حماسه مردم آمل(2)

معدود باقیماندگان گروهک سربداران با بجاگذاشتن آثار جنایات خود در آمل مجددا به اعماق جنگل پناه برده و برای اخذ تصمیم در حالی که شکستی مفتضحانه را متحمل شده بودند مجتمع می گردند

Hemase Amol

اتحادیه کمونیستهای ایران برای تبلیغ نظرات خود دست به ساختن تشکیلات گوناگون برای جذب جوانان زد . از جمله می توان از "سازمان توده انقلابی دانشجویان و دانش آموزان ( ستاد) جمعیت زنان باصطلاح مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمتکشان در کردستان نام برد. این بچه گروهک ها که همیشه یکشبه تشکیل می گردیدند ، بخاطر عدم حقانیتشان یکروزه نیز از میان می رفتند! کلیه کوششهای اتحادیه کمونیست های ایران برای جذب مردم با شکست مواجه گردید و این گروهک هر روزه از ادعاهای خود مبنی بر طرفداری از انقلاب و مردم دوری می جست و گام به گام بطور آشکاری در جبهه ضد انقلاب قرار می گرفت .

اتحادیه کمونیست های ایران از جمله در میان کارگران نیز دست به فعالیت زده و می کوشید تا با جذب آنان به ادعاهای خود مبنی بر دفاع از حقوق کارگران صورت واقعیت بخشد . لیکن این بار نیز کارگران مسلمان با نشان دادن انزجار خود از سیاست های باصطلاح کارگر پسندانه اتحادیه کمونیست های ایران مشت محکمی بر دهان آنان فرود آوردند . و علیرغم تمام کوششهای اتحادیه ، هرچه بیشتر دویدند کمتر به مقصد رسیدند.

اتحادیه کمونیست های ایران پیرو سیاست های ضدانقلابی و ضد اسلامی خود در آغاز سال 1359 در برابر انقلاب فرهنگی قرار گرفت و آن را توطئه ای از سوی حکومت اسلامی اعلام کرد . اتحادیه کمونیست های ایران با تشکیل دولت شهید رجایی به فعالیت های تبلیغاتی خود در جهت تضعیف دولت مکتبی و انقلابی وقت مبادرت کرده و در زمانیکه امپریالیسم آمریکا به طرق مختلف انقلاب اسلامی را تحت محاصره قرار داده و به انواع توطئه ها مشغول بود ، این گروهک عملا جز تضعیف دولت و کمک در جهت ایجاد انحراف از خط اصیل انقلاب اسلامی کاری از پیش نبرد .

اتحادیه با آغاز جنگ تحمیلی رژیم آمریکائی صهیونیستی صدام کافر پاره ای از مزدوران خود را برای جمع آوری سلاح به جبهه جنوب فرستاد و در این هدف پیروزمندانه مقادیر زیادی سلاح و مهمات را به سرقت برده و در جنگل به سینه امت حزب الله که عملا با امپریالیسم می جنگید نشانه رفت .

اتحادیه کمونیست های ایران در زمانی که حزب الله قلب دشمن بعثی را می شکافت با بنی صدر خائن دست به تبلیغات زهر آگین زده و مذبوحانه کوشید تا پشت جبهه را به میدان جنگ دیگری بدل سازد . اخلال گری های بنی صدر در جبهه های جنگ و سازشکاریهای مخفیانه وی و همدستانش در زمان وزارت و ریاست جمهوری ، از سوی اتحادیه کمونیست های ایران به پای مقامات انقلابی و مکتبی جمهوری اسلامی نوشته می شد . اتحادیه کمونیست های ایران با پیروی از یک دید ضد اسلامی و کمونیستی چاره ای جز این نمی توانست داشته باشد . بالاخره در زمانیکه امت بپاخاسته به گرد رهبر عظیم الشان خود ، امام امت ، حلقه زده و تمامی مساعی خود را در جبهه مبارزه با آمریکا و جهاد در راه اسلام بکار می بردند ، در سوی دیگری قرار گرفته و دست به طغیان و آشوب زده و از پشت به انقلاب اسلامی ما خنجر می زند .

7بدینگونه بود که اتحادیه کمونیست های ایران ، در اوایل سال 60 ، علنا در برابر انقلاب قرار گرفت و عزل بنی صدر ملعون که جبهه ای از ضد انقلاب را در قلب حکومت تشکیل داده بود ، مستمسک آمریکا نمود . در این مقطع بود که نتیجه محتوم یک خط مشی ضد انقلابی و ضد مردمی عیان گردید و علیرغم آنکه اتحادیه گروهکی ناچیز در برابر امت چند میلیونی بود با ارائه ترهات خطرناکی کوشید تا باصطلاح حکومت اسلامی را ساقط نماید .

عشق وافر توده های کثیر مسلمان نسبت به انقلاب و رهبری آن و شرکت میلیونی مردم ما در مراسم با شکوه بهشتی عزیز و یارانش ، حضور دائمی مردم در صحنه برای مقابله با توطئه های ارتجاعی منافقین و فراریان ضد انقلاب ، پشتیبانی بی دریغ امت مسلمان از دولت شهید رجائی و شهید باهنر و ... نتوانست کج اندیشی های اتحادیه را اصلاح نموده و واقع نگری را در آنان برانگیزاند . گویا تمامی این وقایع و حقایق برای اتحادیه و رهبرانش وجود خارجی نداشته و چشم بصیرتشان کور شده بود .

لذا تحلیل های کاذب و مارکسیستی آغاز گردید و اتحادیه کمونیست های ایران به این نتیجه رسید که کافی است تا عده ای معدود دست به اسلحه برده و علم قیام علیه حکومت اسلام را برافرازند تا باصطلاح مردم دسته دسته به آن بپیوندند . این گروهک می پنداشت که با ایجاد یک جرقه می تواند جلب توجه کرده و گروههای ضد انقلاب که بزعم اتحاد روش صحیحی را پیروی نمی نمودند ، را به سوی راه باصطلاح صحیح رهنمون شود . مقامات دادستانی انقلاب اسلامی از اظهارات صریح متهمین پی بردند که اینان هیچگونه هدف و برنامه مشخص ، هیچگونه امیدی که از ذره ای واقعیت برخوردار باشد ، در تحلیل های مارکسیستی شان وجود ندارد . حجت الاسلام رفسنجانی در یک جمله به خوبی حال این گروه را بیان نمودند ، زمانیکه اقدام جنایتکارانه اتحادیه کمونیست های ایران در آمل را یک انتحار معرفی نمودند.

بزعم خام و پندارهای نابخردانه مارکسیستی پرچم قیام فوری علیه جمهوری اسلامی برافراشته می گردد

علیرغم آنکه واقعیت جامعه سخت تر از آن بود که این از خدا بی خبران را از این انتحار باز دارد ، ابتدا تصمیم می گیرند که در تهران دست به باصطلاح قیام زنند . مدت زمانی برای فراهم ساختن مقدمات این طرح می گذرد . ولی امت همیشه در صحنه با حضور خود در تهران امکان دست زدن به چنین حرکتی را از اینان سلب می نماید .

لذا اتحادیه کمونیست های ایران باصطلاح جمعبندی می نماید که این اقدام در تهران میسر نبوده و لذا بایستی به شهر دیگری رفت !!

8تو گویی که مردم سایر شهرهای ایران از نژاد و مسلک دیگری هستند . اگر مردم در تهران حاضر به پیوستن به باصطلاح قیام اینها نباشند ، در شهرهای دیگر هم طبیعتا نخواهند بود و واقعیت سخت در آمل و رشادتها و از جان گذشتگی های مردم آمل این امر را بخوبی نشان داد . لیکن تحلیل های مارکسیستی اتحادیه کمونیست های ایران قرار نبود با واقعیتی وفق دهد . زمانیکه یک گروه مدعی خلق نسبت به مردم و احساسات و عقاید آنان بیگانگی ورزد ، طبیعی است که دیر یا زود مستقیما در برابر خلق قرار می گیرد . لذا اتحادیه برای ایفای باصطلاح رسالت تاریخی برای خلق به اعماق جنگل های شمال پناه می برد تا باصطلاح جرقه خود را در شهر آمل بزند .

پناهندگی اتحادیه کمونیست ها به جنگل های شمال

حدود 100 نفر از این گروهک محارب در دسته های مختلف در اواخر شهریور 60 روانه جنگل های شمال شده در ناحیه ای در 15 کیلومتری جنوب آمل مستقر می گردند . سلا ح هایی که اتحادیه کمونیست های ایران از جبهه های جنگ باصطلاح به غنیمت گرفته یا به عبارت صحیح به سرقت و یغما برده بود و به تعبیری دیگر سلاح هایی که هر جوان مسلمان برای ستیز با کفار بعثی می توانست در دست گیرد و نیز مقداری سلاح که در کردستان خریداری کرده بود با جاسازی در کامیون به جنگل منتقل کرده و به همین ترتیب سایر لوازم آتش افروزی خود را در سه نقطه در جنگل متمرکز می نماید . بیش از 75 قبضه انواع سلاح های سبک به همراه چندین قبضه آر پی جی و مهمات لازم برای باصطلاح قیام بکار گرفته می شود . این تعداد از اعضای هواداران برای مدتی برای آموزش و شناسایی مناطق مختلف جنگی پرداخته و در سه اردوگاه متشکل می گردند.

رهبران این عده که نام خود را سربداران میگذارند با این تصور واهی که در عرض چند روز آماده شده و تا آخر مهر ماه می توانند در شهر آمل باصطلاح جرقه قیام خود را زده و ارتش خلق خود را برای قیام سراسری در ایران آماده گردانند ، به فعالیتهای ضد انقلابی خود دست می یازند . لیکن علیرغم تمامی کوششهای مذبوحانه از هر راهی که به پیش می روند به بن بست مواجه می گردند .

بهر حال بعد از دو ماه این گروه باصطلاح آماده حمله به شهر آمل می گردد . در تاریخ 18 آبان 1360 تمامی گروه ، به قصد عزیمت به شهر آماده می گردند . برای پیش بردن این عمل جنایتکارانه و ضد انقلابی تعدادی از اینان با سرقت تعدادی مینی بوس و وانت از مردم ،وسایل حمل نقل خود را آماده می سازند . رانندگان این وسایل نقلیه از طرف گروه بازداشت شده و در حواشی جنکل تحت مراقبت قرار می گیرند . اکثریت این گروه که آماده هجوم به شهر بود ناگاه با برخورد به یک گروه گشت برادران بسیج که به درگیری میان آنها منجر می گردد ، برنامه شان را تغییر داده و به دوران جنگل باز می گردد .

5در این درگیری یکی از برادران بسیج به شهادت و یک تن از افراد گروه نیز به هلاکت می رسند . در همین زمان عده معدودی از افراد جنگل با ایجاد راهبندان در جاده هراز برای مدت کوتاهی در رفت و آمد اختلال ایجاد می کنند و مسلحانه به پخش تعدادی از اوراق تبلیغاتی حاوی مشتی اکاذیب و تهمتهای ناروا به نظام جمهوری اسلامی ، باصطلاح از خلق می خواهند که به صفوف آنان بپیوندند . لیکن این گروه با همین برخورد کوچک با جانفشانی برادران بسیجی مجددا به اعماق جنگل پناه برده و به خیال واهی اینکه جنگل های شمال از نفوذ انقلاب و امت حاضر در صحنه مصون است به اردوگاه های خود باز می گردند .

در اوایل صبحگاه 22 آبان ماه 1360 تعدادی از برادران سپاهی و ارتشی برای خنثی ساختن این توطئه شوم به جنگل وارد شده و این اردوگاه ها را به محاصره در می آورند . طی یک درگیری چند ساعته 11 نفر از برادران ارتشی و سپاهی به شهادت می رسند و تعدادی نیز مجروح می گردند . ضد انقلابیون برای حفظ خود و با استفاده از سلاح های خود مانند آر پی جی و غیره ، موقتا نیروهای خود را جمع کرده و از محل درگیری فرار می نمایند .

با شکسته شدن اسطوره باصطلاح مصونیت جنگل ، گروهک اتحادیه کمونیست های ایران مستاصل شده و برنامه باصطلاح جرقه زدن قیام به تعویق می افتد . حال که نیروهای اسلام ضرب شست محکمی را به ضد انقلاب نشان داده اند ، مجددا تحلیل های خود ساخته به فوریت تغییر یافته و تصمیم گرفته می شود که به مراکز سپاه مستقر در حواشی جنگل حمله بکنند . ضربات ناشی از حملات قهرمانانه برادران سپاه و ارتشی بحدی بود که عده ای از افراد ضد انقلاب را مستاصل کرده و حدود دو هفته بعد از این تاریخ جنگل را ترک می نمایند .

در آذر ماه سال 60 تعدادی از این ضد انقلابیون به یکی از مقرهای برادران حزب الله در زرکه (آمل)هجوم برده و با به شهادت رسانیدن تعدادی از برادران حزب الله سعی می نمایند تا مقر را تسخیر نمایند . لیکن این بار هم با شکست مفتضحانه ای روبه رو شده ، مجدداً عقب نشینی می نمایند . این تئوری جدید که بجای ایجاد جرقه در آمل ، هدف را ضربه زدن به نیروهای مسلح حزب اللهی در حواشی جنگل قرار می داد ، مجدداً تحت بررسی قرار گرفته تغییر می یابد . یکبار دیگر حمله به آمل و ایجاد آشوب و طغیان در دستور کار قرار می گیرد .

در اواخر دی ماه 1360 ضد انقلابیون مستقر در جنگل های آمل تصمیم به حمله به شهر را گرفته و مقدمات آن را فراهم می سازند . رهبران ضد انقلاب مستقر در جنگل با این خیال واهی که با ورود به آمل و تسخیر یک یا دو محله از شهر شعله های قیام خودساخته شان سر بر خواهد کشید ، در اوایل بهمن ماه 1360 مخفیانه وارد شهر آمل شده با اختفاء در یک خانه کنار شهر خود را آماده می نمایند . در اولین ساعات بامداد 6 بهمن گروه صد نفره که در چهار گروه تقسیم شده بودند در چند نقطه از شهر مستقر می گردند . مراکز سپاه و روابط عمومی سپاه ، بسیج مستضعفین و سایر مراکز دولتی در اوایل صبح غافلگیرانه مورد حمله ناجوانمردانه قرار می گیرد که با عکس العمل سریع و جانفشانی برادران سپاه و بسیج و مردم مواجه می شود .

Amol1

مرکز بسیج با آر پی جی مورد حمله قرار می گیرد که منجر به شهادت دیدبان بسیج می گردد . با آغاز تیراندازی و استقرار بخشی از نیروهای ضد انقلابی در محلات شهر از جمله اسپه کلا و قادی محله و رضوانیه باصطلاح جرقه زده می شود . آری جرقه زده می شود و توده مردم نیز بپا می خیزد لیکن نه به طرفداری از باصطلاح قیام خیالی سربداران ، بلکه در دفاع از انقلاب و اسلام . در طی چند ساعت شهر مملو از جمعیت انبوه مردم آمل و روستاهای اطراف آن می گردد . مردم بدون سلاح و با عشق به انقلاب اسلامی و امام امت برابر این عده معدود از ضد انقلابیون قرار گرفته و با یک ضربه تمامی آنها را یا هلاک نموده و یا از شهر بیرونشان می نمایند .

البته امت شهید پرور و حزب اللهی آمل که با حرکت خودجوش و هوشیارانه خود مشت محکمی بر پوزه ضد انقلاب زده و با حضور فعال خود درس فراموش نشدنی را در تاریخ مبارزات امت اسلامی به یادگار گذاشت ، در این درگیری یک روزه که تا پایان روز 6 بهمن بطول انجامید ، نیز عزیزانی را از دست داد . حدود 40 تن از برادران بسیجی و سپاهی و مردم حزب اللهی آمل برای حراست از کیان اسلام و انقلاب ایثارگرانه خون خود را در این راه فدا نمودند . در این میان نکته برجسته در اقدامات ضد انقلابی گروهک اتحادیه کمونیست های ایران آن است که با خلع سلاح تعدادی از برادران سپاهی آنان را به جرم دفاع از انقلاب اسلامی و خودداری از تمکین در برابر خواسته های ضد انقلاب اعدام خیابانی کرده و به شهادت می رسانند . تعدادی از برادران حزب اللهی دستگیر شده و به نقاط تحت تسلط افراد مسلح گروهک برده شده و باصطلاح برای تعیین تکلیف نگهداری می شوند .

ضد انقلابیون که با حضور یکپارچه امت اسلامی روبرو گردیدند ، در استیصال کامل و هراس از قصاص امت اسلام می کوشد تا هرچه سریع تر شهر را تخلیه کرده و پا به فرار می گذارند . در این بین تقریبا نیمی از افراد مسلح ضد انقلاب یا دستگیر شده و یا به هلاکت می رسند .

جرقه اتحادیه کمونیست های ایران نه تنها قیام خیالیشان را بدنبال نداشت بلکه آتش به خرمن تحلیلهای ضد اسلامی و ضد انقلابی آنان افکند . تمام شهر آمل و همچنین سایر شهر های ایران به مدت چند روز با حضور در صحنه انقلاب انزجار خود را نسبت به این عمل جنایتکارانه ابراز داشته و مشت محکمی بر دهان ضد انقلاب می کوبند.

Amol2معدود باقیماندگان گروهک سربداران با بجاگذاشتن آثار جنایات خود در آمل مجددا به اعماق جنگل پناه برده و برای اخذ تصمیم در حالی که شکستی مفتضحانه را متحمل شده بودند مجتمع می گردند . از این تاریخ به بعد تمامی فعالیت های این گروهک به حفظ خود و فرار از عدالت اسلامی محدود می گردد . لیکن در حین اینکه این گروهک در نهایت استیصال و درماندگی و از هم پاشیدگی قرار می گیرد ، در دو درگیری دیگر با نیروهای اسلامی که برای اجرای عدالت اسلامی به تعقیب و پیگرد آنان پرداخته بودند شرکت می نماید .

پیرو تعقیب و پیگرد نیروهای اسلام در جنگل های شمال ، این گروه در منطقه گزنه سرا در 18 بهمن ماه 60 ، در حین فرار با ایجاد درگیری با نیروهای اسلام ، یک تن از برادران حزب اللهی را شهید می نمایند . این گروه در درگیری دیگری در منطقه جنگل در اواسط خرداد ماه نیز 3 تن از برادران حزب اللهی را به شهادت می رسانند .

در اینجاست که کارنامه فعالیت جنایتکارانه این گروه ضد انقلابی به انتها می رسد . گروهکی که مدعی خلقی بودن را داشت ، گروهی که تحت عنوان ادامه انقلاب بر علیه انقلاب بپا خاسته بود .

ادامه دارد...

حماسه مردم آمل(1)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31