نمایش اعتصاب غذا هم بی نتیجه ماند

معمولاً قبل از پیاده شدن یک ترفند یا سیاست جدید در فرقه منافقین، سران این گروهک با به راه انداختن بازار تبلیغاتی داغ تلاش می کنند اهداف مورد نظر خود را از منظر پذیرش افکار رسانه های بین المللی و تاثیر گذاری آن در پیشبرد اهداف مذکور ارزیابی کنند. از این نظراست که در آغاز کار،مسعود رجوی با صدور پیامی جدید در مورد هدف مذکور و مریم رجوی با دوره افتادن و سخن گفتن با افراد درجه چندم و گفتگو با برخی رسانه ها، فازاول برنامه مورد نظر را کلید می زنند.

درمرحله بعد توسط نیروهای ارشد فرقه – عموماً دراشرف و کشورهایی غیر از فرانسه – طرح مذکور ارزیابی و به لایه های میانی ابلاغ می شود تا برای عملیاتی شدن، آنالیز و مورد ارزیابی قرار گیرد.

مرحله بعد عملیاتی شدن طرح مذکور است که وظیفه اجرای آن برعهده لایه های دون پایه سازمان تروریستی منافقین است که معمولا باید هزینه های اجرای آن را نیز به تنهایی بپردازند. این هزینه ها معمولاً درخودکشی ها، خودسوزی ها، جنگ و نزاع هایی از قبیل عملیات مروارید و فروغ جاویدان، عملیات های ترور اشخاص، عملیات های خمپاره زنی، سازماندهی و آموزش گروه های تروریستی و در ماجراهای اخیر حمله به نیروهای پلیس و ارتش عراق و اعتصاب غذا توسط نیروهای درجه سه اردوگاه اشرف انجام شده است.

چنانچه در تاریخ عملیاتی شدن تمام این موارد مطالعه دقیقی صورت گیرد مشاهده می شود که اکثریت قریب به اتفاق افرادی که در این فرقه و در موارد فوق الذکرهلاک شده اند از نیروهای رده پایین این سازمان تروریستی بوده اند.

از دیدگاه مسعود رجوی افراد مورد اشاره کسانی هستند که اگر چه از منظر تئوری و ایدئولوژی قابل اعتنا نمی باشند اما به خوبی می توان از آنها درپروژه های پر هزینه به عنوان مهره های یک بار مصرف استفاده نمود و بهره های تبلیغاتی زیادی از رفتارهای دیکته شده آنها برد. در این راستا هر چه تعداد مهره هایی که درراه تئوری های مذکور تلف شوند بیشترباشد بهره تبلیغاتی سرکردگان فرقه بیشتر خواهد بود.

اما دم دستی ترین ترفند سازمان که درحال حاضر می توان به آن اشاره نمود مساله اعتصاب غذا است که بیش از 40 روز است تعدادی از افراد این فرقه را به خود مشغول کرده و ابزار تبلیغات رسانه ای مریم رجوی را فراهم آورده است.

اما چه شد که قرار شد این اعتصاب شکل بگیرد؟

قرار بر این بود که با اعتصاب غذای افرادی در اردوگاه اشرف ظاهراً خیلی اتفاق ها بیفتد. روزهای اولی که قرار بود اعتصاب غذا در اشرف شکل بگیرد حرف ها و درخواست ها زیاد بود:

- خروج همه نيروهاى عراقى از اشرف

- آزادى 36 گروگان از زندان

- اجازه ورود مواد غذايى و امكانات پزشكى

- تأمين حفاظت قرارگاه توسط نيروهاى آمريكايى

در آغاز آن روزها کسانی که دست به اعتصاب غذا زدند اسیر شعارهای مریم رجوی بودند و با جو گیری تمام اعلام می کردند: " با گرمترين درودها و سپاس و تشكر نسبت به توجهات هموطنانمان و شخصيتهايى كه در هركجا اين‌چنين از جنايت عليه بشريت در اشرف برآشفته و به فرياد آمدهاند، مىگوييم نه خون ما از 120هزار شهيد راه آزادى و به‌ويژه شهداى قتل عام، رنگينتر و نه جان و سلامتى ما از خواهران و برادرانمان كه در اقصى نقاط جهان دست به اعتصاب غذا زدهاند مهمتر و اولىتر است و چه افتخار و سعادتى از اين بالاتر كه در راه اعاده حقوق خلق در زنجيرمان، به كاروان بىپايان جاوادنه فروغهاى آزادى بپيونديم. در شرايط كنونى اين اعتصاب، سلاح ما و تنها سلاح ما براى پيشگيرى از تجديد همان حمله و كشتار و براى در هم شكستن توطئهها است."

با آغاز هفته چهارم اعتصاب غذا در اردوگاه اشرف مریم رجوی درحالی که از انجام اعتصاب غذای نیروهای اشرف رضایت کامل داشت و هنوز امید زیادی به پیروزی در این اعتصاب داشت در پیامی خطاب به مراسمی موسوم به " مراسم وگردهمايي به مناسبت هفته همبستگي با 1000 زن قهرمان اشرف و زنان ايران " گفت: " از شما ميخواهم كه از دولت خود و همه پارلمانترها و ارگانهاي حقوق بشري بخواهيد كه براي حفاظت اشرف و جلوگيري از يك فاجعه انساني اقدام كنند، بايد نيروهاي آمريكايي تا زمان جايگزيني يك نيروي ناظر بين المللي، حفاظت اشرف را به عهده بگيرند و بايد سريعا 36 گروگان آزاد شوند"

آن موقع مریم رجوی اطمینان داشت که اعتصاب غذا به نتیجه مطلوبی خواهد رسید. پیام آن زمان مریم رجوی خطاب به تحصن هایی بود که ادعا می شد در شهرهای برلین، بروکسل، لندن، مونترال، پاریس، لاهه، واشنگتن و استکهلم در جریان است.

بی محلی رسانه های معتبر خارجی، شخصیت های سیاسی و دولت های اروپایی به درخواست های سران منافقین و عدم قبول درخواست منافقین توسط آمریکایی ها مبنی بر اینکه دولت این کشور باید مجدداً اداره اشرف را بر عهده بگیرد باعث شد تا رفته رفته تردیدهای جدی برای ادامه این روش در میان سران منافقین ایجاد شود.

با گذشت سی و سومین روز از اعتصاب غذا وعدم توجه دولت عراق به اعتصاب غذای فریب خوردگان در اشرف و عدم حصول به نتایج مورد نظر کم کم زمزمه ها، رنگ و بوی دیگری گرفت. مریم رجوی که متوجه شد تلاش های افراد فریب خورده و تبلیغات گسترده رسانه ای به هیچ نتیجه ای نرسیده است بنا را برآن گذاشت تا از هزینه های بیشتر در این زمینه خود داری کند. اگر چه تلف شدن این افراد برای سرکردگان فرقه منافقین بسیارمفید است اما رجوی امید داشت تا تلف شدن این افراد با نتیجه آزادی نیروهای بازداشت شده فرقه همراه باشد تا بتواند ازآنها با نام شهید یاد کند. مریم رجوی خوب می داند هزینه هایی که او برای این مساله پرداخت می کند در صورت نتیجه ندادن، فشار بیشتری از جانب نیروهای دربند اشرف بر بدنه پوسیده این فرقه و شخص او وارد خواهد آورد بنابراین به دنبال بهانه ای است تا به گونه ای قضیه را ماست مالی کند و درست به همین خاطر است که تبلیغات دستگاه های خبرپراکنی منافقین مدتی است که بر مدار مظلوم نمایی قدم بر می دارد : " آنها دچار مشکلات جسمی از قبیل ضعف شدید، مشکلات گوارشی، درد مفاصل، تار شدن بینایی و سردرد می باشند."

و به دنبال آن اعلام شد که گروه های مختلفی از اتحادیه اروپا قرار است برای رسیدگی به امور وارد عراق شوند و آمدن آنها افرادی را که دست به اعتصاب غذا زده اند را تشویق خواهد کرد که دست از اعتصاب غذا بردارند!! و این همان سرآغاز یکی دیگراز شکست های منافقین و تئوریهای آنها است.

و نکته آخراینکه چرا تا به حال بر اساس اصول علمی و فیزیولوژیک بدن انسان که به هیچ عنوان اعتصاب غذای بیش از 40 روز را بر نمی تابد، تعداد یا تمام افراد مذکور تلف نشده اند؟ این مساله تنها یک مساله را نشان می دهد و آن اینکه باید گفت جریان اعتصاب غذا نیز تنها فریبی است برای جلب افکارعمومی جهان و توجه رسانه های گروهی جهان و این زوج تروریست این بار نیز خواسته اند از ماهیت افراد دربند اشرف سوء استفاده های تبلیغاتی بکنند.