(مهدی سامع در پاسخ به این سؤال رادیو فردا که آیا این سازمان دیگر دست به اسلحه نخواهد برد، می‌گوید: "در دادگاه انگلیس و دادگاه اروپا این موضوع مطرح شد که از سال ۲۰۰۱ عملیات نظامی انجام نشده ولی طبعاً هیچ مقامی نمی‌تواند حق مردم را برای قیام آزادی‌خواهانه سلب کند.")*
منافقین در ذات و ماهیت خود با خشونت عجین شده اند و نمی توانند از این ایدئولوژی جدا شوند و خشونت در این فرقه با ابزارها و نمادهای گوناگون بروز و ظهور پیدا می کند .
از همان روز اول تاسیس این گروه ، خشونت به عنوان یک ابزار مد نظر قرار گرفت . خرابکاری و بمب گذاری در دوران رژیم شاه و ترور مستشاران آمریکایی در سال 1350 ، اگر چه باعنوان مبارزه با رژیم شاه توجیه می شود اما تداوم این روش خشونت بار نشان داد که منافقین خشونت و ترور را در اهداف مادام و همیشگی خود قرار داده اند و حاضر نیستند از آن دست بشویند .
قضیه ترورهای منافقین نیز قصه جدیدی نیست و آنها با روش های گوناگون افراد زیادی را ترور کرده اند . 16 هزار نفر در ایران ترور شده اند . افراد زیادی در جریان اتحاد منافقین با صدام در کردستان و جنوب عراق کشته شده اند . در جریان دستگیری مریم رجوی در سال 2003 افراد زیادی از این فرقه مجبور شدند برای آزادی مریم رجوی نامه بنویسند و خود را داوطلب خود سوزی کنند و تعدادی نیز خود را به آتش زدند . خودسوزی های ژوئن 2003 حداقل حامل این معنا بود که مجاهدین خلق بر اساس سبقه تاریخی و عملکردهای مشابه در مقاطع مختلف از هیچ اقدام خشونت آمیزی برای اهداف فرقه ای خود فروگذار نیستند. میل به اعمال خشونت نسبت به دیگران به همان میزان که ریشه در زمینه های روانی و تربیتی افراد دارد به همان اندازه در آموزه های فرقه ای،خود را متکی به مناسباتی می کند که به نسبت بیماران روانی رفتارهای خشونت آمیز خود را تا مرز یک عمل مقدس توجیه می کند. در واقع اقدام به خشونت از نوع خودزنی را می توان ماحصل نوعی استیصال فرقه ای در تقابل با دشمنان فرضی توصیف کرد.
بلااستثناء تمام جداشدگان از این فرقه – چه آنها که به اروپا رفته اند و چه آنها که به ایران آمده اند – از شرایط فرقه ای حاکم بر روابط موجود در اردوگاه اشرف سخنان زیادی گفته اند ؛ اینکه افراد ناراضی در این فرقه یا سر به نیست می شوند یا به شدت شکنجه می شوند و یا تحت شدید ترین فشارهای روحی و روانی قرار می گیرند .
منافقین اگر چه تمام تلاش خود را انجام داده اند تا از مسائل و جنایت های موجود در اشرف جلوگیری کنند اما جداشده ها تاکنون جنایت های زیادی از منافقین را رسوا نموده اند و دقیقا به خاطر همین مساله است که سرکردگان این فرقه از جدایی افراد موجود در اردوگاه اشرف بیم دارند و از آن جلوگیری می کنند .
تمایل به انجام عملیات تروریستی هنوز در میان حرف های سرکردگان منافقین وجود دارد.
شعار مضحک " ما زن و مرد جنگیم بجنگ تا بجنگیم " اگر چه در ظاهر خود نشانه هایی از هیجان را مستتر دارد اما نشان دهنده تمایل منافقین برای انجام عملیاتهای خشونت بار است .
تبلیغ روی دادن یک فاجعه انسانی با استفاده از خط خود سوزی – در صورت اجبار به خروج منافقین از اشرف – یکی دیگر از نشانه های این فرقه برای تمایل ذاتی به خشونت است . تلاش برای تحریک جامه جهانی در خصوص وارد کردن خط نظامی در مساله هسته ای ایران نیز – که بارها از جانب تئوریسین های منافقین بیان شده است – دلیل موجه دیگری است که منافقین همچنان از خشونت و برخوردهای جبری دفاع می کنند و تمایل شدیدی به انجام آن دارند .
استراتژی سرکردگان این فرقه این است که از سال 2001 هیچ عملیات تروریستی انجام نداده اند و سلاح های خودرا بر زمین گذاشته اند اما ابعاد علاقه وافر آنها به انجام عملیات های تروریستی و آدم کشی همیشه از گوشه و کنار صحبت ها پیام های مسعود رجوی و سخنان مریم رجوی شنیده می شود .
منافقین از فردای 30 خرداد که به زعم خود قیام کرده بودند ( چیزی که از جانب ملت و محققین شورشی نافرجام لقب گرفت ) فشار شدید را برای بازتولید خشونت به خرج داد . این روش دقیقا نشانگر این بود که منافقین اگر روش های خشونت بار خود را کنار بگذارند ، از تئوری روز اول خود فاصله زیادی گرفته اند و لازم بود تا خط تبلیغ خشونت را در هر حال ادامه دهند تا پشتوانه ایجاد سازمان مجاهدین خلق که اصل تولید و بازتولید خشونت بود ادامه داشته باشد .
در حال حاضر نیز نفی خشونت تنها یک خط تبلیغتی و فریبنده است که منافقین از آن تنها با هدف بهره برداری از مسائل و جریانات بین المللی استفاده می کنند . آنها اعلام کرده اند که دیگراز خشونت خبری نیست اما در دل خود برای رفتارهای خشونت بار روز شماری می کنند .
چیزی که برای مجاهدین خلق هنوز هم یک ارزش به حساب می آید این است که اگر خود نمی توانند از خشونت استفاده کنند لااقل مردم را به زعم خود به قیام و مبارزه با "رژیم " تشویق کنند . مریم رجوی در ظاهر از تئوری راه حل سوم سخن به میان می آورد اما او نیز مانند همسرش آرزو دارد جامعه جهانی بر علیه ایران و مردم ایران متحد شوند .
پی نوشت:
*سایت های منافقین
