شایعه بخشنامه ضدعرب من!

منبع: ماهنامه راه‌نما(مطالعات بین‌المللی تروریسم)

خیلی محرمانه به من ایمیل میشد که من، خطاب به ریاست سازمان برنامه وبودجه از قول خودم و نه رئیس جمهور نوشته ام که ترتیبی اتخاذ شود تا ترکیب جمعیتی خوزستان به هم بریزد. عربها مهاجرت کنند، اسامی شهرها و قصبات که عربی هستند فارسی شود، آذری ها به آنجا مهاجرت نکنند و از این نوع حرفها. اصلاً جدی نگرفتم... تصورم هم بر این بوده و هست که هر کسی این نامه را بخواند میفهمد در ایران، حتی اگر این تصمیمات در سطح رهبری و شورای عالی امنیت ملی و رئیس جمهور هم گرفته شود قابلیت اجرا ندارد و اساساً تصمیمات خیلی کوچکتر از این در سطح عالی کشور گرفته میشود. حالا چطور رئیس دفتر ریاست جمهوری میتواند از طرف خودش بخشنامه غیرمعقول را صادر کند و ترکیب جمعیتی منطقه حیاتی و مهمی مثل خوزستان را تغییر دهد؟

به همین دلیل گمان نمیکردم توضیح لازم باشد. اما وقتی خیلی ها دلسوزانه گفتند حسابی در منطقه خوزستان در حال شوراندن ایرانیان عزیز عربزبان هستند و حتی اطلاع رسید که پرینت آن را هم در روستاها منتشر کردهاند، گفتم شاید لازم باشد یادداشت کوتاهی بنویسم و توضیح دهم که: ۱. من هیچوقت چنین قدرتی نداشتهام که بتوانم بخشنامه ترکیب جمعیتی بدهم؛ ۲. اگر هم داشتم و یا اگر همه کسانی که قدرت دارند نیز تصمیم بگیرند ترکیب جمعیتی هر نقطهای را بر هم بریزند نمیتوانند؛ ۳. ایرانیان عربزبان هم هوشمندتر از آن هستند که با چنین روشهای شناخته شدهای تحریک شوند. گرچه نمیتوان به طراحان این روشهای شناخته شده و مجعول نصیحت کرد که تأثیر ندارد، ولی میتوان از عزیزان وبلاگ نویس و سایتهای خبری که این نوشته را منتشر کرده اند خواست که این نوشته مرا هم منتشر کنند تا ذهن خوانندگان روشن شود.

نامه سیدمحمدعلی ابطحی به وزیر اطلاعات حجت الاسلام والمسلمین یونسی درباره حوادث اهواز


وزیر محترم اطلاعات

با سلام، در اوایل هفته گذشته چند ایمیل به سایت شخصی من رسید که در آن کپی نامه ای بود با امضای من در دوران ریاست دفتر ریاست جمهوری با مضمون مهاجرت قوم عرب از خوزستان و تغییر ترکیب جمعیتی عرب و ترک. از متن و مضمون نامه کاملاً معلوم بود که جعلی است. چون هم این کارها با سیاست جمهوری اسلامی مطابق نبود و مهمتر آنکه رئیس دفتر رئیس جمهور اصلاً اختیار چنین کارها و بخشنامه هایی را ندارد. به دلیل اینکه گمان میکردم یک شوخی اینترنتی است و نباید آن را شایع کرد، یکی، دو روزی به آن بی توجهی کردم. وقتی شنیدم در خوزستان این نامه منتشر شده در روز دوشنبه ۲۲ فرودین در سایتم به تفصیل به تکذیب نامه پرداختم. متأسفانه مورد توجه هیچ خبرگزاریای قرار نگرفت و فقط در روزنامه اقبال سه شنبه ۲۳ فروردین ماه منتشر شد... . حوادث تلخ و تأسف آور دو روز گذشته نشان داد که این توطئه، برنامه ای از پیش تهیه شده است که در آن میان، جدائی طلبان نیز از این فرصت بهره بردند و به تحریک پرداختند.

تابش(در گفتوگو با ابطحی):


نامه اهواز واقعاً جعلی است؟

ابطحی: بله جعلی است.

‎تابش: آیا جزء نامههایی نبوده که به دلیل پرکاری و... بدون خواندن متن نامه آن را امضاء کرده باشید؟

ابطحی: دبیرخانه ریاست جمهوری شماره نامه را بررسی کرده و اصلاًچنین چیزی وجود ندارد و اساساًجزء کارهای روتین نیست چون چیزی که آنجا نوشته شده در صلاحیت رئیس دفتر رئیس جمهور نیست. این نامه‎ای که تهیه شده جعلی است چون حتی نوشته نشده که من مثلاًاین دستور را از طرف رئیس جمهور ابلاغ می‎کنم، نوشته است که خودم تصمیم به چنین کاری کرده‎ام، کاملاًمعلوم است محتوای نامه جعلی است.

در این روزهایی که حوادث تلخ خوزستان جریان داشت و هنوز گیجم که چرا من برای این توطئه انتخاب شده بودم، خیلی بر من سخت گذشت.

همیشه به درگیری های قومی حساس بوده ام وهمواره دنبال این بوده ام که آنها باید به حقوق قانونیشان برسند. یقین دارم دردرگیریهای قومی قربانی اصلی «ایران» است ومتأسفانه کسانی درخارج مرزهاهستندکه به نام اقوام،ازتجزیه ایران حرف میزنند.

وقتی مصاحبه یکی از جدایی طلبان عرب را از یکی از تلویزیونهای عربی میشنیدم احساسم این بود که همان نفرتی که من از این صداها دارم، برادران و خواهران عرب خوزستانیم نیز همین احساس را دارند و بی دلیل در آتش درگیریها گرفتار آمده اند.