آمریکا در مقایسه با دموکراسیهای دیگر گویی یک کره خاکی دیگر است. کل هزینه انتخابات سال ۲۰۱۰ در انگلستان که مادر دولتهای پارلمانی در جهان است، ۸۶ میلیون دلار بوده است. هزینه انتخابات سال ۲۰۱۲ آمریکا ۷۵ برابر بیشتر یعنی ۳/۶ میلیارد دلار بوده است. این روند در انتخابات سال 2016 متوقف نشد و انتخابات اخیر از منظر هزینه کرد یک رکورد تاریخی محسوب میشود.
پول درآوردن از سیاست، همواره یک چالش بزرگ بوده است. اعضای کنگره از هر ۵ روز کاری، سه روز را به جمعآوری پول اختصاص میدهند. آنها همچنین با توجه بسیار خاص به منافع کمک کنندگان مالیشان، رای میدهند. در چنین شرایطی یک شرکت تجاری باید احمق باشد که چنین سرمایهگذاری روی قانونگذاران کنگره نکند.
شاید به همین خاطر است که قوانین و لوایح آمریکا این روزها بیشتر شبیه کوهی از کاغذ هستند که در آنها هزاران راه فرار دیده میشود. قانونی که به تشکیل فدرال رزرو در سال ۱۹۱۳ منجر شد تنها ۳۱ صفحه بود. قانونی که در سال ۱۹۳۳ برای نظارت بر بانک ها تصویب شد ۳۷ صفحه بود. قانون فعلی، ۸۴۹ صفحه است که هزاران صفحه متمم دارد. قانون دیگری داریم با ۲ هزار صفحه سند. این قوانین و لایحه ها به این دلیل چنین مفصل و پرحجم هستند تا بتوانند با صدها استثنا و متمم و مقدمه و مؤخره لابیهای مختلف را راضی کنند.
به گزارش کریستین ساینس مانیتور، موسسات تحقیقاتی آمریکا تخمین میزنند که هر سال میلیاردها دلار توسط شرکت ها، انجمن ها و گروهها برای اعمال نفوذ بر نمایندگان کنگره این کشور هزینه میشود. حدود 50 درصد از اعضای سابق کنگره و یا نامزدهایی که در انتخابات شکست خوردند، به عنوان لابی گر در کنگره آمریکا فعال هستند. تخمین زده میشود که بیش از ۱۰۰ هزار تن نیز در فعالیتهای لابی گری در آمریکا مشغول هستند. این فعالیت به حدی گسترده است که میتوان گفت لابی گرها محتوای هر قانونی در کنگره را شکل میدهند. بر اساس تحقیقاتی که توسط شرکت «لگی استورم» انجام گرفته، در یک دهه اخیر حدود 5400 تن از کارکنان سابق کنگره و 400 سناتور و نماینده سابق کنگره پس از ترک کنگره به عنوان لابی گر مشغول به کار شده اند. بر اساس تحقیقات دانشکده اقتصاد لندن، در حدود 1113 تن از لابی گرهای کنونی آمریکا در سال 2012، پیش از این در دفاتر نمایندگان کنگره فعالیت میکردند. همچنین در این گزارش آمده که 25 شرکت بزرگ لابی گر درآمریکا هر کدام بیش از 10 تن از کارکنان سابق کنگره را جذب خود کردهاند. این شرکتها همچنین هزینههای زیادی به طور مستقیم برای اعمال نفوذ بر قانونگذاران کنگره میکنند. شرکت گوگل در سال ۲۰۱۲ حدود 20 میلیون دلار و شرکت اپل نیز 3 میلیون دلار را صرف لابی با اعضای کنگره کرده بودند. پولی که در این بین هزینه میشود سالانه به 9 میلیارد دلار میرسد. این رقم بالایی است اما در مقایسه با کاری که قادرند انجام بدهند یعنی انحراف مسیر قوانین و بودجه ۵/۳ تریلیون دلاری دولت آمریکا، رقم چندان قابل توجهی نیست.
لابیهای سه گانه تروریسم
ساخت سیاسی آمریکا به گونه ای است که قدرت اصلی علی رغم آن چه تصور میشود در اختیار رئیس جمهور نمی باشد. به بیان دیگر تصمیمهای اصلی در سیاست خارجی، یا در کنگره شکل میگیرد یا باید به تصویب کنگره برسد. از همین روست که بسیاری از کشورها برای تامین منافع ملی خود اقدام به لابی گری در کنگره میکنند. لابی ارامنه سالانه حدود 90 میلیون دلار برای محکوم کردن ترکیه به خاطر کشتار ارامنه، دریافت خسارت و استرداد استانهای شرقی ترکیه به ارمنستان هزینه میکند، ترک ها با لابی کردن در کنگره تلاش میکنند تا فعالیت ارامنه را خنثی سازند، ایرلندی ها برای جذب حمایت آمریکا در چانه زنی با انگلستان لابی میکنند ،لابی ژاپن بر آن است تا روند فعالیتهای تجاری و اقتصادی واشنگتن توکیو را در سطح مطلوب نگاه دارد و لابی کوبایی ها در تلاش برای براندازی دولت کوبا و اتخاذ سیاستهای سخت گیرانه علیه این کشور است. 3 لابی فعال و قدرتمند نیز در کنگره علیه جمهوری اسلامی حضور دارند، لابی اعراب، لابی ضد انقلاب و لابی اسرائیل.
وجهه مشترک هر سه این لابی ها علاوه بر کینه ورزی با جمهوری اسلامی ایران، حمایت از تروریسم در عرصه بین المللی است، منافقین یک الگوی کامل و بی عیب و نقص از یک گروه تروریستی است که تبلور عینی لابی تروریسم در آمریکا میباشند، در کنار آنها لابی اعراب که بیشترین حمایت خود را معطوف به حمایت از سعودی ها کرده است، برای رژیمی لابی میکند که ایدئولوژِی رسمی آن یعنی وهابیت، سنگ بنای اندیشه گروههای تروریستی چون داعش و القاعده است و در آخر هم لابی اسرائیل که حامی کشوری است که تجسم عینی تروریسم دولتی است.
این روزها در راهروهای کنگره شاهد لاابالی گری لابیهای تروریسم هستیم. منافقین، سعودی و اسرائیلی ها تلاش دارند تا با بهره گیری از انواع طرفندهای کثیف لابی گری قوانینی را بر علیه منافع ملی کشورمان به تصویب برسانند. نکته جالب این همسویی دستور کار مشارک لابیهای تروریسم است. در تازه ترین اقدام هر سه این لابی ها تلاش دارند تا با گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریسم وزارت خارجه آمریکا به جمهوری اسلامی ضربه به زنند. اقدامی که در صورت موفقیت، تنها از مشروعیت جمهوری اسلامی نخواهد کاست بلکه سندی دیگر بر پاک دستی نظامی که دشمن شماره یک تروریست ها و حامیان آنها است.