ترورها باید بازتاب اجتماعی داشته باشد

منبع: کتاب مناظره زندانیان اوین کارنامه سیاه ۲


به دنبال کشته شدن موسی خیابانی در ۱۹ بهمن ماه سال ۶۰ بدست امت قهرمان و سلحشور ایران سازمان که در واقع از این ضربه استراتژیک ( از دست دادن کسی که فرد دوم منافقین بوده است ) وحشت زده شده و طبق تحلیلی که میدهد مطرح میکند : " کشته شدن خیابانی موجودیت و حیات سازمان را به خطر انداخته و به عبارتی آن را زیر سوال برده است و اگر تا دیروز حرکات نظامی براساس یک قیام دراز مدت و کشیدن مردم به صحنه بود تنها کاری که باید از این به بعد بکنیم این است که جای موسی خیابانی را پر کنیم و طوری عمل کنیم و طوری عملیات را ادامه دهیم تا در جامعه مطرح بشویم و نشان بدهیم که هنوز سازمانی وجود دارد." در همین رابطه رهنمود آخری که میرسد این است که :"عملیات همچنان بر روی بدنه نظامی جمهوری اسلامی ادامه پیدا کند منتها شکل و نحوه اجرای آن باید طوری انجام گیرد که این ترور ها و عملیات بازتاب اجتماعی داشته باشد.

در نمونه ها و تحلیل ها و خطوط بعد می بینیم که منافقین برای اینکه خودشان را در جامعه مطرح کنند و نشان بدهند که هنوز وجود دارند و باصطلاح عملیات بازتاب اجتماعی داشته باشند دست به چه جنایات وحشیانه ای میزنند . البته باید بگوییم طرحهایی که از این به بعد گفته میشود فقط در این مراحل استفاده نمیشده است بلکه در مراحل قبل نیز استفاده میشد منتها از آنجا که کشته شدن موسی خیابانی سازمان را هم برای نیروهای تشکیلات و هم برای نیروهایی که بهر نحو هواداری میکرده اند زیر علامت سوال برد . این خط بصورت اصلی ترین شیوه مطرح شد .

بدنبال کشته شدن خیابانی ، ضربه دوازدهم اردیبهشت به‌وجود میاید و در این ضربه۶۰-۵۰ نفر از کادرهای بالای سازمان کشته یا دستگیر میشوند . این ضربات آنقدر برای منافقین سنگین است که دیگر حداقل ملاکهای انسانی هم برایشان مطرح نمیشود و از این به بعد است که ماهیت جنایتکارانه منافقین چنان واضح تر وملموس تر و مشخص تر میشود که برای هیچ فردی شکی باقی نمیگذارد.