چندی قبل شاهد پیروزیهای حزب جمهوریخواه در انتخابات میاندورهای، مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا بودیم. در این میان برخی مانند منافقین نتوانستند خرسندی خود را از این واقعه پنهان کنند و به نحوی که گویا تاریخ را از یاد بردهاند این ماجرا را به خود و دیگران بشارت میدادند.
این واقعیت که هر هشت سال یکبار قدرت سیاسی در آمریکا و در اکثر زمانها بین دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در چرخش است، تقریبا بر کسی پوشیده نیست و رخداد آن به هیچ وجه دور از انتظار نبود؛ اما اینکه گروهی تصور کنند پیروزی جمهوریخواهان میتواند به ضرر ایران و سیاستهای آن در منطقه ختم شود با توجه به آنچه تاریخ از روی کار آمدن جمهوریخواهان به ما نشان داده به نظر غیرمعقول است.
این پیروزی حزب جمهوریخواه مشخصا توابع منفی در بر خواهد داشت؛ اما سوال اصلی این است که نتایج منفی آن برای چه گروه یا گروههایی است؟ نظر سیاستمداران و کارشناسان سیاسی در آمریکا در اینباره جالب است. چنانکه آلکس اسنستاد در شماره اخیر مجله پولیتیکو در مقالهای با عنوان خانه حیوانات نوشته است: اکثر افرادی که در قالب حزب جمهوریخواه به مجلس نمایندگان و سنای آمریکا راه پیدا کردهاند افرادی هستند به شدت تندرو با اظهاراتی التهابآفرین که باعث شرمساری رهبران حزب جمهوریخواه خواهند شد چنانکه فیل سینگر استراتژیست دموکراتها معتقد است: جمهوریخواهان با این پیروزی به طرز مسخرهای به استقبال یک باخت بزرگ میروند.
بر اساس این نظر این پیروزی برای جمهوریخواهان نه تنها دستاورد بزرگی نخواهد بود که زحمات بیشمار و پرهزینهای را برای مردم آمریکا به بار خواهد نشاند. امری که نشان از دلهره سران و تئوریسینهای جمهوریخواه دارد تا چه رسد به کسانی که هزاران کیلومتر آن طرف زمین بخواهند از آن اظهار خوشحالی نمایند.
البته گرچه در دوره قبلی حاکمیت جمهوریخواهان آن هم تا سطح ریاستجمهوری جرج بوش پسر، همراه شد با اظهارات تحریککننده، اقدامات چکشی و خرقالساعه و در نهایت بسترسازی برای جنگهای خانمانسوز به وسیله فروریزی برجهای دوقلو اما به اعتقاد تمام اهل سیاست دولت و مردم ایالات متحده از آن همه جنگ و جنجال متاع چندانی به دست نیاوردند به جز هزینههای گزاف جنگ که سود آن تنها جیب اسلحهسازان را پر کرد و ضررش جیب مالیاتدهندگان آمریکا را خالی. در آخر بهرهبرداری از آنچه در افغانستان و به خصوص عراق به وقوع پیوست نصیب دولت جمهوریاسلامی ایران شد.
آمریکا در جریان همان جنگ با هزینه زیادی، مزدورانی را که خود در خاورمیانه به قدرت رسانده بود ساقط کرد و بعد از چند سال بدون بهرهبردای چندانی مجبور به ترک آن دو کشور شد در حالی که شاهد ارتباط عالی ایران با این دو کشور بود. ارتباطی که دست آمریکا را تا حدود زیادی از تحولات آن کشورها کوتاه میکرد و آمریکاییان را از مقاصدشان دورتر و دورتر.
جای تعجب است که منافقین این نکته که پایان دوران رجزخوانیشان در عراق توسط همین جمهوریخواهان و پس از حمله آنان به عراق رقم خورد، را از یاد بردهاند. اتفاقی که باعث اختفای چندین و چند ساله مسعود رجوی سرکرده ایشان شد و دست آنان را به طور کامل و برای همیشه از تعرض به مردم و ثروتهای عراق کوتاه کرد و آنچه را که در قبال مزدوری و در طول آن سالها از صدامحسین دریافت کرده بودند و در اردوگاه اشرف انبار کرده بودند، را به مردم عراق بازگرداند. بیشک سردرگمی و آوارگی منافقین بین اورسوراواز و لیبرتی و آلبانی مرهون جنگطلبیهای جمهورخواهان است.
حال اگر بخواهیم بر اساس تاریخ قضاوت کنیم باید بگوییم که پیروزی جمهوریخواهان شاید برای خود آمریکاییها و حتی خود جمهوریخواهان و یا گروهی مانند منافقین جای ترس داشته باشد ولی برای ایران اگر انتفاع نداشته باشد ضرری هم نخواهد داشت.