بررسی علمی عملیات انتحاری یا خودکشی!

خودکشی در انواع و اقسام مختلفی رایج است و در جوامع مختلف برحسب ارزش ها و هنجارهای اجتماعی متغیر می باشد. تحقیقات علمی به اثبات رسانده افرادی که راهی جز از بین بردن خود ندارند دچار جنون می شوند و خودکشی را راه حل نهایی خود قرار می دهند.

دورکیم خودکشی را اینگونه تعریف کرده است؛ «مرگی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از عمل مثبت یا منفی قربانی کردن خویش ناشی می شود ، به گونه ای که قربانی خود می داند آن عمل این نتیجه را به بار خواهد آورد».

معمولا کسی تن به این کار می دهد که به نحوی مستاصل بوده و احساس می کند راه بازگشت ندارد و از این رو است که عمدتا زنان در خانواده در ابتدا دست به این کار می زنند و چنانچه بحران در خانواده باقی بماند و مرد خانواده نتواند کنترل را بدست گیرد امکان تکرار خودکشی های متعدد وجود دارد.

بعضی نیز آنچنان دچار مشکلات حیثیتی و اجتماعی ناشی از شرمسازی می شوند که برای پاک کردن لکه ننگی که بر خانواده تحمیل شده راهی جز قربانی کردن خود نمی دانند.

ورشکستگی اقتصادی، از دست دادن موقعیت اجتماعی و سیاسی، شکست در زندگی و جنگ و ... نیز به عنوان بحران برای برخی از افراد محسوب می شوند که ادامه زندگی را برایشان سخت و آنان را مجبور به خودکشی می کند.

در برخی موارد افراد فداکاری برای نجات انسانهایی که امکان از بین رفتن آنها در حوادث مختلف ایجاد شده با ایثار و از جان گذشتگی خود را فدا کرده تا بتوانند جان افراد دیگر را نجات دهند.

بعضی نیز به دلیل نجات کشور خود دست به عملیات انتحاری می زنند تا کشور خود را نجات دهند مانند خلبانان زمان جنگ جهانی دوم در ژاپن که با هواپیما به ناوهای جنگی آمریکا حمله کرده و خود را منفجر می کردند.

خودکشی دیگری در تاریخ نیز ثبت شده که برخی افراد از طریق آموزش هایی که افراد دیگر به آنها داده اند آنها را جهت انفجار بمب در بین مردم و یا جاهای خاصی ماموریت می دهند تا با انفجار بمب جاگذاشته شده پنهانی هم خود و هم افرادی که در یک جا جمع شده اند را منفجر نماید. این افراد که عمدتا ساده و ابتدایی هستند از طریق شستشوی مغزی آماده عملیات انتحاری می شوند که با این کار خود را قربانی می نمایند.

دورکیم با توجه به درجه همبستگی فرد خودکشی کننده با جامعه و گروه اجتماعی اش خودکشی را در سه نوع طبقه بندی کرده است :

۱- خودکشی خودخواهانه (Egoistic suicide)

۲- خودکشی دگرخواهانه (Altruistic suicide)

۳- خودکشی (Anomic suicide) آنومیک

هر گاه شیرازه تنظیم های اجتماعی از هم گسیخته گردند ، نفــــوذ جامعه بر گرایشهای فردی ،دیگر کارآیی اش را از دست میدهد و افراد را به حال خوشان واگذار خواهد کرد.دورکیم چنین وضعیتی را بی هنجاری مینامد و دامنه نیازها و امیال در این بی هنجاری ،گسترش می یابد و چون جامعه هم جوابگوی فرد نیست لذا میتواند فرد را به خـــــــودکشی ناشی از ناهنجاری رهنمون کند.

البته دورکیم با همین استدلال خود مثلا معتقد است : فقر ما را در برابر خودکشی محافظت میکند ، زیرا به خودی خود یک عامــــــل بازدارنده برای امیال و آرزوهاست (توجه کنید من فعلا دنبال نقد نظر او نیستم ). بی هنجاری در جامعه دقیقا زمانی است که وجدان جمعی سستی گیرد.حال اگر در یک جامعه ، انسانی از جامعه اش بر کنار افتد ،[به هر دلیل ] , و پیوندهایی که او را به همگنانش وابسته می ساخت سست گردند ، او برای خــــودکشی خودخواهانه یافردگرایانه آمادگی می یابد.دکتری را در نظر بگیرید که در جامعه پزشکی سرشــــــــناس است و مدتهاست روابط جنـــــسی نامشروع دارد ناگهان با یک رسوایی روبرو میشود و از جامعه پزشکان مطرود میگردد...زمینه برای خودکشی خودخواهانه مهیّا میشود!

حال جامعه ای را در نظر بگیرید که الزاماتی را بر فرد وارد میکند ، که فرد آن الــزامات را در تضاد با آمال و آرزوهــــــــایش میبیند و در عین حال هم میداند که راه گریزی از قبول الزامات ندارد ، نتیجتا زمینه بر بروز خودکشی تقدیر گرایانه فراهم میشود....مثلا یک جامعه کاملا بسته و سنتـــی را در نظر بگیرید که دختری را مجبور به ازدواج با پسری میکند که او نمی خواهد ، این جــــامعه زمینه را برای ظهور خودکشی تقدیرگرایانه در دختر فراهم میکند.....حالا بعد از تمام مــــــوارد بالا ، جامعه ای را در نظر بگیرید که بر خلاف مثال اول ،الـــزامات و روابط اجتماعی بسیار قـــــــدرتمند و سازمان یافته برای افراد وجود دارد ...هر فرد خود را در برابر دیگری کاملا مسئول میداند و مفهوم وجدان جمعی کاملا بارز است ،حال اگر این فرد در این جــــــــامعه قصوری مرتکب شود که موجب نقصان یا از دست رفتن حقوق سایرین شود ،زمینه برای خودکشی نوع دوستانه یا دیگر خواهانه ایجاد میگردد. جامعه ژاپن را در نظر بگیرید،شخصی کارش را درست انجام نمی دهد ،خودکشی میکند....یا مثلا کاپیتان کشتی تایتانیک.

جــــــــان کلام اینکه : خودکشی یک عمل کاملا فردگرایانه نیست ، اجتماع بیــــــشترین تاثیر را در روند افزایش یا کاهش آن دارد....

آنچه که در بحث خودکشی به آن توجه نشده خودکشی از نوع عملیات انتحاری علیه مردم بی دفاع و بی گناه می باشد. اگر خودکشی جهت دفاع از مردم باشد. وجدان بشری از آن به وجد می آید و آنرا ناشی از بشردوستی می داند. اما وقتی که عملیات انتحاری علیه مردم و در میان مردم بیگناه که مراسم عزاداری یا مراسم مذهبی دارند انجام می شود و افراد زیادی را قربانی اندیشه جاهلی می نماید چطور می توان آنرا ستود یا در مورد آن صحبت کرد. بنابراین انتقام گیری از مردم با سلاح عملیات انتحاری مسئله ای است که چند سالی در بلوچستان مطرح شده و باعث بدبینی جهان از مردم بلوچ را در پی داشته است.

معمولا افرادی که دست به عملیات انتحاری می زنند افرادی هستند که از لحاظ ذهنی در حالت عقب مانده شناسائی شده اند یا مشکلات جسمی و روحی روانی دیگری نیز داشته اند. به عنوان مثال افرادی که در عراق به عنوان عملیات انتحاری استفاده شده اند از متکدیان زن با فریب آنها انجام گرفته است.

در بلوچستان نیز برخی از افرادی که در عملیات انتحاری اقدام کرده اند افرادی هستند که همه ی آنها از قشر نوجوان و جوان جامعه هستند که برخی از افراد افراطی مذهبی آنها را با شستشوی مغزی آماده عملیات انتحاری کرده اند. برخی از این افراد مشکلات جسمی و روحی آنها مشخص شده است. به عنوان مثال یکی از افراد جدید که در چابهار عملیات کرده که از خانوده .... می باشد بیماری تالاسمی داشته و تنها ۹ ماه می توانسته است زنده بماند و افراد افراطی برای کشتن وی با خواندن سحر و جادو و مسائل مختلف که اگر این کار را بکند به جنت می رود آنرا به سمت خودکشی برده اند. برخی از این افراد برای اینکه برای یک بار که شده باشد هویت و ماهیت خود را به دیگران نشان دهند به این کار دست زده اند.