جوزف پالرمو
از همان ابتدای بهکارگیری هواپیماهای بدونسرنشین، بهنوعی این دیدگاه به وجود آمده است که چون آمریکا از این فناوری نسبتاً تازه بهره میبرد، باید به هر نحوی از آن استفاده کند.
کابینه اوباما ظاهراً استفاده از هواپیماهای بدونسرنشین را سادهترین و ارزانترین راه کشتن «شبهنظامیان» میداند که با استفاده از آن آمار تلفات آمریکاییها به حداقل و یا حتی صفر می رسد. به نظر میرسد این برتری فناورانه دارای مزایایی سیاسی نیز هست که از جمله آنها میتوان به فریب مردم خسته از یک جنگ فرسایشی دراز مدت اشاره کرد.
اما تولید ابزارهای جدید جنگی به معنای مجبوربودن به استفاده از آنان نیست. ایالات متحده دارای سلاحهای شیمیایی و انباری از بمبهای هیدروژنی نیز میباشد؛ اما این سلاحها دستنخورده باقی میمانند و باید از آنها استفاده نشود. هواپیماهای بدونسرنشین نیز با این سلاحها تفاوتی نمیکنند. نباید اجازه دهیم جنگ هواپیماهای بدونسرنشین هم به امری عادی بدل شود. متأسفانه کشتار شهروندان آمریکایی خارج از ایالات متحده توسط هواپیماهای بدونسرنشین ممکن است به یکی از ماندگارترین میراث اوباما تبدیل شود.
رابرت گیتس، وزیر دفاع پیشین آمریکا، پیش از ترک وزارت دفاع در جمعی نظامی گفت: «هر رئیسجمهوری در آینده که در موقعیتی مانند افغانستان از نیروی زمینی استفاده کند، باید به عقل او شک کرد.» حملات دائمی هوایی به افغانستان، پاکستان، یمن و سومالی در حال گسترش نفرت و ایجاد دشمنی برای آمریکا در نقاطی است که پیش از این با آمریکا دشمنی نداشتند. هرکسی که استفاده از هواپیماهای بدونسرنشین را راهحل مقابله با تروریسم بداند باید به عقل او شک کرد.
جنگ هواپیماهای بدونسرنشین یک شکست اخلاقی است؛ زیرا این سلاح تمام جمعیت موجود در یک منطقه را ترور میکند و مردم بیگناه را نیز مورد هدف قرار میدهد. ما نمیتوانیم ارزیابی آسیبهای انسانی ناشی از این قتلهای فراقضایی را بر عهده افراد بهاصطلاح متخصص بگذاریم. اخیراً مقامات بلندپایهای که مسئولیت این حملات بر عهده آنان است آنقدر مشغول سروکلهزدن با افرادشان هستند که فرصت اعتناکردن به مفاهیم و نتیاج گسترده اخلاقی و راهبردی اقداماتشان را ندارند.
استفاده از این ابزار شکستی سیاسی نیز هست؛ زیرا این اجازه را به رئیسجمهور میدهد تا اختیاراتی را که قانون اساسی آمریکا درباره جنگ به کنگره واگذار کرده است، غصب کند و از آنجایی که رئیسجمهور و سازمان سیا در این حملات بهطور همزمان نقش قاضی، هیئت منصفه و ضابط را ایفا میکنند، قدرت سیستم قضایی نیز مخدوش میشود.
تصمیم اوباما مبنی بر کشتار شهروندان آمریکایی خارج از کشور بدون طی روند قضایی مناسب و سوءاستفاده طولانیمدت از اختیارات ریاستجمهوری برای دورزدن کنگره و سیستم قضایی، پس از این گرفته شد که «لایحه پاتریوت» در کنگره تصویب گردید. پهپادها تقارن سیستم «کنترل و توازن قدرت» در ایالات متحده را بیشازپیش به نفع بخش اجرایی برهم زدهاند. به محض اینکه اختیارات جدید ریاستجمهوری به دست آمد، دیگر قابل بازگشت نخواهند بود.
استفاده از هواپیماهای بدونسرنشین در جنگ، مانند آنچه در عراق رخ داد نیز یک شکست راهبردی است زیرا از آنجایی که بیشتر ملتها این اقدام را محکوم میکنند، این اقدام جایگاه آمریکا در جهان را تنزل میدهد. این اقدام موج جدیدی از تنفر علیه آمریکا را به راه انداخته است و موجب ایجاد دشمنی در نقاطی از جهان شده است که مردم آمریکا با آنها جنگی ندارند.
پینوشت
Joseph A. Palermo. دانشیار گروه تاریخ، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا.