رجوی از 30 خرداد سال 60 خون را معیار پیشرفت فرقه اش قرار داد و تا امروز هم تنها مساله ای که سخت به آن پایبد بوده همین امر است. اما این مساله برای رجوی با دو میعار داخلی و خارجی تعریف شده است و مسعود رجوی برای نیل به هوای نفس خود علاوه بر خون دشمنانش (مردم ایران و مخالفانش)، بهره های زیادی از خون نیروهای خود نیز برده است و ثابت کرده که برای در بورس ماندن حتی حاضر است به راحتی از خون نیروهای فریب خورده خود نیز هزینه کند.
1- مسعود رجوی قبل از سقوط صدام در نشست پرچم برای اولین بار از نیروهای خود خواست که از جانشان مایع بگذارند و برای حفظ اشرف حتی اقدام به خود سوزی کنند و در مقابل تهدیدات بیرونی خود را به آتش بکشند.
17 ژوئن سال 2003 اولین موردی بود که سران سازمان از نیروهای این فرقه خواستند درجهت اعتراض به بازداشت مریم رجوی خود سوزی کنند و این مساله اولین مورد عملی بود که طی آن 14 نفردر نقاط مختلف دنیا اقدام به خود سوزی کردند که بر اثر آن 2تن از نیروهای این فرقه به دلیل شدن سوختگی از دنیا رفتند. در همان ایام بود که از بسیاری نیروهای سازمان خواسته می شد درخواست خود سوزی بدهند تا در صورت لزوم از آنها برای خود سوزی استفاده شود و در حداقل مساله درخواست آنها مستمسک تبلیغاتی خوبی برای رسانه های این فرقه شود.
2- 30 آذر سال گذشته یکی از اعضا منافقین که قرار بود در عملیاتی انتحاری مقرنیروهای امنیتی عراق را منفجر کند خود را تسلیم نیروهای امنیتی عراق کرد. این خبر که توسط موفق الربیعی مشاور سابق امنیت ملی عراق اعلام شده بود نشان می داد که منافقین برای رسیدن به مقاصد تروریستی خود حاضرند نیروی خود را به گونه ای مغز شویی کنند که خود را در مقرنیروهای امنیتی منفجر کند. طبق گفته این عضو منافقین تلاش براي ايجاد تبليغات و هياهوي رسانه اي در جهان عرب و در سطح بين الملل به ويژه در اروپا و آمريکا از ديگر اهداف اين اقدام تروريستي ناکام مانده عنوان شد.
3- عملیات مرصاد یکی از عملیات هایی بود که در زمره هیچ کدام از قواعد جنگ های کلاسیک و مدرن ارزیابی نمی شود. در این عملیات مسعود رجوی نیروهای خود را بدون آگاهی از کم و کیف میدان جنگ، بدون نقشه و بدون هیچ گونه سازماندهی اصولی به میدان جنگی فرستاد که از همان ابتدا و با وجود تئوری های رجوی می شد حدس زد که این میدان تبدیل به گورستان نیروهای فرقه رجوی خواهد شد. دراین میدان رجوی به اندازه خودش از نتایج عملیات بهره برداری سیاسی کرد و با دروغ بافی کامل، این عملیات را به گونه ای در رسانه های منافقین جلوه داد که هرسال خوراک تبلیغاتی خوبی برای این رسانه های ایجاد کرده باشد.
4 - مسعود و مریم رجوی در زندانی، شکنجه روحی و جسمی نیروهای ناراضی تا حد مرگ و قتل عمد اعضای ناراضی فرقه منافقین نش عمده ای ایفا نمودند که یکی از نمونه های آن مدارک و شواهد دال بر زندان و شکنجه اعضای سابقه دار سازمان در سیاهچال های مخوف سیستم های امنیتی صدام حسین از جمله زندان معروف ابوغریب است. رجوی برای آنکه بماند مجبور بود از نیروهای ناراضی خرج کند. او مردان ناراضی فرقه اش را سر به نیست کرد تا حاشیه امنیت خود را زیاد کند و زنان را بر سر کار آورد تا تنها تعدادی مهره های چشم و گوش بسته دراختیار داشته باشد و از سویی تهدیدی از جانب نیروهای ناراضی نداشته باشد. رجوی خون نیروهای ناراضی را برای بقای خود لازم داشت. رجوی امروز مفقود است و نیازی به خون برای ماندن خود ندارد چون ظاهرا جانش محفوظ است اما رجوی احتیاج به خون دارد زیرا باید این فرقه اش را در رسانه های گروهی جهان زنده نگاه دارد .هزینه کردن و خرج کردن از نیروها برای مسعود و مریم رجوی امری عدی است و وابسته به امروز و دیروز ندارد. رجوی نمی تواند اینگونه ادعا کند که دلش برای نیروهایش می تپد و برای آنها حاضر به انجام هر کاری است. رجوی از زنان این اردوگاه برای رضایت راضی کردن سران حزب بعث استفاده می کرد. رجوی افراد ناراضی را مخفیانه به قتل می رساند و امروز هم گفته های علی الدباغ در مورد خود زنی منافقین در جریان ورود نیروهای ارتش و پلیس عراق به اشرف کاملا ملموس و مطابق با واقعیات گذشته و حال منافقین است: "پنج نفر از اين افراد با انداختن خود جلوي خوروهاي پليس عراق كشته شدند و دو نفر ديگر از آنها نيز هدف گلوله تك تيراندازهايي از داخل اردوگاه اشرف و از سوي عناصر اين گروهك قرار گرفتند". برای رجوی آشکار بود که باید بپذیرد که نباید در مقابل نیروهای عراقی ایستادگی کند. منطق حکم می کرد که نباید افراد سازمان منافقین خود را در این مساله درگیر کنند اما برای رجوی لازم بود این مساله اتفاق بیفتند تا هم افراد ناراضی فرقه اش و کسانی که می خواستند از اشرف فرار کنند را از پشت مورد هدف قرار دهند و هم با اقدام چند عضو ناراضی برای انداختن خود در جلوی تانک های عراقی هزینه تبلیغاتی رایگانی و فراوانی را برای منافقین مهیا کنند.
به هر حال امروز ارودگاه اشرف دراختیار صاحبان اصلی ان قرار داد.چند ماه پیش یکی از نویسندگان سایت های زنجیره ای منافقین در مطلبی نوشته بود: زمان حضور آمریکا در عراق رژیم آخوندی اعلام کرد به زودی دوران حضور منافقین در عراق به پایان خواهد رسید و آنها اخراج خواهند شد. همان زمان ما نهال هایی در اشرف کاشتیم تا ببینیم چه وقت زمان رفتن ما از راه خواهد رسید و امروز آن نهال ها تبدیل شده اند به درخت هایی بزرگ شده اما هنوز هم ما پا برجا مانده ایم و رژیم آخوندی حسرت اخراج ما را به دل دارد. این حرف ها بارها در پیام های رنگارنگ مسعود رجوی نیز نمود داشته است و این تروریست بین المللی به کرات از تئوری گوه و جنبش خود استفاده کرده و می گوید اگر کوه ها و بجمبند باز اشرف از جای خود تکان نخواهد خورد. امروز کوهی نجمبیده اما اشرف در تسلط دولت عراق است و مریم برای دخالت اروپایی ها برای عدم جمبیدن اشرف به دریوزگی افتاده است. شهر امیر خیز دوران و پایگاه رزم آفرینان و شر زنان و کوه مردان امروز در دست صاحبان اصلی آن یعنی دولت و مردم عراق است.
