وقايع محرم سال42

آیا انقلاب مصادره شده است (7)

به هرحال مبارزه اي كه امام و يارانشان آغاز كرده بودند در محرم سال 42 اوج ديگري يافت و به دستور حضرت امام، روحانيون مبارز روانه شهرها و شهرستانهاي مختلف شدند تا آرمان ها و اهداف نهضت را براي مردم تشريح كنند. اعلاميه امام براي آغاز اين مأموريت انقلابي قابل توجه است:

«.... حضرات مبلغين عظام هيئت محترم و سران دسته هاي عزادار لازم است فريضه ديني خود را دراين ايام در اجتماعات مسلمين ادا كنند و از سيد مظلومان فداكاري در راه احياء شريعت را فراگيرند و از توهم چند روز حبس و زجر نترسند. آقايان بدانند كه خطر امروز بر اسلام كمتر از خطر بني اميه نيست. دستگاه جبار با تمام قوا به اسراييل و عمال آن همراهي مي كند... خطر اسراييل و عمال آن را به مردم تذكر دهيد و در نوحه ها و سينه زني ها از مصيبت هاي وارده بر اسلام و مراكز فقه و ديانت و انصار شريعت يادآور شويد. سكوت در اين ايام تأييد دستگاه جبار و كمك به دشمنان اسلام است و از عواقب امر بترسيد. از سخط خداي تعالي بهراسيد.. از اخافه و ارعاب سازمان ها و دستگاه شهرباني هراسي به خود راه ندهيد...(25)

واقعا چگونه آقاي ملكي چنين سخناني را سخنان نصيحت گونه مي خوانند، آنهم در زماني كه به قول خود ايشان همه نيروهاي سياسي در سكوت فرو رفته بودند و صدايي از كسي درنمي آمد. اينگونه حضرت امام روحانيون را به مبارزه و قيام فرامي خواند.

با همين رهنمودها، روحانيون مبارز به شهرهاي مختلف سرازير مي شوند و با يك سازماندهي از حوزه علميه قم كه توسط «جامعه مدرسين حوزه علميه قم» هدايت مي شد، قرار مي شود كه از اول تا ششم محرم مطالب كلي و اصولي را بر منبر بيان كنند و از روز هفتم، مطالب اساسي و حقايق و واقعيات با نهايت صراحت براي مردم بيان گردد تا چهره منفور شاه از پس نقاب اصلاح طلبي براي مردم آشكار شود.

از جمله اين روحانيون حضرت آيت الله خامنه اي بود كه به بيرجند مأمور شد و منبرهاي پرشوري برگزار كرد كه باعث مي شود صبح روز نهم محرم دستگيرشده و به مشهد اعزام و تحويل ساواك شود.

دكتر باهنر نيز به همدان مأمور گرديد و محرم آن شهر را به محرم حركت و قيام تبديل كرد. او روز هفتم محرم در بالاي منبر به وسيله ساواك دستگير شد ولي پس از آزادي دوباره به سخنراني هاي خود ادامه داد و روز 12محرم كه مأموران رژيم قصد دستگيري اش را داشتند، مخفيانه به تهران آمد. خود حضرت امام هم در قم هر شب به يكي از محله ها رفته و درمجالس عزاداري شركت كرده و سخنگويي نيز با خود مي بردند تا حقايق كشور را براي مردم بيان نمايد. روز نهم محرم، شهرباني هاي مختلف، روحانيون را به كلانتري ها احضار كرده بودند و گفته بودند درسخنراني هايشان از 3 موضوع سخن نگويند: خطر براي اسلام، شاه و اسراييل!!

 

روزهاي تاسوعا و عاشورا ، تهران شاهد تظاهرات عظيم مردم بود كه هيئت هاي موتلفه اسلامي برپا كرده بودند. دراين تظاهرات، علنا شعارهاي حمايت از امام و انزجار و تنفر از رژيم شاه مطرح شد و در مساجد مختلف تهران، روحانيون مبارز سخنراني هاي پرشوري ايراد كردند از جمله آيت الله مطهري سخنراني معروف خود براساس «افضل الجهاد كلمه الحق عند السطان جائر» و همچنين آقاي فلسفي درمسجد سيدعزيزالله سخنراني پرشوري در حضور دهها هزار نفر از مردم مسلمان ايراد كردند كه نوار آنها در كوتاه ترين مدت تكثير شد.(26)

صبح يازدهم محرم يعني 14 خرداد 1342، ساواك شاه به منازل روحانيون مبارزي چون استاد مطهري، آيت الله غفاري، آقاي فلسفي، حجت الاسلام هاشمي نژاد، آقاي موحدي ساوجي، آقاي مكارم شيرازي، آقاي عباسعلي اسلامي و... هجوم برده و مجموعاً 53 روحاني را دستگير كرده و روانه سياهچال هاي خود كرد. اين ها همان روحانيوني هستند كه به نظر آقاي ملكي تا سال 57 از خواب غفلت بيدار نشده بودند و استاد مطهري همان است كه بنابه اظهارنظر آقاي ملكي در مقاله شان «نه سياسي بودند ونه انقلابي»!

Motahari2

ولي برخلاف سخن ايشان، سال ها پيش از انقلابيون به اصطلاح راستين موردنظر جناب ملكي و هم فكرانش، همان مطهري غيرانقلابي و غيرسياسي!! به طور علني برعليه نظام سلطنتي و شاه سخنراني كرده و به زندان مي افتد. همان استاد مطهري كه عضو شوراي روحانيت «هيئت هاي مؤتلفه اسلامي» (به عنوان اصلي ترين تشكيلات سياسي- نظامي و فعال سال هاي 42 تا 45) بوده و در حوزه هاي مخفي و جلسات ده نفره اين تشكيلات به نيروهاي آن آموزش هاي سياسي وعقيدتي مي داده است.(27)

بي مناسبت نيست بقيه فعاليت هاي استاد مطهري را از اسناد ساواك دريابيم و بعد قضاوت كنيم كه آيا ايشان سياسي و انقلابي بوده اند و يا خير:

آنچه در ذيل مي آيد و مي خوانيد بخش هايي از گزارش اداره سوم ساواك (بخش 312) به ارتشبد نصيري، رياست وقت ساواك به تاريخ خردادماه 1354 است (به نقل از كتاب استاد شهيد به روايت اسناد- انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي)

«گزارش درباره: شيخ مرتضي مطهري، رئيس دپارتمان فلسفه دانشكده الهيات و معارف اسلامي

محترماً به استحضار مي رساند:

منظور:

به عرض رسانيدن سابقه و وضعيت يادشده بالا و كسب تكليف درمورد وي.

سابقه:

برابر سوابق موجود نامبرده بالا يكي از روحانيون افراطي مي باشد كه در جريان پانزده خرداد 42 به اتهام اقدام عليه امنيت كشور دستگير و به مدت 40روز بازداشت بوده است. يادشده از آن پس همواره درصدد بوده كه در فرصت مقتضي اقداماتي را عليه امنيت كشور دنبال نمايد.مشاراليه از سال 42 تاكنون متناوباً در جلسات مذهبي مختلف در تهران و شهرستان ها،مطالب تحريك آميز، گمراه كننده و اهانت آميزي در لفاف مسائل مذهبي تاريخ اسلام بيان كرده و مي نمايد. ازجمله اقدامات مشاراليه آن است كه در سال 49 فعاليت دامنه داري را آغاز نمود تا ضمن افتتاح يك حساب بانكي و به دنبال تبليغات مفصل در بالاي منبر، ازبين عناصر متعصب مذهبي وجوهي را جهت كمك به فلسطيني ها جمع آوري كند. كه مراتب به عرض رسيد و مديريت وقت اداره كل سوم ضمن صدور اوامري در زمينه جلوگيري از جمع آوري چنين وجوهي و مراقبت از اعمال و رفتار مشاراليه مقرر فرمودند «صلاحيت استادي ندارد، به اداره كل چهارم منعكس گردد» كه به همين نحو عمل شد و دانشگاه تهران از آن پس از وجود وي به عنوان محقق استفاده نمود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

25- كتاب بررسي و تحليل نهضت امام خميني تاليف سيدحميد روحاني

26- زندگينامه حضرت آيت الله العظمي امام خميني- جلد دوم- انتشارات دوازدهم محرم- آبان 1357

27- كتاب «هيئت هاي موتلفه اسلامي» انتشارات اوج- تيرماه 1362


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31