بررسی ترور و تروریسم از منظر فقه و حقوق اسلامی

1686858060

چکیده

با عنایت به این واقعیت که «ترور و تروریسم» از معضلات و پدیده‌های روز جامعه جهانی و از مباحث مهم حقوق بین‌الملل است، این نوشته تلاش کرد «ترور و تروریسم» را از منظر فقه و حقوق اسلامی موردبررسی قرار دهد، لذا سعی شد به این سؤالات پاسخ داده شود؛ «اساساً ارتکاب اعمال تروریستی از دیدگاه فقه و حقوق اسلامی چه تعریف و حکمی دارد؟ ارتباط ترور با مجازات اسلامی چیست؟ حقوق، راهکارها و قواعد قابل‌اعمال در مبارزه با تروریسم چیست؟» پاسخ به این پرسش‌ها چندان ساده نیست، زیرا در تعریف «تروریسم» اتفاق‌نظر، حتی در بین اندیشمندان غربی، وجود ندارد، درحالی‌که هرگونه موضع‌گیری متوقف بر ارائه مفهومی روشن و شفاف از «تروریسم» است، اما می‌توان ادعا کرد، «نظام حقوقی اسلام با تکیه بر ساختارهای اعتقادی، اخلاقی و فقهی (رفتاری) مشخص، مانند هر نظام حقوقی دیگر، خشونت قانونی در قالب تنبیه و مجازات برای جرایم را می‌پذیرد، اما خشونت غیرقانونی و ایجاد هرگونه رعب، وحشت و تجاوز به حقوق و حق حیات انسان‌های بی‌گناه را جایز نمی‌داند». مقاله با تکیه بر منابع اسلامی بر اساس روش تحلیل محتوا و بهره‌گیری از چارچوب مفهوم‌شناسی، گونه‌شناسی، رویکردشناسی و در نهایت راهکارشناسی در حقوق و قانون اسلامی اقدامات تروریستی به‌عنوان پدیده‌ای ضد بشری و مخرب، نامشروع و مغایر با کرامت و حقوق انسانی است.

واژگان کلیدی: ترور؛ تروریسم؛ حقوق بین‌الملل؛ فقه؛ حقوق اسلامی.

مقدمه

ترور[1] و تروریسم یکی از مباحث پررونق محافل سیاسی، حقوقی دنیا و مجامع بین‌المللی است. بررسی تاریخ ملل گواه این ادعاست که بهره‌برداری از جو رعب و وحشت ناشی از ترور همواره جزئی از سازوکارهای غیرانسانی و نسبتاً مؤثر بشر در ادوار گذشته بوده است (عبدالهی، 1388: 19). طی گذشت قرون متمادی نه‌تنها از شدتان کاسته نشده، بلکه افزوده شده و امروزه به‌عنوان یکی از معضلات جوامع و دولت‌ها در سطح داخلی و بین‌المللی مطرح است.

با اهمیت‌یافتن مسئله تروریسم در سطح بین‌المللی و موقعیت خاص کشور ایران و آسیب‌پذیری‌های جمهوری اسلامی در سطح ملی مانند مرزها، وجود اقوام و مذاهب مختلف و در سطح منطقه‌ای ناتوانی برخی دولت‌های همسایه در اعمال حاکمیت بر کشورشان و گسترش جریانات و گروه‌های تکفیری‌ تروریستی، درگیری اجتناب‌ناپذیر جمهوری اسلامی ایران با این مسئله، تبیین مبانی نظری مفهوم تروریسم اهمیت می‌یابد. این ضرورت زمانی بیشتر می‌شود که بدانیم در سطح بین‌المللی اجماع نظری درباره تروریسم وجود ندارد و کشورها، سازمان ملل و سایر سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای فراخور درک، برداشت، ارزش‌ها و فرهنگ خود تروریسم را به اشکال مختلف تبیین کرده‌اند (عبدالله خانی، 1390: 13).

با توجه به این عوامل چند هدف عمده برای تبیین مبانی و مفهوم تروریسم در فقه و حقوق اسلامی از آن وجود دارد. اول، ایجاد منطق عمل، تعیین عناصر شناختی و شفاف‌کردن نگرش و مواجهه با این مسئله از نظر فقه و حقوق اسلام؛ دوم، افزایش توانایی در ارائه راهکار و راهبرد منطقی و مشخص در جهت مبارزه با تروریسم؛ سوم، رسیدن به یک گفتمان مشخص در خصوص تروریسم از منظر فقه و حقوق اسلامی. به همین دلیل، در این نوشتار پس از یک بحث مفهوم شناختی بر آن هستیم، واژه تروریسم را از دیدگاه حقوق اسلامی موردبررسی قرار داده و به این سؤالات پاسخ دهیم: اساساً ارتکاب عملیات تروریستی از دیدگاه حقوق و تعالیم شریعت اسلام چه تعریف و حکمی دارد؟ ارتباط ترور با مجازات اسلامی چیست؟ حقوق، راهکارها و قواعد قابل‌اعمال در مبارزه با تروریسم چه می‌تواند باشد؟ پاسخ به این پرسش‌ها چندان ساده نیست. اما می‌توان ادعا کرد، از دیدگاه حقوق داخلی و بین‌المللی اسلام، ایجاد هرگونه رعب، وحشت و تجاوز به حقوق بی‌گناهان، تخریب مصالح، اموال و کرامت انسان‌ها جایز نیست و مبارزه با تروریسم از نوع نهی از منکر است و اسلام با احترام به حقوق و به‌ویژه حق حیات انسان‌ها با تروریسم مخالف است. در جهت بررسی مدعا، این نوشتار سعی دارد با تکیه بر منابع اصیل اسلامی بر اساس روش تحلیل محتوا و بهره‌گیری از چارچوب مفهوم‌شناسی، گونه‌شناسی، رویکرد‌شناسی و در نهایت راهکارشناسی به ارائه بحث بپردازد.

 

۱. تبارشناسی تروریسم

تروریسم از پدیده‌هایی است که در زمان ما، به‌ویژه در حوزة حقوق و روابط بین‌المللی، دربارة آن بسیار سخن گفته می‌شود. در دانشنامه‌ها و فرهنگ‌های گوناگون نقش، کارکرد و جایگاه تروریسم در دوران مختلف موردبررسی قرار گرفته و در آن سوابق اقدامات تروریستی به دروان باستان نیز کشیده می‌شود. در این خصوص توجه به اقدامات تروریستی امپراتوری‌های روم نظیر تیبریوس[2] در سرکوب مخالفان سیاسی، شکنجه و تفتیش شدید عقاید مردم در هلند و اسپانیا در طول قرون‌وسطی از جمله موارد است (عبدالله‌خانی، 1390: 19).

در هر روی با توجه به قدمت ترور، تاکنون به علت گستردگی و پیچیدگی این مفهوم تعریف واحدی که موردقبول همگان باشد از آن به عمل نیامده است (فلوری، 1380: 125 و 126)، لذا ارائه یک تعریف دقیق و کامل از مفهوم تروریسم کار تقریباً دشواری است، بدان دلیل که واژه تروریسم [3]در جهان به شکل‌های گوناگون و احیاناً متضاد مثلاً، به‌عنوان وسیله‌ای برای سرکوب علیه استقلال‌طلبی‌ها، نفی وابستگی‌ها و محرومیت‌ها، ایستادگی در برابر زورگویی ابرقدرت‌ها و قیام‌های مردمی در برابر رژیم‌های استبدادی وابسته به کار گرفته می‌شوند و درعین‌حال، پوششی برای شیوه‌های تهدید و ارعابی هستند که ابرقدرت‌ها برای پیشبرد سیاست‌های سلطه‌گرانه و تجاوزکارانه خود در جهان به وجود آورده‌اند. همین ابهام در مفهوم «ترور» و «تروریسم» موجب ناکامی در مبارزة جدی با آن شده است، زیرا ناکامی جامعة بین‌المللی در تعریف «تروریسم»، علتی سیاسی دارد، نه علمی. دولت‌های سرخورده و ناتوان یا آن‌ها که قربانی جرائم اقتصادی و اجتماعی هستند یا چنین چهره‌ای از خود ترسیم می‌کنند، از گردن‌نهادن به تعریفی صرفاً شکلی یا مبتنی بر واقعیات از تروریسم سرباز می‌زنند. این دولت‌ها، بی‌آنکه آشکارا تروریسم را بستایند، تلویحاً آن را توجیه می‌کنند و غالباً آن را آخرین حربة ضعفا به شمار می‌آورند (فلوری، 1380: 125)، لذا همواره پرسش‌هایی در زمینه مفهوم تروریسم مطرح بوده است که پاسخ‌گفتن به آن‌ها به‌سادگی میسر نیست، از جمله اینکه آیا باید تعریف تروریسم کلی باشد یا موارد و مصادیق را معین کند یا هر دو مقصود را برآورده سازد؟ آیا این تعریف باید محدود به افراد و گروه‌ها باشد یا تروریسم دولتی را نیز شامل شود؟ آیا اقدامات گروه‌های آزادی‌بخش را نیز در برمی‌گیرد یا نه؟ آیا باید قصد و انگیزه مجرمانه را نیز به‌عنوان اجزای ضروری تروریسم تلقی کرد یا خیر؟ جایگاه حقوق بشر، حقوق شهروندی و انسانی در تروریسم چه می‌شود؟

۲. بررسی مفهوم ترور و تروریسم

2.۱ مفهوم لغوی ترور و تروریسم

ترور در لغت به معنای ترس و وحشت زیاد است. لغت‌نامه دهخدا، آن را مأخوذ از فرانسه و به معنای قتل سیاسی با سلاح و «تروریست» را به معنای طرفدار خشونت و عامل ایجاد رعب و ترس دانسته است (دهخدا، 1361). ترور یعنی ترس زیاد، بیم، هراس، خوف، وحشت و در اصطلاح سیاسی، کشتن و از بین‌بردن مخالفان و عوامل ایجاد رعب؛ عامل ترور یا تروریسم، یعنی طرفدار ترور، آدمکش، آن‌کس که برای رسیدن به هدف خود کسی را به‌طور غافلگیرانه بکشد یا ایجاد هراس و وحشت بکند. ترور روش کسانی است که آدم‌کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به هدف‌های سیاسی خود از قبیل تغییر حکومت یا در دست‌گرفتن زمام امور، لازم و مباح می‌دانند (عمید زنجانی، 1377: 431).

 426636 372

2.۲ مفهوم «تروریسم» در حقوق بین‌الملل

امروزه بر خلاف گذشته جنبه بین‌المللی ترور و تروریسم افزایش یافته است. برخی از تعاریف درباره تروریسم بین‌المللی عبارت‌اند از:

  • در پیوست تکمیلی فرهنگ لغات فرهنگستان علوم فرانسه، تروریسم چنین معنا شده است: «نظام یا رژیم وحشت». (طیب، 1380: 55)؛
  • بر پایة نوشته دایره‌المعارف بریتانیکا، تروریسم به معنی «کاربرد سیستماتیک ارعاب یا خشونت پیش‌بینی‌ناپذیر بر ضد حکومت‌ها، مردمان یا افراد برای دستیابی به یک هدف سیاسی است» (همان: 56)؛
  • تعریف سازمان ملل در قطعنامه 194. مجمع عمومی سازمان ملل «تروریسم» را فعالیت‌های مجرمانه و خشونت‌آمیزی می‌داند که گروه‌های سازمان‌یافته برای ایجاد رعب و وحشت انجام می‌دهند تا به این ترتیب نیل به اهداف سیاسی را میسر سازند (آندرو بوسا، 1377: 120)؛
  • شریف بسیونی معتقد است: «رفتار اجبارآفرین فردی یا دسته‌جمعی با به‌کارگیری استراتژی‌های خشونت آمیخته با ارعاب که دربرگیرنده یک عنصر بین‌المللی یا هدف‌گیری شده بر ضد یک آماج تحت حمایت بین‌المللی است و هدف از آن رسیدن به نتیجه‌های قدرت‌طلبانه است. چنین رفتاری در موارد زیر دربرگیرنده یک عنصر بین‌المللی است: 1. مرتکب و قربانی، شهروندان دولت‌های مختلف باشند؛ 2. همه یا بخشی از این رفتار در بیش از یک کشور انجام شود (هاشمی، 1380: 138).

آماج‌های تحت حمایت بین‌المللی عبارت‌اند از:

الف. غیرنظامیان بی‌گناه؛

ب. دیپلمات‌های دارای استوارنامه موردقبول و کارمندان سازمان‌های بین‌المللی که در داخل حوزه فعالیت خود عمل می‌کنند؛

ج. هواپیمایی غیرنظامی بین‌المللی؛

د. پست و دیگر وسایل ارتباط بین‌المللی؛

ج. اعضای نیروهای مسلح که درگیر جنگ نباشند.

نتیجه قدرت‌طلبانه نیز نتیجه‌ای است که هدف آن تغییر یا حفظ ساخت‌ها یا خط‌مشی‌های فعال سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی یک دولت یا سرزمین مشخص از طریق استراتژی‌های اجبارآفرین باشد (دردریان و دیگران، 1384: 373)؛

  • استفاده یا تهدید به استفاده از خشونت به صورتی نظام‌مند برای نیل به اهداف سیاسی (ایوانز و نونام، 1381: 804(.

در قانون داماتو «اصطلاح اقدام تروریسم بین‌المللی به عملی گفته می‌شود که: الف. برای جان انسان، خشونت‌آمیز یا خطرناک باشد یا اینکه ارتکاب آن در حوزه صلاحیت ایالات‌متحده یا هر کشور دیگر، جرم جنایی محسوب شود؛ ب. ظاهراً با اهداف زیر صورت گیرد: 1. ایجاد ارعاب و وحشت و فشار بر اشخاص غیرنظامی؛ 2. حکومت از طریق ارعاب و فشار؛ 3. تأثیرگذاری بر رفتار حکومت از طریق سوءقصد یا آدم‌ربایی (فرزین‌نیا، 1376: 118).

والتر لاکوئیور، رئیس شورای پژوهش بین‌المللی مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی آمریکا، معتقد است: «تروریسم به‌عنوان کاربرد زور یا تهدید به ‌زور در داخل یک کشور به‌منظور ایجاد ترس و وحشت در جامعه، تضعیف و حتی سرنگونی نهادهای موجود و ایجاد تغییرات سیاسی تعریف شده است. او می‌افزاید بزرگ‌ترین تحولی که طی سال‌های اخیر صورت گرفته، این است که تروریسم دیگر فقط جنبه نظامی ندارد و فعالیت‌های تروریستی از حمله علیه اهداف ویژه، همچون مقامات سیاسی به سمت کشتارهای عمومی و کور در حال حرکت است، البته تاریخ نشان می‌دهد تروریسم غالباً تأثیر سیاسی اندکی داشته است و گروه‌های تروریستی پس از سال‌ها مبارزه مسلحانه و از دست‌دادن تعداد زیادی از نیروهای خود، شاهد پیشرفتی در کارشان نیستند، بلکه تروریسم مایه تشدید خصومت و جنگ و مانع از برقراری صلح است؛ بنابراین، برخلاف انتظار، عملیات تروریستی نتایج معکوس در افکار عمومی به وجود آورده است، به این دلیل که، تصمیم به استفاده از خشونت تروریستی همیشه یک تصمیم عقلانی نیست، زیرا اگر این‌طور بود، باید میزان تروریسم در جهان بسیار اندک باشد. تلاش تروریستی، در 99درصد محکوم به شکست است، اما همان یک موردی که شانس موفقیت دارد، می‌تواند قربانیان زیادی برجای گذارد، خسارات مادی بسیاری به بار آورد و وحشت و هراس بزرگ‌تر از هر چیزی که جهان تاکنون تجربه کرده است، ایجاد کند (شیرودی، 1382: 156).

از مجموع تعاریف بالا می‌توان موارد ذیل را به عنوان مؤلفه‌های یک اقدام تروریستی برشمرد:

  • ایجاد رعب و وحشت و سلب امنیت؛
  • غیرقابل‌پیش‌بینی و غیرمنتظره‌بودن؛
  • داشتن انگیزه و هدف سیاسی؛
  • صدمه‌رساندن به مردم عادی و بی‌گناه؛
  • داشتن یک عنصر بین‌المللی.

2.۳ مفهوم «تروریسم» مفهوم «تروریسم» از دیدگاه فقه و حقوق اسلامی

در فرهنگ اسلامی به‌طور عام و در فقه و حقوق اسلامی به‌طور خاص، واژه «ترور» به کار نرفته (شاهرودی، 1380: 13)، اما برخی اندیشمندان مسلمان با نزدیک‌دانستن معنای «تروریسم» به تهدید و ارعاب معتقدند، ترور در لغت به معنای ترس و وحشت زیاد است. در حقوق اسلامی ترور عبارت است از هر نوع عملی که به‌منظور اهداف غیرانسانی و در جهت فساد و متضمن به خطرافکندن امنیت و ایجاد زمینه تعرض و محدودیت در مورد حقوق مشروع بشری و موجب سلب آرامش شود. تهدید و ارعاب به این معنا می‌تواند در قالب‌های متفاوتی نمود پیدا کند، از جمله در شکل تولید سلاح‌های مخوف هسته‌ای، میکروبی، استراتژی‌های جنون‌آمیزی همچون جنگ ستارگان، پیمان‌های نظامی، ایجاد رژیم‌های بی‌ریشه و سرکوبگر مانند رژیم غاصب اسرائیل که نه‌تنها منطقة خاورمیانه، بلکه سراسر جهان از فتنه و فساد آن در امان نیست و فاجعة «قانا» در لبنان، «دیر یاسین»، «صبرا» و «شتیلا» در فلسطین جلوه‌های بارزی از اقدامات تروریستی هستند. متأسفانه با سکوت و احیاناً رضایت و بلکه حمایت دولت‌های غربی مدعی مبارزه با تروریسم، جهان را تا حد یک جنگ تمام‌عیار در مقیاس جنگ جهانی مورد تهدید قرار داده‌اند. با اشغال و تجاوز به حاکمیت سرزمینی عراق و افغانستان به نام مبارزه با تروریست‌هایی مانند «القاعده»، «طالبان» و حزب «بعث» عراق که ساخته‌وپرداخته خودشان بوده‌اند، اقدامات جنایت‌کارانه و تروریستی انجام داده و از تمام منطقة خاورمیانه، بلکه جهان و حتی از مردمان خود نیز آسایش و امنیت را سلب کرده‌اند (عمید زنجانی، 1377: 426).

برخی دیگر با تعریف «ترور» به ایجاد ترس و وحشت می‌گویند، «تروریست» کسی است که دست به سلاح می‌برد تا در جامعه ایجاد رعب و وحشت کند. ازاین‌رو، در اصطلاح فقهی «ترور» را مترادف با مفهوم «محاربه» می‌دانند. از لحاظ حقوقی نیز روشن است که هم در داخل یک کشور و هم در سطح بین‌المللی، اعمال تروریستی، خواه‌ناخواه به‌عنوان یکی از جرایم علیه اشخاص، اموال، امنیت داخلی و خارجی و آسایش عمومی مطرح می‌شوند، البته در این خصوص، دو رویکرد حقوقی وجود دارد:

الف. برخی کشورها با توجه به عناوین پیش‌بینی شده در قوانین کیفری، مفهوم «تروریسم» را مفهومی جدید نمی‌دانند؛ مانند آلمان و سوئد؛

ب. برخی دیگر از کشورها برای مفهوم «تروریسم»، همگام با کنوانسیون‌های بین‌المللی و قوانین داخلی، یک سیاست جنایی تقنینی در قبال تروریسم اتخاذ می‌کنند مانند فرانسه. در این رویکرد، تروریسم یک جرم جدید محسوب می‌شود (کوشا، 1380: 12 و 13).

اما همان‌گونه که گفته شد، در فرهنگ و ادبیات حقوقی و سیاسی اسلام این واژه سابقه‌ای ندارد، ولی اگر بتوان عناصر تحلیلی آن را به دست آورد، چه‌بسا تحت عنوان «محاربه، ارهاب، تهدید و اعمال خشونت، فتک، و اغتیال» قابل مطالعه و بررسی باشد.

فتک: در زبان عربی «الفتک» یعنی هر شخصی که از غفلت فرد دیگری استفاده و او را کشته یا مجروح کند (دعموش عاملی، 1382: 250). از این تعریف می‌توان استفاده کرد و فتک را به عموم افراد یا حتی به جوامع تعمیم داد. اصل مسلم این است که عمل فتک مغایر حقوق انسانی و اسلامی است. روایاتی در خصوص فتک آمده است که ما امروز از آن به ترور تعبیر می‌کنیم، ولی اعم از ترور است. روایتی در این خصوص هست که شیعه و سنّی آن را نقل کرده‌اند، مبنی بر اینکه پیغمبر(ص) فرمود: «الایمانُ قیّد الفتک؛ ایمان فتک را تقیید می‌زند و مانع می‌شود» و نیز در بعضی از روایات آمده است که «الاسلام قیّد الفتک؛ اسلام به فتک تقیید می‌زند و از آن منع می‌کند». روایت دیگری از رسول اکرم(ص) که فرمود: «من فتک بِمُؤْمِنٍ یُریدُ نَفْسَهُ و مالَهُ فَدَمُه مباح». این‌ها روایات خاصه‌ای هستند که در خصوص فتک از رسول اکرم(ص) از طرف شیعه و سنّی نقل شده‌اند (مرعشی، 1380: 31).

اغتیال: در روایات مختلفی کلمات «اغتال، یغتال، اغتیال» را می‌بینیم. مثلاً در باب قاعده «لوث و قسامه» وقتی‌که از حضرت صادق(ع) سؤال می‌کند آیا قسامه حق است، ایشان می‌فرمایند: اگر ما این را تشریع نمی‌کردیم، همه می‌آمدند و اغتیال می‌کردند، بعد راهی برای اثباتش نبود. مثلاً مخفیانه می‌آمدند کسی را ترور می‌کردند و شاهدی نبود تا بیّنة عادله بیاوریم (موسوی بجنوردی، 1380: 182). به نظر می‌رسد ترور، قتلی است (اغتیال هم از آن است) که بدون حکم دادگاه انجام شود؛ بنابراین باید به این نکته مهم توجه شود که در اسلام اگر قتل، کیفری دارد، باید از طریق دادگاه صادر شود. البته این حق برای فرد باقی است که از خود دفاع کند و حکم بدون حساب‌وکتاب درباره او صادر نشود.

ارهاب: در برخی منابع عربی ارهاب را شایسته ویژگی‌های مفهوم جدید تروریسم دانسته و از جهت معنایی آن را نزدیک به واژه تروریسم می‌دانند، اما با دقت در آیات (انبیاء، آیه 90؛ قصص، آیه 32؛ حشر، آیه13 و...) قرآن می‌توان نتیجه گرفت، میان واژه ارهاب و تروریسم انطباق خاصی وجود ندارد.

محاربه: برخی فقهای اسلامی معتقدند، واژه محاربه که مصداق مفسد فی‌الارض است، از واژگانی است که با واژه تروریسم شباهت زیادی دارد. صاحب جواهر محارب را کسی می‌داند که سلاح خود را برای ترساندن مردم بکشد یا آن را حمل کند (نجفی، 1363: 564). امام خمینی(ره) نیز معتقد است محارب کسی است که سلاح خود را برای ترساندن مردم و ایجاد فساد روی زمین بیرون بکشد یا مجهز کند (امام خمینی، 1385: 492).

باب هفتم قانون مجازات اسلامی به محاربه و افساد فی‌الارض تعلق دارد و در این باب مفهوم محاربه، حدود و مجازات آن تعیین شده است. ماده 183 این قانون محارب را کسی می‌داند که برای ایجاد رعب، هراس، سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد. باوجوداین، باید توجه داشت برخی مفاهیم ممکن است انطباق بیشتری با ترور و تروریسم داشته باشند؛ مانند محاربه، ارعاب و افساد فی‌الارض، ولی برخی دیگر اخص یا اعم یا عام هستند. در برخی موارد، بر همدیگر انطباق پیدا می‌کنند و در موارد دیگر متفاوت‌اند. ازاین‌رو، نمی‌توان احکام آن عناوین و موضوعات را به‌طور خاص به ترور و تروریسم سرایت داد. طبق این تعاریف ترساندن مردم در معنای عام به کار رفته و مراد از مردم ناس و مطلق است، حتی در مواردی شامل مسلمان و غیرمسلمان است؛ بنابراین اگر فعل موجب ترساندن غیرمسلمان هم بشود، فرد یا افراد محارب محسوب می‌شوند. البته برخی از فقها جغرافیای اطلاق این واژه را دار الاسلام می‌دانند (شکوری، 1377: 199)، لذا واژه‌های متفاوتی در حقوق اسلامی است که هر کدام به‌نوعی اقدامات غافلگیرانه و خشونت‌آمیز سلب آسایش و ایجاد ناامنی را نهی کرده و این در آیات قرآن و سیره معصومین بارها تأکید شده است.

 

2.۴ عناصر «تروریسم» از منظر حقوق اسلامی

همان‌گونه که بیان شد، در فرهنگ و حقوق اسلامی تروریسم و ترور یک عمل با بار منفی است و دربرگیرنده عناصر ذیل است:

  • مهم‌ترین عنصر تروریسم سلب امنیت و آسایش است که آن را تا حد بزرگ‌ترین جنایت برای بشریت خطرناک می‌سازد؛
  • انگیزه آن مقاصد غیرانسانی و ضد بشری است که معمولاً عاملان تهدید و ارعاب را به انجام جنایاتی علیه بشریت وا‌می‌دارد (عمید زنجانی، 1377: 426 و 427)؛
  • اقدام خشونت‌بار و به‌کارگیری سلاح یا تهدید به آن؛
  • غیرقانونی‌بودن و هنجارشکنی اقدامات تروریستی؛
  • قربانیان، یعنی همان کسانی که مورد حمله تروریستی قرار می‌گیرند، غیرنظامیان و افراد بی‌گناه هستند.

به همین دلیل برخی از اندیشمندان میان «تروریسم» و «مبارزات آزادی‌بخش» تفکیک قائل شده و معتقدند، مبارزات آزادی‌بخش تابع حقوق درگیری‌های مسلحانه است. مبارزاتی که هدف آن خاتمه‌بخشیدن به سلطه استعمار، اشغال بیگانه و برچیدن نظام‌های نژادپرست است، مشمول مقررات پروتکل الحاقی یک تا چهار کنوانسیون ژنو است. در این پروتکل، با اشاره به رعایت اصل تفکیک میان اهداف نظامی و غیرنظامی، از هرگونه اقدام خشونت‌آمیز با هدف آن ایجاد رعب و وحشت در میان غیرنظامیان و حملات غیر تبعیض‌آمیز منع شده است (ممتاز،1380: 13)؛ بنابراین به‌صورت قاطعانه می‌توان گفت ترور و تروریسم از منظر اسلام مردود است و برخلاف دستورات و اهداف صلح طلبانه اسلام است.

 4348420

گونه‌شناسی تروریسم

در گفتمان‌ها و اسناد امنیتی بررسی شده دسته‌بندی‌های مختلفی از تروریسم ارائه شده است. گونه‌شناسی بر اساس محیط فعالیت، موضوع و نیز گونه‌شناسی بر اساس انگیزه عمل قابل‌تقسیم است.

گونه‌شناسی بر اساس موضوع موسع‌ترین دسته‌بندی است و می‌توان از تروریسم ملی‌گرا، تروریسم سیاسی، تروریسم مذهبی، تروریسم تحت حمایت دولت‌ها، تروریسم دولتی، سایبر تروریسم، تروریسم انتحاری، تروریسم جنایی، تروریسم کشاورزی، تروریسم هسته‌ای و تروریسم آزاد نام برد. این تقسیم‌بندی بیشتر ناظر بر جنبه خشونتی و مغایرت آن با حقوق بشر و حقوق انسانی و اسلامی است (عبدالله‌خانی، 1390: 217).

در اندیشه دینی و حقوق اسلامی هرگونه اعمال تروریستی محکوم است. در حقوق و قوانین اسلامی منبعث از احکام الهی، تمام اعمال انسان بر اصول و مبانی خاصی استوار است، لذا اعتقادات و باور انسان دینی بر مبنای خاصی شکل گرفته و بر اساس این مبنا نوع خاصی از بینش، گرایش و کنش شکل می‌گیرد؛ بنابراین این‌گونه نیست که نوع تمایلات و هدف استفاده از وسیله را توجیه کند، بلکه در هر شرایطی باید احکام و قوانین الهی و به‌ویژه حقوق انسانی در غالب بزرگ‌ترین حق، یعنی حق‌الناس در اندیشه اسلامی از جایگاه ویژه‌ای در حقوق اسلامی برخوردار است. بر این اساس هرگونه عمل غیرانسانی محکوم و منفور است.

دیدگاه اسلام درباره تروریسم

چنانچه گذشت نه در حقوق بین‌الملل معاصر و نه در فقه و حقوق اسلامی، تعریف واحد و مورد اتفاقی از «ترور» و «تروریسم» ارائه نشده است. باوجوداین، به لحاظ اشتراک نظر در بعضی عناصر و ارکان این موضوع، در یک نگاه کلی و با صرف‌نظر از مصادیق و برخی جزئیات، بار منفی آن غیرقابل‌انکار است. اما برای بررسی دقیق‌تر دیدگاه اسلام و توجه به اصل اساسی حق‌الناس و حقوق انسانی دراین‌باره، مراجعه به اصول کلی اسلام مرتبط با این موضوع و نیز عناوین نزدیک به این مفهوم ضروری است.

4.۱ اسلام؛ دین صلح و امنیت

اسلام دین حقیقت است و خداوند به امنیت و سلامتی دعوت می‌کند: « وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىدَارِ السَّلَامِ» (یونس، آیه 25)، آن هم امنیت جاوید و سلامت ابدی: «عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» (رعد، آیه 24) هم نحوه دعوت الهی با روش معروف و منطقی و به نیکوترین شیوه است: « ادعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ...» (نحل، آیه 125) و هم در روابط بین‌المللی اسلام، اصل همزیستی مسالمت‌آمیز حکم‌فرماست؛ چنان‌که خدای متعال می‌فرماید: «لا يَنهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَم يُقاتِلوكُم فِي الدّينِ وَلَم يُخرِجوكُم مِن دِيارِكُم أَن تَبَرّوهُم... فِى الدّین وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَتُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین» (ممتحنه، آیه 8).

بنابراین بر اساس حقوق اسلامی، اسلام نه‌تنها به ستیز با کفاری که در دین با ما مبارزه نمی‌کنند یا مسلمانان را از سرزمین خود آواره نمی‌کنند، دستور نمی‌دهد، بلکه ما را از نیکی‌کردن و به عدالت رفتار‌کردن با آنان فرمان می‌دهد. این پیش‌دستی دین اسلام در زمان اوج اقتدار است که از کفار در اقلیت بودند، می‌خواهد بر اساس توحید و کلمه واحد جمع شوند: «قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم» (آل‌عمران، آیه 64).

از دیدگاه اسلام، امنیت بالاترین نویدی است که به جامعه در راه ایمان و عمل صالح داده می‌شود و نیز بالاترین سطح ارتقا و تعالی بشر است: «لیبدِّلنّهم من بعد خوفهم أمناً» (نور، آیه 55) و تأمین امنیت عمومی برای تمام شهروندان، خواه مسلمان یا غیرمسلمان، از وظایف اولیة همه حکومت‌هاست. در حقوق و قانون اسلامی چنانچه برای یکی از شهروندان حکومت اسلامی، حتی اگر یهودی باشد یا مسیحی، به نحوی ناامنی ایجاد شود، رهبر عالی و فرمانده کل قوا آن‌قدر ناراحت می‌شود که می‌گوید، اگر من (علی) یا هر انسان آزادة دیگری این خبر را بشنود و از تأسف جان دهد، جا دارد (صبحی صالح،1412: 69).

روایات متعدد و فراوانی در حرمت و منع ترور و قتل پنهانی وجود دارد. از جمله پیامبر اکرم(ص) فرمود: وقتی در معراج بودم، چیزها و مواردی را دیدم. پرسیدم این‌ها چیست؟ گفتند: این‌ها نشانه‌های آخرالزمان است. پرسیدم یعنی چه زمانی آخرالزمان است؟ خداوند عزوجل فرمود: آخرالزمان وقتی است که علم محو و جهل ظاهر شود، قاریان قرآن زیاد شوند و عمل کاهش یابد، ترور بالا رود، فقهای هدایت‌گر اندک و فقهای گمراه و خیانت‌کار زیاد و شاعران فراوان شوند (جمعی از نویسندگان، 1380: 227).

همچنین در شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید آمده است: هنگامی که پیامبر(ص) رحلت فرمود و علی(ع) به غسل و دفن آن حضرت مشغول بود، با ابوبکر برای خلافت بیعت شد. در این هنگام زبیر و ابوسفیان و گروهی از مهاجران با عباس و علی(ع) برای تبادل‌نظر و گفت‌وگو خلوت کردند. آنان سخنانی گفتند لازمه تهییج مردم و قیام بود. عباس (که خدایش از او خشنود باد) گفت: سخنان شما را شنیدم و چنین نیست که به سبب اندک‌بودن یاران خود از شما یاری بخواهیم و چنین نیست که به سبب بدگمانی، آرای شما را رها کنیم. ما را مهلت دهید تا بیندیشیم، اگر برای ما راه بیرون‌شدن از گناه فراهم شد، حق میان ما و ایشان بانگ برخواهد داشت؛ بانگی چون زمین سخت و دشوار و در آن صورت دست‌هایی را برای رسیدن به مجد و بزرگی فرا خواهیم گشود که تا رسیدن به هدف، آن‌ها را جمع نخواهیم کرد و اگر چنان باشد که به گناه درافتیم، خودداری خواهیم کرد و این خودداری هم به سبب کمی شمار و کمی قدرت نخواهد بود. به خدا سوگند اگر نه این است که اسلام مانع از هرگونه غافلگیری (فتک و ترور) است، چنان سنگ‌های بزرگ را بر هم فرومی‌ریختم که صدای برخورد و ریزش آن از جایگاه‌های بلند به گوش رسد (ابوالفضل، 1285:  219).

 

4.۲ ترور یک نفر؛ ترور همه بشریت

قرآن کریم در سخن از اولین ترور در تاریخ بشر به همین نکته اشاره کرده است. می‌دانیم اولین حادثه تروریستی در تاریخ انسان بین هابیل و قابیل اتفاق افتاد که دو برادر هستند و با هم رقابت داشتند. قابیل نتوانست از راه منطق و استدلال حرف خود را به کرسی بنشاند و برای همین دست ‌به ‌کاری خشونت‌آمیز زد و برادر خود را ترور کرد. قرآن نکات بسیار آموزنده‌ای در مورد این حادثه بازگو می‌کند، از جمله اینکه هابیل خطاب به برادرش می‌گوید: اگر تو دست به قتل من بزنی، مجوز آن نیست که من هم این کار را بکنم. پاسخ خشونت تو، خشونت من نیست. پس از بیان این حادثه در آیه 32 سوره مائده چنین نتیجه‌گیری می‌شود: «مِن اَجلِ ذلِکَ کَتَبنا عَلَی بنی‌اسرائیلَ اَنَّه مَن قَتَلَ نفساً بِغیرِ نفسٍ اَو فَسادٍ فی‌الارضِ فَکَاَنَّما قَتَلَ الناسَ جمیعاً؛ هر کس بدون حق دست به خشونت ببرد و یک نفر را به‌صورت غیرمجاز از نعمت زندگی محروم کند مثل این است که تمام افراد بشر را از ابتدا تا انتها کشته است». اسلام به ما آموخته حرمت و کرامت یک انسان به‌اندازه حرمت و کرامت تمام بشریت است. در این آیه تنها دو استثنا ذکر شده است: یکی اینکه کسی مرتکب قتل شده باشد که او هم به حکم قصاص باید کشته شود و دیگر اینکه کسی بخواهد زندگی انسان‌ها را تباه کند که این مصداق محاربه و فساد فی‌الارض است.

 

4.۳ تروریسم؛ مصداق محاربه

تروریسم لزوماً به معنای قتل نیست؛ هدف اصلی تروریسم ایجاد رعب و وحشت است. اگر وحشت و ترس در جامعه مسلمانان به وجود آمد، جرمی به وقوع پیوسته است. در قرآن نیز تعبیر به فساد فی‌الارض و محاربه شده است و از نظر حقوق جزای اسلام شدیدترین برخورد با محارب صورت می‌گیرد. محارب کسی است که با تهدید یا با به‌کارگیری اسلحه، به جان یا مال مردم تجاوز می‌کند. اعم از اینکه دزد سرگردنه باشد یا در داخل شهر به این اقدام دست بزند. در سوره مائده، آیه 33، چهار مجازات شدید برای وحشت‌آفرینی در جامعه پیش‌بینی شده است. جزای چنین کسی، اگر مرتکب قتل شده باشد، قتل است و اگر تنها دزدی کرده باشد، قطع دست و پای مخالف است و اگر فقط به ارعاب پرداخته است، نفی بلد است؛ بنابراین، مراد از محاربه با خدا، افساد در روی زمین از طریق اخلال در امنیت عمومی است.

اما مطلب بسیار مهمی که موضع قاطع اسلام در مقابل تروریسم را آشکارتر می‌کند، این است که از قدیم این مسئله مطرح بوده که آیا ایجاد وحشت و ترور فقط علیه مسلمانان ممنوع است یا علیه غیرمسلمانان نیز محکوم است؟ فقها فرموده‌اند، دست‌بردن به اعمال خشونت‌آمیز و ترور علیه هر کسی که باشد محاربه محسوب می‌شود و کسی حق ندارد به امنیت،‌ آزادی و حیات دیگران تعرض کند. جالب‌تر اینکه طبق آیه فوق گفته می‌شود اقدام تروریستی علیه غیرمسلمانان هم در حکم جنگ با خدا و رسول است.

 

4.۴ نفی تروریسم؛ حکم مشترک ادیان

نمونه دیگر اینکه قرآن کریم در آیه 151 سوره انعام می‌فرماید: «ای پیامبر ما، کسانی که دینی غیر از اسلام دارند را صدا کن و به آن‌ها بگو ما در هر چیز اختلاف داشته باشیم در 5 چیز اختلاف نداریم». پنج چیز بر همه ما که مدعی دین‌داری هستیم از گذشته تابه‌حال حرام بوده و در حرمت آن‌ها در هیچ دینی شک وجود ندارد: یکی از آن موارد این است که آدم‌کشی از نظر همه ما ممنوع است. «وَ لا تَقتُلوا النفسَ التّی حَرَّمَ اللهِ اِلا بِالحقِ». در هیچ دینی دین‌داران اجازه نداشته‌اند برای پیشبرد اهداف خود بدون اینکه حق داشته باشند، دست به سلاح ببرند و آزادی و امنیت کسی را مورد تهدید قرار دهند؛ «ذلِکُم وَصّاکُم به» این چیزی است که خدا از ابتدای نزول ادیان الهی به ما سفارش کرده «لَعَلَّکُم تَعقِلونَ» تا ما بیندیشیم. از این آیه استفاده می‌شود که تروریسم نه‌تنها به اسلام، بلکه به هیچ‌یک از ادیان آسمانی قابل انتساب نیست.

ممکن است کسانی بخواهند از استثنای موجود در آیه (اِلَّاالحقِ) سوءاستفاده کرده و بگویند در جایی که مسلمانان خود را صاحب حق می‌دانند، مجاز به قتل و ترور شده‌اند. اما این هم درست نیست و مقصود آیه مواردی است که زنده‌ماندن کسی تجاوز به حقوق بشریت است. مثلاً آدم جنایتکاری که قصاص او دفاع از حیات انسانی است (وَلَکُم فِی القصاصِ حیاةٌ یا اولی الالباب) والا هیچ جنایتی مجوز جنایت دیگر نخواهد بود.

 

4.۵ قصاص؛ ترور نیست

در برخی از آیات و روایات به ظاهر منعی بر کشتن برخی از انسان‌ها وجود ندارد، اما بررسی عمیق این آیات و روایات، نتیجه دیگری به دنبال دارد. در آیات ذیل، کشتن برخی از انسان‌ها مجاز شمرده شده است:

الف. «ياَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ القِصاصُ فِي القَتلَي (36)؛ ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است»؛

ب. «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا (38) کیفر آنکه با خدا و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و اقدام به افساد در روی زمین می‌کنند (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می‌برند) فقط این است که اعدام یا به دار آویخته شوند».

مراد از قصاص قاتل، مجازات فاسد و محارب چیست؟ و این‌ها چه کسانی هستند؟ قصاص در اصطلاح قرآن، نوعی قانون کیفری برای مجازات قاتل است؛ بنابراین، قصاص در آیه 178 بقره، تنها به معنای کشتن نیست، بلکه کشتن آشکار قاتل یکی از اقسام آن است. قاتلی که به‌ عمد مرتکب قتل شده است، هم می‌توان او را به قتل رساند و هم اولیای دم می‌توانند او را ببخشند و تنها وی را با پرداخت دیه مجازات کنند. بدین‌سان، قصاص تنها راه برای از بین‌بردن افراد مزاحم و زمینه‌های جرم و دریچه‌ای به‌سوی حیات اجتماعی و نیز ضامن آن است.

آیه 32 مائده، کشتن قاتل و مفسد را جایز شمرده است. از کشتن قاتلی که مرتکب قتل عمد شده است و آن از موارد قصاص است که در آیه 178 بقره سخن گفته شد. فاسد نیز کسی است که به جنگ خدا و رسول خدا برخیزد یا اینکه در میان مردم ایجاد ترس و ناامنی کند. نکته مهم دیگر این آیه، مقام انسان در نزد خداوند است. ازاین‌رو، از پای‌درآوردن او همانند کشتن همه مردم دانسته شده است. شاید به آن علت که اگر کسی دست به خون انسان بی‌گناهی بیالاید، آمادگی آن را پیدا می‌کند که انسان‌های بی‌گناه دیگری را به قتل برساند.

نتیجه‌ای که از آیات فوق و تفسیر آن به دست می‌آید، آن است که اعدام قاتل، مفسد و محارب در صورت تحقق شرایط لازم، صرفاً به اذن امام عادل یا نایب خاص او یا رهبر و حاکم اسلامی به شکل آشکار، بدون پرده‌پوشی و به‌منظور بازگرداندن امنیت عمومی انجام می‌گیرد. درحالی‌که، ترور علیه مخالفان سیاسی و در نیل به اهداف سیاسی انجام می‌شود و در آن اذن امام عادل و... وجود ندارد و اغلب در پنهانی و برای ضربه‌زدن و اخلال در نظم عمومی صورت می‌پذیرد. در اسلام بر اساس «الایمان قید الفتک، المؤمن لایفتک ای الایمان، یمنع من الفتک کما یمنع القید عن التصرف»، ایمان مانع ترور است و مؤمن ترور نمی‌کند؛ یعنی اینکه ایمان ترور را منع می‌کند، همانند کسی که دستش بسته است و قادر نیست کاری انجام دهد؛ بنابراین، از روایات استفاده می‌شود که هر گونه کشتن به‌صورت پنهانی (ترور) شرعاً حرام و ممنوع است. در قانون و حقوق اسلامی حتی خدعه و نیرنگ در جبهه اسلامی و خودی را جایز نمی‌داند. خلاصه اینکه یک مسلمان، مسلمان را در مسائل مورد اختلاف نمی‌کشد.

 

4.۶ تروریسم و دفاع مشروع

امروزه «تروریسم» در رسانه‌های غربی بدون توجه به ریشه‌ها و تمایز بین اهداف، به اعمال خشونت باری گفته می‌شود که از سوی گروه‌ها یا اشخاص انجام می‌شود. با این تفسیر، اقدامات تروریستی شامل هر نوع اقدامی می‌شود که حتی ملت‌های ستم‌دیدة فلسطین، افغانستان، عراق یا سایر مبارزان و مظلومان جهان برای رهایی و به دست‌آوردن حقوق پایمال شدة خود، به دلیل به بن‌بست‌رسیدن تمام راه‌های نتیجه‌بخش دیگر انجام می‌دهند و در حقیقت، نوعی اقدام دفاعی (دفاع مشروع) در شرایط ویژه و با امکانات خاص برای متوقف‌کردن دشمنان و تنها راه رهایی از ستمگری و تجاوز اشغالگران است که آن را «ترور» می‌نامند (عمید زنجانی، 1377: 425(.

عده‌ای دیگر با تعریف «ترور» به ایجاد ترس و وحشت می‌گویند، «تروریست» کسی است که دست به سلاح می‌برد تا در جامعه ایجاد رعب و وحشت کند. ازاین‌رو، در اصطلاح فقهی «ترور» را مترادف با مفهوم «محاربه» می‌دانند. هاشمی شاهرودی با ایجاد تمایز بین دفاع (مشروع) از خود و حاکمیت سرزمینی می‌گوید، جایی که یک حکومت غاصب حق ملتی را غصب کرده باشد، اگر افراد صاحب آن سرزمین در گرفتن حق خود، مجبور به‌نوعی محاربه (یعنی مبارزه) باشند؛ این امر محاربه محسوب نمی‌شود، بلکه دفع افساد است...، «ترور» در فقه و حقوق اسلامی، بیشتر تحت عنوان «محاربه» قابل‌بحث است، چون عنصر اصلی آن ایجاد مرگ و رعب و برهم‌زدن امنیت مردم بی‌گناه است و در سیستم قضایی، هر جرم این چنینی که به‌صورت مسلحانه باشد، محاربه سازمان‌دهی شده و «تروریسم» است. البته ایشان نکته‌ای را گوشزد می‌کنند که برخاسته از آیات قرآن است و آن اینکه دفاع مشروع نیز دارای حدومرز است و اگر بیش‌ازاندازه دفاع باشد، تجاوز از دفاع مشروع است (هاشمی، 1380: 13)، چنان‌که خدای متعال می‌فرماید: «و قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا» (بقره، آیه 190)، یعنی حتی با کسانی هم که با شما نبرد می‌کنند نباید در مقام دفاع و مقابله، به بیش‌ازاندازه دفاع اقدام کرد. از منظر فقه و حقوق اسلامی تجاوز حتی به دشمن نیز ناصواب و نارواست، جز آنچه به‌منظور پیش‌گیری از تجاوز باشد که آن هم اقدامی است با ماهیت دفاعی نه تجاوزگری (هاشمی، 1380: 13).

 

راهکارهای مبارزه با تروریسم از منظر حقوق بین‌الملل

در خصوص چگونگی مقابله و مواجهه با تروریسم از منظر حقوق بین‌المللی در یک تقسیم‌بندی می‌توان سه رویکرد را شناسایی کرد که با مباحث این مقاله قرابت بیشتری دارد. البته هر کدام از این رویکردها در یک مقطع زمانی از برد و نفوذ برخوردار است و عبارت‌اند از:

الف. رویکرد اقدام برای جلوگیری از تروریسم: این رویکرد از قدیمی‌ترین رویکردهای موجود است که مبنا و اساس شکل‌گیری کنوانسیون‌های سیزده‌گانه و قطعنامه‌های سازمان ملل تا اوایل دهه 90 میلادی است. در این رویکرد بیشتر به دنبال ریشه‌یابی تروریسم است.

در تبیین اتحادیه اروپا از تروریسم، مهم‌ترین وجه مشخصه و ممیزه جرم‌بودن تروریسم است، لذا تروریسم به‌عنوان یک جرم تلقی و در یک دسته‌بندی به چهار گروه تقسیم شد: جرایم تروریست، جرایم مرتبط با گروه‌های تروریستی، جرایم مرتبط با فعالیت‌های تروریستی و در نهایت جرایم مرتبط با حامیان تروریسم که با عناصر عینی و ذهنی سنجیده می‌شود. طی این اقدام و رویکرد، مجرمانه تلقی‌شدن اقدامات تروریستی در قوانین کشورها یک ابتکار عمل قابل‌توجه و سودمند است و شامل همه کشورهای اسلامی و غیر اسلامی می‌شود؛

ب. رویکرد دوم تحت عنوان حقوق بشر و تروریسم: این رویکرد در مقطع زمانی 1993 تا 2000 و در کمیته سوم و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل ظهور کرد. این رویکرد بیش از آنکه نگران تروریسم و اقدامات تروریستی باشد، مأموریت و توجه خود را بر پایمال‌شدن حقوق اساسی بشر از ناحیه اقدامات ضد تروریستی قرار داده است، زیرا بسیاری از کشورها در قالب مبارزه با تروریسم کارهایی برخلاف حقوق و آزادی‌های شهروندی انجام داده‌اند و این مغایر حقوق انسان‌ها است؛

ج. در نهایت رویکرد سوم در قالب رویکرد اقدام برای نابودی تروریسم از سال 2001 ظهور کرد و هنوز نیز این رویکرد مسلط است. این رویکرد با معرفی تروریسم به‌عنوان اقدام جنایی، مبارزه با تروریسم را به صورت‌های گوناگون مجاز شمرده است (عبدالله‌خانی، 1390: 224)، لذا بر اساس این رویکرد در راستای مقابله با تروریسم از این منظر ما شاهد صدور قطعنامه‌هایی در خصوص تروریسم از طرف سازمان ملل و نیز اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی هستیم. سازمان ملل در جهت حمایت از حق زندگی و تعقیب جنایت‌کاران بین‌المللی به‌عنوان گامی بسیار مهم در قالب مقاوله نامه‌ای با نام ژنو سید تصویب و به اجرا گذارده است. در این مقاوله‌نامه تصریح شده، کشتارجمعی جنایتی است که نسبت به حقوق بین‌المللی ارتکاب می‌شود و برخلاف روح و مقاصد سازمان ملل است (طباطبایی مؤتمنی، 1390: 36).

با توجه به این رویکردها و نیز محکوم‌کردن اعمال تروریستی و تصویب کنوانسیون‌های بین‌المللی، واقعیت نظام بین‌الملل نشان‌دهنده این حقیقت تلخ است که علی‌رغم همه این تلاش‌ها جنایات تروریستی در عرصه بین‌المللی وجود دارد و یکی از مهم‌ترین دلایل آن عدم اجماع در تعریف ترور و تروریسم و نیز توجه بیشتر به مصداق‌ها است. همچنین تمرکز بر منافع قدرت‌های بین‌المللی باعث عدم مواجهه درست و اصولی است.

  1. راهکارهای مقابله با تروریسم در حقوق اسلامی

با توجه به این سؤال که آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند یا خیر؛ می‌توان گفت در دنیای امروز، در ایدئولوژی‌هایی که «هدف وسیله را توجیه می‌کند»، استعداد بالایی در انجام اقدامات تروریستی برخوردارند. اما از آنجایی که در اندیشه اسلامی و به‌ویژه فقه و حقوق اسلامی هدف توجیه‌کننده وسیله و ابزار مورداستفاده نیست، لذا ترور و تروریسم هم در این ایدئولوژی باطل است. بر اساس رویکردهای عنوان شده در حقوق اسلامی سه نوع راهکار و مقابله با تروریسم مواجه هستیم.

5.۱ راهکارها در عرصه بین‌المللی

در عرصه بین‌المللی تصویب کنوانسیون‌هایی در جهت مبارزه با تروریسم است. سازمان کنفرانس اسلامی کنوانسیون مبارزه با تروریسم بین‌المللی را در سال 1999 در پی گسترش اقدامات تروریستی و ظهور جنبش‌ها و جریانات افراطی در جهان اسلام به‌منظور جلوگیری از گسترش و نفوذ بیشتر این جریانات تصویب کرد. کنوانسیون فوق تعهد کشورهای عضو را به حقوق بشر و مبانی حقوق بین‌المللی خاطرنشان ساخته و در مقدمه عنوان داشته؛ «بر اساس تعالیم شریعت مقدس اسلام تجاوز و تروریسم در هر شکل و به‌ویژه نوع افراطی و تندرو آن رد و همگان را بر مبنای احکام خود به حمایت از حقوق انسان‌ها بر اساس حقوق بین‌المللی دعوت می‌کند و آن را زیربنا و اساس همکاری ملت‌ها برای برقراری صلح می‌داند». در مادة اول کنوانسیون سازمان کنفرانس اسلامی، در مقابله با تروریسم بین‌المللی آمده است، تروریسم شامل هرگونه عمل خشونت‌آمیز یا تهدیدکننده است که صرف‌نظر از مقاصد یا انگیزه مرتکبین آن، به‌منظور اجرای یک طرح جنایت‌کارانه فردی یا گروهی و با هدف ایجاد رعب بین مردم یا تهدید آنان به واردآوردن صدمه به آنان و به خطرانداختن یکی از منابع ملی یا تأسیسات بین‌المللی یا تهدیدکردن ثبات، تمامیت ارضی، وحدت سیاسی یا حاکمیت کشورهای مستقل انجام گیرد (عبدالله‌خانی، 1390: 126) و این‌ها همه مخالف حقوق انسانی است.

 

5.۲ راهکارها در عرصه داخلی

در عرصه داخلی و قوانین مجازات اسلامی تروریسم به‌عنوان یکی از جرایم جنایی و در حکم محاربه است. باب هفتم قانون مجازات اسلامی به محاربه و افساد فی‌الارض تعلق دارد و در این باب مفهوم محاربه، حدود و مجازات آن تعیین شده است. ماده 183 این قانون محارب را کسی می‌داند که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت دست به اسلحه ببرد. باوجوداین، باید توجه داشت برخی مفاهیم ممکن است انطباق بیشتری با ترور و تروریسم داشته باشند؛ مانند محاربه، ارعاب و افساد فی‌الارض، ولی برخی دیگر اخص یا اعم یا عام هستند. در برخی موارد بر همدیگر انطباق پیدا می‌کنند، لذا ترساندن مردم در فقه و قوانین اسلامی به معنای عام به کار رفته و مراد از مردم ناس و مطلق و شامل مسلمان و غیرمسلمان است. بنابراین، اگر فعل موجب ترساندن غیرمسلمان هم بشود فرد یا افراد محارب و مجرم محسوب می‌شوند، البته برخی از فقها جغرافیای اطلاق این واژه را دارالاسلام می‌دانند (شکوری، 1377: 199).

 

5.۳ راهکارهای دینی

اسلام دین صلح و امنیت است و پیامبر آن «رحمه للعالمین» است. گسترش اسلام و وفاداری به آن نیز تا حد زیادی رهین اخلاق نرم، گذشت، اغماض و توجه مهربانانه رسول خدا(ص) بود. با ریشه‌یابی تروریسم به این نتیجه می‌رسیم که دین نه‌تنها تروریست‌پرور نیست، بلکه تنها چیزی است که می‌تواند آن را مهار کند. بر طبق اندیشه دینی انواع تمایلات انسانی اعم از نوع بینش (اعتقاد و باور)، گرایش (اخلاق) و کنش‌های او بر اساس اصول خاصی شکل می‌گیرد، لذا چنین انسانی هر کار و عملی را انجام نمی‌دهد. اعمال انسان دینی دارای مبنای مشخص و محدود است؛ بنابراین طبق اندیشه دینی و اسلامی تروریسم از باب مبانی اسلام و به‌ویژه حقوق انسانی و اسلامی در محدوده حق‌الناس و حق‌النفس بوده و محکوم است.

تروریسم ریشه‌های مختلفی دارد، ولی همة‌ آنها را می‌توان به یک چیز برگرداند و آن زیاده‌خواهی و دوری از اخلاق است. بدون اخلاق، انسان خودش را معیار همه‌چیز می‌داند و خود حق‌پندار می‌شود و برای تحمیل حرف خود به دیگران هر کاری که بتواند می‌کند و آخرین درجه آن خشونت و ترور است، اما در نقطه مقابل تا انسان به کرامت هم نوع خود اعتقاد دارد دست به ترور نمی‌زند. اگر ما در مبارزه با تروریسم جدی هستیم، راهی جز برگشت به دین و دعوت به اخلاق و توجه به اصول انسانی برخواسته از دین بر پایة یک قیام بشردوستانه نداریم، لذا باید همه بشردوستان جهان با همکاری یکدیگر به مقابله با این پدیده بپردازند.

منابع

قرآن کریم

ابوالفضل، محمد، شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۲۸۵.

امام خمینی، تحریرالوسیله، قم: اسلامی، ۱۳۸۵.

آندرو بوسا، بزهکاری بین‌المللی، ج۱، ترجمة نگار رخشانی، تهران: گنج دانش، ۱۳۷۷.

جمادی، حبیب‌الله، بولاغی، رضا،  قانون مجازات اسلامی، تهران: نشر سبز، ۱۳۹۰.

جمعی از نویسندگان، حقوق بشر از منظر اندیشمندان، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰.

دردریان، جیمز و دیگران، تروریسم تاریخ، جامعه‌شناسی، گفتمان، حقوق، ترجمة وحید بزرگی و دیگران، گردآوری و ویرایش علیرضا طیب، تهران: نی، ۱۳۸۴.

دعموش عاملی، علی، دایره‌المعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی، ج 1، ترجمه، باقری، غلامحسین و گرمابدری، رضا، تهران: دانشگاه امام صادق، ۱۳۸۲.

دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلام، ۱۳۶۱.

رشید، احمد، اسلام و حقوق بین‌الملل عمومی، ترجمة دکتر حسین سیدی، تهران: مرکز مطالعات عالی بین‌المللی دانشگاه تهران، ۱۳۵۳.

رمضان البوطی، سلفیه بدعت یا مذهب، ترجمه: حسن صابری، مشهد: آستان قدس رضوی، 1373.

 شاهرودی، سید محمود، همایش «تروریسم دفاع مشروع از دیدگاه اسلام و حقوق بین‌الملل» پگاه، ش36، ۱۳۸۰.

شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷.

شیرودی، مرتضی، «اسلام و تروریسم»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ش59، ۱۳۸۲.

صبحی صالح، نهج‌البلاغه تنظیم، تهران: منشورات دارالهجره، ۱۳۱۲.

طباطبایی مؤتمنی، منوچهر، بررسی و تحلیل حقوق شهروندی و حقوق بشر، آزادی‌های عمومی و حقوق بشر، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۹۰.

 طیب، علیرضا، «تروریسم در فرازوفرود تاریخ»، مجله راهبرد، ش21، ۱۳۸۰.

عبدالله‌خانی، علی، تهران: ابرار معاصر، ۱۳۸۶.

عبدالهی، محسن، تروریسم، حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، تهران: شهر دانش، ۱۳۸۸.

عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۳، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۷.

عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۷.

فرزین نیا، زیبا، از نفوذ تا سد نفوذ، سیاست خارجی، س11، ش1، ۱۳۷۶.

فقیهی، علی اصغر، وهابیان، تهران: صبا، ۱۳۵۲.

 فلوری، موریس، «مبارزه با تروریسم از رهگذر حقوق بین‌الملل»، ترجمه سید قاسم زمانی، راهبرد، ش21، ۱۳۸۰.

 کوشا، جعفر، همایش «تروریسم و دفاع مشروع از دیدگاه اسلام و حقوق بین‌الملل»، پگاه، ش13، ۱۳۸۰.

مرعشی، سید محمدحسن، «تروریسم و دفاع مشروع از منظر اسلام و حقوق بین‌الملل»، مجموعه مقالات و سخنرانی‌های ارائه شده در همایش پنجم و ششم تهران، ۱۳۸۰.

مک لین، ایان،  فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ترجمة دکتر حمید احمدی، تهران: میزان، ۱۳۸۱.

 ممتاز، جمشید، همایش «تروریسم و دفاع مشروع از دیدگاه اسلام و حقوق بین‌الملل» پگاه، ش13، ۱۳۸۰.

موسوی بجنوردی، سید محمد، فقه تطبیقی بخش جزایی، تهران: میعاد، ۱۳۷۶.

 هاشمی، کامران، «حقوق اسلامی در تقابل با تروریسم بین‌المللی»، راهبرد، ش21، ۱۳۸۰.

[1]. Terror

[2]. Tiberius

[3]. Terrorism


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31