ترور حاج قاسم سلیمانی و به شهادت رساندن سردار بلندپایه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نخستین اقدام تروریستی تاریخ آمریکا در خارج از مرزهای ایالات متحده نبوده و قطعا آخرین مورد هم نخواهد بود.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از گاردین، گویا تاریخ آمریکا را با ترور و حذف دشمنان واقعی و خیالی نوشتهاند؛ دولتی که در دست زدن به اقدامهای تروریستی نه به قوانین بینالمللی پایبند است نه به موازین و ارزشهای اخلاقی. آمریکاییها اعتراف کردهاند فقط درباره فیدل کاسترو هشت اقدام به ترور داشتهاند و البته کارشناسان میگویند بیتردید تعداد ترورهای رهبر پیشین کوبا بسیار بیش از این بوده است.
تازهترین نمونه از تروریسم دولتی آمریکا بامداد جمعه در ملتهبترین منطقه خاورمیانه رخ داد و بلندپایهترین چهره نظامی ایران در منطقه با حمله پهپادهای آمریکایی به شهادت رسید. هر چند از همان ساعتهای ابتدایی پس از ترور سردار سلیمانی همه مقامهای سیاسی و نظامی آمریکا کوشیدهاند این ترور را به نوعی توجیه کنند اما جز ساکنان کاخ سفید و پنتاگون و چند سناتور جمهوریخواه، حتی در خود آمریکا هم کسی نیست که به دلایل ترور باور داشته باشد.
پیشینه اقدام به ترور در دولت آمریکا به دهههای میانی قرن ۲۰ بازمیگردد؛ زمانی که کوشیدند پاتریس لومومبا، رهبر استقلال کنگو را با زهر ناکار کنند و بعد تلاش کردند با وارد کردن قرصهای مسموم در غذای رهبر کوبا، او را از بین ببرند اما بیتردید ترور سردار سلیمانی با همه موارد پیشین تفاوت اساسی دارد و نمونهای منحصر به فرد در تاریخ ترورهای دولتی آمریکاست. این نادر بودن هم نه به خاطر شیوه ترور، بلکه در پیامدهایی است که منطقه و جهان را درگیر میکند.
چارلز لیستر، تحلیلگر ارشد موسسه خاورمیانه در واشنگتن میگوید: «دولت آمریکا اصلا در جایگاهی نیست که چنین آزادانه و بیپروا دست به ترور یک مقام ارشد دولتی بزند. حتی اگر آمریکا سپاه قدس را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده باشد، نمیتواند از جایگاه سردار سلیمانی ساده بگذرد و پیامدهای ترور او را نادیده بگیرد. ژنرال سلیمانی بیتردید دومین فرد قدرتمند ایران پس از رهبری عالی این کشور است.»
توییتهایی که دانلد ترامپ از سر درماندگی پس از اقدام تروریستی نیروهای آمریکایی در عراق منتشر کرد، بیشتر تاییدکننده اتهامها و ادعاهایی است که دیگر دولتها درباره تروریست بودن آمریکا مطرح میکنند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران ترور سردار سلیمانی را «تروریسم بینالمللی» خواند و ویپین نارانگ، استاد علوم سیاسی در دانشگاه MIT گفت: «ترور سردار ایرانی نهتنها بازدارنده نبود، بلکه میتوان آن را نوعی خودکشی برای آمریکا دانست.»
آمریکا در نیم قرن گذشته تاریخ و پروندهای سیاه در جنایت و ترور در دنیا دارد که یک قلم آن هشت ترور کاسترو بوده است؛ اقدامهایی که همگان در قانونی و مشروع بودن آن تردید جدی دارند. ویلیام بلوم، نویسنده کتاب «کشتن امید: مداخلههای ارتش آمریکا و سیا از جنگ جهانی دوم» به سیاهه گناههای آمریکا اشاره و برای آن طلب آمرزش میکند؛ از تجاوز و بمباران و ساقط کردن حکومتها گرفته تا آدمکشی و شکنجه و جوخههای مرگ.
دولت آمریکا در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در ترور مخالفان سیاسی خود چنان زیادهروی کرد که سال ۱۹۷۵ کمیته موسوم به چرچ به تحقیق درباره این اقدامها پرداخت. نتیجه شگفتانگیز بود؛ اقدام به ترور رهبران خارجی از جمله لومومبا، رافائل تروخیو از جمهوری دومینیکن، نگو دین دیم از ویتنام و البته کاسترو چنان بر گرده آمریکا سنگینی میکرد که جرالد فورد، رئیس جمهوری وقت آمریکا دخالت در ترور سیاستمداران خارجی را ممنوع کرد.
هر چند این منع قانونی چندان دوام نداشت و ترورهای آمریکا از ۱۹۷۶ دوباره از سر گرفته شد. رونالد ریگان در ۱۹۸۶ دستور داد معمر قذافی را در بمباران از بین ببرند و همین دو سال پیش هم کرهشمالی سازمان سیا را به دست داشتن در طرح ترور کیم جونگ-اون متهم کرد اما بسیاری از این دخالتها و ترور به شکل پنهانی انجام میشد مگر در مواردی که پای بازیگران غیردولتی صحنه سیاست و جنگ از جمله سرکردههای داعش در میان بود.
سازمان سیا سال ۲۰۰۸ در عملیاتی مشترک با سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی موساد میخواست طرح ترور عماد مغنیه، از رهبران ارشد حزبالله لبنان را اجرا کند. بدنامترین سازمانهای جاسوسی دنیا این فرصت را داشتند که مغنیه و سردار سلیمانی را همزمان با یک حمله موشکی ترور کنند اما دولت وقت آمریکا از ترس پیامدهای آن و بیثبات شدن منطقه در لحظههای آخر دست از این اقدام تروریستی کشید.
گرچه برخی معتقدند نمیتوان رئیسان جمهوری پیشین آمریکا را با اقدامهای نابخردانه ترامپ مقایسه کرد اما مری الن اوکانل، استاد حقوق بینالملل در دانشگاه نوتردام میگوید جشنی که در حمله پهپادی آمریکا در ۲۰۰۰ برپا شد، آمریکا را در سراشیبی سقوط در بحران امروز انداخت. نخستین اقدام پهپادی برای ترور در دولت بیل کلینتن برای کشتن اسامه بنلادن بود و نخستین اقدام موفق هم در دولت جورج بوش در یمن اتفاق افتاد.
اوباما حملههای تروریستی پهپادی را از دولت بوش به ارث برد و آن را ۱۰ برابر کرد. هر چند میکوشید به تروریسم دولتی لباس قانونی بپوشاند و آن در قالب قوانین بینالمللی و دفاع از خود تعریف کند. اوکانل میگوید: «از زمان اوباما روند رقیقسازی قوانین بینالمللی آغاز شد و با ترور سردار سلیمانی این روند در سراشیبی سقوط به بحران بیقانونی محض افتاد.»
استاد دانشگاه نوتردام معتقد است دولت آمریکا فقط یک گام دیگر پیش رو دارد: «کاملا قانون را نادیده بگیرد. صریح بگویم؛ من بر این باورم که پرزیدنت ترامپ پیشتر این گام را برداشته و توجیه او این است: ژنرال سلیمانی یک آدم بد بود، بنابراین باید از بین میرفت.»