لجنهالوفاق یا لجنهالنفاق؟!
منبع:
ماهنامه راهنما(مطالعات بینالمللی تروریسم)
حزب لجنهالوفاق فعالیت خود را از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۶ با اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... در قالب همسان نمودن آراء، انتخاب افراد عربزبان در انتخابات، عرضاندام سیاسی، فعالیتهای فرهنگیسیاسی در سطح استان خوزستان آغاز نموده است. این تشکیلات با تمام توان و پتانسیل خود در اولین اقدام، موفق به کسب کرسی و راهیابیجاسم شدیدزاده در مجلس شورای اسلامی و در نهایت مدیریت شهری اهواز را از طریق انتخاب شورای شهر بهدست گرفت.
جوّ حاکم بر تشکیلات لجنهالوفاق و حضور افراد تجزیهطلب در سکان هدایت آن، بستر مناسبی را جهت فعالیتهای پنهان و پرورش نیرویهای عملیاتی و بمبگذار در سطح استان خوزستان مهیا نمود که اوج آن اغتشاشات در فروردین ماه و به تبع آن سلسله بمبگذاریهای سال ۱۳۸۴ استان خوزستان میباشد. خسارتهای جبرانناپذیر مادی و معنوی از جمله شهادت بیش از ۲۲ نفر و مجروحیت بیش از ۳۰۰ نفر و خسارتهای میلیاردی، شاهدی بر این واقعیت است. نگاهی گذرا به پرونده یک دهه فعالیت حزب فاقد مجوز لجنهالوفاق مصادیق متعددی از موارد فوق را تصدیق مینماید.
ذیلاً به بررسی نقش چند نفر از اعضاء کادر مرکزی، اعضاء شورای تدوین اساسنامه، عناصر فعال و... لجنهالوفاق میپردازیم.
حبیب نبگان
وی از سرکردگان تشکیلات لجنهالوفاق است که فعالیت خود را ازسال ۱۳۷۶ آغاز نمود. او بهعنوان یکی از اعضاء کادر مرکزی و از فعالان افراطی حزب لجنهالوفاق فعالیت خود را ادامه و بهعنوان سخنران و... در میان همکاران خود و برخی از مناطق اهواز و شهرهای عربنشین فعالیتهای گستردهای در خصوص مسائل تجزیهطلبانه و ترویج این تفکر داشته است. از کاندیداتوری طرفداران این حزب خاصه جاسم شدیدزاده و... حمایتهای بیشائبهای داشته است. نامبرده نامزد اولین دوره انتخابات شورای شهر اهواز بوده است، که علیرغم تبلیغات گسترده انتخاباتی موفق به جلب اعتماد مردم نگردید.
بعد از موفقیت اعضاء لجنهالوفاق در دومین دوره انتخابات شورای شهر وی ضمن حمایت از آنها ارتباطات مستمر خود با اعضاء شورای شهر اهواز خاصه عناصر لجنهالوفاق و بعضی از شهرداران مناطق مختلف را در دستور کار خود قرار داد و از این ارتباط در راستای کسب وجهه و پرستیژ اجتماعی و بهدست آوردن تسهیلات و... سود جست. نامبرده در یک مقطع زمانی یکی از پیمانکاران شهرداری اهواز بوده است.
مشارالیه همزمان با فعالیت پوششی در حزب غیرقانونی لجنهالوفاق اقدام به راهاندازی تشکیلاتی مستقل از لجنهالوفاق با عنوان حرکه النضال العربی لتحریر الاهواز در چهار شاخه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی نمود. وی در اثنی راهاندازی این حرکت موفق به جذب بیش از سی نفر از اعضاء لجنهالوفاق از شهرهای مختلف عربنشین از جمله اهواز، شادگان، ماهشهر، شوشتر و.. میشود و ضمن سازماندهی آنها به مجموعههای مختلف، با واسطه و بیواسطه، اقدام به آموزش آنها در زمینههای سیاسی، اعتقادی، رزمی، نظامی و امنیتی مینماید و در راستای اداره تشکیلات حرکهالنضال العربی لتحریر الاهواز دست به سرقتهای متعدد مسلحانه میزند و از سال ۱۳۷۹تا ۱۳۸۳حداقل ۶ سرقت مسلحانه و غیرمسلحانه را رهبری و هدایت نمود. همین اعضاء همزمان در لجنهالوفاق فعالیت داشتند.
در سال ۱۳۸۴ بعد از انتشار نامه جعلی منتسب به محمدعلی ابطحی و به تبع آن ناآرامیها و اغتشاشات استان خطاب به اعضاء تشکیلات نظامی، محیالدین آلناصر، اظهار مینماید: «اصلاحات دیگر نمیتواند مطالبات قومی ما را برآورده کند و ما جز با اقدام نظامی نمیتوانیم به اهدافمان برسیم.»
بر همین اساس تشکیلات فوق در تاریخ ۲۲خرداد۱۳۸۴ اقدام به بمبگذاری در ادارات ذیل نامه جعلی منسوب به دفتر ریاستجمهوری یعنی فرمانداری اهواز، سازمان مدیریتوبرنامهریزی، سازمان مسکنوشهرسازی، مینماید و به تبع آن اقدام به بمبگذاری در تاریخ۱۰شهریور۱۳۸۴ در خطوط لوله نفت کوی فرهنگیان اهواز، تاریخ۸مهر۱۳۸۴ خطوط لوله نفت آبادان، تاریخ ۴بهمن۱۳۸۴ اداره کل منابع طبیعی و بانک سامان و تاریخ ۸اسفند۱۳۸۴ فرمانداریهای آبادان و دزفول مینمایند که خسارتهای جبرانناپذیر مادی و معنوی بر جای گذاشت.
وی دراوایل سال ۱۳۸۴،قبلازبمبگذاری۴بهمن۱۳۸۴، بهمنظور ارتباط با عناصر تجزیهطلب خارج از کشور و فعالیت علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به خارج کشور متواری گردید.
غلامعباس ساکی با نام مستعار ابوفاروق
غلامعباس ساکی که از اعضاء مؤسس و عضو شورای تدوین اساسنامه لجنهالوفاق محسوب میگردد، در دهه ۱۳۷۰ مجری کلیه برنامههای تشکیلات مذکور بوده است. وی که در راهاندازی تشکیلات ضدانقلاب از دهه ۱۳۶۰ فعالیت داشت در بیش از ده تشکیلات ضدانقلابی و خلق عربی داخل و خارج کشور عضویت و فعالیت مینمود.
وی بهاتفاق چندین نفر از اعضاء فعال لجنهالوفاق مبادرت به راهاندازی تشکیلات خلق عربی در داخل کشور با عناوین الحرکه الدیمقراطیه، حرکه الصو و... حرکه السُنّی الاهواز در استان خوزستان با هدف برگزاری محافل و جلسات، نماز جماعت به سبک اهل سنت، برگزاری نماز اعیاد فطر و قربان و... به سبک و سیاق اهل سنت، کشاندن جلسات از محافل پنهانی به مساجد و حسینیهها، چاپ و تکثیر جزوات محمدابنعبدالوهاب در سطح استان، تلاش جهت جلوگیری از تقدیس امامزادهها، سادات و مراجع تقلید، شعارنویسی، پرتاب لجن و کثافت به ساختمان امامزادهها، درگیر شدن اعضاء تشکیلات با خطبا و علما از جمله با سید شعاع، ملاجابر عبیات، شیخ مهدی از وعاظ و خطبای معروف، برگزاری نماز عید قربان همزمان با اعلام کشور عربستان سعودی، ارتباط با مصطفی سباتی از فعالان اهل سنت کشور کویت، فرستادن هیأتها به شهرستانها و روستاها برای تبلیغ اهل سنت، برگزاری جلسات قرآن و تفسیر به سبک و سیاق اهل سنت، تهدید علما و خطبا و توهین به آنها و... مینماید.
نامبرده همزمان با فعالیت در لجنهالوفاق بهعنوان کادر مرکزی، بهاتفاق چند نفر دیگر از اعضا، اقدام به چند فقره سرقت مسلحانه از صنایع فولاد در فروردین ماه ۱۳۷۷، شرکت ماشینآلات منطقه برومی اهواز در اسفندماه ۱۳۷۷، شرکت اکسیژن (سرقت کولر، ماشیننویس، یخچال و..) در منطقه سپدار اهواز در اردیبهشت ماه ۱۳۷۸ و اتومبیل حامل کولر در جاده اهواز به مسجد سلیمان مینماید که در این سرقت متأسفانه راننده کامیون به قتل میرسد. مشارالیه در سال ۱۳۷۸ مبادرت به خروج غیرقانونی از کشور میکند و فعالیت ضدانقلابی خود را در کشور سوریه و عضویت در تشکیلات خلق عربی و تجزیهطلب از جمله جبههالتحریر در عراق، جبهه دموکراتیک در لندن، المجلسالوطنی در کانادا، المجلسالقومی(سیدصباح موسوی مسئول فعلی سایت المحمره) در سوریه، المنظمهالتحریر در هلند، عضویت در منظمهالتحریر از سال ۱۳۷۷ تاکنون و پذیرش مسئولیت فرهنگی این تشکیلات در کشور سوریه، عضویت در حزب بعث، امن سیاسی و قیادهالقومی را بر عهده میگیرد که به لطف الهی در سال ۱۳۸۵ دستگیر و به جمهوری اسلامی ایران مسترد شده است.
سعید حمیدان ابومحی
وی که از عناصر فعال و عضو شورای مرکزی لجنهالوفاق محسوب میشود همزمان با فعالیت در تشکیلات لجنهالوفاق در سال ۱۳۷۶، بهاتفاق محسن باوی، عماد باوی و عبدالرضا نواصری به عضویت تشکیلات تروریستی و بمبگذار در میآید. این تشکیلات قصد انفجار کاروانهای راهیان نور، بمبگذاری و پرتاب نارنجک بر روی مهمانان نوروزی و... را داشته است.
همزمان با عضویت در لجنهالوفاق وگروه تروریستی و بمبگذار به مسئولیت عبدالرضا نواصری، نامبرده به عضویت تشکیلات حرکه النضال العربی به سرکردگی حبیب نبگان، ابومحسن، در میآید و از سال ۱۳۷۶ رسماً فعالیت خود را آغاز و مسئولیت فرهنگی تشکیلات را عهدهدار گردید. در ادامه فعالیت در تشکیلات مذکور، مشارالیه مسئولیت شاخه اقتصادی تشکیلات بمبگذار حرکه انضال العربی را به عهده میگیرد. او تا زمان دستگیری نیز این مسئولیت را عهدهدار بود. لازم به ذکر است که نامبرده دارای یک عکاسی به نام هاله بوده که سرکردگان تشکیلات به نامهای احمد نیسی و حبیب نبگان پولهای هنگفتی که از بانکهای متعدد در سطح استان سرقت کرده بودند را، در این عکاسی سرمایهگذاری نمودند. این تشکیلات در سال ۱۳۸۴ مسئولیت تمامی بمبگذاریهای استان را به عهده گرفت.
علی مطیرینژاد
وی در سال ۱۳۷۶ همزمان با فعالیت استانی حزب لجنهالوفاق به عضویت آن در آمده بود. در زمان فعالیت با متهمین سعید حمیدان، محسن باوی و در نهایت حبیب نبگان آشنا میشود و تقریباً در تمام فعالیتهای این حزب در مرکز استان و شهرستان ماهشهر فعالیت و شرکت داشته است. در کنار فعالیتهای آشکار نامبرده اقدام به سرقت مسلحانه از بانک صادرات ماهشهر مینماید و با هماهنگی حبیب نبگان به زندگی مخفیانه روی میآورد و سرپرستی خانه تیمی تشکیلات تروریستی و بمبگذار حرکهالنضال را عهدهدار میشود. به علت فعالیتهای تجزیهطلبانه از طرف سرگردگان تشکیلات، مسئولیت شاخه نظامی حرکهانضال با عنوان محیالدین آلناصر به وی واگذار میگردد و در سال ۱۳۸۴ نامبرده فرماندهی و هدایت کلیه بمبگذاریهای استان خوزستان را به عهده میگیرد و شخصاً در چندین عملیات تروریستی شرکت می نماید.
محمدعلی سواری
مشارالیه در سال ۱۳۷۶ به عضویت جبهه دموکراتیک خلق عرب اهواز در میآید و رسماً فعالیتهای خود را با سفر به کشور ترکیه و ملاقات با صلاح مزرعه و... بهعنوان یکی از اعضاء فعال جبهه در داخل کشور شروع نمود.
همزمان با راهاندازی لنجهالوفاق به عضویت این حزب در میآید و فعالیتهای شایانی در این خصوص داشته است. وی که از دوستان صمیمی متواری حبیب نبگان و متهم ریسان سواری بهشمار میآید، اقدام به راهاندازی تشکیلات بمبگذاری به اتفاق ۲تن از برادران و فرزند خود و چند تن دیگر از عناصر مستعد در این زمینه گردید و در همین راستا اقدام به تهیه و خرید ده کیلو مواد منفجره T.N.T و بیست عدد چاشنی جهت انجام عملیات بمبگذاری به مبلغ یک میلیون ریال و در نهایت موفق به بمبگذاری در خطوط لوله نفت قلعه چنعان شد.
احمد نیسی
وی از عناصر فعال تشکیلات لجنهالوفاق محسوب میگردد. با توجه به اینکه وی دارای طبع شعر بوده در مراسمات تبلیغی، فرهنگی، سیاسی و... لجنهالوفاق شرکت و به قرائت شعر میپرداخت. وی همزمان با فعالیت در لجنهالوفاق بهاتفاق حبیب نبگان اقدام به راهاندازی تشکیلات تروریستی حرکهالنضال العربی لتحریر الحواز نمود و بهعنوان نفر دوم تشکیلات کلیه بمبگذاریهای استان خوزستان در سال ۱۳۸۴ را هدایت و رهبری نمود.
محمد چعب
نامبرده یکی از اعضاء لجنهالوفاق در شهرستان شوشتر بهحساب میآمد. وی در سال ۱۳۷۶ به عضویت تشکیلات تروریستی حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز در آمده و در ۲ عملیات نظامی شخصاً شرکت داشته و اقدام به فیلمبرداری و مونتاژ صحنههای بمبگذاری تشکیلات مینمود.
حسین عساکره
وی که ازفعالین حزب وفاق در شهرستان ماهشهر است که دارای ارتباطات و مراوادات متعدد با جاسم شدیدزاده بوده است. همزمان با فعالیت در این حزب، اقدام به فعالیتهای تجزیهطلبانه و خلق عربی نموده است و بهعنوان حلقه اتصال عناصر تجزیهطلب ماهشهر با تشکیلات تجزیهطلب اهواز ایفای نقش مینمود. در سال ۱۳۸۴ و با شکلگیری اغتشاشات تجزیهطلبانه در خوزستان، عساکره با استفاده از فرصت پیش آمده، وارد مرحله جدیدی از فعالیت شد و در راستای اهداف سازمانی خود، بمبگذاری در شهرهای ماهشهر و امیدیه را در دستور کار خود قرار میدهد و بهاتفاق چند نفر از عناصر خلق عربی استان، گروه نظامی و تروریستی موسوم به جنبش چهارشنبه سیاه یا حرکه الاربعاء سوداء را تشکیل میدهند.
جاسم شدیدزاده
شدیدزاده عضو شورای مرکزی لجنهالوفاق محسوب میشود و بر اساس فعالیتهای این حزب به مجلس شورای اسلامی راه یافته است. فعالیتهای متعددی در راستای اهداف تشکیلات و عناصر خلق عربی انجام داده که از مهمترین این اقدامات میتوان به مصاحبه با تلویزیون الجزیره و بسترسازی اغتشاشات فروردین ماه ۱۳۸۴، سخنرانی در روز عید فطر و به تبع آن راهپیمائی هزاران نفری در شهرستان اهواز و... اشاره نمود.
مصادیق یاد شده تنها بخشی از پرونده یک دهه فعالیتهای حزب فاقد مجوز لجنهالوفاق میباشد و سایر اعضاء نیز نقشی به مراتب در همین حد و اندازه دارند.
با نگاهی گذرا به فعالیتهای یک دهه گذشته لجنهالوفاق، این تشکیلات در بروز بحرانهای سیاسی اجتماعی و اغتشاشات خونین و نیز انجام چندین عملیات بمبگذاری و تروریستی در خوزستان که با استفاده از فضای باز سیاسی جامعه بهعنوان فرصتی برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی با هدف سرنگونی نهایت استفاده را نمودند، بر همگان مبرهن و روشن میگردد که محوریت اکثر اغتشاشات و اقدامات تروریستی و ایذایی در سطح استان، عناصر و مرتبطین این حزب میباشند.