
شهید اصغر وحید در سال 1340 در خانوادهای مذهبی و دوستدار اهل بیت علیهمالسلام در شهر مراغه آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود. از همان دوران طفولیت در قلوب قوم خویش و دوستان جای گرفت.
علاقهمندی خاصی در وجود وی به دستجات حسینی شهر مراغه هویدا شد بهطوریکه در دهههای محرم و ماه مبارک رمضان و شبهای جمعه هر هفته در جلسات مذهبی هیئت حسینی شرکت میکرد.
شهید وحید در پاکدامنی و صداقت همتا نداشت و در دوران زندگیاش به هیچکس تهمت نمیزد.
وی پشت سر کسی حرف نمیزد و همیشه به فقرا و نیازمندان کمک میکرد.
او همواره مدافع حق و حقیقت بود و به دردمندان و مظلومین خصوصاً به افراد پیر و سالمند احترام میگذاشت.
با تبسم با همه برخورد میکرد.
وی تحصیلاتش را تا راهنمایی ادامه داد و پس از ترک تحصیل به نجاری مشغول شد.
شهید وحید در اوایل سال 1357 خدمت سربازی را به اتمام رساند.
کمکهای بیدریغ وی به افراد فقیر و مستمند در بین اقوام و دوستان ورد زبان بود.
با هویدا شدن شعلههای دادخواهی به همراه برادرش به صفوف به هم فشرده انقلابیون پیوست و یکی از مریدان خاص بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) بود.
این شهید بزرگوار امام خمینی (ره) را بتشکن و ابراهیم زمان و شاه را نمرود زمان مینامید.
او آرزو داشت در راه دفاع از حریم مرز و بوم کشور اسلامی ایران به شهادت برسد.
وی با فرمان ملوکانه امام خمینی(ره) که فرمودند: جوانان به جبهه بروند و مسئله جنگ را حل کنند، در سال 1361 به صفوف رزمندگان ارتش پیوست.
رشادتها و خدمات صادقانه این رزمنده دلیر ارتش بر احدی از همرزمانش پوشیده نبود.
وی همواره رضایت خاطر خانواده و فرماندهان یگان خدمتی را بر خود معطوف میداشت.
گفتنی است در سال 1365 فرزند بزرگش به نام اشکان متولد شد و او در زمان تولد فرزندش در مرخصی بود که پیغام رسید دوستانش را گروگان گرفتند هنگامیکه شهید اصغر این خبر را شنید بدون معطلی خانواده را ترک کرده و به سوی جبهه شتافت و این حادثه تأثیر عمیقی بر وی گذاشت.
وی به مسئولیتی که به او سپرده میشد خیلی حساس بود و سعی میکرد کار را به نحو احسن انجام دهد.
سرانجام او با خضوع و خشوعی که زمان عبادت و نماز به درگاه خداوند میکرد به آرزوی دیرینه خود (شهادت در راه خدا) رسید و در 21تیرماه1367 در منطقه عملیاتی شرهانی شهرستان دهلران استان ایلام در درگیری با گروهک تروریستی منافقین به شهادت رسید.