زندگی نامه شهید آیت الله قدوسی(8)

Ghodoosi03

امام خمینی ومدرسه ی حقانی

بین مدرسه ی حقانی وافکار واندیشه های حضرت امام خمینی ارتباط تنگاتنگی وجود داشت. در شرایطی که پس از تبعید امام خمینی هر اقدام وسخنی در حمایت از ایشان با عکس العمل شدید ساواک مواجه می شد وزندان وشکنجه به دنبال داشت، شاگردان مدرسه ی حقانی عکس امام را پشت شیشه ی پنجره ی تمام حجره ها نصب کرده بودند. هم چنین ارتباط نزدیکی بین مسؤولین واساتید مدرسه ی حقانی با امام خمینی وجود داشت ، اما با توجه به سخت گیری های ساواک امکان انعکاس آن وجود نداشت. جدیدترین اعلامیه ها ، نوارهای سخنرانی وجزوه های درسی امام خمینی در کمترین فرصت ممکن در اختیار شاگردان مدرسه قرار می گرفت. در این میان نقش شهید قدوسی در ترویج اندیشه های امام در بین شاگردان مدرسه چشم گیر بود. در این رابطه حجة الاسلام احمد طباطبایی یکی از شاگردان ایشان می گوید:

« یادم می آید یک شب مرحوم آیت الله قدوسی به حجره ی بنده تشریف فرما شدند وبه یک مناسبتی فرمودند که نامه ای را اخیراً از حضرت امام خمینی دریافت کرده اند وجوابی برایشان تهیه کرده بودند که تمایل داشتند من هم این جواب را بخوانم؛ البته شهید قدوسی از این اقدام هدف های خاص پرورشی وتربیتی داشتند.»

با وجود ارتباطی که بین مسؤولین مدرسه به ویژه شهید قدوسی با امام خمینی وجود داشت اما امکان انعکاس نبود، حتی در سطح داخلی مدرسه وبرای طلاب مدرسه نیز به صورت عمومی وعلنی امکان برملا کردن ارتباط با حضرت امام وجود نداشت. به دلیل حساسیت ساواک به مدرسه ی حقانی در صورت دستگیری هرکدام از طلاب یا اساتید مدرسه وفاش شدن ارتباط گردانندگان مدرسه با امام فعالیت های سیاسی مرحوم قدوسی پس از آن که مدیریت مدرسه ی حقانی را برعهده گرفتند به یک باره کاسته می شود، درحالی که پیش از آن از امضاکنندگان ثابت نامه های سرگشاده ی انتقادی علیه حکومت ویا اعلامیه هایی که در حمایت از امام صادر می شد بودند. این ترفند به این علت بود که برای جلوگیری از بروز هرگونه خللی در فعالیت مدرسه از دادن کوچک ترین بهانه به ساواک برای به تعطیلی کشاندن مدرسه جلوگیری کنند. در گزارشی که ساواک درباره ی فعالیت های سیاسی شهید قدوسی در مدرسه ی حقانی تهیه کرده است آمده است:

« شکی نیست آقای قدوسی که رئیس مدرسه ی حقانی می باشد، یکی از علاقه مندان به خمینی واز خمینیست های داغ ودو آتشه به شمار می رود، اگرچه ظاهری بسیار آرام دارد وهیچ نوع فعالیت آشکاری در داخل مدرسه برای خمینی ندارد...، با تمام این حرف ها وبا تمام آرامش و سکوتی که سعی کرده اند در مدرسه برقرارسازند دیده می شود که مدرسه ی حقانی غالباً شاگردان داغ وحماسی وشاگردان خمینیسم دوآتشه تحویل می دهد وحتی می توان گفت که در حوزه ی قم شاگردان مدرسه ی حقانی در خمینیسم بودن نمونه هستند ودر اکثر فعالیت ها شرکت دارند واز طرفی نیز اساتید این مدرسه اغلب از علاقه مندان امام خمینی هستند. آنچه از مدرسه ی حقانی معروف است این است که می گویند تا کسی از مریدهای امام خمینی نباشد آقای قدوسی برای تدریس در آن مدرسه قبول نمی کند یعنی شرط می کند که استاد آن مدرسه از مرید های امام خمینی باشد واگر در لفظ وظاهر هم چیزی نگوید عملاً می بینیم اساتید آنجا همه از خمینیستها می باشند...؛ به احتمال 90 درصد گرایش شاگردان مدرسه به خمینی با نظارت کامل آقای قدوسی وبعضی از اساتید آنجا انجام می شود...»

 

Ghodoosi02

 

این گزارش نشان می دهد که ساواک توانسته بود اطلاعات به نسبت دقیقی از شرایط سیاسی مدرسه کسب کند واین به خاطر وجود عناصر نفوذی در مدرسه بود که ماهیت این افراد پس از مدتی برشاگردان ومسؤولین مدرسه روشن شد وتعدادی از شاگردان مدرسه به شهید قدوسی پیشنهاد کردند این افراد را از مدرسه اخراج کند که ایشان مخالفت کردند وگفتند:« مدت زمان زیادی طول کشید تا توانستیم این افراد نفوذی را شناسایی کنیم وچه بسا اگر آنها را اخراج کنیم ساواک افراد جدیدی را وارد مدرسه کند که شناسایی آنها مدت زیادی طول بکشد.»

شهید قدوسی نه تنها در جذب اساتید سعی داشت از افراد معتقد به راه امام خمینی برای تدریس در مدرسه استفاده کند، بلکه در پذیرش طلبه های جدید نیز یکی از معیار های ایشان پیروی آنها از رهبری امام خمینی بود. تحت تأثیر این اقدامات با توجه به اظهاراتی که تعداد زیادی از شاگردان واساتید مدرسه ی حقانی نموده اند مرجع تقلید قریب به 90 درصد از شاگردان مدرسه حضرت امام خمینی بود. شهید قدوسی اهتمام زیادی در آموزش اندیشه ی سیاسی امام انجام می داد. در این زمینه حجة الاسلام احمد طباطبایی می گوید:« به هنگامی که درس "لمعه" را می خواندیم، استادمان آیت الله طاهری خرم آبادی که از شاگردان امام خمینی بود عنایت داشتند به هر مناسبتی از حکومت اسلامی واندیشه ی حکومت اسلامی ذکری به میان بیاورند وحرفی بزنند ودر دروس دیگر هم به هر مناسبتی افکار ومنوّیات حضرت امام را تبلیغ می کردند وحتی در زمانی که جزوه ی حکومت اسلامی امام به ایران نیامده بود در اسرع وقت نوار این درس امام به مدرسه ی حقانی رسید وما به اتفاق دیگر دوستان در حجره ای جمع می شدیم وبه آن گوش می دادیم.»

1- گرایش های سیاسی موجود در مدرسه ی حقانی

شهید قدوسی اگرچه شخصا ً با مبارزات ضد رژیم هم راهی می کرد واز جمله حامیان امام بود، با این وجود طلاب مدرسه را از افراط در مبارزات سیاسی برحذر می داشت وبا تشویق آنها برای یادگیری بهتر دروس اهمیت نقشی را که در آینده آنان باید برعهده می گرفتند متذکر می شد. در بین طلاب مدرسه ی حقانی پیروان امام خمینی با توجه به سیاست اولیای مدرسه، حایز اکثریت مطلق بودند وتعداد زیادی از آنها به دلیل حمایت وتبلیغ اندیشه های امام خمینی زندانی یا تحت تعقیب بودند وهم چنان که از گزارش های ساواک برمی آید ، مدرسه ی حقانی یکی از مهم ترین کانون ها ی مبارزاتی علیه رژیم وطرفدار امام خمینی به شمار می رفت.

البته به جز اندیشه ی امام خمینی تعداد اندکی از طلاب مدرسه به گرایشات سیاسی موجود در جامعه ی آن روز پیوستند که از جمله آنها سازمان مجاهدین خلق ( منافقین) بود. به صورت عمده طلبه هایی به این سازمان پیوستند که به خاطر انجام فعالیت های سیاسی توسط نیروهای امنیتی دستگیر وزندانی می شدند در زندان این ها تحت تأثیر تبلیغات افراد وابسته به سازمان قرار می گرفتند وبه عضویت آن در می آمدند. علت استحاله ی این افراد در برابر نیروهای سازمان از یک سو به ضعف علمی وسیاسی آن ها واز سوی دیگر به کم ظرفیت بودن آنها برمی گشت که در برابر پیشنهاد مسؤولیت کوچکی چون مسؤولیت گروه حاضر به عضویت در این سازمان می شدند. در سندی که از ساواک به دست آمده، یکی از شاگردان مدرسه ی حقانی به نام "علی عرفا" در طی اعترافاتی که نموده به تشریح فعالیت های سیاسی ضد حکومت مسؤلین وشاگردان مدرسه ی حقانی پرداخته است. این فرد از جمله طلبه هایی بود که به سازمان مجاهدین خلق پیوسته بود وپس از پیروزی انقلاب نیز از ایران خارج شد وجزو کادر رهبری سازمان منافقین فعالیت می کرد. مرحوم قدوسی از یک سو به خاطر اندیشه های التقاطی سازمان مجاهدین خلق واز سوی دیگر به خاطر مشی مسلحانه ی آن در مبارزه با رژیم با این سازمان مخالف بودند. ایشان در زمینه ی مبارزه ی مسلحانه اعتقاد داشت مبارزه ی فرهنگی مقدم بر مبارزه ی مسلحانه است وانجام مبارزات مسلحانه در شرایطی که هنوز زمینه های فرهنگی جنبش نهادینه نشده نتایج ناچیزی خواهد داشت. شهید قدوسی در رابطه با طلبه هایی که به سازمان منافقین پیوسته بودند اعتقاد داشت که این افراد از جمله کسانی بودند که دربرابر تمامی مسایل دیدگاه های بسیار افراطی ویک سویه ای داشتند واز اسلام بیشتر به آیات جهاد تکیه می کردند. شهید قدوسی درصورتی که مطمئن می شد این افراد به عضویت گروه های مارکسیستی درآمده اند آن ها را از مدرسه اخراج می کرد که نمونه آنها "علی عرفا" بود. از جمله اقداماتی که مرحوم قدوسی برای مقابله ی اصولی با جذب طلبه ها به سازمان ها وگروه های چپ نجام داد، تدوین برنامه ی درس " فلسفه ی مارکسیسم" بود که قرار بود توسط آیت الله مرتضی مطهری تدریس شود وهدف از آن به وجود آمدن آمادگی ذهنی لازم در طلاب مدرسه برای برخورد با این جریانات بود. حکومت این گروه ها نیز هم چنان وجود خواهد داشت وبارها این مسأله را به شاگردان مدرسه ی حقانی متذکر شده بود.

یکی از معضلات مهم دیگر در مدرسه ی حقانی دیدگاه های موجود درباره اندیشه ی دکتر علی شریعتی بود. نقش دکتر علی شریعتی در جریانات انقلاب در قالب موج فکری ای بود که با شروع فعالیتش در حسینیه ی ارشاد در نیمه ی دوم دهه ی 1340 به وجود آمد. موجی که در سال های مقارن با انقلاب در دههی 1350 وبالاخص با دستگیری شریعتی در سال 1352 به اوج خود رسید. سخنرانی های جذاب وادبیات گفتاری تأثیر گذار دکتر شریعتی ، در کنار نوآوری وی در هماهنگ نمودن مفاهیم وتعالیم اسلامی با شرایط روز جامعه باعث شد تعداد زیادی از جوانان به ویژه قشر دانشجو واقشار تحصیل کرده ی مذهبی ضمن علاقه مندی به تعالیم اسلامی طرفدار جدی دکتر شریعتی شوند. فعالیت های دکتر شریعتی جدا از مخالفت رژیم با وی، مخالفت بخشی از بدنه ی روحانیت را به دنبال داشت. در مقابل این عده تعداد قابل توجهی از روحانیون سرشناس وبا نفوذ از نشان دادن عکس العمل در مقابل وی خودداری کردند وبعضی از وی جانبداری کردند.

رواج اندیشه های دکتر شریعتی تعدادی از دانشجویان واساتید مدرسه ی حقانی را نیز تحت تأثیر قرار داد. در این میان جبهه گیری که در این باره بین طلاب مدرسه به وجود آمد، باعث شد تا بحرانی جدی در مدرسه ایجاد شود واین روند تا بدان جا پیش رفت که حتی جواب سلام یکدیگر را نیز نمی دادند.حتی در بین اساتید هم این اختلاف بود که بارزترین آنها اختلاف مرحوم شهید بهشتی وآیت الله مصباح بود. آیت الله مصباح به شدت دیدگاهی ضد شریعتی داشت ومعتقد بود که حرکت دکتر شریعتی باعث بروز انحراف هایی در جریان انقلاب خواهد شد وبرخی از دیدگاه های دکتر شریعتی را درباره ی تعدادی از تعالیم ومفاهیم اسلامی، بدعت می دانست. در مقابل شهید بهشتی، با دید مثبتی به فعالیت های دکتر بهشتی می نگریست ومعتقد بود اگرچه اشکالاتی در بخشی از دیدگاه های دکتر شریعتی وجود دارد ولی این به معنای طرد کل عملکرد وی نمی شود وبرای ارزیابی عملکرد دکتر باید کارکرد مثبت وی را نیز در نظر گرفت. حتی گفته شده کتاب شهید بهشتی با عنوان « دکتر شریعتی ، جستجو گری در مسیر شدن» به این خاطر تألیف شده است.

شهید قدوسی به لحاظ فکری دیدگاهی منفی نسبت به اندیشه های شریعتی داشت. ایشان اعتقاد داشتند که ما اسلام وتعالیم اسلامی را باید به همان صورت ناب ودر قالب اصلی خودش بپذیریم واین که ما بخواهیم مفاهیم وتعالیم اسلامی را با مقتضیات جامعه ی امروزی ونیازهای الان مطابقت دهیم باعث تحریف این مفاهیم خواهد شد. ایشان این اعتقاد را نه تنها درباره ی دکتر شریعتی بلکه درباره ی عناصر مذهبی نهضت آزادی نیز داشت. آیت الله قدوسی اگرچه جزو مخالفین اندیشه های شریعتی بود، اما طرز برخورد جبهه ی مخالف شریعتی را درمدرسه تأیید نمی کرد واعتقاد داشت که این اختلاف با گفتگو ومباحثه قابل حل است وطرفین را از افراطی گری در این زمینه برحذر می داشت؛ اما با توجه به این که این اختلاف در مدرسه با گذت زمان حادتر می شد؛ شهید قدوسی با صلاحدید اولیای امور مدرسه چند تن از عوامل اصلی گروه های مخالف را از مدرسه اخراج کرد وبه صورت موقت به این بحران پایان بخشید.

 

زندگی نامه شهید آیت الله قدوسی(7)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31