گروه فرقان

محمد علی زندی

گروه فرقان توسط طلبه جوانی به نام اکبر گودرزی که در اوج فعالیتش ۲۰ساله بود شکل گرفت. گودرزی در سال۵۶ از لباس طلبه‌گری بیرون آمد و کلاس‌های تفسیر قرآن، در مناطق مختلف تهران (نازی‌آباد، سلسبیل، قلهک، جوادیه، خزانه) برپا کرد و مساجدی که گودرزی جلسات قرآن را در آن‌ها برگزار می‌کرد عبارت بودند از: مسجدالهادی (خیابان شوش) مسجد فاطمیه (خزانه) مسجد رضوان (خیابان اتابک) مسجد شیخ‌هادی و مسجد خمسه (قلهک) و مسجد اعظم (که کتابخانه قائم در آن بود)
گودرزی گروه فرقان را در درون همین جلسات تفسیر قرآن تأسیس و رهبری کرد و از سال۱۳۵۶ به صدور اعلامیه و بیانیه پرداخت و وارد حوزه سیاست و مبارزه شد. البته این را باید افزود که گروه فرقان در آغاز با عنوان «گروه کهفی‌ها» شهرت داشت و بعد‌ها به نام فرقان شناخته شد. در جریان پیروزی انقلاب‌اسلامی با اسلحه‌هایی که وی و همراهانش از پادگان‌های فتح شده توسط مردم به دست آوردند از‌‌ همان نخست وارد فاز نظامی شدند. اما این‌بار دیگر نظام شاهنشاهی سقوط کرده بود و گروه فرقان که از حال‌وهوای مبارزه خارج نشده بودند و همه هویتشان به مفهوم مبارزه ختم می‌شد، به جنگ با نظام اسلامی جدید روی آورد. گودرزی با داشتن شماری از جوانان که همچنان روحیات انقلابی سال۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ را داشتند، آنان را بر اساس آموزه‌های قرآن نشأت گرفته از برداشت‌های خود، به شدت بر ضد روحانیت و آنچه که آن را آخوندیسم می‌نامید تربیت کرده بود. از اعضای اصلی این گروه که حدود ۵۰ تا ۶۰نفر بودند می‌توان، سعید مرآت، عباس عسگری، علیرضاشاه‌بابا بیک، حسن اقرلو، علی حاتمی، کمال یاسینی، سعید واحد، محسن سیاهپوش، حمید نیکنام، علی اسدی، بهرام تیموری، عبدالرضا رضوانی، امیر قلعه‌نوتاش را نام برد. (جعفریان، رسول؛ جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، قم، مؤلف، ۱۳۸۵، ص ۵۴۴.)
تفاسیر، تألیفات و نشریات گروه فرقان

بیشتر نوشته‌ها و نشریات گروه فرقان تا قبل از دستگیری گودرزی، به قلم خود اوست که با نام مستعار منتشر می‌شد.
تفسیر‌ها: گروه فرقان در سال۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ مجلدات زیادی از تفسیر قرآن خود را تحت عنوان پیام قرآن منتشر و پخش کردند که این تفاسیر عبارت بودند از:
تفسیر فاطر، یس، صافات، تفسیر احزاب، سبأ و نجم، تفسیر عنکبوت و روم، تفسیر لقمان و سجده، تفسیر شوری و زخرف، تفسیر محمد، فتح و حجرات، تفسیر دخان، جاثیه و احقاف، تفسیر سوره مومن و فصلت، تفسیر سوره فرقان و نور (همه این تفاسیر با نام مستعار نجم‌الدین شکیب آمده است) تفسیر سوره انبیاء (حسین صادقی) تفسیر سوره بقره (جواد صابر) تفسیر سوره مریم، سوره طه (حسن قائمی)، ‌ تفسیر توبه، شعراء، نمل، و قصص (احسان کمالی) تفسیر سوره یوسف و جزء سی‌ام (محمدحسین آلیاسین و نیز به اسم احسان کمالی) تفسیر مزمل، ‌مدثر، قیامت، انسان و مرسلات (نجمالدین منتظر)، ‌ تفسیر سوره کهف، و تفسیر ذاریات و ق، و همچنین ترجمهی کامل از قرآن نیز از آنان منتشر شده است. (همان‌، ص ۵۴۹.)
کتاب‌ها

کتابی با عنوان فرازی از نهج‌البلاغه و شرح دعای عرفه (یا پیام حسین) کتاب فروغ نهج‌البلاغه دو جلد؛ همچنین کتاب توحید و ابعاد گوناگون آن (صادق داوودی؛) فرقانی‌ها در این کتاب معتقد بودند ضعف عمده تشکل‌ها و سازمان‌های انقلابی، از مشروطه تا زمان آن‌ها، عدم وجود نوعی آگاهی مکتبی بوده است. بحث‌های نخستین این اثر در تعریف اسلام و توحید است و بنا به توضیحی که در آن آمده خلاصه‌ترین تعریف توحید، نمود خارجی جنگ سراسری و دائمی موجودات برای حل تضاد‌ها و راه‌یافتن به تکامل بر‌تر و والا است. (داوودی، صادق؛ (نام مستعار گودرزی) توحید و ابعاد گوناگون آن، تهران، نشر کاظمیه، ۱۳۵۶، ص ۴.) توحید اندیشه‌ای است برای تعریف سیر حرکت موجودات در دل این تضاد‌ها به سوی الله که نقطه نهایی تکامل است، این مباحث که در قالب تحمیل برخی از تفکرات ابتدایی با آیات قرآنی طرح می‌شود، تا پایان کتاب ادامه دارد، در این تعریف که بر فرض پذیرش، بیان نوعی حرکت تکاملی برای تمام موجودات است، قیامت با تعبیر «روز تحقق استعداد‌ها» تعریف می‌شود. (همان‌، ص ۲۸۴.)
کتابی با عنوان دعاء تجلی خداگونگی انسان از سوی همین گروه به اسم محمدحسین آل‌ یس چاپ شده که شرح صحیفه سجادیه است. در اینجا هم به مانند تفاسیری که از قرآن ارائه گشته، تمامی مضامین در ارتباط با انقلاب و ضدانقلاب تحلیل و تفسیر شده است. کتابی دیگر با عنوان اصول تفکر قرآنی (به عنوان کتاب دوم توحید و ابعاد گوناگون آن) بهنام داوود قاسمی چاپ شده که اصول کلی مستخرج از قرآن درباره انسان‌شناسی و ایمان و انقلاب و ضدانقلاب است. (قاسمی، ‌داوود؛ (نام مستعار گودرزی) اصول تفکر قرآنی، تهران، گروه فرقان، ۱۳۵۶)
نشریات: نشریات یک ساله آنان درسال۱۳۵۷ تحت عنوان سالنامه فرقان چاپ شده است.
گروه فرقان و سازمان مجاهدین‌خلق

ایدئولوژی این گروه متأثر از ایدئولوژی سازمان مجاهدین‌خلق ایران بود به‌طوری‌که معمولا بر روی جزوات خود جملاتی از این منبع‌ را به چاپ می‌رساندند و خود گودرزی نیز در سیر مطالعاتی خود نیز کتاب‌های مجاهدین‌خلق را مطالعه کرده بود. (واثقی، محمد حسین؛ مجموعه مقالات مصلح بیدار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۰، ص ۱۹۳.)
آیت‌الله موسوی‌اردبیلی معتقد است که سازمان مجاهدین خلق در ترورهای فرقان دست داشته است و در واقع گروه فرقان از نظر ایدئولوژی و استراتژی در جهتی هماهنگ با آن سازمان بوده است و عناصر نفوذی سازمان به‌خوبی موفق شدند از گروه ساده‌لوح فرقان در جهت اهداف تشکیلاتی خود بهره گیرند. در این مورد موسوی‌اردبیلی می‌گوید: «شواهدی حکایت از رابطه سازمانی گروه فرقان با سازمان مجاهدین‌خلق در دست است که عبارتند از: ‌
الف) از نظر ایدئولوژی، گروه فرقان در انتشارات خود و تحلیل‌های قرآنی منتشره‌اش نشان داده است که به‌طور دقیق در خط این سازمان حرکت می‌کند،‌‌ همان برداشت‌های مادی از مفاهیم اسلامی را که سال‌ها و بار‌ها از زبان اعضای سازمان شنیده‌ایم، در نوشته‌های گروه فرقان می‌بینیم.
ب) از نظر استراتژی نیز گروه فرقان‌‌ همان مسیری را طی می‌کند که سازمان مجاهدین ترسیم کرده است. در رابطه با امام‌خمینی هم به‌طور دقیق‌‌ همان برداشت‌های درون سازمان مجاهدین را دارد.» (موسوی اردبیلی، عبدالکریم؛ غائله ۱۴اسفند۵۹ ظهور و سقوط ضد انقلاب، تهران، انتشارات نجات، ۱۳۶۴، ص ۶۸.)
گروه فرقان و دیدگاه‌های شریعتی

گروه فرقان‌ گاه از شریعتی و اندیشه‌های او طرفداری می‌کرد. حتی در نوشته‌های خود از برخی از تعبیرات خاص شریعتی استفاده می‌کردند. نشریات فرقان سرشار از استناداتی است که به اثر تشیع علوی و تشیع صفوی صورت گرفته و بر اساس آن اقدامات بعدی فرقان به انجام رسیده است.
همچنین تحلیل‌های شریعتی دربارهی مسائل طبقاتی و جایگاه روحانیون و تز «مذهب علیه مذهب» دقیقا در کتابچه تحلیلی از اوضاع سیاسی ایران، در رابطه با تکوین و تدوین ایدئولوژی اسلامی، تداوم انقلاب توحیدی گروه فرقان نفوذ کرده است. در سالنامه یکم فرقان نیز به ایدئولوژی‌های شریعتی اشاره شده است و به عنوان ششمین شهید ایدئولوژیک از آن یاد شده است.
در سال۱۳۵۶ یعنی سال آغاز فعالیت فرقان با درگذشت شریعتی، اولین اعلامیه از سوی این جریان نوپا انتشار یافت. آنچه در این شرایط، سبب برآشفتن فرقانی‌ها شد، اطلاعیه مشترک مطهری و بازرگان بود که چند روز پس از انتشار، بازرگان بر اثر اصرار دوستان و با تهدید مخالفان امضایش را پس گرفت. به دنبال صدور آن اطلاعیه، گودرزی اطلاعیه‌ای صادر کرد و به تهدید مخالفان شریعتی و در واقع آقای مطهری پرداخت. در این اطلاعیه با اشاره به ائتلاف ارتجاع و روشنفکران مدرن یعنی مطهری و بازرگان آمده است که «حاصل زشت این ائتلاف ناجوان‌مردانه، آن هم در شام غریبان شهیدان و در اجرای اهداف شوم نفاق‌پیشگان تاریخ بوده و به‌طوری‌که اطلاعیه‌ای به تاریخ ۲۳آذر۱۳۵۶ و با امضای چهره‌هایی همچون مطهری و بازرگان درآمد که بازتاب مقاصد پوشیده جبهه موتلفه بود و از تبادل‌نظر میان آن‌ها که طبعا چیزی جزء مسخ هدف شهیدان و فرهنگ انقلابی آن‌ها را در برنمی‌گیرد حکایت می‌کرد.» سپس با نقد برخی از عبارات آن نامه آمده است که «عوام‌فریبی و خیانت‌پیشگی عوامل مزبور از فرازی دیگر از نوشته‌شان روشن می‌شود» در سالگرد سفر دکترشریعتی به خارج از کشور و مرگ وی، باز گروه فرقان اطلاعیه‌ای داد و ضمن آن سخت به صادرکنندگان آن بیانه حمله کرد. همچنین اکثر گروه در بازجویی اعتراف کرده بودند که آثار شریعتی را مطالعه کرده بودند. البته نباید پنهان کرد که گفتمان حاکم بر نوشته‌های فرقان، تطابق جدی با نوشته‌های دکترشریعتی ندارد. هم به آن دلیل که این گروه سعی می‌کردند تا از قرآن دستاویزی برای نگره‌های انقلابی خود عرضه کنند و هم پیچ‌در‌پیچ بودن برداشت‌های شگفت فرقانی‌ها از آیات، بدون تردید، پسند شریعتی هم نمی‌توانست باشد. (جعفریان، رسول؛ پیشین، ص ۵۵۲۵۵۰.)
مواضع گروه فرقان در برابر روحانیت و انقلاب‌اسلامی
فرقانی‌ها هدف خود را ایجاد جامعه بی‌طبقه توحیدی می‌دانستند و از روحانیت به‌عنوان ضدتوحیدی‌ترین عضو جامعه نام می‌بردند که خلق تحت ستم را استثمار می‌کند. و به منظور رسیدن به جامعه توحیدی و آگاه کردن خلق باید این عامل استعماری حذف و از بین برود تا بتوان به دستورات و احکام خدا عمل کرد و جامعه بی‌طبقه توحیدی را پایه‌گذاری نمود. در طول مبارزه علیه رژیم شاه، همواره به مخالفت با روحانیون انقلابی می‌پرداختند و از آن‌ها تحت عنوان آخوندیسم یاد می‌کردند که به‌منظور حفظ نظام توحیدی موجود دست به استعمار توده‌ها زده است و روحانیت را متهم به کشتار مردم می‌کردند. با پیروزی انقلاب این مخالفت شدید شد و از شعار «اسلام منهای روحانیت» حمایت می‌کردند. (فوزی تویسرکانی؛ یحیی؛ تحولات سیاسی، اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۴، ج ۱، ص ۴۳۲.)
گروه فرقان در اعلامیه‌ای، انقلاب اسلامی را زاییده توافق در کنفرانس گودالوپ (که قبل از انقلاب توسط سران هفت کشور صنعتی در گودالوپ تشکیل شد) می‌دانست و سران انقلاب که در رأس کشور قرار خواهند گرفت (به جزء امام) را عوامل آن‌ها ذکر می‌کردند. (مطهری، علی؛ سیری در زندگانی مطهری، تهران، صدرا، ۱۳۷۱، ص ۱۶۶.) بر این اساس گروه فرقان، کناره‌گیری روحانیت از قدرت را ضروری می‌دانست هر چند در مورد جانشینی آن نظر خاصی ارائه نمی‌داد. به گفته گودرزی: «ما به این نتیجه رسیده‌ایم که در اسلام هیچ انضمام و انسجامی بین اسلام و روحانیت وجود ندارد و اصولا وجود روحانیت را مغایر با همه موازین توحیدی و مفاهیم قرآنی می‌دانیم». (هاشمی، یاسر؛ عبور از بحران کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی۱۳۶۰، تهران، نشر معارف انقلاب، ۱۳۷۸، ص ۸۲.)
در جریان همه‌پرسی جمهوری اسلامی، گروه فرقان از این اقدام در نشریه فروردین ۱۳۵۸ خود به عنوان «رفراندوم، توطئه استعمار» یاد کردند و اصولا رفراندوم را حتی در شکل دموکراتیک آن مخالف اسلام محمد(ص) و تشیع علی ذکر کردند. (فوزی تویسرکانی، یحیی؛ پیشین، ص ۴۳۳.) این گروه ضمن نفی تقلید در امور شرعی، معتقد بودند با مراجعه به قرآن و سنت می‌توان احکام را استنباط کرد. (واثقی، محمدحسین؛ پیشین، ص ۱۹۶.)
با تفاسیری که این گروه از آموزه‌های قرآن می‌کردند. بخشی از روشنفکران مسلمان، روحانیون و گروه‌های سیاسی را تحت‌تأثیر قرار داده بودند. در این میان بیش از همه مطهری از این تفاسیر بر‌آشفت و در مقدمه کتاب علل گرایش به مادی‌گری، تحت عنوان ماتریالیسم در ایران سخت به آراء تفسیری و تعابیری که آنان در ترجمه آیات و مفاهیم قرآن آوردند حمله کرد و از آنان تحت عنوان ماتریالیسم منافق یاد کرد. (مطهری، مرتضی؛ علل گرایش به مادی‌گری، تهران، صدرا، ۱۳۷۸، صص ۴۳ ۲۹.) که همین یکی از دلایل ترور وی توسط گروه فرقان شد.
ترورهای گروه فرقان

نخستین عاملی که گروه فرقان را به رویارویی مسلحانه با جمهوری‌اسلامی کشاند، به گفته خود آن‌ها قربانی‌شدن ارزش‌های راستین تشیع سرخ علوی بود. همچنین تلاش برای آزادساختن اسلام علی از اسارت آخوندیسم، عامل دیگر این مبارزه قهرآمیز بود که شروع به ترور افراد کرد (جعفریان، رسول؛ پیشین، ص۱۹۶.) که عبارت بودند از:
۱. در ۳اردیبهشت۱۳۵۸، سرلشکر محمدولی قرنی، نخستین رئیس ستادکل ارتش ترور شد (روزنامه کیهان، (۴اردیبهشت۱۳۵۸)، ص ۱.) که در اطلاعیه فرقان، ایشان متهم به سرکوب خلق کرد شده بود.
۲. در ۱۱اردیبهشت۱۳۵۸، استادمرتضی مطهری از رهبران فکری و سیاسی انقلاب و رئیس شورای انقلاب هنگامی‌که از جلسه شورای انقلاب برمی‌گشت هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد. (روزنامه اطلاعات، (۱۱اردیبهشت۱۳۵۸)، ص ۱.) در اطلاعیه گروه فرقان آمده است: «فکر به قدرت رسیدن دیکتاتوری آخوندیسم و آماده‌سازی تشکیلاتی آن، مدت‌ها قبل، حتی قبل از خرداد۴۲، از طرف او طرح شده است.»
۳ در ۴خرداد۱۳۵۸، حجت‌الاسلام و الملسمین هاشمی‌رفسنجانی در خانه خود مورد حمله قرار گرفت که جان سالم به در برد. (روزنامه اطلاعات، (۵خرداد۱۳۵۸)، ص۱.) در اطلاعیه فرقان، هاشمی‌رفسنجانی متهم به طراحی سیاست‌های دیکتاتوری در قبال جنبش‌توحیدی خلق مستضعف ایران شده و محکوم به اعدام‌انقلابی شده بود.
۴ در ۱۷تیر۱۳۵۸، تقی حاج‌طرخانی بنیانگذار مسجد قبا (روزنامه اطلاعات، (۱۸تیر۱۳۵۸)، ص۱.)
۵ در ۲۵تیر۱۳۵۸، آیت‌الله سیدرضی شیرازی، رئیس کمیته منطقه۳ ترور شد که سالم ماند. (روزنامه اطلاعات، (۲۵تیر۱۳۵۸)، ص ۱.)
۶ در ۳۰تیر۱۳۵۸، بهبهانی. (روزنامه اطلاعات، ۳۱تیر۱۳۵۸)، ص ۱.)
۷ در ۴شهریور۱۳۵۸، حاج‌مهدی عراقی رئیس مالی موسسه کیهان و پسرش حسام. (روزنامه اطلاعات، (۵شهریور۱۳۵۸)، ص ۱.)
۸ در ۱۲آبان۱۳۵۸، آیت‌الله قاضی‌طباطبائی، نماینده امام و از روحانیون مبارز تبریز. (روزنامه کیهان، (۱۳آبان۱۳۵۸)، ص ۱.)
۹ در ۲۷آذر۱۳۵۸، دکترمفتح عضو شورای انقلاب و رئیس دانشگاه الهیات و معارف اسلامی. (روزنامه کیهان، (۲۷آذر۱۳۵۸)، ص ۱.)
۱۰ در ۱۶آذر۱۳۵۸، نیز بمبی که از راه دور هدایت می‌شد در زیر پل مسیر آیت‌الله موسوی‌اردبیلی که در سمت دادستان کل کشور بود منفجر شد که صدمه جدی به ایشان وارد نشد. (موسوی اردبیلی، عبدالکریم؛ پیشین، ص ۵۸.)
سرانجام گروه فرقان

در اوایل آبانماه۵۸ مخفی‌گاه بزرگ فرقان در کرج شناسایی شد و مقادیر زیادی سلاح و مواد منفجره و اعلامیه از آنان ضبط شد و چندتن از اعضای آن دستگیر شدند. در این عملیات لیست مفصلی از کسانی که فرقانی‌ها قصد ترور آنان‌را داشتند به دست آمد. (رضوی، مسعود؛ هاشمی و انقلاب، تهران، انتشارات همشهری، ۱۳۷۷، ص ۱۸۱.) اما با ادامه پیدا کردن ترور‌ها، نشان از فعالیت گروه فرقان می‌داد که بالاخره بانفوذ برخی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی در این گروه، در ۲۲دی۱۳۵۸ بالاخره محل رهبر گروه و جمعی دیگر از اعضای آن شناسایی شد و طی هشت ساعت درگیری مسلحانه همه آن‌ها دستگیر شدند. (الویری، مرتضی؛ خاطرات مرتضی الویری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ۱۳۷۵، ص ۸۶.) و در ۳خرداد۱۳۵۹ تیرباران شدند.
بقایای فرقانی‌ها تا اوایل سال۱۳۶۰ همچنان به انتشار برخی از جزوات می‌پرداختند و حتی از ترورهای مجاهدین خلق (مانند ترور آیت‌الله خامنه‌ای) نیز به نوعی سوء‌استفاده کرده، آن‌ها را با اندیشه خود پیوند می‌دادند. در سال‌های اخیر نیز گه‌گاه اطلاعیه‌ای از گروه فرقان در برخی از سایت‌های خبری خارج از کشور دیده می‌شود که نمونه آن اطلاعیه آنان به مناسبت حمله امریکا به عراق در فروردین۱۳۸۱ است که با عنوان «امپریالیست‌ها در خاورمیانه چه می‌خواهند» انتشار یافته و نام گروه فرقان در ابتدا و انتهای آن دیده می‌شود. همچنین در آستانه انتخابات نهمین دورهی ریاست جمهوری ایران در۲۷خرداد۱۳۸۴ بار دیگر چند انفجار صورت گرفت که از طرف وزیرکشور به گروه خوارج فرقان منسوب گردید. (جعفریان، رسول؛ پیشین، ص ۵۵۳.)