از زمان موجودیت ایالات متحده آمریکا، رهبران این کشور همواره خود را مدافع آزادی و حقوق بشر معرفی کردهاند، بهگونهای که این مفاهیم به ارزشهای جامعه و تمدن آنها تبدیل شده است. اما اقدامات و عملکردهای این کشور در داخل و خارج حاکی از نوعی دوگانگی و تناقضات فاحش رفتاری است که خود مبین استفاده ابزاری از مفاهیم جهانشول و ارزشمند انسانی است. اقدام دولت آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و همچنین تصمیم به انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به این شهر مصداق این مدعاست.
بهنظر میرسد تصمیم اولیه برای انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس در سال ۱۹۹۵ و در کنگره آمریکا به تصویب رسید. اما از آن زمان تا به امروز همه روسای جمهور این کشور با وجود اینکه در جریان انتخابات قول عملی کردن این مصوبه را داده بودند، به بهانه «بحران خاورمیانه و حساسیت آن» و تاثیری که میتوانسته بر «امنیت ملی آمریکا» داشته باشد، پس از ورود به کاخ سفید از به اجرا گذاشتن این مصوبه طفره رفتهاند. اما ترامپ با اشاره به این موضوع که زمان اجرایی کردن این مصوبه مدتهاست که به تاخیر افتاده ، نهایتا آن را اجرایی کرد.
علل اقدام ترامپ از چند منظر قابل بررسی و تحلیل است که عمدتا ناشی از ناپختگی سیاسی و عدم موفقیت در کسوت سیاست پیشگی است. نخست، این که ترامپ تاکنون موفق نبوده تا بسیاری از وعدههای انتخاباتی را در زمینههای اقتصادی و سیاسی محقق سازد. به همین دلیل شاید یکی از آسانترین اقدامات در جهت پوشش ضعفهای خود اقدام اخیر وی در رابطه با بیت المقدس باشد. دوم، این که رئیس جمهور جدید آمریکا بهخوبی از قدرت لابیهای یهودیصهیونیستی در کنگره و سنا و در دیگر سازمانها و نهادها آگاه است. لذا اگر موفق به جلب نظر آن ها نشود، نه تنها در ادامه راه با مشکل مواجه میگردد بلکه بطور قطع پیروزی در انتخابات دور بعدی ریاست جمهوری در هالهای از ابهام فرو خواهد رفت. سوم، تبدیل شدن مساله رژیم صهیونیستی به یک موضوع خانوادگی است. چرا که داماد دونالد ترامپ یعنی کوشنر یک یهودیصهیونیستی واقعی است که ظاهرا رهبری تلاشهای کاخ سفید برای مداخله در امور سرزمینهای اشغالی را بر عهده دارد.
با توجه به علاقه وافر ترامپ به دخترش، به نظر میرسد کوشنر توانسته نفوذ زیادی در ترامپ داشته باشد و وی را برای تحقق مصوبه قدیمی کنگره مجاب کند. علاوه بر مولفههای فوق الذکر، باید تاکید داشت که شکستهای آمریکا و متحدان آن کشور درجدال قدرت منطقه ای نیز در تصمیم آمریکا موثر بوده است. رهبران واشنگتن بدنبال ائتلاف سازی جدیدی با کمک عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی منطقه با هدف تامین امنیت رژیم جعلی رژیم صهیونیستی هستند.
در مجموع باید اذعان داشت که اقدام دولت ترامپ نه تنها به صلح، امنیت و آزادی منطقه کمک نمی کند بلکه موجب افزایش خشونت ها و اعمال تروریستی از سوی دولت اشغالگر صهیونیستی خواهد شد. رژیمی که بنیان و اساس آن بر نسل کشی و تروریسم دولتی بنا نهاده شده و حاضر است برای واقعیت بخشیدن به امیال خود همه ارزشهای انسانی و بشری را زیر پا بگذارد. بطور قطع آمریکای مدعی آزادی و حقوق بشر شریک جرم اصلی این رژیم محسوب میگردد.