شهید جعفر نوروزی در خانوادهای مذهبی در 2اردیبهشت1342 در روستای بلاورچان چشم به جهان گشود. هشتساله بود که به مدرسه رفت و تا کلاس پنجم درس خواند، پس از آن به علت محروم بودن روستا از مقطع متوسطه، مشغول کار شد. در 15سالگی مادرش را از دست داد و در 18سالگی ازدواج کرد؛ ثمره این ازدواج دو دختر است.
شهید نوروزی نسبت به تبعید امام در زمان حکومت پهلوی، ابراز ناراحتی میکرد و زمانیکه اعلامیههای امام از عراق به ایران میآمد، او نیز در پخش کردن آنها سهیم بود. در سالهای قبل از پیروزی انقلاب، کار را رها کرد و مرتب در تظاهرات و راهپیماییها شرکت میکرد.
با شروع جنگ تحمیلی، در اولین فرصت آموزش دید و به جبهه رفت؛ وی در عملیاتهای طریقالقدس و محرم شرکت کرد و در نهایت پس از اعزام به جبهه کردستان، سه ماه در آنجا ماند و سرانجام در 18تیر1362 در مریوان مفقودالاثر شد.
اینگونه از او نقل شده است که قبل از مفقود شدن همیشه میگفت: «اگر من روزی اسیر شوم، با چنگ و دندان هم شده به دشمن حمله میکنم تا به شهادت برسم.»