جنگ ترکیبی. عبارتی که این روزها بیشتر در رسانهها شنیده میشود. اما این جنگ چگونه جنگی است؟
در دنیای کنونی که ابزارهای مختلفی برای قدرتنمایی وجود دارد، تمامی این ابزارها میتواند در مواجهه جبهههای معارض بکار گرفته شود. اقتصاد، فرهنگ، رسانه، مطبوعات، دیپلماسی، قدرت نظامی مستقیم یا نیابتی، فضای مجازی و... همه میتوانند ابزاری برای قدرتنمایی و تسلط قرار گیرند، حال اگر تمامی این ابزارها یا اکثر آنها به طور همزمان به کار گرفته شوند، جنگ ترکیبی رخ داده است.
اغتشاشات چند هفته اخیر نمونه عینی از جنگ ترکیبی جبهه استکبار علیه جمهوری اسلامی ایران است. اما باید در نظر داشت که فقط عینی شدن این جنگ در چند هفته اخیر اتفاق افتاد، در حالیکه مقدمات آن سالها توسط جبهه غرب آماده سازی شده است. وضع سختترین رژیمهای تحریمی علیه ملت ایران، راهاندازی انواع و اقسام شبکههای ماهوارهای، ترویج فرهنگ منحط غربی از طریق شبکههای اجتماعی، ایجاد پروندههای بینالمللی همچون پرونده هستهای، تقویت گروهکهای تروریستی در مرزهای کشور، ایجاد تفرقه از طریق عوامل نفوذی میان اقوام و مذاهب، همه و همه بسترهای راهاندازی جنگ ترکیبی بود که امروز شاهد آن هستیم. به واقع دشمن تلاش دارد تا با افزایش فشار به آحاد مردم از طریق تمامی ابزارها، در نهایت آنها را در برابر حاکمیت قرار دهد.
اما در این جنگ هر کدام از بازیگران چه نقشی دارند؟
بازیگران این جنگ نیز ترکیبی از اتاق فرماندهی، پشتیبانان مالی و پیمانکاران و مجریان هستند. در جنگ کنونی جبهه غربیصهیونیستی در جایگاه فرماندهی نشستهاند و ارتجاع عربی پشتیبانی مالی را به عهده دارد و در این میان پیمانکاران گروهکهای تروریستی و مجریان، عوامل میدانی آنان هستند.
اگر در تمامی قطعات پازل این جنگ نگاه دقیقی داشته باشیم رد پای عوامل گروهکهای تروریستی به وضوح به چشم میخورد.
در جنگ اقتصادی و وضع تحریمها، گروهک تروریستی منافقین لابی طولانی مدتی را انجام داد تا جبهه استکبار را به وضع این تحریمها ترغیب کند. این گروهک در مسموم کردن فضای مجازی و ایجاد شبهات نیز چند سالی است که ورود جدی داشته است و با فراهم کردن امکانات نرمافزاری، بهطور 24ساعته از آلبانی اقدام به نفرتپراکنی در فضای مجازی میکند.
از طرف دیگر میدانداری اغتشاشات خیابانی را نیز عناصر تروریست آموزش دیده هدایت میکنند. این حجم از خشونت سازمانیافته تنها از گروهکهای تروریستی بر میآید. خلع سلاح نیرویهای نظامی و انتظامی اقداماتی نیست که توسط معترضین عادی صورت پذیرد.
فعال کردن گسلهای قومیتی و مذهبی نیز بر عهده گروهکهای تروریستی گذاشته شده است. آنچه که در سیستان و بلوچستان و کردستان اتفاق میافتد توسط گروهکهای تروریستی تکفیری و کومله هدایت شده است.
ایجاد رعب و وحشت در جامعه همچون حمله به حرم شاهچراغ نیز اقدامی سازمان یافته توسط گروهک داعش بود.
همه اینها نشان میدهد که دشمن تمامی ابزارهایش را به خدمت گرفته است. تمامی ابزارهای نامشروعی که تنها هدفش مردم ایران هستند. تمامی این ابزارها از جنگ اقتصادی و وضع تحریمها تا جنگ رسانهای، از خشونت خیابانی و شورش تا جنگ فرهنگی، از ترورهای سازمان یافته و کور تا جنگ دیپلماسی تنها قربانیانی از میان مردم عادی دارد.