گروهک تروریستی منافقین پس از سقوط صدام و خلع سلاحشدن از سوی آمریکا تلاش کرد تا ردای نظامیگری و مبارزۀ مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی را از تن به در کند و قبای یک اپوزیسیون سیاسی را بر دوش اندازد. از این رو تلاش کرد تا در مرحلۀ اول با تغییر رأس گروهکشان از مسعود رجوی که نماد خشونت و وحشت منافقین بود به مریم رجوی که در قامت یک زن میتواند نماد مبارزۀ سیاسی و غیرنظامی باشد، وجهه خود را تلطیف نماید. اما مسئلۀ مهمتری که این گروهک برای آن تلاشکرده و میکند، به حاشیهبردن گذشتهشان در ایجاد آشوب و ترورهای پیدرپی در کشور و حذف شخصیتهای سیاسی و به خاک و خون کشیدن مردم بیگناه بوده تا به تدریج شرایط برای حذف کلی این بخش از تاریخ ننگینشان فراهم شود.
حضور مکرر سران این گروهک در میتینگها و نشستهای سیاسی در کشورهای اروپایی و حضور در پارلمانهای این کشورها، تلاشی برای پاک کردن حافظۀ تاریخی مردم و مسئولین این کشورها از جنایاتشان در چند دهۀ گذشته در دو کشور ایران و عراق بوده است.
متاسفانه نپرداختن به جنایتهای منافقین در سالهای پس از جنگ تحمیلی در کشور و ناآشنا بودن نسلهای سوم و چهارم پس از انقلاب با حوادث دهۀ اول انقلاب، شرایط را برای تطهیر این گروهک در کشور نیز فراهم کرد، تا جایی که شاهدیم جنایتکارانی که روزگاری در خیابانها مردم بیگناه را تنها به جرم همراهی با انقلاب اسلامی سلاخی میکردند، امروز در قامت مدعی، جمهوری اسلامی را به بهانۀ مقابلۀ هوشمندانه با این حرکات تروریستی متهم میکنند. سخنان رهبر معظم انقلاب در سالگرد رحلت امام خمینی(ره) در خصوص حوادث دهۀ شصت اشاره به همین موضوع دارد. ایشان با هشداری حکیمانه فرمودند: «مراقب باشیم تا در دهۀ شصت، جای شهید و جلاد عوض نشود.»
سمپاشیهای شدید گروهک منافقین در چند ماه گذشته علیه حکم تاریخی امام راحل در خصوص حل و فصل مسئلۀ منافقین در سال 67، نشان میدهد که چنانچه این مسئله به درستی در جامعه تبیین نشود، میتواند جلادانی را که دستشان به خون بیش از 17000 نفر از مردم این کشور آلوده است در جایگاه مدعی قرار دهد.