ساخت فکری و رفتاری نیروی قدس در مواجهه با «اشغال» و «ترور» (3)

Thumbs B C 9a230e70a3a0aa5d4156ba9662578f47

نحوه عمل نیروی قدس

عمل نیروی قدس براساس «جهاد»، بنا گذاشته شده است. این جهاد دارای دو جنبه جهاد با نفس و جهاد با دشمنان مردم است. درباره معنا و دایره جهاد گفته شده است: «به طور کلی هر حرکتی که با اعتقاد به مفید و یا ضروری بودن آن و یا به انگیزه دفع ضرر از خود و یا انسان‌های دیگر، که مورد خواست خداوندی است، توأم باشد، جهاد نامیده می شود» (جعفری، 1378: 56).

امیرمؤمنان درباره حرکتی که اساس آن بر تقوا و عمل به دستورات الهی گذاشته شده است، فرموده‌اند: «لا یهتک علی التقوی سنخ اصل و لا یظمأ علیها زرع قوم» (اصل ریشه‌ای که بر تقوا روییده، هلاک نمی‌شود و زراعت قومی که در زمین تقوا کاشته شده، از تشنگی نخواهد خشکید) (خطبه 16، ص 61، صبحی صالح).

حضرت امام خمینی حرکت جهادی بر مبنای تقوا را به طور قطعی نتیجه‌بخش و پیروزمند دانسته و ورود حرکت جهادی به فضای بین‌الملل را وظیفه‌ای اسلامی برشمرده‌اند: «ما به تمام جهان تجربه‌هایمان را صادر می‌کنیم و نتیجه مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچک‌ترین چشم‌داشتی به مبارزان راه حق انتقال می‌دهیم و مسلماً محصول صدور این تجربه‌ها، جز شکوفه‌های پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملت‌های دربند نیست» (امام خمینی، 1367: 352). حضرت امام از سوی دیگر معتقد بودند عدم انجام وظیفه در حوزه بین‌الملل، انقلاب ایران را با شکست مواجه می‌گرداند: «اگر ما در محیطی دربسته بمانیم، قطعاً با شکست مواجه خواهیم شد» (امام خمینی؛ 1360: 202).

نیرویی که با انگیزه جهادی وارد میدان می‌شود، به مقتضیات رسیدن به «کمال موفقیت» تلاش می‌کند و ظرفیت‌های لازم را به وجود می‌آورد. خود این مسئله نیمی از پیروزی را رقم می‌زند کما اینکه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّه وَعدُوَّکمْ» (انفال/60). بر این اساس علامه محمدتقی جعفری می‌گوید: «عظمت حیات تکاملی در این است که همواره با موانعی از عوامل طبیعی و هم‌نوعان مزاحم مواجه می‌شود. تکاپوگر راه کمال، برای ایجاد مقتضیات و شرایط بایستی تلاش جدی کند و تن‌پروری و لذت‌جویی و هواپرستی را به حساب عدم قدرت نیاورد. هم چنین نباید در برابر موانعی که قدرت مقاومت خود را از سست عنصری و ضعف اراده تأمین می‌کند، بدون سنجش و ارزیابی قدرت به زانو می‌آید.» (جعفری، 1378: 567).

ساختار عملیاتی نیروی قدس

ساختار نیروی قدس  براساس آنچه در عمل مشاهده شده است بر مبنای «عمل استراتژیک» استوار است به این معنا که شناخت دقیق موقعیت و سپس فراهم کردن زمینه‌ها و اقدامات متناسب و در نهایت «عمل بهینه» اجزاء اصلی عمل این سازمان به حساب آمده است. درباره ویژگی‌های تصمیم‌گیری استراتژیک به سه عنصر اساسی اشاره می‌شود: «نادر بودن»، «نتیجه‌محور بودن» و «هدایتگر بودن» (hichson: 2003: 87)؛ در عین حال درباره مراحل مدیریت استراتژیک به چهار مرحله اشاره و گفته می شود:

«مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی، تدوین استراتژی، اجرای استراتژی و ارزیابی و کنترل» (هانگر، 1368: 15).

یکی از مزیت‌های مهم نیروی قدس، وجود نیروی ماهر و تجربه دیده است. از این رو سازمان این نیرو «چابک» یا «کیفی» دیده شده است. کم نیستند کسانی که گمان می‌کنند نیروی قدس برای مهار تروریسم پیچیده و تودرتوی سوریه و عراق از هزاران نیرو استفاده و در این راه میلیاردها دلار هزینه می‌نماید. اما واقعیت این است که این نیرو کارهای بسیار بزرگ را با کمترین نیرو و هزینه انجام می‌دهد. استراتژیست‌ها وجود نیروی زیاد و هزینه هنگفت را یکی از عوامل ناکامی ارزیابی کرده‌اند. در این میان «هانگر» و «ال ویلن» معتقدند: «مهم‌ترین رکن مدیریت منابع انسانی، استفاده از نیروهای ماهر که آموزش‌های مختلف و متعدد دیده‌اند، است. این نیروها با افزایش پیچیدگی، بهتر می‌توانند کار کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که بهره‌گیری از چنین گروه‌های کاری منجر به افزایش کیفیت و کارآیی می‌شود.» (هانگر، 1386: 194).

نیروی قدس بر مبنای اصلی‌ترین شاخص‌های مدیریت استراتژیک روی آموزش و کسب تجربه تأکید زیادی دارد. بر این اساس درباره توانمندی این نیرو در مهار بحران داعش گفته شده است: «در حالی که ائتلاف بیش از 40 کشور به رغم برخورداری از منابع و امکانات عظیم، نتوانست حرکت داعش را مهار کند، مبارزات نیروی قدس و فرماندهی آن نه تنها منجر به تحمیل شکست‌های گوناگون بر داعش گردیده است بلکه منطقه و جهان نیز به نقش برتر و مؤثرتر ایران پی برده‌اند» (سایت ممری اسرائیل).

با توجه به تجربه عملیاتی نیروی قدس در سوریه و عراق می‌توان گفت این نیرو به خوبی رموز موفقیت در عملیات را دریافته است. به جز آموزش و نیروهای مجرب، «زمان‌شناسی» نیز در این نیرو از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. یک نیروی ماهر و با تجربه اگر در ورود به موضوع دچار تأخیر یا تعجیل گردد به موفقیت نمی‌رسد و حتی ممکن است موقعیت‌های استراتژیک را نیز از دست بدهد.

امیرمؤمنان (علیه‌السلام) در بخشی از نامه 53 نهج‌البلاغه با همه اطمینانی که به شخصیت استراتژیک حکومت خود مالک‌بن‌حارث اشتر نخعی دارد، خطاب به او می‌نویسند: «اِیاک وَالعَجَلةَ بِالامُور قَبلَ اَوِانِها او التَّسقُّطَ فِیها عِنَد اِمکانِها اَوِ اللَّجاجَه فیها اِذا تنَکرتُ اَوِ الوَهنَ عنها اِذا اسْتَوضَحَتْ فَضَعْ کلَّ امرٍ مَوضعهُ وَ اَوقَع کلَّ امرٍ مَوقِعهُ» (مبادا هرگز در کاری که وقت [انجام] آن نرسیده است، شتاب کنی یا [در انجام] کاری که وقت آن رسیده است، سستی ورزی یا در [رد یا پذیرش] چیزی که  حقیقت آن روشن نیست، ستیزه‌جویی‌نمایی یا در [انجام] کارهای واضح و آشکار کوتاهی کنی. تلاش کن تا هر کاری را در جای خود و در زمان مخصوص به خود انجام دهی. (دشتی، 1381: 591 - 590)

انجام کار در وقت خود یک اصل استراتژیک است و زمانی که یک نیرو در محیط فرامرزی عمل می‌کند و عمل او باید پس از هماهنگی با نیروها در محیط بومی دنبال شود، از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شود. بعضی از افرد بدون در نظر گرفتن این اصل، در جریان هجوم داعش به عراق و سوریه بر این نیرو خرده گرفته و آن را به «غفلت» متهم می‌کردند و حال آنکه در میدان عمل باید ابتدا این باور در فضای بومی شکل بگیرد تا نیروی فرامرزی بتواند کار خود را با اطمینان انجام دهد.

فرماندهی نیروی قدس

بدون تردید موفقیت‌های نیروی قدس در تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی و منافع جهان اسلام با خصوصیات فرمانده آن گره خورده است. سردار «قاسم سلیمانی» به عنوان یک نفر می‌توانست به گونه‌های مختلفی عمل کند و در نتیجه در اثر هر گونه عملکردی نتیجه خاصی به دست آید. یکی از ویژگی‌های مهم تحولات منطقه خاورمیانه که اولین و مهم‌ترین محیط عمل نیروی قدس است، سرعت آن است بر همین اساس توانایی‌های فردی که سکان نیروی قدس را در دست دارد، تأثیر فروانی در انتقال این تحولات از وضعیتی به وضعیت دیگر دارد.

«سلیمانی»، دوره جوانی و میانسالی خود را در «کوران حوادث» سپری کرده و هیچ‌گاه از کانون آن دور نبوده است. دوره مبارزه با گروهک‌های مسلح، دوره 8 ساله دفاع مقدس، دوره مبارزه با اشرار و دوره 10 ساله جنگ‌های منطقه خاورمیانه، تجربه‌ها و توانایی های فراوانی را فرا راه او قرار داده است. نبوغ خدادادی او در فهم موقعیت‌ها و تجزیه و تحلیل دقیق تحولات و قدرت سازماندهی نیروها و امکانات و رفع موانع داخلی و خارجی و قدرت انتخاب تاکتیک‌های مناسب و اعتماد بالای او به خداوند و آموزه‌های مکتبی و ایمان بالای وی به دقت و صحت رهنمودهای میدانی رهبر معظم انقلاب و قدرت او در ایجاد رابطه خاص معنوی بین راس، مسئولان و بدنه سازمان و توانایی تطبیق و همراه کردن اجزاء و کل در سازمان تاکتیک‌ها و راهبردها  در سازمان و نوآوری و خلق فرصت‌های جدید در صحنه عملیات و برخورد منسجم و متداوم با مسایل و موضوعات و وقت‌گذاری زیاد و پذیرش خطرات ناشی از یک ابتکار راهبردی و روحیه قوی عبادی و معنوی، اتصال جدی و روزانه به شهدا و ایثارگران، شهادت‌طلبی، صبوری و اغماض نسبت به زیردستان از ویژگی‌های «قاسم سلیمانی» است.

درباره اهمیت «مدیریت استراتژیک» گفته شده است: «یک دلیل مهم موفقیت یک سازمان در اجرای استراتژی خود، شیوه رهبری آن است که از طریق اهداف عملیاتی شفاف و مشخص و ترویج فرهنگ کارگروهی اعمال می گردد...  و تجربیات تمام کارمندان و مدیران را به یکدیگر متصل می‌کند» (هانگر؛ 1386: 237).

درباره نقش باورهای دینی در کسب موفقیت‌های شگرف، موضوع مهم انتقال از کاستی‌هایی که هر انسان به لحاظ شخصی و اجتماعی، مادی و معنوی با آن مواجه است به موقعیت‌های الهی است که در آن هیچ نوع ضعف و کاستی راه ندارد. این حرکت از ضعف به کمال، انسان را به تعدیلی مؤثر می‌رساند و از این رو بعضی از حکما و عرفای اسلامی گفته‌اند: «این تعدیل مقدس  حرکت از «من» طبیعی به هر چه جز من  انسان را در هر لحظه‌ای از قطب مثبت به منفی و از منفی به مثبت رو به بالا خواهد کشید. مقصود از مثبت، موقعیت فعلی است که در زندگی در جهان هستی به دست آورده است، مقصود از منفی نفی همین موقعیت برای کشش به موقعیت جدیدتر است. در این مرحله از تعین است که رابطه انسان با خدا به حد اعلای خود می‌رسد و تاریکی‌ها و مشکلات و ابهام‌های گوناگون که در تصور رابطه مزبور است، از میان می‌رود زیرا در این مرحله، دریافت‌های الهی خود را با «من طبیعی» درهم نمی‌آمیزد.» (جعفری، 1378: 344 - 343).

از آنجا که در مدیریت استراتژیک، روحیات فردی که محور عمل استراتژیک است، تعیین کننده است، به آن توجه ویژه‌ای شده است. در بینش الهی نیز نقش یک مدیر توانمند که جز کسب رضای خدا به چیز دیگری نمی‌اندیشد، بسیار تعیین‌کننده تلقی می‌شود. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نامه 13 نهج‌البلاغه خطاب به دو نفر از نیروهای میدانی شاخص خود زیاد بن نصر و شریح بن هانی درباره دلیل لزوم تبعیت تام رزمندگان از «مالک اشتر نخعی» می‌نویسند: «فانه ممن لایخاف وهنه ولا سَقَطَتُه ولا بطؤه عما الاسراع الیه احزم ولا اسراعه الی ما البطء عنه امثل» (مالک را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزینید زیرا که نه سستی به خرج داده و نه دچار لغزش می‌شود نه در آنجایی که شتاب لازم است، کندی دارد و نه آنجا که کندی پسندیده است، شتاب می گیرد) (دشتی، 1381: 493 - 492).

امیرمؤمنان (سلام الله علیه) درباره تأثیر موقع‌شناسی فرمانده در ایجاد موقعیت‌های پیروز در شرایط بحرانی و در زمان‌هایی که وحشت بر دیگران حکمفرماست و هر رونده‌ای را از حرکت باز می‌دارد و شعله‌های بحران را به هر سو می‌پراکند، می‌فرمایند مرد چنین میدان‌هایی کسی مثل مالک‌اشتر است. ایشان در سال 38 هجری، آنگاه که وی را به عنوان استاندار مصر گسیل کرد، خطاب به مردم آن نوشت: «اما بعد فقد بعثت الیکم عبداً من عبادالله، لا ینام ایام الخوف و لا ینکل عن الاعداء ساعات الروع اشد علی الفجار من حریق النار و هو مالک بن حارث» (من بنده‌ای از بندگان خدا را به سوی شما فرستادم که در روزهای وحشت نمی‌خوابد و در لحظه‌های ترس از دشمن روی نمی‌گرداند. بر بدکاران از شعله‌های آتش تندتر است. او مالک پسر حارث مذحجی است.) (دشتی، 1381: 545 - 544).

این آموزه امام علی (علیه‌السلام) و شهادت او درباره فرماندهی نظیر مالک اشتر را می‌توان در صحنه‌های امروز هم از همان سلاله مشاهده کرد. سایت اسرائیلی «ممری» در رابطه با تأثیر فرمانده نیروی قدس در میدان نوشته است: «قاسم سلیمانی از شمال عراق تا مرکز آن و هر جا که درگیری و جنگی بود و پیروزی حاصل شد، حضور داشت و نیروهای عراقی، حضور وی و نیروهایش را عامل پیروزی خود می دانستند» www.memory.com).)

نتیجه‌گیری

شکل گیری نیروی قدس سپاه در دوره‌ای نزدیک به 25 سال، تأثیر تعیین کننده‌ای در مقابله جهان اسلام با دو مقوله «اشغالگری» و «تروریسم» داشته است. آزاد شدن لبنان از اشغال رژیم صهیونیستی، آزادی غزه، شکست رژیم صهیونیستی در جنگ‌های 33 روزه، 22 روزه، 8 روزه و 51 روزه، وادار شدن آمریکا به انعقاد قرارداد با دولت عراق و عملی شدن خروج نظامی غرب از عراق، شکست پروژه «تروریسم تحت الحمایه» در دو کشور سوریه و عراق، بخشی از موفقیت‌های بزرگ نیروی قدس طی این دوره به حساب می‌آید.

موفقیت‌های نیروی قدس در حوزه فرامرزی به این موارد محدود نمی‌شود اما همین مقدار هم برای استراتژیک دیدن آن کفایت می‌کند. نیروی استراتژیک بر اساس استانداردهایی که در گزاره‌ها و استشهادات این متن به آنها اشاره شد، «حجیم» و «پرهزینه» نیست و پرفایده بودن آن، هزینه‌ها و ملزومات ویژه‌ای را بر شانه‌های کشور قرار نداده است و از آن سو موفقیت‌های این نیرو در توسعه عمق نفوذ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی جمهوری اسلامی در محیط بین‌الملل و به خصوص در محیط منطقه‌ای، تأثیر ماندگاری برجای گذاشته و به شکل‌گیری یک «بلوک نیرومند منطقه‌ای» با محوریت جمهوری اسلامی ایران منتهی شده است.

بازشناسی تجربه یک نسلِ نیروی قدس، نیازمند بازشناسی روحیات، ساختار، بنیان‌های فکری، راهبردها و روش‌های به کار گرفته شده در این نیروست. تمرکز بیشتر موفقیت‌های این نیرو در دوره مسئولیت «سردار سلیمانی» بازشناسی و غور در خصوصیات فرمانده این نیرو را ضروری می‌سازد.

بدون شک براساس توجهی که به نقش‌آفرینی این نیرو در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی به وجود آمده است، باید در انتظار موقعیت‌های جدید ماند. این موقعیت‌ها بدون شک با دو موضوع اساسی پیوند خواهد خورد؛ افزایش امنیت و مهار جریانات و روندهای امنیت‌ستیز در جهان اسلام و وسعت یافتن عمق استراتژیک جمهوری اسلامی در محیط منطقه‌ای و توجه به راه حل‌های آن.

این مقاله می‌تواند یک «مقدمه» در جهت تجزیه و تحلیل رفتار و موقعیت نیروی قدس تلقی شود و طبعاً جای آن دارد که اندیشمندان حوزه و دانشگاه و پژوهشگران وارد میدان شوند و ابعاد این تجربه را به عنوان راهی فراروی ملت‌ها تبیین نمایند.

ساخت فکری و رفتاری نیروی قدس در مواجهه با «اشغال» و «ترور» (1)

ساخت فکری و رفتاری نیروی قدس در مواجهه با «اشغال» و «ترور» (2)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31