روز جهانی عدم خشونت که در 2 اکتبر هر سال برگزار میشود، به مناسبت تولد مهاتما گاندی، یکی از پیشگامان مبارزات مسالمتآمیز در تاریخ مدرن، نامگذاری شده است. این روز فرصتی است تا جامعه بینالمللی به اهمیت جلوگیری از خشونت در تمامی اشکال آن، از جمله خشونت کلامی، جسمی، رفتاری و روانی، توجه ویژه کند. هرچند بحث ایدهآل عدم خشونت اغلب با هدف ایجاد صلح در سطح فردی و اجتماعی مرتبط است، اما یکی از مهمترین چالشهای قرن بیست و یکم، مسئله خشونت سازمانیافته توسط گروههای تروریستی و افراط گرا است. این نوع خشونت بهویژه به دلیل نقض گسترده حقوق بشر و تأثیرات مخرب آن بر جوامع، مورد توجه جهانی قرار گرفته است.
خشونت گروههای تروریستی
تروریسم بهعنوان یکی از اصلیترین نمونههای خشونت سازمانیافته شناخته میشود که هدف اصلی آن ایجاد ترس و وحشت در جامعه است. این دهشت افکنی و ایجاد هراس به تنهایی گونه ای از انواع خشونت ورزی است. حتی اگر منجر به خسارت های انسانی یا مالی نشود. زیرا آثار روانی مخربی بر افراد و جامعه بر جای می گذارد. شدت و تنوع خشونت اعمال شده توسط گروه های تروریست هم رابطه مستقیمی به شکل انجام عمل تروریستی دارد. به طبیعت حال وقتی در اقدام تروریستی، تعدادی از افراد زخمی یا کشته می شوند، علاوه بر دهشت افکنی که یکی از انواع خشونت ورزی است، جان افراد نیز ستانده شده یا خسارت های اقتصادی به آنان وارد گردید است که اینها خود، گونه های شدیدی از اعمال خشونت به شمار می روند.
گروههای تروریستی، نهتنها از خشونت جسمی، بلکه از روشهای غیرمستقیم مانند خشونت روانی و کلامی نیز برای دستیابی به اهداف سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیک خود استفاده میکنند. داعش و القاعده دو نمونه برجسته از گروههای تروریستی هستند که با استفاده از روشهای مختلف خشونتآمیز، از جمله بمبگذاری، آدمربایی، اعدامهای جمعی و تجاوز، حقوق بشر را در مناطقی که تحت کنترل خود داشتند، بهطور گسترده نقض کردند. این اعمال خشونتآمیز نهتنها جان هزاران نفر را گرفته بلکه با ایجاد فضای ترس، زندگی عادی و اقتصاد کشورها را مختل کرده است. نمونهای از خشونت گروههای تروریستی که حقوق بشر را بهطور گسترده نقض کردهاند، حملات تروریستی بوکوحرام در نیجریه است. این گروه که با انگیزههای مذهبی فعالیت میکند، بهطور منظم اقدام به آدمربایی دختران و زنان جوان کرده و آنان را بهعنوان برده جنسی به فروش میرساند. این حملات نهتنها حقوق زنان و کودکان را زیر پا میگذارد، بلکه جامعه را در برابر وحشت ناشی از خشونت سازمانیافته آسیبپذیر میکند.
در داخل ایران نیز گروه هایی مانند مجاهدین خلق، گروه های کردی تجزیه طلب و گروه های افراط گرا در جنوب شرق، نمونه هایی از گروه هایی هستند که با شیوه های متعدد دست به اعمال خشونت می کنند. به طور مثال، گروهی مانند جیش العدل در استان سیستان و بلوچستان که گروهی افراط گراست، علاوه بر اقدامات تروریستی علیه سربازان وظیفه و نیروهای مرزبانی و پلیس، با صدور اطلاعیه های تهدید آمیز، تلاش می کند تا موجب ارعاب شهروندان گردد. این اطلاعیه ها و پیام های تهدید آمیز، یکی از شیوه های خشونت ورزی علیه امنیت روانی افراد و جامعه است.
جالب اینجاست که یکی از قربانیان این گروه ها، همواره افرادی هستند که دعوت به صلح و وحدت و جلوگیری از اعمال خشونت می کنند. در میان قربانیان این گروه ها در غرب و جنوب شرق ایران، افرادی دیده می شوند که از نظر مذهبی، هم کیش با تروریست های افراط گرا هستند اما به دلیل آنکه مروج اندیشه های ضد خشونت و صلح طلبانه و وحدت گرا هستند، مورد خشم و نارضایتی این گروه ها قرار می گیرند و حذف می شوند.
نقش نهادها و معاهدات حقوق بشری در مقابله با خشونت
با توجه به اهمیت موضوع خشونت در گروههای تروریستی، جامعه بینالمللی از طریق نهادها و معاهدات حقوق بشری به دنبال مهار این تهدیدات است. قوانین و توافقات بینالمللی مانند " قطعنامه 1566 شورای امنیت سازمان ملل متحد (2004) " ابزارهایی قانونی فراهم آوردهاند تا کشورها بتوانند با خشونت این گروه ها مقابله کنند و از قربانیان خشونت و تروریسم حمایت کنند. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد بارها با صدور قطعنامههایی خواستار تلاشهای بیشتر برای جلوگیری از نقض حقوق بشر توسط گروههای تروریستی شده است.
یکی از ابزارهای مهم حقوقی در این زمینه، قطعنامه 1373 شورای امنیت سازمان ملل است که تمامی کشورها را ملزم میکند تا با تأمین مالی و حمایت از گروههای تروریستی مقابله کنند. این قطعنامه تأکید دارد که اعمال خشونت توسط این گروهها بهطور مستقیم حقوق بشر را نقض کرده و امنیت جهانی را به خطر میاندازد. در واقع، تروریسم تنها مسئلهای امنیتی نیست، بلکه چالشی جدی برای نظامهای حقوق بشری نیز به حساب میآید.
حقوق قربانیان خشونت تروریستی
یکی از مسائل حقوق بشری که در ارتباط با خشونت گروههای تروریستی مطرح میشود، وضعیت قربانیان این حملات است. قربانیان خشونت تروریستی معمولاً نهتنها از نظر جسمی آسیب میبینند، بلکه بهطور روانی و اجتماعی نیز تحت فشار قرار میگیرند. سازمانهای بینالمللی مانند صلیب سرخ و دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، با وضع قوانین به حمایت از این قربانیان پرداخته و تلاش میکنند تا حقوق آنها را در سطح جهانی به رسمیت بشناسند. برای مثال، پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر در ایالات متحده، دولتهای مختلف در جهان اقدام به تصویب قوانین حمایتی برای قربانیان تروریسم کردند و تلاش کردند تا از حقوق آنها در قبال خسارتها و آسیبهای وارد شده محافظت کنند. با این حال، تجربه قربانیان تروریسم در ایران و برخی کشورهای منطقه نشان می دهد که به دلیل رویکردهای سیاسی برخی کشورها و فشار آنها بر نهادهای بین المللی، و اتخاذ سیاست های دوگانه، این قربانیان، قربانی رفتارها و تصمیم های سیاسی می شوند و قوانین وضع شده بین المللی، در خصوص آنها کارساز نبوده است.
ضرورت مبارزه با خشونت و ترویج فرهنگ عدم خشونت
روز جهانی عدم خشونت یادآوری میکند که در دنیای پر از تضادها و اختلافات، راههایی برای مقابله با خشونت وجود دارد که به حقوق بشر احترام میگذارند. در این روز، دولتها، نهادهای مدنی و افراد جامعه به این فکر میکنند که چگونه میتوان فرهنگ صلح و گفتگو را جایگزین خشونت کرد. یکی از اصلیترین راهکارها، ترویج آموزشهای صلح و همزیستی مسالمتآمیز است که بهطور ویژه در جوامعی که با تهدیدات تروریستی روبرو هستند، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
بهعنوان نمونه، در کشورهایی مانند عراق و سوریه که قربانی تروریسم داعش بودند، برنامههای آموزشی و فرهنگی برای جوانان با هدف جلوگیری از جذب آنها توسط گروههای افراطی در حال اجرا است. این برنامهها نشان میدهند که آموزش و آگاهی عمومی میتواند بهعنوان یک سلاح قدرتمند در برابر خشونت عمل کند و در نهایت منجر به ایجاد جوامعی با صلح پایدار شود.
در حالی که خشونت گروههای تروریستی چالشی جدی برای جوامع بینالمللی و حقوق بشر به شمار میرود، روز جهانی عدم خشونت فرصتی است تا بر اهمیت تلاشهای جهانی برای مقابله با این پدیده تأکید شود. از طریق حمایت از قربانیان، تقویت نهادهای حقوق بشری و ترویج فرهنگ صلح، میتوان امید داشت که دنیایی با خشونت کمتر و احترام بیشتر به حقوق بشر ایجاد شود. این روز به ما یادآوری میکند که خشونت نهتنها راهحل مشکلات نیست، بلکه خود عامل بروز مشکلات بیشتری در سطح جهانی است. به شرط آنکه به همه قربانیان خشونت و تروریسم به یک چشم نگریسته شود.