در جمهوری اسلامی مسائل طایفه ای مطرح نیست

منبع: ماهنامه راه‌نما(مطالعات بین‌المللی تروریسم)
تفرقه، توطئه دشمنان اسلام
در حوداث بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به ویژه داعیه های تجزیه طلبانه بعضی گروههای سیاسی که در پشت سر قومیتها پنهان شده بودند، مهمترین راهبرد نظام و رهبری آن، تأکید و تشویق مردم به سمت وحدت کلمه تحت لوای اسلام و آگاهسازی آنان نسبت به توطئه های بیگانگان بود. حضرت امام خمینی(ره) که پیش از پیروزی انقلاب لحظه به لحظه تحولات سیاسی کشور را رصد کرده و آن را هدایت می نمودند، با درک توطئه دشمنان در ایجاد اختلاف بین امت اسلامی، در سخنان خود ضمن رد هرگونه برتری قومی، زبانی و نژادی، آن را باعث بُروز تفرقه بین ملتها دانسته و مخالف تعالیم دینی بیان داشتند: «آن چیزی که آنها اصرار دارند این است که ما با هم مجتمع نشویم، ما با هم برادر نباشیم، مسلمانها در هر کجا که هستند با اشکال مختلفه (باشند)، یک شکل آن ملی گرایی، آن میگوید ملت فارس، آن میگوید ملت عرب، آن میگوید ملت ترک، این ملی گرایی به این معنا که هر کشوری، هر زبانی بخواهد مقابل کشور دیگر و زبان دیگر بایستد، این امری است که اساس دعوت پیامبران را به هم میزند». (صحیفه امام، ج ۱۵، ص۴۷۱، سخنرانی در جمع اقشار مردم به مناسبت هفته وحدت ۲۰دی۱۳۶۰)
ایشان همچنین در یکی دیگر از بیانات خود با تأکید بر عدم برتری قومیتی در ایران اسلامی می فرمایند: «اسلام آمده است که بگوید همه نژادها با هماند، هیچکدام بر هیچکدام تفوق ندارند، نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و نه ترک بر هیچیک از اینها و نه هیچ نژادی بر دیگری و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچکدام بر دیگری فضلیت ندارند. فضیلت با تقوا است، فضیلت با تعهد است...». (صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۸۸، سخنرانی در جمع اعضای کنگره آزادی قدس، ۱۸مرداد۱۳۵۹)
حضرت امام خمینی(ره) با توجه به شخصیت برجسته و تأثیرگذار خود بهعنوان رهبر بلامنازع انقلاب اسلامی، از ابتدای شروع حرکات تجزیه طلبانه در بعضی نقاط کشور از جمله ترکمن صحرا، کردستان و خوزستان، با بیانات خودشان مسیر را روشن کرده و نسبت به توطئه بیگانگان هشدارهای لازم را میدادند. بنابراین در ارتباط با غائله خلق عرب خوزستان، بسیار جلوتر از شروع درگیریها و حتی پیش از پیروزی انقلاب، با فراست و آینده نگری خاص خود، این نکته را گوشزد نمودند که مواظب باشیم پس از پیروزی انقلاب، بحث قومیتی به عنوان یک ابزار در دست استعمارگران به منظور ایجاد اختلاف و درگیری مورد سوءِاستفاده واقع نشود: «کسانی که اهل قلم و بیان هستند، باید این مسائل را برای مردم توضیح دهند و اسلام را به مردم معرفی کنند و بگویند که اسلام برای ملیت خاصی نیست و ترک، فارس، عرب و عجم ندارد. اسلام متعلق به همه است و نژاد و رنگ، قبیله و زبان در این نظام ارزش ندارد. قرآن کتاب همه است و این تبلیغات که این عرب است، آن ترک است و یا فارس یا کرد، تبلیغاتی است که اجانب برای چپاول مخازنی که در این ممالک است رواج میدهند که مسلمانان را از هم جدا کنند. مسلمین باید هوشیار باشند که تحت تأثیر این تبلیغات واقع نشوند.» (صحیفه امام، جلد پنجم، صفحه ۱۸۷، ۱۶آذر۱۳۵۷/ ۶محرم۱۳۹۹)
با پیروزی انقلاب اسلامی که تحرکات توطئه گرانه گروهها با رنگ و بوی قومیتی، اوضاع را در مناطقی از کشور از جمله خوزستان آشفته میکرد، حضرت امام به سرعت به میدان آمده و پرده از توطئه دشمنان برداشته و ایجاد تفرقه را بزرگترین آسیب به نظام اسلامی دانستند. در این دوره ایشان در دیدار عشایر و مردم خوزستان که برای کسب رهنمودهای لازم در ارتباط با حوادث جاری در این استان به خدمت ایشان میرسیدند، ضمن برشمردن نارساییها و مشکلاتی که در این استان وجود دارد، هشدار می دادند که مردم مراقب باشند تا در دام توطئه های اجانب و ایادی وابسته به آنها قرار نگیرند: «ما الان در بین راه هستیم. ملت ما دست این جنایتکارها، رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی، را تا یک حدودی قطع کرده است و البته ریشه هایی هم از آنها هست الان و همین ریشهها هستند که در بین آقایان اعراب میروند به آنها تزریق میکنند که اینها میخواهند بین عرب و عجم فرق بگذارند. در بین شما می آیند میگویند بین برادرهای سُنّی و شیعه میخواهند فرق بگذارند. در هر جا یک چیزی، نغمه ای میکنند. در کارخانه ها میروند یک طور دیگری آنها را از کار باز میدارند. پیش کشاورزها میروند، آنها را به طور دیگری اخلال میکنند. الان از ریشه های آنها یک اشخاصی متفرق هست در همه جای ایران و البته از خارج هم الهام میگیرند اینها و مشغول فساد هستند.» (صحیفه امام، جلد هـشتم، صفحه ۱۳۱، ۲۳خرداد۱۳۵۸/ ۱۸رجب۱۳۹۹)
همچنین ایشان در دیدار دیگری که با مردم خوزستان در محل حسینیه جماران داشتند با اشاره به اتفاقات حادث شده در خوزستان فرمودند: «از همه تشکر میکنم که از راه دور آمدند و با من ملاقات کردند و ما درد دل خودمان را به آنها بگوییم و آنها هم مطالبی که دارند با ما در میان بگذارند. شما اولی به اسلام هستید از دیگران. شما عرب هستید و اسلام از عرب است و پیغمبر اسلام عرب است، بنابراین عرب نسبت به اسلام بیشتر باید توجه داشته باشد، چون اسلام از خود اوست و دیگران دنباله. امروز روزی است که سرنوشت اسلام، سرنوشت مملکت اسلامی، باید با دست توانای ملت، من غیر فرق بین طوایف مختلفه، این سرنوشت تحقق پیدا بکند. امروز روزی است که حساسترین اوقات است برای مملکت ما. از یکطرف، مشغول بررسی قانون اساسی باید بشوند و وکلای بلاد، اهل خبره تعیین بشوند و مطالعه کنند قانون اساسی را که اساس مملکت و سرنوشت اسلام و مملکت در آن است و از یکطرف، ملاحظه میکنید که در همه جا توطئه هایی در کار است که نگذارند این اساس و پایه درست متحقق بشود.
.... توجهتان را باید معطوف کنید به اینکه مبادا این اشخاص مفسده جو و توطئه گر که می خواهند جدایی بیندازند مابین عرب و عجم، مابین کرد و ترک و عرب و سایر چیزها، مبادا موفق بشوند به اینها. حیله های اینها را خنثی کنید. وقتی که همه خطبای عرب و عجم در منابر گفتند ما همه برادر هستیم و همه اهل قرآن هستیم و همه اهل اسلام هستیم، دیگر حرفی باقی نمی ماند که اینها توطئه بکنند و بخواهند که این قانون اساسی، تأسیس آن درست نشود. باید دقت کنید، توجه کنید به اینکه در یک همچو موقعی همه اذهانتان متوجه به این باشد که قانون اساسی درست از کار درآید و اسلامی باشد. سرنوشت همه ما بر قانون اساسی [است] و بعد هم مجلس خبرگان و بعد هم مجلس شورا، که ملی باشد. مثل سابق نباشد که تحت فرمان دیگران باشد. بنابراین، آن چیزی را که من از شماها خواهش میکنم این است که گوش به حرف اینهایی که الان میخواهند تفرقه بیندازند، ندهید. توجهتان به مقصد باشد، توجهتان به پیشرفت اسلام باشد. همه قشرهای ملت، الا نادری که انحراف از اسلام دارند، با شما و باهم هستید. همه باید دست برادری به هم بدهید و این توطئهها را خنثی کنید.» (صحیفه امام، جلد نـهـم، صفحه۱۱۰، ۲۵تیر۱۳۵۸/ ۲۱شعبان۱۳۹۹)
عدم وجود تفاوت بین اقوام ایرانی

حضرت امام با درک واقعیتهای سیاسی اجتماعی در خوزستان و دستاویزی که گروههای قومیتی آن منطقه در بحث عرب و عجم پیش کشیده بودند، به مقابله با آن پرداخته و در چند دیداری که با اقشار مختلف مردم خوزستان داشتند بر این نکته تأکید نمودند که هیچ تفاوتی بین اقوام ایرانی نیست و برتری نژادی در اسلام مذموم و مردود میباشد. در این راستا ایشان در پیامی به آقای محمدطاهر شبیرخاقانی که بسیاری از افراد تحت لوای ایشان به طرح مبحث قومیت عرب میپرداختند، فرمودند: «... جنابعالی میدانید که در اسلام عزیز هیچ مسائل طایفی مطرح نیست و مسلمین همه با هم برادر و ید واحده هستند بر ماسوای خود. من از زمزمه هایی که در بعضی نواحی کشور در کار است برای شکاف بین طوایف مسلمین، بسیار متأسف و متأثرم. ما برادران عرب را به جان و دل خواهان و آنان را از خود و خود را از آنان میدانیم. اسلام عزیز از برکات عظیم رسول اکرم، صلیالله علیه و آله، است که فخر عالم و از مکه مکرمه ظهور فرمودهاند و ما از این جهت به ملت عرب احترام بسیار عظیم قائل هستیم. اسلام امر فرموده که مسلمین از هر طایفهای هستند برادرند. عرب و عجم و کرد و ترک و فارس و غیر آن مطرح نیست. تمام طوایف در اسلام و جمهوری اسلامی به حقوق حَقه خود خواهند رسید.» (صحیفه امام، جلد شـشم، صفحه ۴۰۳، ۲۰فروردین ۱۳۵۸/ ۲۳ربیعالثانی۱۳۹۹)
حضرت امام خمینی(ره) در دیدار با بانوان اهوازی نیز بر عدم وجود افتراق بین عرب و عجم و مردود بودن هر نوع برتری قومی در اسلام تأکیده نموده و بیان داشتند: «من به وسیله شما به همه بانوان آن حدود سلام عرض میکنم و این پیام مربوط به همه است. اسلام، مابین عرب و عجم و تُرک و کُرد، هیچ فرقی نگذاشته است و ما مفتخریم که اسلام از میان عرب برخاسته و در عین حال عرب را بر عجم و عجم را برعرب برتری نداده است. (صحیفه امام، جلد هـفتم، صفحه ۳۵۲، ۲۸اردیبهشت۱۳۵۸/ ۲۱جمادیالثانی۱۳۹۹)
در اینباره حضرت امام حتی در مصاحبهای با خبرنگاران خارجی، این موضوع را بهصورت خیلی صریح و روشن بیان نموده و همه ادیان و اقوام را در ایران در برابر قانون مساوی دانستند: «سؤال: وضع اقلیتها در حکومت اسلامی چگونه است و آیا با داشتن اقلیتهای متعدد در کشور، حکومت به شکل فدرال در یک دولت مرکزی با قدرت، ترجیح نخواهد داشت؟
جواب: اقلیتها یک وقت گفته می شود به اقلیتهای مذهبی که در ایران این اقلیتها هست. آنها با سایر افراد ایران در همه چیز مشترک و حقوقشان به حسب قوانین داده میشود و در حکومت اسلامی آنها در رفاه و آسایش و آزادی هستند و یک وقت گفته میشود و مراد این است که طوایفی که در ایران هستند، مثل کُرد و لُر و تُرک و فارس و بلوچ و امثال اینها. این را البته من میل ندارم که اسمش را اقلیتها بگذارند. برای اینکه این کِاَنه یک جدایی بین برادرها از آن فهمیده میشود و در اسلام همچو جدایی ابداً مطرح نیست. جدایی نیست مابین دو تا مسلمی که با دو زبان صحبت میکنند. مسلمی که عرب است، مسلمی که عجم است. این مسائل بسیار محتمل است که از دستهایی که میخواهند ممالک اسلامی با هم وحدت پیدا نکنند، پیش آمده است. قضیه عرب را پیش کشیده اند و عجم را. (صحیفه امام، جلد یازدهم، صفحه ۲۹۰، ۲۶آذر۱۳۵۸/ ۲۷محرم۱۴۰۰)
حزب بعث عراق و قومیت عربی خوزستان

در ارتباط با غائله خلق عرب و حوادث خوزستان، آنچه مشخص و واضح بود، حمایت علنی و همه جانبه رژیم بعث عراق و شخص صدام از این ناآرامیها بود. بنابراین حضرت امام خمینی(ره) در یک سخنرانی در جمع عشایر عربزبان خوزستان و فارس و شوراهای اسلامی عشایر این استان، ضمن برشمردن نقشه های استعمار در چپاول ثروت مسلمین، به نقش حزب بعث عراق و صدام در غائله خوزستان و تجاوز به مرزهای میهن اسلامی ایران در راستای برآوردن خواسته های قدرتهای بزرگ استعمارگر اشاره می کند و یکبار دیگر لزوم هوشیاری و بیداری در برابر توطئه های دشمنان اسلام را به مسلمین جهان به ویژه مسلمانان منطقه یادآور می شود: «نقشه های قدرتهای بزرگ که می خواهند مسلمین را زیر سلطه خود بیاورند و مخازن آنها را به غصب ببرند و اموال آنها را به چپاول ببرند از سالهایی طولانی دنبال نقشه هایی بودند، که از نقشههای بزرگ آنها مسأله ملت گرایی است. اسلام آمده است تا تمام ملل دنیا را، عرب را، عجم را، ترک را، فارس را همه را با هم متحد کند و یک امت بزرگ به نام امت اسلام در دنیا برقرار کند تا کسانی که میخواهند سلطه بر این دولتهای اسلامی و مراکز اسلام پیدا بکنند، نتوانند به واسطه اجتماع بزرگی که مسلمین از هر طایفه [دارند]. نقشه قدرتهای بزرگ و وابستگان آنها در کشورهای اسلامی این است که این قشرهای مسلم را که خدای تبارک و تعالی بین آنها اخوت ایجاد کرده است و مؤمنون را به نام اخوت یاد فرموده است از هم جدا کنند و به اسم ملت تُرک، ملت کُرد، ملت عرب، ملت فارس از هم جدا کنند بلکه با هم دشمن کنند و این درست برخلاف مسیر اسلام است و مسیر قرآن کریم. تمام مسلمین با هم برادر و برابرند.
اینهایی که با اسم ملیت و گروه گرایی و ملی گرایی بین مسلمین تفرقه میاندازند، اینها لشکرهای شیطان و کمک کارهای به قدرتهای بزرگ و مخالفین با قرآن کریم هستند. بحمدالله مشت این حزب بعث عراق باز شد با این ادعاها که میکند که من برای عرب چه هستم و برای قدرت عرب و برای ملت عرب چه هستم. مشت او باز شد که در خوزستان با عربها بیشتر مقابل شد. کشتارهایی که بهوسیله این حزب منفور و صدام کافر بر برادرهای اعراب ما وارد شده است بیشتر از آن است که بر برادرهای عجم ما وارد شد. اگر این مرد فاسق و کافر، صدام حسین، در ادعای خودش راست میگفت، نباید مراکزی که مجتمع عرب است، زن و بچه، پیر و برنا را اینطور سرکوب کند و چنانچه با عجم دشمنی داشت، چرا عرب را بیشتر مورد هجمه قرار داد؟ این مشت او را باز میکند که نه، مسأله عرب نیست، مسأله نوکری ابرقدرتهاست. اینطور نیست که او بخواهد ملت عرب را نجات بدهد. از چی نجات بدهد؟ از اسلام نجات بدهد؟! ملت عرب، سالهای طولانی همانطوری که عجمها و ایرانیها، غیرعربشان، سالهای طولانی در زیر قدرت شیطانی ابرقدرتها بهوسیله حکومت فاسد پهلوی در رنج و عذاب بودند و بعد از اینکه آنها به واسطه قیام ملت ما، عرب و عجم و همه قشرها، آنها به جهنم رفتند. تمام ملت ما زیر سایه اسلام و در جمهوری اسلام بودند و در تحت جمهوری اسلام و پرچم لااله الاالله کسی در رنج و عذاب نباید باشد و نبود. لکن منحرفینی که نوکرهای اجانب هستند، با اسمهای مختلف برای این مملکت که مملکت اسلامی است و عرب و عجم و فارس و غیرفارسش در کنار هم برادروار زندگی میکنند، نقشههای آنها این است که این برادرها را از هم جدا کنند و اختلاف مابین اینها بیندازند و بعد همه دارایی های اینها را از بین ببرند.
حزب بعث منفور عراق ثابت کرد که طرفدار عراق، طرفدارعرب نیست، بلکه طرفدار قدرتهای بزرگ است و نوکر قدرتهای بزرگ است و لهذا او در خود عراق هم ملت عراق را میکوبد و ملت عراق را سرکوب میکند. علمای بزرگ عرب را میکشد و یا در حبس میاندازد. همه مردم عراق که عرب هستند از دست او به تنگ آمدهاند. مسأله این نیست که او بخواهد برای عرب کاری بکند. عرب و عجم هر دو زیر پرچم توحید و در پناه رسول خدا، صلی الله علیه و آله، میخواهند زندگی کنند. جمهوری اسلامی میخواهد مطلبی را که قرآن فرموده است، مطلبی را که رسول خدا فرموده است در همه کشورها پیاده کند و ایران مقدمه اوست. میخواهد که به همه کشورها بفهماند که اسلام بنایش بر برادری و برابری و وحدت [است ] و همه مسلمین ید واحده هستند بر دیگران.
برادرهای ما در همه جاها، در خوزستان خصوصاً، در همه اطراف خوزستان، سرتاسر جنوب، سرتاسر غرب و خوزستان بپا خاسته اند و در مقابل این شخصی (صدام حسین) که ادعا میکند که من مسلمم و مسلم نیست، ادعا میکند که من برای عرب کار میکنم و دروغ میگوید، در مقابلش ایستادند و مشت محکم را به دهانش زدند و انشاءالله به همین زودی به جهنم واصل خواهد شد. ما با غم های شما که برادران ما هستید، چه درسوسنگرد، چه در اهواز و چه در خوزستان، همه اطراف خوزستان، در جنوب، در غرب، با همه شما، با همه کردستانیها، خوزستانی ها، سوسنگردی ها و همینطور دشت آزادگان،که آقایان از آنجا و از همه اطراف تشریف آوردید، ما با شما همدرد هستیم در مصائبی که بر شما برادران ما وارد شده است و بر اسلام وارد شده است. این مصائب بر اسلام وارد شده است و شما هم فرزندان اسلامید. هر چیزی که بر شما وارد بشود بر همه مسلمین وارد شده است. هر خیانتی که صدام بر خوزستان بکند بر همه ممالک اسلامی کرده است. ما امیدواریم که همه ملتهای اسلام با بیداری و با توجه بپاخیزند و این دستهای فاسدی که میخواهد همه ملتهای اسلام را در تحت سلطه ابرقدرتها قرار بدهد، آنها را سر جای خودشان بنشانند.» (صحیفه امام، جلد سیزدهم، صفحه ۴۴۳، ۵دی۱۳۵۹/ ۱۸صفر۱۴۰۱)