بیست و پنج نوامبر هر سال مصادف است با سالروز مبارزه با خشونت علیه زنان. هماکنون گروههای تروریستی یکی از بزرگترین ناقضان حقوق زنان در جهان به شمار میروند و از مهمترین موارد نقض حقوق زنان و خشونت علیه آنان از دست گروههای تروریستی سلفیجهادی القاعده و دولت اسلامی در کشورهای نیجریه و عراق و سوریه صادر شده است.
موارد بسیاری از این دست تا کنون در تاریخچه گروهکهای تروریستی به وفور یافت شده است. از جمله آخرین نمونههای آن گروگانگیری نزدیک به دویست دختر مسلمان و مسیحی در نیجریه توسط شاخه تروریستی القاعده در آفریقای غربی یا بوکوحرام است که تا کنون هیچ خبر مشخصی از سرنوشت دختران ربوده شده در اختیار رسانهها قرار نگرفته است و برخی گمانهزنیها و اظهارات رهبران بوکوحرام به نظر میرسد که از این دختران برای ارضای تمایلات جنسی اعضا استفاده میشود.
مجله «هارپر» در سال 2007 بخشی از خاطرات «تانیا نیگمییر» دختری هلندی الاصل و فارغالتحصل زبان اسپانیایی و یکی از اعضای فارک «ارتش انقلابی کلمبیا» را منتشر میسازد که در آن به بهرهکشی جنسی فراوان از زنان و دختران در گروه خود یاد میکند.
«نژدت بولدان»، روزنامهنگار و شهردار سابق «یوکسک اوآ»، در اروپا با ده نفر از زنان این گروه که از آزار و اذیت عبدالله اوجالان، سردسته «پ.ک.ک» و دیگر سران سازمان به ستوه آمده و فرار کرده بودند، دیدار و گفتوگو کرد. بولدان که خود نیز در گذشته عضو «پ.ک.ک» بود، متن این مصاحبهها را به شکل کتاب با عنوان «زن بودن در پ.ک.ک» به چاپ رساند.
وی در این کتاب بهرهکشیهای جنسی عبدالله اوجالان و دیگر سران پ.ک.ک را بیان میکند. بسیاری از زنان در این گروهک باید خود را وقف مطامع شوم اوجالان و همقطارانش میکردند تا جایی که حتی دیگر مسئولین این گروه تروریستی برای خود معشوقهای از بین زنان گروه انتخاب میکنند و هر سال با نو شدن سال معشوقه خود را تعویض میکنند.
گزارشهای رسیده از گروهک تروریستی پژاک هم حکایت متفاوتی از آنچه گفته شد نیست. در این گروهک هم با شعار توخالی تساوی زن و مرد به جذب و عضوگیری دختران و زنان بیسواد و کمسواد میشود. این دختران پس از عضوگیری مورد تجاوز به عنف قرار میگیرند تا دیگر خیال بازگشت به جامعه سنتی خود را از سر بیرون کنند و روی بازگشت نداشته باشند.
تجاوز بهرام رضايي يكي از رهبران كومله به يكي از زنان عضو اين گروهك به نام سهيلا نوري یکی از صدها مورد تجاوزی بود که توسط سهیلا نوری و در نامه ای افشا شد. وی در نامهاش چنین میگوید که بهرام رضایی با قرص والیوم مخلوط شده در یک لیوان شربت او را بیهوش و پس ازآن به وی تجاوز میکند. وی همچنین به رواج بیشمار روابط جنسی نامشروع بین اعضای کومله اشاره دارد.
اما نمونه شاخصتر و شناخته شدهتر از آنچه ذکر شد مربوط به گروهک منافقین است. در اینباره باید به خاطرات جماعت جداشده از گروهک منافقین رجوع کرد. مسعود رجوی سرکرده این گروهک با شعارهای فیمینیستی برخی از زنان این گروه را به پستهای بالا منصوب میکند و سپس به طرز وقیحانهای آنها را به بردگی جنسی وادار میکرد.
بتول سلطانی، از اعضای شورای رهبری منافقین پس از جدایی اشاره به برنامهای دارد که مسعود رجوی با همدستی مریم قجرعضدانلو همسرش، زنان تازه به شورای رهبری ارتقا یافته به نام برنامه رقص رهایی و در آوردن لباس شرک از تن مجبور به برهنگی و تمطع جنسی کرده است. مریم قجر در این ماجرا کسانی را که در انجام این اعمال مردد بودند مذمت و دیگران را ترغیب به تماشای رابطه رجوی و دیگر زنان میکند.
خانم زهراسادات میرباقری عضو فراری وگریخته شورای رهبری منافقین از درآوردن رحم و تخمدان زنان در این گروهک توسط فردی به نام نفیسه بادامچی و به بهانههای مختلف سخن میگوید. اعترافات او پرده از بسیاری نمونههای نقض حقوق زنان و هوسرانی مسعود رجوی برداشت.
یکی از موارد مشهور روابط جنسی و غیر اخلاقی در میان منافقین، ارتباط مسعود رجوی و مریم قجر در زمان همسری مریم قجر و مهدی ابریشمچی و همچنین همسری مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر است. این ارتباط که البته بیشتر به تحریک شخص مریم قجر اتفاق افتاد به فضاحتی درونسازمانی برای منافقین بدل شد که رجوی برای پوشاندن آن بحث طلاقهای ایدئولوژیک را مطرح ساخت و دیگر زنان و مردان گروهک را مجبور به طلاق کرد. در این میان بسیاری از زنان از فرزندان و همسران خود جدا شدند. اعضای منافقین که خود مسئول از بین رفتن کانونهای گرم خانوادگی بسیاری در ایران شده بودند، این بار کانون خانوادگی خود را از دست رفته میدیدند. زنانی که اجازه دیدار با شوهران خود را نداشتند دخترانی که اجازه ازدواج نداشتند و کودکانی که از مهر مادری محروم میشدند.
با این اوصاف بسیار عجیب است که اکنون در پوشش یک مدافع حقوقبشر ظاهر میشوند حال آنکه هیچگاه نخواهند توانست جوابگوی درد و رنجی که مادران و همسران داغدار از جنایات خود دیده اند، باشند.
این نوع رفتارهای رجوی بسیار به بهرهکشی گروههای تروریستی سلفی در سوریه و عراق از زنان عضو گروههای خود و زنان اسیر شباهت دارد. این گروهها نه تنها زنانی که برای شرکت در فعالیتهای تروریستی القاعده و داعش به آنها پیوستهاند را موظف به اطاعت از تمایلات جنسی اعضا میکنند بلکه زنان ساکن مناطق متصرفه همچون موصل را به تمکین از خود وا میدارند در حالی که جزای سرپیچی از این کار مرگ است. فتوای جهاد نکاح چنان غیرانسانی و وحشیانه است که اکنون مفتی آن صدورش را تکذیب کرده است و برای دیگر وهابیون و سلفیها قبولش گران است.
امروزه یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر و به طور خاصتر حقوق زنان گروههای تروریستی هستند که با دخالت دول غربی و عربی منطقه خاورمیانه رو به افزایش گذاشتهاند. در این میان دولی که اغلب از بزرگترین مدعیان دفاع از حقوق زن و برابری زنان و مردان هستند همچنان از بزرگترین حامیان این گروهها و یا بعضا از مبدعان آنها میباشند امری که باید با افشاگری و توجه محاکم قضایی بینالمللی کنترل شود.