شما با ۲۰۰ ‌ترور در تهران چه می‌کنید؟

1397040617115470514580684در تاریخ معاصر ایران رویدادهای زیادی رخ داده که بنا به دلایل متفاوت، در سال‌های گذشته شاهد نشستن گرد فراموشی بر روی آن‌ها هستیم. از جمله این دلایل می‌توان به گذشت زمان، استفاده سیاسی از یک اتفاق، تحریف تاریخ توسط مورخان و ... اشاره کرد. اما یکی از علل اصلی فراموشی برخی رویدادها، همزمانی دو رویداد مهم با یکدیگر است که بنا به دلایل مختلف تنها یکی از این اتفاقات در اذهان عمومی پررنگ‌تر می‌شود؛ برای مثال، در 28‌مرداد‌1332 دولت انگلستان با همراهی آمریکا، کودتایی علیه دکتر مصدق ترتیب می‌دهد. 25‌سال بعد از این اتفاق باز هم در 28‌مرداد و این بار در سال‌1357، سینما رکس آبادان در آتش سوخت. اما در چند سال گذشته با توجه به علل مختلف، تنها کودتای 28‌مرداد سال‌1332 پررنگ‌تر مانده است. از این مثال‌ها در نمونه‌های دیگری نیز وجود دارد؛ همزمانی غائله بنی‌صدر در دانشگاه تهران و فوت دکتر مصدق (14‌اسفند)...

 

یکی از این رویدادهای مهم در 19‌بهمن‌1360 رخ‌داده است. شناسایی و حمله به خانه تیمی گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در زعفرانیه تهران و کشته‌شدن موسی خیابانی. همزمانی این رویداد با ایام پیروزی انقلاب اسلامی (دهه فجر) باعث شده تا چگونگی و اهمیت این حمله به گروهک تروریستی مجاهدین خلق، در بین رپورتاژهای رسانه‌ای که برای پیروزی انقلاب اسلامی کار می‌شود، مغفول بماند. بدون شک ردیابی، دستگیری و قتل رهبر یک گروه تروریستی افتخار مهمی برای سازمان‌های اطلاعاتی یک کشور محسوب می‌شود که متاسفانه در چند سال گذشته و به‌دلیل مذکور، این رویداد به دست فراموشی سپرده شده است.


موسی خیابانی (نفر اول سازمان مجاهدین خلق) و اشرف ربیعی (همسر مسعود رجوی، سرکرده گروهک)، در این حمله توسط نیروهای اطلاعاتی کشته و افراد زیادی از منافقین نیز دستگیر شدند. این حمله به سازمان که به ضربه نوزده بهمن معروف است، هزینه زیادی برای سازمان دربرداشت و البته خود نیز مقدمه ضربه سنگین دیگری در 12‌اردیبهشت‌1361 بر پیکره سازمان گردید.


در سال‌1363 سازمان منافقین در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که به مناسبت سالروز کشته‌شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی هفته منتهی به 19‌بهمن، «هفته حماسه موسی و اشرف» نام دارد. سازمان از نیروهایش خواست، در این هفته، اقدامات زیر را انجام دهند:


انفجار و ترور شخصیت‌های لشگری و کشوری و در صورت عدم موفقیت شناسایی اولیه آن‌ها برای اقدامات بعدی انفجار در نقاط مختلف کشور برای ایجاد رعب و وحشت

 انجام سرقت مسلحانه از مغازه‌ها و بانک‌ها

پخش اعلامیه و نشریات سازمان

 شناسایی افراد مرتبط با رژیم

ریختن چسب مایع در قفل اتومبیل‌ها و مغازه‌ها !

تهیه و پرتاب تخم مرغ رنگی به اماکن و ساختمان‌ها !

انجام عملیات‌های تخریبی

 شناسایی افرادی که با مرتبطین به رژیم مرتبطند

 تهیه تراکت و پوستر تبلیغاتی

 عضوگیری برای سازمان حداقل دو نفر

 شعار‌نویسی روی دیوارها

اعضای سازمان مذکور نیز این دعوت سازمان را پذیرفته و در اماکن مختلف کشور دست به اقدامات تروریستی زدند. برای مثال، طبق ادعای نشریه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق، این سازمان مسوولیت موارد زیر در شهر تهران در هفته مذکور را پذیرفت:


۹مورد تهاجم مسلحانه به اماکن و افراد که در نتیجه سه نفر از شهروندان در منطقه مهرآباد، ۱‌نفر در منطقه نواب، ۱‌نفر در منطقه امیرآباد، 9‌نفر در منطقه سبلان شمالی و یک نفر در منطقه امام حسین کشته و یا مجروح شده‌اند. بیش از هفتاد مورد آتش زدن خودرو در نقاط مختلف تهران. بیش از صد مورد تخریب اماکن دولتی و خصوصی.


همانطور که گذشت سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، تنها در عرض یک هفته و تنها در یک شهر ایران (تهران) به اعتراف خود، نزدیک به 200‌اقدام تروریستی را به ثبت رسانده‌است! در مورد اقدامات کلی این سازمان در شهرهای مختلف و آمار دقیق ترورهای سازمان عدد دقیقی در دست نیست. در حالی که برخی از پژوهشگران تاریخ معاصر به لیست 17000‌نفره کشته‌های ترور اعلامی از سوی مسوولان مربوطه ایراداتی دارند، اما نوروزعلی رضوانی از اعضای سابق سازمان در مصاحبه‌ای می‌گوید: «طبق آمار نشریه مجاهدین خلق ایران (ارگان رسمی سازمان) و کتاب جمع بندی مقاومت یک ساله مجاهدین خلق (نوشته مسعود رجوی) و همچنین نشریاتی که تحت عنوان انجمن دانشجویان خارج کشور که برای مجاهدین چاپ می‌شد، آماری هست که من همه این‌ها را جمع کردم. آمارش این هست: 116,630 ‌نفر از نیروهای طرفدار ] امام[خمینی به دست رزمندگان صلح و آزادی آقای مسعود رجوی و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از سال‌۱۳۶۰ تا این تاریخ (تاریخ مصاحبه سال‌1375 است) به قول خودشان اعدام انقلابی شدند.» ناگفته نماند که سازمان تمام ایرانیان غیر هوادار خود را طرفدار آیت الله خمینی می‌دانست و عقیده داشت که مردم سرانگشتان رژیم هستند که برای نابودی رژیم باید سرانگشتان آن را قطع کرد.  این آمار ترورها (چه عدد‌17000 چه عدد‌116000) در‌حالی رقم خورده که سازمان‌های نظامی و اطلاعاتی ایران با تلاش‌های زیاد خود افراد زیادی از سازمان را دستگیری و محاکمه کرده بودند. وگرنه در صورت تساهل و تسامح در برخورد با افراد این سازمان معلوم نبود چه فاجعه‌ای در انتظار مردم ایران باشد. از همین رو طبق اسناد و اخبار، مردمی که ناامنی ایجاد شده در آن دوران را درک کرده‌اند، همواره از محاکمه این افراد حمایت می‌کردند و شعار ثابت این مردم در تجمعات، «منافق مسلح اعدام باید گردد» بود.

 

موسی خیابانی (نفر اول سازمان مجاهدین خلق در ایران) و اشرف ربیعی (همسر مسعود رجوی، رهبر سازمان)، در این حمله توسط نیروهای اطلاعاتی کشته و افراد زیادی از منافقین نیز دستگیر شدند. این حمله به سازمان که به ضربه نوزده بهمن معروف است، هزینه زیادی برای سازمان دربرداشت و البته خود نیز مقدمه ضربه سنگین دیگری در 12‌اردیبهشت‌1361 بر پیکره سازمان گردید.

مهدی عسگری، روزنامه صبح نو

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31