جایزه صلح نوبل اگر حقیقتا قرار است در طول این سالها برگزیده ای داشته باشد، بی شک یکی از شایستهترین گزینههایش در سرتاسر جهان بچههای فاطمیون هستند. حرف گزافی نیست، بلکه اگر درست بنگریم و اتفاقات 10 سال اخیر بین المللی را بررسی کنیم، هیچ خطر و تهدیدی به اندازهی داعش امنیت جهان و انسانیت را تهدید نمیکرد و یکی از موثرترین عوامل شکست داعش در سوریه و از هم پاشیده شدن شاکله آن، بیشک رزمندگان شیعه افغانستانی بودند که در قالب فاطمیون به نبرد داعش رفتند.
در روزهایی که داعش در سوریه و عراق کیلومتر به کیلومتر پیشرفت میکرد و دولتهای غربی و خصوصا آمریکا با ولع به تماشای از هم پاشیده شدن شاکله حکومت های عراق و سوریه نشسته بودند و مستقیم و غیر مستقیم با همکاری کشورهای مرتجع عربی، حکومت اسلامی عراق و شام را پشتیبانی میکردند، فکر نمیکردند زمین بازی عوض شود و ورق برگردد! به جای سقوط دولت سوریه و عراق، داعش شکست بخورد و حملات انتحاری به قلب اروپا برسد!
اما ماجرا برای آمریکایی ها که این نطفه نامشروع را در منطقه کاشته بودند در همین نقطه متوقف نشد! داعش قرار بود زنجیرۀ محور مقاومت را پاره پاره کند و فلسطین را از نقطه ثقل جهان اسلام به حاشیه براند و حیاط خلوتی برای اسراییل ایجاد کند. در ماههای اول پیشروی داعش این توهم به آمریکایی ها و صهیونیستها دست داد که عملیاتشان موفقیت آمیز بوده است و ایران و عراق و سوریه تمام توانشان صرف درگیریهای داخلی با گروهی مسلمان به نام داعش شده است! هم چهرهی اسلام را تخریب کرده اند و هم گسستی جدی در میان جبهه مقاومت ایجاد کردند!
ولی روند اتفاقات مطابق با خواست آمریکاییها پیش نرفت. در دل عراق حشد الشعبی تشکیل شد که روحیهاش در مقابله با دشمن تکفیری و صهیونیستها مدل حزب الله لبنان و بسیج مستضعفین ایران بود. در کنار حشدالشعبی، افغانستانیهای شیعۀ مهاجر، لشکر فاطمیون را تشکیل دادند. لشکری که مظلومانه و مقتدرانه در میدان نبرد با داعش، حماسه ها آفرید.
آمریکاییها میخواستند باتلاقی را درست کنند که جبهه مقاومت در آن گیر کند و امکان تحرک و عملیات را از آن بگیرد، ولی فکرش را هم نمی کردند سبب خیر شوند و فرصت شناخت و حضور و درک و عملیات مشترک نیروهای مختلف جبهه مقاومت را درکنار هم فراهم کنند.
یعنی رزمندهی لبنانی، سوری، عراقی، پاکستانی و ایرانی برای دفاع از حرم اهل بیت و کیان شیعه کنار هم جنگیدند و شهید دادند. خون شهدایشان به هم آمیخته شد و دلهای رزمندگان و مردمانشان به هم نزدیکتر.
در این میان به شهادت فرماندهان میدانی جنگ، فاطمیون نقشی بی بدیل در پیروزی جبهه مقاومت بر داعش داشتند. داعشی که در زیر پا گذاشتن تمامی قواعد انسانیت پیشتاز بود و جنایات فجیعی مرتکب شد که در طول تاریخ کمتر نمونهای داشت! از ویرانی شهرها تا کشتار و تجاوز به زنان و کودکان و ...!
میدان جنگ نشان داد که غربیها و ائتلاف نمایشیشان علیه داعش هیچگاه کارایی و ابتکار عمل جبهه مقاومت و فاطمیون را نداشتند!
در تمام سالهای نقش آفرینی فاطمیون در نبرد با داعش، رسانه های انگلیسی و آمریکایی تمام تلاششان را کردند که هم افکار عمومی جهان را در مرحله اول نسبت به فاطمیون منفی کنند و هم افکار عمومی افغانستانیها و هم ایرانیها را! پروژه ای که دقیقا نسبت به حشد الشعبی در عراق پیاده سازی کردند! یعنی ایرانیها و افغانستانیها را رو به روی هم قرار دهند.سیاست قدیمی و کهنهی انگلیسی که در دویست سال اخیر گسستهای جدی بین برادران هم کیش و هم مسلک و هم آیین ایجاد کرده است. نکتهی قابل تامل نقش سازمان تروریستی منافقین در سیاه نمایی و تبلیغات منفی علیه حشد الشعبی و فاطمیون است. سازمانی که همچون داعش در عملیات های تروریستی ددمنشانه کارنامه ای سیاه دارد و وظیفهاش در طول سالهای فعالیت داعش، عملیات روانی علیه جبهه مقاومت بوده است.
چنین موفقیتی از سوی فاطمیون در مقابل حجم گسترده امکانات و پشتبیانیها از داعش است که این اقتضا را به وجود میآورد که اگر قرار باشد جایزه صلح نوبل به فرد یا سازمانی داده شود که در ایجاد صلح و امنیت و آرامش برای بشریت کار بزرگی انجام داده باشد، بیشک فاطمیون یکی از برگزیدانش خواهد بود. ولی جای بسی تاسف که معیارهای نوبل و بسیاری از سازمانهای به اصطلاح بین المللی که تحت سیطره قدرت های زر و زور و تزویر اند در دفاع از تروریستها و حامیانشان است نه مدافعان صلح و امنیت و آزادی بشریت.
امروز بر مردم غرب آسیا نقش بیبدیل فاطمیون آشکار شده است و افکار عمومی جهان هم قدردان ایشان خواهد بود، خورشید حقیقت پشت ابر پنهان نخواهد ماند هر چند شبپرهها را خوش نیاید!