یکی از اقداماتی که منافقین پس از شکست تئوری جنگ مسلحانه و در طول سال‌های جنگ تحمیلی در زیر سایه صدام حسین انجام می‌دادند، پیگیری خط ترور افراد در داخل کشور بود. به‌عبارت‌دیگر آتش سلاحهای منافقین در این دوران کسانی را به کام مرگ فرو می‌برد که در جبهه‌ها در برابر ارتش صدام ایستادگی می‌کردند. این اقدامات با هدف تضعیف جبهه نیروهای خود و دلسردکردن مردم انجام می‌گرفت. منافقین بدین‌منظور با اعزام تیمهای ترور به داخل کشور و ایجاد فضای رعب و وحشت، سعی در شکستن روحیه مقاومت مردم و مسئولین در پشت جبهه را داشتند.
اسناد به‌جامانده از منافقین در عراق و همچنین خاطرات افراد جداشده از این گروهک، بسیاری از حقایق ناگفته درخصوص بررسی اهداف و اقدامات مشترک رژیم صدام و منافقین در این دست از عملیات‌ها را بیان میکند. شرح مذاکرات سران منافقین با مسئولین استخبارات عراق که در آرشیو اسناد بنیاد هابیلیان موجود است گواهی بر این مدعاست.
در یکی از جلسات مشترک نماینده منافقین با نمایندگان استخبارات، افسر امنیتی عراق با ارائه تحلیل شرایط داخل ایران توصیه میکند که مجاهدین باید دست به عملیات مسلحانه بزنند و رأس تشکیلات باید نزدیک میدان عملیات و صحنه باشد:
«افسر سازمان اطلاعات و امنیت عراق: ما ضرب‌المثلی به عربی داریم و میگوییم هر کس از دیده دور باشد، از قلب نیز دور باشد. بنابراین ما اصرار داریم که ارتباط و تماسی فیمابین سازمان و مردم وجود داشته باشد. برای بالابردن روحیه امید در آن‌ها و تبلیغات و اطلاع‌رسانی هم خوب است؛ ولی برای نظامی مانند نظام [امام] خمینی ضروری است که دست به عملیات مسلحانه بزنید. عامل مکمل آن وجود فرماندهی سازمان نزدیک صحنه و میدان میباشد.
عباس داوری: ما در این موضوع با شما وحدت داریم. یعنی شما به ما توضیح دادید که از طرف رهبری صدام تمام درها به روی ما باز است. چه کمکی از دست ما بر میآید نمیدانیم. یا اینکه احتیاج است به ما بگویید چه کاری باید بکنیم. از طرف دیگر شما را نماینده دولت عراق و نماینده حزب بعث میدانیم و شما باید این مشکلات ما را حل کنید. [...] ما الان مسئله جنگ را خوب میفهمیم و مشکلات شما را هم خوب درک میکنیم اما از اون طرف خودمون را جدا از سیستم جنگی شما نمیدونیم؛ یعنی خودمان را جزء سیستم جنگی شما میدانیم.»
عباس داوری تأکید میکند که به توصیه عراقیها حتی هستههای تبلیغاتی خود را در داخل ایران مسلح ساختهاند. درخواست مکرر منافقین برای دریافت سلاح جهت عملیات ترور در داخل ایران قابل توجه است:
«عباس داوری: بنابراین تصمیم گرفتیم هستههای تبلیغاتی خودمان را هم کاملاً مسلح کنیم. یعنی علاوه بر تیمهای نظامی خودمان که میجنگند و میروند ایران و علاوه بر آن‌ها تیمهای تبلیغاتی را هم میخواهیم مسلح کنیم و اینها همشون نیاز به سلاح کمری دارند و با توجه به اینکه ما مسلسلهای یوزی هم در داخل کشور ایران داریم و اینها هم فشنگهاشون یکجور است، 200 هزار تا هم فشنگ 9 میلیمتری میخواستیم.
افسر سازمان اطلاعات و امنیت عراق: از شما سوالی دارم راجع به مطالبی که صدا و سیمای ایران آن را پخش کرده، درباره دستگیری برخی از نیروهای مخالف ایران و سلاحهایی که از آن‌ها ضبط شده است؛ آیا این صحیح است؟ صحت آن را مشخص کنید و این مسئله چقدر تأثیر بر روی افکار عمومی مردم ایران دارد؟
عباس داوری: بالأخره دولت ایران اعتراف کرد در 3 سال گذشته بیش از 300 سوءقصد [توسط منافقین انجام] شده. در 3 سال گذشته بیش از 10 بار گفتهاند 90 درصد مجاهدین در ایران از بین رفتهاند. در این جریانات طبیعی است که ما تلفاتی داشتیم و افرادی از ما را دستگیر کردهاند. بین10 تا 15 نفرند، اون‌هایی که مستقیماً در تیم آتش بودند و توی این صحبت اخیر که با برادر مسعود داشتیم و گزارشات مختلفی که رسیده بود نشون‌دهنده همین مسئله بود و به همین دلیل که حتی خواستیم که هستههای تبلیغاتی خودمان را مسلح کنیم.»
اين مسئله را حتی مسعود رجوی و مهدی ابريشمچی در گفتگوهای خود با مقامات عراقی مورد تأكيد قرار میدهند:
«به طور متوسط در توی شهر حساب میکردیم 10 تا باید میخوردیم تا یکی میزدیم. چون امکان تجمع و تشکل نداشتیم. باید روی تیمهای دو نفره، سه نفره سرمایهگذاری میکردیم با راندمان خیلی پایین.»
ابریشمچی: امیدوارم که شما هم پیگیری کنید که در همان فرصتهایی که ایشون (صدام) قول دادند عمل کنند. و طبعاً در اولین فرصتی که مسلسل «بی‌کاسی» به دستتون رسید، به ما هم بدهید؛ حتی اگر 10 تا بود.
افسر سازمان اطلاعات و امنیت عراق: لازم است پیش خود آقای رئیس‌جمهور این مسئله مطرح شود.
ابریشمچی: پس همانطور که میگویید قرار شده اون سهمی که باقی مونده از درخواستهای قبلی تا آخر این هفته بدهند تمامش را؛ اگر فردا هم بدهید ما آماده تحویل‌گرفتن هستیم.»
در ادامه این مذاکرات، تلاش بی‌دریغ مسئولان عراقی برای تأمین سلاح منافقین جهت عملیات ترور در داخل ایران جالب توجه است. افسر سازمان امنیت عراق عنوان میکند که برای تأمین سلاحهای موردنیاز منافقین با ۳ شرکت مذاکره کردهاند:
«افسر سازمان امنیت عراق: من امروز یا فردا کار را دنبال میکنم.
عباس داوری: از نظر میزان هم هر چقدر زیادتر باشد، ما قبول میکنیم. حتی تا 1000 قبضه هم ایرادی ندارد.
افسر سازمان امنیت عراق: در رابطه با سلاحهای مورد نیاز شما با 3 شرکت صحبت کردیم و با سفارت خودمون مکاتباتی انجام دادیم. قرار شد آن‌ها هرچه سریعتر خریداری، تهیه و ارسال کنند و تحویل شما داده شود.
عباس داوری: خیلی ممنون از همه زحماتی که میکشید. در همین رابطه اون سیستمی که ما قبلاً داشتیم، سلاحهایی که 6 ماهه میخواستیم، این سلاحهای کمری را زودتر به ما تحویل دهید.
افسر سازمان اطلاعات و امنیت عراق: آنچه میخواستید تأمین خواهد شد.
عباس داوری: خیلی خوب متشکرم و اما میماند طلب سابق ما یعنی سلاح آمریکایی.
افسر سازمان اطلاعات و امنیت عراق: الان دو تاشون شدند سه تا و تمام دنیا را هم شلوغ کردند. راجع به سلاحهای آمریکایی ما با 3 شرکت صحبت کردیم که تأمین کردند و حتی300 قبضه سلاح هم تحویل شما خواهد شد که حتی اضافه هم باید تحویل بگیرید. قول به من دادند بعد از عید فطر سلاحها برسد؛ البته مهمات قبلاً رسیده بود فقط منتظر سلاح هستیم.
عباس داوری: ما تا از این سلاحها خاطر جمع نشویم، نمیتوانیم رفقای خودمون رو داخل ایران بفرستیم. دلیلش اینه که بُرد، یعنی اساساً کارایی سلاحهای دیگه در مقابل کلت آمریکایی (کالیبر 45) خیلی پایینه.
افسر سازمان اطلاعات و امنیت عراق: اگر من خودم یک اسلحه آمریکایی باشم، خودم را در اختیار شما قرار میدهم. باور کنید من و عماد قرار بود جمعه قبل یک نفر را ببینم و یک زمانی هم مشخص کرده و زمانی بوده که او تعیین کرده ما تعیین نکردیم و این سرمایهدارها، دلالان اسلحه هم میدونید وقتشون به چه صورت است. شما مطمئن باشید ما هم مثل شما نگرانیم.
عباس داوری: من کاملاً اینو اعتقاد دارم، این مسئلهای که خودتان میفرمایید. اما ما اینقدر به این سلاح کمری احتیاج داریم که حتی اگر قیمتش هم کمی بالاتر باشه ما حرفی نداریم. [...] واقعیتش اینه که ما در همین اقدام تعداد زیادی از تیمهای عملیاتیمون رو گفتیم بشینند در خانه و بیرون نیایند. به عنوان مثال هفته قبل یکی از برادرانمون را در اصفهان خواستند دستگیر بکنند، از این سلاح (کلت کالیبر 45) داشت که 4 نفر را پشت سر هم میکشد و میتواند راه خودش را هم باز بکند. در حالی که با سلاح دیگر نمیشود این کار را کرد.»
