اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(38)

Amolآیت الله گیلانی : شما موارد اتهامت تان را شنیدید ، مکرراً بند بند را برای شما می خوانم " لا و نعم " را می فرمایید : بند اول " عضو فعال تشکیلات الحادیه و محاربه اتحادیه  کمونیست های ایران " ، شما عضویت داشته اید ؟

ضرغامی : بله .

آیت الله گیلانی : بند دوم " عضو مؤثر کمیته های کارگری که در این رابطه مسئولیت چهار کارخانه در شرق تهران را داشته اید " ، نام های کارخانه ها را هم شنیدید ، آیا این مسئولیت را داشته اید ؟

ضرغامی : توضیحاً عرض بکنم که در این کمیته خود بچه هایی که در رابطه با این کارخانجات بودند حضور داشتند ، به این ترتیب نبود که مسئول این چهار کارخانه من باشم ، مسئول این 4 کارخانه فردی بود که در کارخانه درخشان کار می کرد و متأسفانه هنوز دستگیر نشده .

دادستان : بفرمایید توی این کارخانه مجموعاً چند تا عضو داشته اید ؟

ضرغامی : در این کارخانجات تقریباً در هر کارخانه ای یک نفر بودیم .

دادستان : می خواستم طمطراق سازمان یک خورده روشن بشود ، که مسئول کارخانه های شرق تهران یعنی جمعاً 4 نفر ! !

آیت الله گیلانی : بند سوم " عضو کمیته شرق تهران مسئولیت یک حوزه پنج نفره سازمانی را به عهده داشته است ."

ضرغامی : توضیح این که بند 3 و بند 2 با هم یکی است ، یعنی دو تا مسئولیت در هم ادغام بوده ، کارخانجاتی که ذکر شد همه در همان منطقه شرق می باشد .

آیت الله گیلانی : بند چهارم " مشارکت در درگیری 18 آبان که در این درگیری متهم مسلح به ژ3 بوده " ، توضیح این که در این درگیری قرار بوده سربداران به شهر آمل حمله نمایند و نقش وی در این جریان نقل و انتقال قریب یک صد نفر افراد مستقر در جنگل بوده است . این را چه می فرمایید ؟ می توانید توضیح بیشتری بدهید ؟ مسئول شما ، آن که شما را آماده کرد که دست به این عمل ننگین بزنید ، کی بوده است ؟

ضرغامی : شب 17 آبان از طریق کاک اسماعیل مسئول نظامی جنگل به ما 3 نفر از بچه ها که یکی از آنها آقای فرخ بود و اینجا تشریف دارند ، گفتند شما به شهر بروید و برای آوردن بچه ها به شهر 3 دستگاه مینی بوس را اینجا طرف جاده امامزاده عبدالله بیاورید و ما در بین راه به اینها ایست می دهیم .

و از آنجا به بعد دیگر مسئله ای نیست ، خودمان آنها را پایین می آوریم . بچه هایی که گفتند ما اینها را پایین می آوریم و به محل امنی می بریم ، مسلح بودند و به ما گفتند شما هم مینی بوس ها را فردا ساعت 4 برگردانید .

در این رابطه ما به شهر آمل رفتیم و از مینی بوس هاییکه آنجا بودند درخواست کردیم برای آوردن یک سری زایر که در امامزاده عبدالله هستند به آنها احتیاج داریم ، اگر ممکن است با ما بیایند . ما در موقع رفتن به شهر مسلح نبودیم و اسلحه ای هم همراه مان نبود ، رفتیم و خدعه اش را ما زدیم و مینی بوس ها را آوردیم .

و بچه هایی که آنجا بودند (رشید و فرامرز) وارد مینی بوس شدند . کلت 45 همراه شان بود ، راننده را مجبور به پیاده شدن کردند . راننده ها که ما را با مأموران راهنمایی اشتباه گرفته بودند ف گفتند ما برگ معاینه و تصدیق همراه داریم و همه چیزمان تکمیل است ، بچه ها گفتند : نه ، پیاده بشوید ...

در رابطه با 18 آبان که ما مینی بوس ها را برگرداندیم و وارد خود منطقه جنگل شدیم ، در درگیری که صورت گرفت ، من مسلح نبودم . حتی افرادی که مینی بوس ها را آوردند ، مسلح نبودند .

درگیری در جاده صورت گرفت که بهنام رودگرمی و فردی به نام طالب درگیر شدند و یک برادر کارگر را آنجا به شهادت رساندند . ما در آن مقطعی که درگیری بود در اعماق جنگل در فاصله حدود 2 کیلومتر بودیم .. ماجرای مینی بوس ها و توأم شدنش با این درگیری به این ترتیب  بود .

آیت الله گیلانی : شما اصرار دارید که مسلح بودن خود را نفی کنید ، چنین به نظرتان می آید که این می تواند شما را در دادگاه غیر محارب جلوه بدهد .

ضرغامی : منظورم این نیست که بخواهم بگویم چون من در این جریان مسلح نبودم ، پس کسی را نکشتم . قصدم این است که مطالب را توضیح بدهم ، ولی در کلیه مسائلی که بوده هیچ وقت خود را کنار نمی کشم .

آیت الله گیلانی : اینجا گزارش است که خود جنابعالی مسلح به ژ3 بوده اید ، حالا می فرمایید که نبوده ام ؟ البته بر عهده دادسرا است که ادله را اقامته کند و در محکمه شرع هم شما در آنجا هر کاره بوده باشی ، از آن گروه بوده اید و در جنایت اینها شریکید .

(به نقل از پرونده : " رشید و فرامرز داخل مینی بوس شدند و آنها را با سلاح پیاده کردند و همراه شان به جنگل بردند با سه نفر راننده ... " ، حقوقدان محترم دادگاه می گوید : ایشان دارای ژ3 بوده ، از خود ایشان سؤال کنید ، حالا از شما سؤال می کنم .)

دادستان : اینجا بیان شده که ایشان در این سرقت مسلحانه شرکت داشتند ، طبیعی است که وقتی اینها با هم کار سازمانی می کنند ، این آقا می برد تحویل یک عده مسلح می دهد ، زمینه را قبلاً فراهم کردند و در این آدم ربائی مسلحانه و سرقت اتومبیل این آقا قطعاً دست داشته و کوچکترین اختلافی بین این آقا و آن کسی که مسلحانه آن برادرها را تهدید کرده ، وجود ندارد .

از نظر ما آن کس که اسلحه به دست گرفته و یا این آقا که فریب داده و تا نزدیک تیر برده (که اگر آن برادران مقاومت می کردند ، قطعاً آنها را هم شهید می کردند) هیچگونه فرقی نیست . ایشان در این آدم ربائی مسلحانه نقش مؤثری داشته و به نظر من نقش ایشان برای آن علم بیشتر از مسلحین بوده ، اگر این آقا با خدعه و فریب مینی بوس ها را نمی دزدید ، هیچگاه آن صحنه اتفاق نمی افتاد .

آیت الله گیلانی : (به نقل از پرونده) من در درگیری 18 آبان ، مسلح به ژ3 بودم و در کمین جاده دکل ....

ضرغامی : این چیزی است که حداقل از نظر تاریخی درست نیست ، شاید من در ذهنم آن لحظه ای که دستگیر شدم ، دچار اشتباه شدم ... این جریان بر می گردد به 22 آبان ، در 18 آبان ما در کمین بودیم . در جریان 22 آبان فردی به نام رضا قرقی که با گروه کمین صادق بود (نام فامیل رضا شاید سپرغمی به علت همشهری بودن بداند) یک نفر از افراد بسیج را به شهادت می رساند . در این درگیری من مسلح بودم ولی در جریان 18 آبان که مسئله رفتن به شهر آمل بود ، من مسلح نبودم ...

آیت الله گیلانی : شما اینجا مرقوم فرمودید که " ما سه نفر راننده 3 مینی بوس شده مراه 3 کمک به شهر آمل رفتیم و از آمل به بابل و مینی بوس ها را مقابل ... نگه داشتیم و من شب به منزل پدر بزرگم رفتم ."

ضرغامی : جریان 18 آبان را من در بازجویی با 22 آبان اشتباهاً توضیح دادم و لیکن مسئله 17 آبان به جای خودش که من در آنجا مسلح نبودم ، ولی در جریان 22 آبان که همان کمین بود ... من نمی توانستم در حالی که به آمل رفتم مینی بوس بیاورم و در کمین هم باشم .

آیت الله گیلانی : آقای ضرغامی شما خوب است ضرغامانه یعنی مثل شیر حمله و صحبت کنید . خودتان را مسخ نکنید ، این چیزی که اینجا نوشته اید با هم مرتبط است (از پرونده)" آن روز ساعت 4 داخل جنگل برسیم و تحویل مسئول نظامی جنگل بدهیم ، نزدیک ساعت 4 بعدازظهر به طرف جاده امامزاده عبدالله حرکت کردیم و مسئولیت ... " و در جایی دیگر نوشته اید " من در درگیری 18 آبان مسلح به ژ3 بودم و در کمین جاده دکل بودم ، در گروه صادق ... "

ضرغامی : بله ، درست است .

آیت الله گیلانی : 18 آبان درست است ؟

ضرغامی : بله ، توضیحاً عرض می کنم مطالبی که آنجا در مورد روز 18 آبان درج شده ، ممکن است با 22 آبان تضادی پیدا کرده باشد ، ولی من در صدد نفی آن نیستم .

آیت الله گیلانی : بند پنجم " مشارکت در درگیری معروف به " زرکه " که وی جزء گروه پشتیبانی بوده و در هنگام عقب نشینی نیروهایشان آتش حمایت برای آنها به وجود می آورده است ." تیراندازی می کردی ؟

ضرغامی : در جریان زرکه که دو قسمت بود ، در روزی که بچه ها رفته بودند جلو ، ما مسئولیت این را داشتیم که از بالای تپه (البته ما خودمان جلوی تپه را نمی دیدیم) نیروی پشتیبانی باشیم . بچه ها جلو رفتند و در این درگیری فردی به نام فرامرز از بچه های ما مجروح شد و بچه ها عقب نشینی کردند .

در حین عقب نشینی که فاصله ما با برادران سپاه بسیار زیاد بود ، به دستور کاک اسماعیل یکی دو تا تیر هوایی زدیم که گمان کنند هنوز افراد در جلو هستند و افراد ما بتوانند عقب بنشینند .

آیت الله گیلانی : اتهام ششم " انتقال اعضا و هواداران اتحادیه که در کارخانه های شرق تهران نفوذ کرده بودند به جنگل و بالعکس ، جهت شرکت در قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران " اینها را شما منتقل کردید ؟

ضرغامی : در رابطه با بحث جنگل از طرف مسئول من (فردی به نام صادق) به ما عنوان شد بچه هایی که در کارخانجات کار نمی کنند ، باید به جنگل بروند ... افراد آن کارخانه آن طور که عنوان شده در جریان شرکت نداشتند ، به جز خود صادق که در کارخانه رخشان کار می کرد و فقط به دو نفر از بچه ها یکی کارگری به نام صمد و دیگری آقای عبدالمنافی که اینجا هسند و در رابطه با کمیته منطقه شرق بودند ، از طریق من اطلاع داده شد .

در بحث تشکیلات بر سر مخالفت و موافقت با این جریان از بچه های مخالف ، آقای وحید سریع القلم و از موافقین سید سیامک زعیمی آمدند با ما صحبت کردند ، اما به آن ترتیبی که باید اقناع نشدیم .

به آن صورتی هم که آقای ریاحی گفتند که به شکل داوطلبانه بود ، نبود . ما (چه من و چه آقای عبدالمنافی و چه آن فرد کارگر به نام صمد) با این بحث ها اقناع نشدیم ، ولی از طرف همان مسئول مان صادقانه گفته شد چون شما در کارخانه شاغل نیستید باید بیایید .

نه تنها در رابطه با من که عضو بودم (حداقل با من همچو بحث هایی شد) بلکه حتی به بچه های دیگر که به جنگل رفتند ، گفته شده بود . شما برای مدت یکی دو هفته برای آموزش نظامی می روید . آن بچه ها اینجا هستند ، یکی به نام مستعار علی ام.یک .

به آنها گفته شد که این آموزش کوچک و دو سه هفته ای است حداقل در رابطه با ما ، با توضیح و بحث سیاسی گفته شد که همچو قیامی مطرح است . تحلیل قیام فوری داده شد. البته این بحث ها از نظر ما به جمع بندی نرسید ، ولی بر اساس مسئولیت تشکیلاتی و همان سانترالیزی که در تشکیلات وجود دارد ، به من و دوستان مان که اسم بردم مسئولیت داده شد که از طریق فردی به نام مراد به جنگل برویم .


اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(۳۷)


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان