رجوی، صدام را «آقای من» خطاب می‌کرد

رعایت عدالت

او همیشه در کار و خانواده عدالت را رعایت می‌کرد. اصطلاحی داشت که می‌گفت: «ما چشمانمان را می‌بندیم و شمشیر عدالت را پایین می‌آوریم. مهم نیست زیر این شمشیر آشنا یا بیگانه باشد.» می‌گفت: «در غیر اینصورت نمی‌توانم جوابگوی خون شهدا باشم.»

به نقل از همسر شهید ذبیح‌الله کرمی(شهید عملیات مرصاد)

درگیری منافقین

سال 1359 بود که دانشگاه‌ها را تعطیل کردند. آن روزها منافقین در دانشگاه‌ها رسوخ کرده بودند و این تصمیم را عوامل فرهنگی و اساتید گرفتند که برای مدتی دانشگاه تعطیل شود. خردادماه يك نفر خبر داد که چندین نفر از اعضای منافقین برای گمراه کردن جوانان کتاب‌هایی با خطوط فکری انحرافی جلوی در دانشگاه پخش می‌کنند. شهید پشوتن به همراه ما برادرها تصمیم گرفتیم، اول وقت قبل از اینکه منافقین بیایند، به آنجا برویم و کتاب‌های مناسب جوانان را پخش کنیم. آن زمان حدود 400تومان هزینه کردیم وكتاب خریدیم. مرتب روی میز چیدیم و شهید پشوتن نيز مسئوليت هدایت و پشتیبانی گروه را برعهده گرفت. روز اول هر کس کار خودش را می‌کرد؛ اما از بعد از ظهر روز دوم، درگیری‌ها شروع شد و منافقین کتاب‌ها را دور می‌ریختند.

به نقل از برادر شهید محسن پشوتن

نقشه خیانت

بعد از پذیرش قطعنامه، رجوی به خیال خود که ایران تجهیزات و ساختار درست نظامی ندارد، نقشه حمله به ایران را طراحی کرد. برای این کار به صدام پناهنده شد و منافقین جزو گروه استخبارات عراق قرار گرفتند. منافقین برای خوش‌خدمتی به صدام و کشورهای حامی صدام اعلام کردند که سه روزه تهران را می‌گیرند و در این خصوص رجوی برنامه‌ای را به صدام داد که در آن صدام را آقای من خطاب کرد!

به نقل از سردار غیاثی

بیشتر بخوانید:

خاطره شهید صیاد شیرازی از عملیات مرصاد

دانشجویی که منافقین جنازه او را متلاشی کردند