تروريسم از مهمترين و چالشبرانگيزترين معضلات عصر کنوني است. بهطوريکه از آن به «سرطان دنياي مدرن» و «خشونت سيارهاي»، پديدهاي موحش و رفتاری غيرانساني تعبير شده است و به موازات تغييرات اجتماعي و تحولات تکنولوژيکي و نگرشهاي نوين دچار پوستاندازي شده و داراي انگيزهها، مقاصد، ابزارها و گستره جديدي گرديده به گونهاي که تروريسم سنتي جاي خود را به تروريسم نوين و پست مدرن داده است.
در اين مقاله، پس از تشريح رويکردهاي تروريسم براساس اسناد و مدارک و رويکرد علي و مقايسهاي، به اين سؤال اساسي پاسخ داده ميشود که با توجه به منشور ملل متحد، سازمان ملل چه تلاشهايي برای کاهش و حذف تروريسم انجام داده است و سپس بر مبناي يافتههاي پژوهشي چنين استنتاج میشود که عليرغم تلاشهاي این سازمان، به ويژه در دهههاي اخير و صدور بيش از50 قطعنامه، به دلايل متعددي اقدامات آن تؤام با کاميابي نبوده است و شاهد آن ترويج تروريسم در کشورهاي مختلف، به ويژه وقوع تروريسم در جمهوري اسلامي ايران، با حمايت برخي کشورها است |