستهای فارغ از امکانات و تسهیلاتی که ایجاد کند، میتواند زمینه را برای افزایش پرستیژ بینالمللی و برخورداری از جایگاه ویژۀ منطقهای مهیا کند. بههمیندلیل است که دولتهایی که امنیت خود را بهواسطۀ دستیابی رقیبان خویش به دانش هستهای در خطر می بینند، میکوشند تا رقیبان را از طریق راهها و روشهای مختلف از دستیابی به انرژی هستهای بازدارند. تجربۀ تاریخی اقدامات این بازیگران نشان میدهد که معمولاً این دولتها دو راه را در پیش میگیرند. راه نخست تطمیع و دعوت به همکاری است. این امر در چارچوب دعوت از دانشمندان هستهای کشورها برای انجام پروژههای تحقیقاتی با هزینههای مناسب و اعطای کرسی ویژه به این دانشمندان است. اما راه دوم که معمولاً بیش از اولی در پیش گرفته میشود، راه ترور و حذف این دانشمندان است. این راه بیشتر توسط بازیگرانی پیگیری میشوند که امنیت وجودی خود را در خطر میبینند و در آن میکوشند تا ضمن رصدکردن دانشمندان کشور هدف، آنها را به «سیبل متحرک» تبدیل کرده و سپس آنها را در یک عملیات پیچیده حذف کنند. درهمینراستا، نوشتار حاضر با استفاده از روش تحلیلیتوصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانهای و الکترونیکی سعی در پاسخگویی به دو پرسش بههمپیوسته دارد. نخست ترور دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی ایران توسط کدام دولتها و با همکاری کدامین سازمانها صورت گرفته است؟ دوم آنکه انگیزه و اهداف این بازیگران از ترور دانشمندان و نخبگان هستهای جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پاسخ این دو پرسش و درواقع فرضیۀ نوشتار این است که اقدامات صورتگرفته علیه دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی ایران توسط دستگاه اطلاعاتی موساد اسرائیل با همکاری سازمان سیا بهمنظور ترور و حذف دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با پیشرفت هستهای کشورمان صورت گرفته است.
واژگان کلیدی: انرژی هستهای؛ زندگینامۀ شهیدان انرژی هستهای؛ ترور؛ موساد؛ سیا؛ مجاهدین خلق |