شغل: بسیجی پاسدار
تاریخ شهادت: 9مرداد1363
محل شهادت: اطراف شهر بوکان
تاریخ تولد: 1فروردین1343
محل تولد: روستای سعدآباد
شهید شعبان محمد شفیع 1فروردین1343 در روستای سعدآباد(شهر گرگان) چشم به جهان گشود. وی به همراه خانوادهاش زمستانها را در قشلاق سعدآباد و بهار و تابستان را در روستای ییلاقی جهاننما به سر میبرد و درآمد زندگی را از طریق کشاورزی به دست میآوردند.
به دلیل فقر اقتصادی خانوادهاش، او و هیچ یک از خواهران و برادرانش نمیتوانستند در مدرسه روزانه درس بخوانند هنگامی که به قشلاق برمیگشتند او نیز جهت فراگرفتن قرآن به مکتب میرفت و به قرائت قرآن مسلط بود.
شعبان به علت مسائل اقتصادی در سال 1356 به گرگان آمد و صافکاری میکرد و شبها مشغول در خواندن بود.
شهید محمدشفیع در سال 1361 از طرف بسیج، داوطلبانه عازم جبهه جنگ شد و به کردستان، شهر بوکان منتقل شد.
مدتی را با ضدانقلاب جنگید تا اینکه در تاریخ 9مرداد1363 خبر رسید که سرسپردگان آمریکا و صدام در یکی از روستاهای اطراف شهر بوکان قصد آزار و اذیت مردم کرد را دارند. او به همراه یک گروه ضربت به منطقه اعزام شد. در حین درگیری به وجود آمده تیری از طرف اشرار به قلب شهید شعبان محمدشفیع اصابت کرد و او به فیض شهادت نائل شد.
برادر شهید نقل میکند:
«یکی از خصوصیات مهم شهید ارادت قلبیش به امامخمینی(ره) بود. او میگفت که اگر بهترین زندگی را داشته باشم و امام ناراحت باشند به هیچ دردم نمیخورند.»
همیشه تعادل را در رفتارش رعایت میکرد، نه اهل افراط و نه اهل تفریط بود. همیشه به حداقلها قانع بود و خداوند شهادت را که منتهای آمالش بود، نصیبش کرد.
گزیدهای از وصیتنامه شهید:
«خدایا! آگاهی بیشتری در دینم به من عطا کن تا تو را بهتر درک کنم و بیشتر از دستوراتت اطاعت کنم. اکنون آمدم به سویت، اگر سعادت داشته باشم به شهدا بپیوندم. از تو میخواهم که آمدنم را در راه خودت قبول گردانی.»