منافقین در کمینگاه خداوند

تجاوز مجدد عراق به مناطق جنوب ، میانی و غرب

برگزاری جلسه مشترک شورای فرماندهی انقلاب عراق به ریاست صدام در تاریخ 30 تیر 1367 ، نشان داد که دولت عراق تصمیم گرفته است دست به یک اقدام نسبتاً مهم بزند که نشانه های آن با آغاز پیشروی نیروهای ارتش عراق به خاک ایران و صدور اطلاعیه نظامی شماره 3269 آشکار شد .

ارتش عراق در این اطلاعیه هدف از این عملیات را که عملیات " توکلنا علی الله 4 " نامگذاری شده بود آزاد کردن باقی مانده سرزمین عراق ، انهدام نیروهای ایران و به اسارت در آوردن تعداد بیشتری از نیروهای ایرانی برای ایجاد برابری با تعداد اسرای عراقی اعلام کرد .

بدین ترتیب از سحرگاه روز جمعه 31 تیر 1367 و تنها سه روز پس از پاسخ مثبت ایران به قطعنامه 598 و در شرایطی که وزیر خارجه وقت ایران در حال مذاکره با دبیر کل سازمان ملل بود ، نیروهای دشمن از دو محور کوشک و شلمچه به داخل خاک ایران پیشروی کردند .

دشمن در محور شلمچه کانال شهید ادب را تصرف کرد و در محور کوشک با تصرف جاده المهدی به حاشیه جاده اهواز _ خرمشهر رسید ، بنا به گزارش های موجود عراق حدود 30 کیلومتر از جاده 125 کیلومتری اهواز _ خرمشهر را از کیلومتر 60 اهواز به سمت خرمشهر به تصرف خود در آورد و با استفاده از نیروهای کماندویی و زرهی تلاش زیادی به عمل آورد تا از محور شلمچه و محور جاده اهواز _ خرمشهر را محاصره کند .

در این میان حجم حملات هوایی دشمن نیز افزایش یافت ، در پایان این روز نیروهای دشمن با پشت سر گذاشتن جاده اهواز _ خرمشهر حدود 2 کیلومتر از جاده شهید شرکت را تصرف کرده و در 5 کیلومتری قرارگاه کربلا مستقر شدند .

انتشار خبر پیشروی دشمن به سمت جاده اهواز _ خرمشهر یادآور رخدادهای آغاز جنگ بود و بازتاب گسترده ای در میان مردم به ویژه اهالی استان خوزستان داشت ، در پی این حادثه مردم بار دیگر احساس خطر کرده و بسیج شدند .

نیروهایی که هشت سال در جبهه ها حضور داشته و بسیاری از آنها بارها زخمی شده بودند ، دوباره به جبهه ها آمدند ، استاندار خوزستان در گزارشی اعلام کرد :

" با وجود پیشروی دشمن تا آستانه شهر اهواز ، اوضاع در تمام محورهای جنگ با توجه به حضور گسترده مردمی ، کاملاً دگرگون شده است و وضع عمومی استان خوب است ....

برای رفع تهاجم و پیشگیری از هر نوع حمله علیه شهرهای استان ، مردم شهرهای سوسنگرد ، اهواز ، شوش ، اندیمشک ، دزفول را سازماندهی و مسلح کرده ایم تا در صورت تهاجم دشمن از شهرها محافظت کنند ."

در پی دگرگونی در روحیه و نگرش حاکم بر جامعه درباره تجاوز نیروهای ارتش عراق سپاه نیز خطوط دفاعی را برای مقابله با پیشروی دشمن تشکیل داد ، مجموعه این رخدادها که تا اندازه ای برای عراق غیر قابل پیش بینی بود ، زمینه را برای تغییر اوضاع به سود ایران فراهم کرد .

در چنین شرایط دشواری که خرمشهر و اهواز در معرض اشغال قرار داشتند ، حاج سید احمد خمینی پیام امام را تلفنی برای فرمانده وقت سپاه این چنین قرائت کرد :

" این نقطه حیاتی کفر و اسلام است ، یعنی نقطه شکست یا پیروزی ، یا اسلام یا کفر است و باید متر به متر جنگید و هیچی از هیچ کس پذیرفته نیست و اینجا نقطه ای است که یا موجب می شود سپاه حیات پیدا کند دوباره در کشور و یا برای همیشه یک سپاه ذلیل و مرده ای بشود ."

امام در شرایطی دشوار و سرنوشت ساز برای مقابله با استراتژی جدید دشمن در این پیام سپاه را مورد خطاب قرار داده و به یک معنا سرنوشت حاکمیت اسلام یا کفر را با نتیجه استراتژی جدید دشمن و نیز سرنوشت سپاه را با تلاش های دشمن پیوند داده اند .

پیام امام بلافاصله در میان فرماندهان سپاه قرارگاه ها و رزمندگان بسیجی و سپاهی منتشر شد و روح مقاومت و حماسه را در آنها احیا کرد ، چنان که به تعبیر جانشین فرماندهی کل قوا ، بوی نشاط و جهاد در همه جا به مشام می رسید .

از بعدازظهر روز جمعه با شکل گیری محورهای مقاومت و ظهور رشادت و حماسه رزمندگان همانند نخستین روزهای مقاومت در برابر دشمن در سال 1359 به تدریج خسارات و تلفات فراوانی بر نیروهای دشمن وارد شد .

در ادامه این تلاش ها بعدازظهر روز شنبه پادگان حمید از اشغال نیروهای دشمن خارج گردید ، این رخداد نظامی که موجب تقویت روحیه نیروهای خودی شد ، آغاز شکست نیروهای دشمن بود .

در چنین شرایطی سخنگوی نظامی عراق آمار اسرای عملیات " توکلنا علی الله 4 " را در منطقه جنوب 1772 تن و در منطقه سپاه دوم 6863 تن و در مجموع 8635 تن ذکر کرد ، البته این سخنگو پس از پذیرش آتش بس به وسیله کشورش آمار و ارقام جدید و قابل تأملی درباره غنائم عملیات یاد شده ارائه داد که اگر درست باشد به روشنی نشان می دهد دشمن در تأمین اهداف خود که انهدام نیروهای خودی و گرفتن اسیر بود با شکست مواجه شد .

عراقی ها برای تقویت روحیه نیروهای خود و بیان این که آنها در تجاوز به خاک جمهوری اسلامی ایران پیروز بوده اند ، آمار اسرای ایرانی را اعلام کردند .

عملیات دشمن در جبهه میانی و غرب کشور شامل قصر شیرین ، سر پل ذهاب ، گیلان غرب و سردشت بیشتر به منظور کاهش تمرکز نیروهای خودی در جبهه های جنوبی صورت گرفت .

این عملیات ها در ابتدا با موفقیت هایی همراه بود ولی به تدریج در اثر مقاومت نیروهای خودی و احتمال گرفتار شدن نیروهای محاصره شده دشمن زمزمه هایی مبنی بر عقب نشینی عراق از مناطق یاد شده ، همانند روزهای نخست جنگ به گوش رسید .

در پی ناکامی نیروهای نظامی عراق در جبهه ها و همچنین تحولات ایجاد شده در داخل ایران و فراخوانی و بسیج نیروها و بازیابی مجدد روحیه مقاومت مردم ایران دولت عراق تنها 24 ساعت پس از آغاز عملیات " توکلنا علی الله 4 " در ساعت 25 : 22 روز شنبه از طریق تلویزیون دولتی با قطع برنامه های عادی عقب نشینی نیروهای مسلح خود را از منطقه جنوب رسماً اعلام کرد .

در این میان سخنگوی نظامی عراق تأکید کرد ، نیروهای عراق به منظور دستیابی به صلح و بنا به دستور فرماندهی عقب نشینی کرده اند ! وزیر فرهنگ و اطلاعات وقت عراق نیز اقدام ایران در فراخوانی و بسیج نیروهای داوطلب را بهانه ای برای سرپوش گذاشتن بر حوادث و رخدادهای پیشین جنگ ذکر کرد .

از سوی دیگر ارتش عراق در 3 مرداد 1367 طی اطلاعیه نظامی شماره 3273 عقب نشینی از جبهه میانی و غرب کشور را اعلام کرد ، در این اطلاعیه آمده است :

" در این عملیات شهرهای قصر شیرین ، سر پل ذهاب ، گیلان غرب ، سومار و صالح آباد ، شهرک های گولان ، سرنی و امیرآباد اشغال شد که پس از دستیابی به اهداف خود ، فردا روز سه شنبه 26 ژوئیه 1988 میلادی مصادف با 12 ذی الحجه 1408 هجری قمری تمام نیروهای ما از این شهرها و شهرک ها خارج خواهند شد ."

عصمت کتانی ، نماینده وقت عراق در سازمان ملل نیز در مصاحبه ای با تلویزیون " سی بی اس " آمریکا اعلام کرد که روز سه شنبه کلیه نیروهای عراق خاک ایران را ترک خواهند کرد .

عراقی ها پیش از این گفته بودند به دلایل صرفاً تاکتیکی تنها برای 24 ساعت تا 36 ساعت در آن سوی مرز در خاک ایران مستقر خواهند شد ، حال آن که ارتش عراق بر خلاف آنچه اعلام کرده بود ، 5 روز بعد آن هم به دلیل شکست و انهدام نیروهایش مجبور به عقب نشینی از خاک ایران شد به گونه ای که تنها در منطقه جنوب 18 تیپ زرهی و مکانیزه که قدرت اصلی نیروهای عراق را تشکیل می دادند ، منهدم شدند .

ارتش متجاوز عراق در شرایطی دست به عقب نشینی زد که اوضاع در سطح بین المللی و در صحنه نظامی به زیان این کشور تغییر کرده بود ، افزون بر این ، تغییر وضعیت درونی ایران و فراخوانی نیروهای مردمی برای رویارویی با تجاوز عراق موجب نگرانی این کشور شده بود ، چنان که روزنامه الجمهوریه در تحلیلی نوشت :

" ایران با اعلام بسیج عمومی و دعوت مردم جهت اعزام به جبهه ها به بهانه این که عراق بار دیگر تجاوز را آغاز کرده می خواهد احساسات ملی گرایانه مردم را به هیجان آورده و روحیه از دست رفته آنان را دوباره زنده نماید ."

تجاوز مجدد عراق به خاک ایران و سپس عقب نشینی به مواضع اولیه در رسانه های خبری جهان بازتاب گسترده ای داشت ، خبرگزاری فرانسه اقدام عراق را در راستای تشدید فشار نظامی به ایران برای کسب برتری و برخورداری از موقعیت بهتر به هنگام مذاکره صلح خواند .

برخی از دیپلمات در بغداد نیز معتقد بودند ، عراق قصد دارد از قدرت تازه نظامی خود برای دست یافتن به صلح آنگونه که خود می خواهد استفاده کند ، خبرگزاری آلمان به نقل از مطبوعات این کشور گزارش داد که بغداد می کوشد همان گونه که جنگ را آغاز کرد ، صلح را نیز مطابق شرایط مورد نظر خود به ایران دیکته کند .

روزنامه آلمانی روندشاو در اینباره نوشت : " صدام فکر می کند هم اکنون قادر به دست یافتن به هر چیزی است ."

خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از ناظران سیاسی گزارش داد : " عراق معتقد است از طریق اعمال فشار نظامی ایران را ناگزیر به پذیرش قطعنامه مذکور کرده است ، لذا با خواستار شدن مذاکرات مستقیم به گونه ای مشهود می خواهد پا را فراتر از قطعنامه مذکور بگذارد ."

همچنین هفته نامه انگلیسی اکونومیست طی تحلیلی نوشت : " صدام ممکن است خیال کند اگر به نبرد ادامه دهد حکومت آیت الله ها را به کلی ساقط خواهد کرد ."

بازتاب و تأثیرات اقدام عراق در پذیرش آتش بس نیز مورد توجه رسانه های خبری جهان و تحلیل گران قرار گرفت ، " گراهام فولر " از کارشناسان برجسته سازمان سیا با تأکید بر نیروی اراده و ایمان ایرانی ها می نویسد :

" اراده ایران قابل توجه بود و با توجه به کمبودها نیز نحوه پیگیری جنگ از سوی ایران بسیار چشمگیر بوده است ."

تجاوز مجدد عراق به خاک ایران اراده و ایمان مردم ایران را بار دیگر زنده کرد و در صحنه جنگ موجب ناکامی دوباره عراق شد ، در این حال رادیو لندن در گزارش خبری خود گفت :

" در ایران بار دیگر حالتی شبیه به پاییز 1980 میلادی زمان نخستین حمله عراق به خاک ایران زنده شد و دولت ایران می کوشد از این موضع هر چه بیشتر برای استحکام بخشیدن به موقعیت خود استفاده کند ."

در گزارش دیگری تأکید شده است :

" موج تازه هجوم های عراق ، ماشین جنگی ایران را توان تازه ای بخشیده است ، یکی از ناظران جنگ در مؤسسه بین المللی تحقیقات لندن معتقد بود اشغال خاک ایران به وسیله عراق از این نظر اشتباه است که مثل آغاز جنگ در سال 1988 میلادی احساسات مذهبی و ملی ایران را تحریک خواهد کرد ."

خرسندی و امیدواری نسبتاً گسترده کشورهای مختلف جهان از پاسخ مثبت ایران به قطعنامه 598 و پایان جنگ تا اندازه ای عراق را برای اعلام موافقت با برقراری آتش بس تحت فشار قرار داد ، در این خصوص سخنگوی وزارت خارجه انگلیس رسماً اعلام کرد : " ما بدون شک از طرز رفتار عراق پس از پذیرش قطعنامه 598 به وسیله ایران نگرانیم ."

زیرا این اقدامات عملاً باعث اخلال در تلاش های دبیر کل سازمان ملل جهت اجرای آتش بس بود ، بر همین اساس نشریه تایمز مالی نیز به عراق هشدار داد :

" لازم است به پریزیدنت صدام حسین گفته شود حمایتی که از آمریکا ، شوروی و فرانسه دریافت کرده است به مثابه یک چک سفید نیست ، قطعنامه 598 به این منظور تنظیم شده است که هیچ کس در جنگ خلیج فارس برنده یا بازنده نشود ."

رادیو لندن در گزارشی به نقل از دیپلمات ها در سازمان ملل گفت :

" این احساس پیش آمده که شاید فشار بین المللی ضرورت داشته باشد تا صدام حسین را به همکاری بیشتر وا دارد ، دوستان عرب صدام به خصوص عربستان صعودی و کویت و نیز دو ابرقدرت و کشورهای اروپایی باید او را متقاعد کنند که اکنون موقعیت گرانبهاتر از آن است که به خطر انداختن امکان صلح روا باشد ."

تجاوز مشترک عراق و نیروهای منافقین به غرب

 

 

Mersad Leed

 

در حالی که آخرین تانک های دشمن در 3 مرداد 1367 در حال عقب نشینی از منطقه جنوب بودند و سخنگوی نظامی عراق نیز رسماً اعلام کرد که نیروهای عراق از دو شهر گیلان غرب و صالح آباد عقب نشینی کرده اند ، نیروهای منافقین بر اساس یک برنامه ریزی شده 33 ساعته قصد داشتند با بهره گیری از 25 تیپ که در مجموع 4 تا 5 هزار نفر را در بر می گرفتند در 5 مرحله خود را به تهران رسانده و نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند !

یک سخنگوی نظامی سازمان منافقین در مورد اهداف سازمان اعلام کرد : " استراتژی مجاهدین وارد آوردن هر چه بیشتر تلفات به نیروهای ایران و باز کردن راه برای یک انقلاب عمومی ضد ( امام ) خمینی است ."

منافقین بر این باور بودند که ایران در شرایط استیصال مطلق به پذیرش قطعنامه تن در داده است و این روندی است که به فروپاشی و سرنگونی کامل نظام جمهوری اسلامی سرعت می بخشد .

مسعود رجوی فرمانده سازمان منافقین نیز در اعلامیه ای اعلام کرد : " نباید اجازه داد رژیم ایران فرصت دیگری برای دفع الوقت بیابد و از امضای قرارداد صلح طفره رود ."

پیش از این منافقین در تحلیل درون گروهی خود امکان موافقت ایران با قطعنامه را غیر ممکن دانسته و به صراحت اعلام می کردند ، تنها در صورتی جمهوری اسلامی قطعنامه را خواهد پذیرفت که به لحاظ سیاسی _ نظامی و اقتصادی به بن بست کامل برسد .

به عقیده آنان این اقدام به منزله فروپاشی نظام خواهد بود و با سرنگونی قطعی حکومت ایران زمینه برای انتقال قدرت به سازمان آنان فراهم خواهد شد .

روند حوادث نظامی این باور را در منافقین تقویت کرده بود که نیروهای نظامی ایران بر اثر حملات عراق متلاشی شده اند و رخدادهای نظامی و اقدام ایران در پذیرش قطعنامه 598 آسیب پذیری داخلی را افزایش داده است و در صورت یک ضربه نظامی ، رژیم ایران فرو خواهد ریخت .

بر پایه این تصور از چند ماه قبل خروج منافقین از داخل کشور برای سازماندهی در بیرون شتاب بیشتری به خود گرفت ، در این مرحله ( طی مرداد ماه و پاییز 66 ) نیروهای سازمان منافقین به عراق منتقل شدند .

در همان حال به تشکیلات درون زندان ها اطلاع داده شد که به زودی نظام جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد ، بنابراین از آمادگی برای پیوستن به سازمان و کمک به آزاد سازی شهرها برخوردار باشند !

منافقین در طرح خود برای رسیدن به تهران قصد داشتند طی 5 مرحله از شهرهای سر پل ذهاب ، اسلام آباد ، همدان ، قزوین عبور کرده و خود را به تهران برسانند ، طبق اطلاعات به دست آمده رجوی فرماندهی کل عملیات را بر عهده داشت و از طریق مسئولان محورها عملیات را هدایت می کرد .

در طرح عملیات منافقین برای هر محور به تناسب اهمیت مأموریت دو یا چند تیپ در نظر گرفته شده بود ، فرماندهان محورها و مأموریت آنها به شرح زیر بود :

1. مهدی برایی فرمانده محور اول و مسئول تسخیر اسلام آباد

2. ابراهیم ذاکری فرمانده محور دوم و مسئول تسخیر کرمانشاه

3. محمود مهدوی فرمانده محور سوم و مسئول تسخیر همدان

4. مهدی افتخاری فرمانده محور چهارم و مسئول تسخیر قزوین

5. محمود عطائی با معاونت مهدی ابریشمچی فرمانده محور پنجم و مسئول تسخیر تهران .

همچنین در این عملیات دولت عراق 120 دستگاه تانک ، 400 دستگاه نفربر ، 90 قبضه خمپاره انداز 80 میلیمتری ، 30 قبضه توپ 122 میلیمتری ، 150 قبضه خمپاره 400 میلیمتری ، هزار قبضه تیربار کلاشینکف ، 30 قبضه توپ 106 میلیمتری و 1000 دستگاه کامیون و خودرو در اختیار منافقین قرار داده بود .

بدین ترتیب روز دوشنبه 3 مرداد 1367 در ساعت 30 : 14 پس از اجرای آتش سنگین و بی سابقه توپخانه ارتش عراق در محور سر پل ذهاب نیروهای منافقین در ساعت 30 : 15 با عبور از خط حمله خود را آغاز کردند .

عملیات منافقین با حملات کامل ارتش عراق همراه بود ، به موازات پیشروی نیروهای منافقین به سمت شهر کرند ، نیروهای عراقی نیز ضمن اجرای آتش پشتیبانی از جنوب گردنه پاطاق از نزدیکی سر پل ذهاب پیشروی کردند .

سرانجام در ساعت 30 : 18 نخستین تانک های عراقی با آرم منافقین وارد شهر کرند شدند و با پیشروی به سمت اسلام آباد در حدود ساعت 20 : 21 آن شهر را به تصرف در آوردند ، پس از آن که ایران اعلام کرد شهر کرند به اشغال نیروهای عراقی در آمده است خبرگزاری عراق در واکنش به این خبر گزارش داد :

" همان طور که در مفاد اطلاعیه نظامی 3273 آمده است ، نیروهای عراقی به طور دقیق همچنان در غرب تنگه پاطاق و در شهر سر پل ذهاب و در شرق گیلان غرب مستقر هستند ."

پس از انتشار نخستین اطلاعیه نظامی عراق و تأیید تصرف شهرهای کرند و اسلام آباد ، رادیو منافقین خطاب به مردم باختران اعلام کرد نیروهای سازمان در حال پیشروی به سمت شهر کرمانشاه هستند و از مردم این شهر خواست به نیروهای آنان بپیوندند .

بلافاصله پس از تصرف شهرهای کرند و اسلام آباد مردم این دو شهر و روستاهای اطراف شب هنگام همان روز و سحرگاه روز بعد ( سه شنبه ) به سمت شهر کرمانشاه حرکت کردند .

در همان حال شهر کرمانشاه نیز به حالت نیمه تعطیل در آمد و تنها چند نانوایی و فروشگاه مواد غذایی در شهر مشغول فعالیت بودند ، همچنین به دلیل کمبود بنزین در شهر صف های طویلی در برابر جایگاه فروش بنزین تشکیل شده بود .

پس از ورود نیروهای منافقین به کرند و اسلام آباد درگیری تا چند ساعت در شهر ادامه داشت و شماری از نیروهای مردمی و سپاه با منافقین درگیر بودند ، ولی تلاش آنان به دلیل عدم آمادگی بی ثمر بود .

منافقین بلافاصله پس از ورود به اسلام آباد جریان برق و خطوط مخابراتی شهر را قطع کردند ، نیروهای منافقین پس از تصرف اسلام آباد تا منطقه حسن آباد در 20 کیلومتری این شهر پیشروی کردند و برای تجدید سازمان در همانجا مستقر شدند .

بعدها یکی از نیروهای منافقین که به اسارت نیروهای جمهوری اسلامی در آمده بود در مورد این توقف گفت : چون منافقین مطمئن بودند خط دفاعی ایران را در تنگه چهارزبر شکسته و می توانند به کرمانشاه دست یابند ، لذا تمام امکانات خود را به صورت یک فنر جمع شده در پشت این تنگه آماده نگه داشتند تا به محض باز شدن راه در مدت 30 دقیقه شهر کرمانشاه را تصرف کنند .

نیروهای خودی بلافاصله پس از آگاهی از پیشروی منافقین در منطقه حسن آباد در فاصله 200 متری نیروهای منافقین روی ارتفاعات چهارزبر خط پدافندی تشکیل داده و با نیروهای دشمن که تعدادشان به 2000 تن می رسید که با هدف هجوم یکباره و سریع به شهر باختران بدون هیچگونه امکانات پدافندی در پایین ارتفاعات و پشت تنگه چهارزبر مستقر شده بودند ، درگیر شدند .

این تجمع بدون پدافند منافقین باعث شد که بسیاری از آنان هلاک شده و بخش وسیعی از تجهیزات شان نیز منهدم شود ، همچنین از بعدازظهر همان روز سه راه اسلام آباد _ ملاوی با هدف جلوگیری از فرار منافقین مسدود شد .

در بامداد 5 خرداد 1367 در پی پیشروی نیروهای منافقین بار دیگر درگیری آغاز شد و در اثر سماجت نیروهای دشمن سه دستگاه از خودروهای منافقین به مواضع نیروهای خودی نفوذ کردند ، ولی پس از تحمل تلفاتی به عقب رانده شدند .

هم زمان با پیشروی نیروهای منافقین در عمق خاک ایران برای جلوگیری از عملیات هوایی هواپیماها و هلیکوپترهای جمهوری اسلامی علیه آنان ، هواپیماهای عراقی پایگاه های شکاری نوژه همدان ، وحدتی دزفول و همچنین پادگان تیپ 2 سقز و پایگاه هوانیروز در کرمانشاه را بمباران کردند .

در حالی که درگیری در منطقه حسن آباد و ارتفاعات چهارزبر همچنان ادامه داشت در پی انتشار اطلاعیه منافقین مبنی بر قصد ورود به باختران و همچنین ورود مردم شهرهای کرند و اسلام آباد به این شهر شایعات آن قدر گسترش یافت که نخستین گروه از شهروندان کرمانشاهی این شهر را به سمت همدان ترک کردند .

چنان که تا نیمه شب روز سه شنبه بیش از 90% از جمعیت 900 هزار نفری باختران از این شهر خارج شده و به سوی بیستون ، صحنه ، هرسین ، سنقر ، گلبانی و همدان و حتی برخی به سمت تهران حرکت کردند .

حرکت سیل آسای مردم اعم از پیاده و سواره ، ترافیک بسیار سنگینی در بلوار شهید بهشتی کرمانشاه و جاده همدان به وجود آورده بود و مردم نگران و مضطرب با شتاب از شهر خارج می شدند .

عملیات مرصاد

 

 

Mersad

 

پس از مقاومت نیروهای اندک سپاه و بسیج ( در حد یک گردان ) در دشت حسن آباد و زمین گیر شدن نیروهای دشمن در پشت ارتفاعات چهارزبر به تدریج فرماندهی و نیروهای خودی برای آزادسازی مناطق تصرف شده و انهدام نیروهای منافقین در منطقه متمرکز شدند .

روز پنجشنبه 6 مرداد 67 عملیات مرصاد با رمز با علی بن ابیطالب (ع) آغاز شد ، در این عملیات سه گردان از تیپ نبی اکرم (ص) ، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلام آباد حمله کردند .

منافقین تصور می کردند همانند روزهای قبل نیروهای عراقی همچنان در این مناطق حضور دارند ، حال آن که عراقی ها عقب نشینی کرده و منطقه در دست نیروهای ایرانی بود ، به همین دلیل نیروهای خودی توانستند به راحتی از این محور وارد اسلام آباد شوند .

پیش از این نیروهای یکی از گردان ها که اهالی اسلام آباد بوده و به تمام راههای شهر آشنایی داشتند با نفوذ به داخل شهر با دشمن درگیر شدند و سازماندهی منافقین را در داخل شهر بر هم زدند .

منافقین برای ترمیم ضربات وارده دو تیپ از نیروهای خود را از محور حسن آباد فرا خواندند تا با پیشروی نیروهای خودی مقابله کنند ، همچنین در این عملیات نیروهای لشکر 27 محمد رسول الله (ص) از سه راهی غرب اسلام آباد و از پشت پمپ بنزین دشمن را دور زده و تلفات زیادی بر آنها وارد ساختند .

از اثر پیشروی نیروهای خودی در ساعت 2 بعدازظهر اسلام آباد از اختیار نیروهای منافقین خارج شد ، در این حال خلبانان نیروهای هوایی با 123 سورتی پرواز مواضع منافقین را در هم کوبیدند ، خلبانان هوانیروز نیز با اجرای آتش پر حجم بر روی دشمن زمینه فروپاشی مواضع منافقین را فراهم ساختند .

بلافاصله پس از آزاد سازی شهر اسلام آباد ، یگان های سپاه پیشروی را به سمت کرند آغاز کردند ، قبل از رسیدن نیروهای خودی به این شهر در ساعت 3 نیمه شب ، 3 فروند هلیکوپتر ترابری در کرند به زمین نشستند و تعدادی از کادرهای منافقین و رهبری سازمان را از شهر خارج کردند .

این واقعه نشانه آشکاری از شکست منافقین بود ، چنان که پس از مدتی با پیشروی نیروهای خودی به سمت کرند و انهدام تانک های زره پوش برزیلی منافقین دشمن هر آنچه داشت پس از 48 ساعت بر زمین نهاده و متواری شد .

در این عملیات 1600 تا 2000 تن از نیروهای منافقین به هلاکت رسیدند و حدود هزار تن زخمی شدند و میان کشته شدگان و اسراء تعدادی از کادرهای سازمان و فرماندهان تیپ ها دیده می شدند .

یکی از نیروهای منافقین که در این عملیات به اسارت درآمده بود در اعترافات خود حرکت منافقین را در منطقه اسلام آباد متناسب با ذهنیت های غلط قبلی و باعث از دست رفتن توان نظامی و به قول خودشان اعتبار سیاسی آنها دانست .

این حرکت منافقین آنچنان آنها را آسیب پذیر کرد که حتی باعث اوج گیری اختلافات شدید درونی میان رهبری و باقیمانده اعضای سازمان شد ، بدین ترتیب منافقین پس از تحمل یک شکست استراتژیک در پشت تنگه پاطاق روز جمعه 7 مرداد 67 رسماً اعلام کردند که از شهرهای اسلام آباد و کرند عقب نشینی کرده اند !

بازتاب و پی آمدها

 

 

Mersad5

 

اقدام مشترک عراق و منافقین در پیشروی به عمق خاک ایران بازتاب گسترده ای یافت و حساسیت های زیادی را برانگیخت ، زیرا این تحرکات پس از موافقت ایران با قطعنامه شورای امنیت در حالی انجام گرفت که اراده بین المللی بر پایان جنگ مصمم شده بود ، ولی اقدام عراق و منافقین عملاً به معنای ادامه جنگ بود .

هاروی موریس از روزنامه ایندیپندنت طی تحلیلی در مورد اهداف و استراتژی منافقین نوشت : " استراتژی فعلی مجاهدین و عراق ظاهراً ایجاد یک منطقه آزاد شده در دست مجاهدین است تا از این طریق سازمان مخالف رژیم ایران نقشی در توافق نهایی صلح داشته باشد ."

یک نشریه دیگر نیز اقدام منافقین را به دلیل نگرانی آنها از سرنوشت خود در صورت موافقت عراق با آتش بس دانست . پشتیبانی عراق از منافقین و پیوستگی آنها در انجام این عملیات مخالف جمهوری اسلامی مورد بحث محافل خبری قرار گرفت آنچنان که خبرگزاری رویتر در اینباره به نقل از یک دیپلمات گزارش داد : " تحلیل گران معتقدند این عملیات نمی توانسته بدون پشتیبانی قوی ارتش عراق به ویژه بدون پوشش آتش توپخانه صورت گرفته باشد . "

خبرنگار رادیو لندن نیز در اینباره گفت : " کمتر کسی معتقد است که مجاهدین به تنهایی دارای تجهیزات زرهی ، افراد کافی و یا حتی نیروی آتش باری باشند که بتوانند بدون پشتیبانی یک ارتش منظم تا این اندازه در داخل خاک ایران مقاومت نشان بدهند ."

روزنامه لوموند حدود یک ماه پیش از عملیات مشترک عراق و منافقین تصریح کرده بود که ارتش آزادیبخش ملی ایران به عنوان جزیی لاینفک از آرایش نظامی ارتش عراق است و هرگونه فعالیت نظامی آن بدون اجازه فرماندهی عالی عراق غیر قابل تصور است .

در همین راستا خبرگزاری رویتر به نقل از دیپلمات ها اعلام کرد با توجه به گفتگوهای صلح که در مقر سازمان ملل در نیویورک ادامه دارد ، دیپلمات ها گمان می کنند که بغداد از ارتش آزادیبخش ملی برای حفظ فشار نظامی بر تهران استفاده می کند .

در این حال تأثیر و پیامدهای استقرار منافقین در داخل عراق و همکاری آنها با ارتش عراق برای حمله به خاک ایران مورد توجه تحلیل گران قرار گرفت ، رادیو لندن در تحلیلی گفت : " حمله مجاهدین به هر منظوری که انجام گرفته باشد در ظاهر مطلوبی در داخل ایران نداشته است ."

در این تفسیر همچنین تأکید شده است : " درباره مقاصد عراق برای حمایت از مجاهدین و حملات آنها به داخل ایران نظریه های مختلفی وجود دارد که قدرت نمایی در مقابل مجاهدین عراقی طرفدار ایران و نیز ایجاد پایگاهی برای نیروهای مسعود رجوی در داخل ایران از آن جمله است ، به عقیده ناظران اگر رسیدن به اهداف بالا در نظر بوده توفیقی حاصل نشده است ، زیرا شمار زیادی از مجاهدین در این نبردها کشته شده اند ."

مفسر نشریه گاردین چاپ لندن نیز نوشت : " طرفداران رجوی قادر نیستند احساس واقعی مردم ایران را درک کنند و نمی دانند که ایرانیان با هرگونه افراط گری منجمله از نوع منافقین بیزاند ، بزرگترین اشتباه رجوی این بوده است که تشکیلاتش را کاملاً به دامان صدام انداخته و اکثر منتقدان رجوی می گویند ، این کار خودکشی سیاسی است ."

دیوید هرست در پایان مقاله خود آورده است : " با این اقدام روحیه مردم ایران مجدداً زنده شد و به جای این که باعث از هم پاشیدگی درونی ایران شود به تحکیم آن کمک کرد ."

تایمز مالی نیز نوشت : " مجاهدین در داخل ایران از حمایت گسترده ای برخوردار نیستند ."

برتری ایران در صحنه نظامی که موجب عقیم ماندن طرح مشترک عراق و منافقین شده بود ، موضع سیاسی این کشور را که در حال مذاکره با دبیر کل سازمان ملل بود تقویت کرد .

بر پایه همین ملاحظه کلی ، فرمانده عالی جنگ آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه تهران گفت : " اگر عراق به تجاوزات خود ادامه دهد ، شاهد پاسخ ما در میدان جنگ خواهد بود ."

آمریکایی ها که از تحرکات عراق و منافقین علیه ایران ناخشنود بودند ، همراه با اعضای دائمی دیگر شورای امنیت و عربستان سعودی ، عراق را تحت فشار قرار داده و از کشورهای عربی نیز خواستند به عراق در خصوص پیشروی غیر قابل اداره منافقین هشدار دهند .

در این حال چارلز ردمن سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در موضع گیری آشکاری گفت : " ارتش آزادیبخش ملی ایران مستقر در عراق با پشتیبانی عراق عمل می کند و در پی سرنگون ساختن دولت ایران از طریق زور است ."

وی تأکید کرد : " آمریکا از گروه هایی که در پی سرنگون ساختن دولت ایران از طریق زور هستند حمایت نمی کند ."

تغییر اوضاع به سود ایران

 

 

Mersad3

 

عراق و منافقین علاوه بر این که در چارچوب سیاست های منطقه ای شوروی عمل می کرد از لحاظ نظری و گرایش های فکری نیز متأثر از مبانی فکری روس ها بودند ، با توجه به نگرش سوسیالیستی روس ها نسبت به ریشه بحران های اجتماعی که معتقد بودند ناکامی نظامی در ایجاد شورش ، قیام و انقلاب مؤثر است ، عراق و منافقین نیز می پنداشتند که ناکامی های نظامی ایران می تواند به بحران داخلی اعم از بی انظباطی اجتماعی و یا بحران مشروعیت منجر شود و فرصت مناسبی را برای بهره برداری در اختیار آنها قرار دهد .

تجربه روسیه پس از شکست از ژاپن در 1905 میلادی و طرح تفکرات سوسیالیستی در سال 1917 میلادی که در میان جنگ اول به پیروزی کمونیست ها منجر شد ، حاوی همین تجربه بود .

بعدها استالین در نامه ای به پیشه وری در توجیه علت عقب نشینی نیروهای شوروی از آذربایجان ایران از آن به عنوان تاکتیک های لنین یاد کرد ، استالین در این نامه آورده است :

" ایران درگیر یک جنگ با یک دشمن خارجی نیست ، که یک ناکامی نظامی بتواند محافل انقلابی ایران را تضعیف کند ، نتیجه آن که در ایران وضعیتی وجود ندارد که بتواند با تاکتیک های لنین در 1905 و 1917 میلادی تطابق داشته باشد ."

آنچه عراق و منافقین را ناکام گذاشت و محاسبات آنها را در هم ریخت در واقع در نقطه کانونی آنچه که آنها به سود خود ارزیابی می کردند به وقوع پیوست ، پاسخ مثبت ایران به قطعنامه 598 و ادامه حملات عراق و منافقین روند تحولات داخلی و سپس اوضاع نظامی را به سود ایران و به زیان عراق و منافقین دست خوش تغییر کرد .

به تدریج فشار بین المللی بر عراق افزایش یافت ، بگونه ای که تمام ناظران و تحلیل گران به اقدامات عراق و منافقین با دیده تردید می نگریستند ، تلاش نیروهای عراقی در آستانه اشغال مجدد خرمشهر ، پیام امام به سپاه و واکنش مردم نسبت به این رخداد که حضور در صحنه های جنگ را در پی داشت ، وضعیتی همانند روزهای آغاز جنگ به وجود آورد .

چنان که آقای هاشمی در ترسیم وضعیت داخلی کشور و روحیه نیروهای داوطلب گفت : " بوی نشاط و جهاد در همه جا به مشام می رسد ."

مهندس موسوی نخست وزیر وقت نیز در هیئت دولت گفت : " جبهه ها امروز فضای غیر قابل وصفی دارد ، حماسه آفرینی و دفاع و مقاومت شما است که برای دشمن شکست و نابودی را در پی خواهد داشت ."

در این مرحله در پی فرمان حضرت امام خمینی مبنی بر حضور هر چه بیشتر در جبهه ها ، 130 هزار بسیجی عازم جبهه ها شدند ، استقبال مردم به قدری گسترده بود که پذیرایی و سازماندهی نیروهای داوطلب برای مسئولان بسیاری از پادگان های نظامی مشکل آفرین شده بود .

به گفته یکی از فرماندهان در یک پادگان نظامی در محور میانی که حداکثر گنجایش 10 هزار نیرو را داشت ، 16 هزار تن در آن جای گرفته بودند و قرار بود 4 هزار تن دیگر به آن افزوده شوند .

کمبود امکانات باعث شد برخی از نیروها در فضای باز شب را به صبح برسانند ، به همین دلیل معاونت نیروی انسانی ستاد فرماندهی کل قوا با درخواست از نیروهای داوطلب برای خودداری از عزیمت انفرادی و مراجعه به مراکز رسمی تأکید کرد که داوطلبان با توجه به ظرفیت نیروهای رزمی و پشتیبانی یگان ها ، در اولویت اعزام نیروهای رزمی ثبت نام کنند .

در این مرحله بسیاری از نیروهایی که تنها در آغاز جنگ عازم جبهه های نبرد شده و یا به دلایلی تا کنون در صحنه جنگ حضور نیافته بودند به علت وضعیت سیاسی _ نظامی حاکم بر جنگ برای اعزام و حضور در جبهه ها ثبت نام می کردند .

در این حال حضور رئیس جمهوری وقت و رئیس شورای عالی دفاع ، آیت الله خامنه ای در جبهه های نبرد جهت تبیین تحولات جنگ برای رزمندگان و بررسی مشکلات آنان نقش مؤثری داشت .

نادیده انگاشتن خواسته های بر حق جمهوری اسلامی ایران مبنی بر محکومیت متجاوز و دریافت غرامت از آن موجب تداوم جنگ شده بود و تبلیغات گسترده و هماهنگ مخالفان جمهوری اسلامی مشروعیت مقاومت و پایداری مردم ایران را در معرض شک و تردید برخی از جهانیان قرار داده بود .

ولی واکنش اخیر عراق و منافقین صلح طلبی دروغین صدام و حقانیت مقاومت ایران را برای دنیا آشکار کرد ، آیت الله خامنه ای طی سخنرانی خود در اهواز در اینباره فرمودند : " ما از روز اول می گفتیم عراق جنگ افروز است ، بعضی ها این را قبول می کردند و بعضی ها نمی خواستند قبول کنند ، اما امروز حرف ما ثابت شده است ."

فرمانده عالی جنگ آقای هاشمی رفسنجانی نیز در این زمینه گفت : " تا به حال مظلومانه دفاع می کردیم ، اما متهم بودیم که جنگ طلبیم و صلح را نمی خواهیم هیچ کس توجهی نمی کرد که ملت ما می گوید تا پیروزی می جنگیم یعنی تا پیروزی در گرفتن حق مان و نه در گرفتن زمین دیگران ، ما الان مواضع صلح طلب و صاحب حق را داریم و در دنیا صدام متجاوز ، ناحق و انعطاف ناپذیر است ."

رسانه های خارجی و تحلیل گران غربی نیز تغییر اوضاع داخلی و افکار عمومی در ایران را مورد تأکید قرار دادند ، رادیو لندن در اینباره گفت : " تهاجم تازه عراق پس از پذیرش آتش بس از سوی ایران موضع دولت اسلامی را در برابر افکار عمومی تقویت کرده است ، در ایران اکنون بار دیگر حالتی شبیه به پاییز 1980 ( 1359) زمان نخستین حمله عراق به خاک ایران زنده شده است .... موج تازه هجوم های عراق ماشین جنگی ایران را توان تازه ای بخشیده است و فعالیت های بسیج مردم را برای جنگ احیا کرده است ."

هانس هایتو کوبیتس تحلیلگر انستیتوی بین المللی مطالعات استراتژیک لندن با تغییر روند تبلیغات در رسانه های غریب تأکید کرد : " ایرانیان در مطبوعات غربی پیروزی تبلیغاتی قابل ملاحظه ای به دست آوردند .... و مطبوعات غربی بر ضد عراق چرخش کرده اند ."

بعدها یکی از نظامیان ارتش عراق طی تحلیلی در روزنامه السفیر در مورد نتایج استراتژیک عراق نوشت : " هنگامی که نیروهای ایرانی با آتش بس موافقت کردند رهبری عراق ابتکار عمل را در دست داشت و در یک اشتباه استراتژیک بزرگ افتاد و شدیداً به ایران حمله کرد .

به خصوص در منطقه خوزستان به نزدیکی های اهواز که رسید ناگهان تغییری در ایران مشاهده شد و ایرانی که از کمبود نیروهای داوطلب رنج می برد ناگهان حرکت خروشان ملی را دید که شور و شوقی را در محافل مردمی ایران ایجاد کرد ."

در حالی که ایران بر اثر وضعیتش در صحنه نظامی و پذیرش قطعنامه 598 با پرسش ها و دشواری های بسیار پیچیده ای روبرو بود ، اقدام مشترک عراق و منافقین در حمله به خاک ایران پیامدهایی را به همراه داشت که وضعیت داخلی ایران و سپس صحنه نظامی را تحت تأثیر قرار داد و بر انسجام درونی ایران افزود .

ماهیت تجاوز کارانه دولت عراق و ضرورت مقاومت ایران در برابر این کشور را در دوران جنگ آشکار ساخت ، زمینه تحمیل قطعنامه 598 را به رژیم عراق که برای پذیرش آن پیش شرط هایی گذاشته بود فراهم کرد و همچنین مقدمه ای برای برقراری آتش بس به وسیله سازمان ملل در مرزها شد .

این وضعیت باعث گردید تا ایران بر مواضع سیاسی خود در قبال مذاکرات صلح تأکید کند ، مبنی بر این که پیش از برقراری آتش بس نیز هیچ شرط یا شروطی را که عراق همچنان بر آنها تأکید می کرد ، نپذیرد و پس از برقراری آتش بس هیچ مذاکره ای بر سر مرزهای شناخته شده بین المللی با عراق انجام نخواهد داد .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31