دستگیری و محاکمه گروه فرقان
علی کردی
محمود کشانی فرزند اسماعیل، ۲۱ ساله که در ترور حجت الاسلام محمد باقر دشتیانه نقش ضارب را بر عهده داشت و در جریان ترور شهید دکتر محمد مفتح نیز راننده اتومبیل عملیات ترور بود، دستگیر شد. همچنین چند روز بعد وفا قاضیزاده یکی از اعضای گروه فرقان که رانندگی اتومبیل عملیات ترور استاد مطهری را بر عهده داشت، شناسایی و طی درگیری کشته شد.
در حمله سپاه به یکی از خانههای تیمی گروه فرقان، واقع در خیابان سپه، یکی از سه نفر ساکنین این حانه تیمی مجروح و دو نفر دیگر دستگیر شدند. (روزنامه اطلاعات، شماره ۱۶۰۵۸، مورخ ۴بهمن۵۸)
در این خانه طرح ترور حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد باهنر که باقیمانده گروه برای ایفای روحیه خود و تضعیف روحیه مردم در دستور کار قرار داده بودند، کشف شد. ضمناً افراد مذکور به سرقت یک میلیون تومان پول در تاریخ ۲۹ دی ماه از بانک ملی شعبه عباس آباد اعتراف کردند.
در میان دستگیر شدگان اخیر، امراللهی عامل ترور هانس یوآخیم لاریب، رئیس آلمانی شرکت مرک نیز دیده شد. امراللهی در۲۲ بهمن ۱۳۵۸ به اتفاق حسین نوری که در ترور دکتر مفتح و نیز ترور لاجوردی دست داشت، دستگیر شد.
پس از ترورهای مهمی که گروه فرقان انجام داد، مسئولان نظام بر آن شدند تا اعضای آن را دستگیر نمایند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و کمیتههای انقلاب اسلامی و از همه مهمتر اطلاعات سپاهپاسداران انقلاباسلامی و تعدادی از کلاهسبزهای ارتش که تحت امر شهید صیادشیرازی بودند، نیز همگی در صدد دستگیری و انهدام گروه فرقان برآمدند. عملیات شناسایی و تعقیب آغاز و در یک شب، ۱۵ خانه تیمی از آنها ضبط شد.
خانهای که اکبر گودرزی در آن مخفی شده بود، در میدان انقلاب و پشت ساختمان جهاد سازندگی بود. (خیابان جمالزاده، کوچه اخوان، شماره ۲۳، عملیات دستگیری اکبر گودرزی، در ۱۸دی۵۸ انجام شد.) دستگیری گودرزی به سختی صورت گرفت: وقتی میخواستند اکبر گودرزی را بگیرند، او از داخل اتاق با یوزی پاسدارها را به رگبار بسته بود و نمیشد به طرف او رفت. (خاطرات حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری، ح ۲، ص ۲۸۵)
سرانجام دو تن از نیروهای کلاهسبز ارتش به نامهای حمید جراحی و اکبر پژمان پلههای ساختمان را از پایین به بالا غلتیدند و خود را به اتاق گودرزی رساندند و نارنجکی را داخل اتاق او انداختند. اکبر گودرزی نالهای کرد و بیحال افتاد. گودرزی و حسن اقرلو دراین خانه تیمی همراه هم بودند.
حسن اقرلو واقعه سقوط این خانه تیمی و دستگیری خود و اکبر گودرزی را چنین تشریح میکند:
حدود ساعت ۳ بعد از نیمه شب بود که برادرم اکبر مرا بیدار کرد و گفت زنگ طبقه بالا را میزنند و خانمی که در آنجا زندگی میکند، میگوید چند نفر با تفنگ جلوی در ورودی ایستادهاند. از آنجا ما فهمیدیم که خانه لو رفته و در صدد مقابله برآمدیم و با دو کلتی که داشتیم چند تیر به سمت محل تیراندازی دشمن شلیک کردیم... در این مدت به طور مرتب رگبار مسلسل به ساختمان مسکونی ما بسته میشد...
به هر حال پس از چند لحظه که ما هچنان به تیرها پاسخ میدادیم، نارنجی توأم با رگبار مسلسل به هال پرتاب شد. در این هنگام برادرم اکبر شروع کرد به نالهکردن، من به گمان اینکه گلوله به وی اصابت کرده، به طرف او رفتم و در آغوشش گرفتم. اما به علت تاریکی بیش از حد، موضح جراحت در سر او دیده نمیشد.
در طول مدتی که مأمورین یکسره به سوی ما تیراندازی میکردند، من به طور نیمهخیز برادرم را که به حالت اغما افتاده بود، نفس مصنوعی میدادم. در لحظات آخر هم نارنجک گاز سمی به اتاق پرتاب کردند و قادر به تنفس نبودیم. برای اینکه امکان به بیمارستان رساندن برادرم وجود داشته باشد، هیچ چارهای جز تحویل سلاحها و تسلیم خود ندیدم، بنابراین سلاحها را به پایین پرتاب کردم و خودم هم از ساختمان بیرون آمدم و تسلیم شدم. (پرونده حسن اقرلو، کد پرونده ۸۶۴۱، بازجویی ۷اردیبهشت۵۹)
دستگیر شدگان به اوین منتقل شدند. پس از انتقال اعضای فرقان به اوین، آقای ناطقنوری ضمن صحبت با دکتر بهشتی از ایشان خواست که در محاکمه آنها قاطعیت صورت بگیرد. دکتر بهشتی نیز از وی خواست تا خود به عنوان قاضی پرونده، روند محاکمه را در دست بگیرد. آقای ناطق نوری قضاوت را به شرطی پذیرفت که خود دادستان را تعیین نماید. (این سند در پرونده اکبر گودرزی به شماره بازیابی ۷۷۴ موجود است. همچنین رجوع شود به خاطرات حجت الاسلام و المسلمین ناطقنوری، ج ۱، ص ۲۶۹، سند شماره ۲۹.)
سپس ایشان با آقای سید اسدالله لاجوردی گفتوگو کرد تا دادستانی پرونده محاکمه اعضای گروه فرقان را به عهده بگیرد. به دلیل سابقهای که لاجوردی در بحث با منافقین در زندانهای شاهنشاهی داشت، از توانایی لازم برای چنینکاری برخوردار بود و با پذیرش ایشان، جلسات بازجویی و محاکمات آغاز شد. حکم قضاوت آقای ناطق نوری با تأیید امام و امضای آیتالله منتظری و آیتالله مشکینی صادر شد.
اسامی تعدادی از دستگیر شدگان گروه فرقان
گروه فرقان پس از دستگیری مورد بازجویی و محاکمه قرار گرفتند که از جمله آنان میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
1) حمید احمدیان، ۲) جمشید احمدی، ۳) فرهاد اقبالی، ۴) غلامرضا بهرامی، ۵) مهدی حسینی، ۶) حسن حسینی خرم آبادی، ۷) تقی شعبانی، ۸) مجید عزیزی، ۹) محمدرضا ظریف فرد، ۱۰) رحیم اسدزاده، ۱۱) امیرهوشنگ قعلهنوتاش، ۱۲) احمدرضایی ملایری، ۱۳) داود درستی، ۱۴) فرشاد رحیمی، ۱۵) حسن عزیزی، ۱۶) عبدالرضا رضوانی، ۱۷) محمود مشهدی، ۱۸) محسن خطیبی، ۱۹) حسن اقرلو، ۲۰) سعید مرآت، ۲۱) عباس عسگری، ۲۲) مرتضی واحدی، ۲۳) صالح قنادی، ۲۴) حسین گلزار، ۲۵) سید مصطفی حسینی جوادی، ۲۶) حسین فلاح، ۲۷) زهرا ترابی، ۲۸) سیدمصطفی بیژنی، ۲۹) علی حاتمی، ۳۰) ناصر شیریننامی، ۳۱) عباس امینی، ۳۲) مجید مرآت، ۳۳) نورالله خدارحمی، ۳۴) رسول همکار، ۳۵) محمد مهری، ۳۶) شیدا خسرویا، ۳۷) علیرضا شاهبابا بیکتبریزی، ۳۸) علیرضا ابراهیمزاده، ۳۹) غلامرضا بیات، ۴۰) حمید نیکنام، ۴۱) امیرعباس عسگری، ۴۲) بهرام تیموری، ۴۳) غلامرضا یوسفی، ۴۴) سعید واحد، ۴۵) محمد متحدی، ۴۶) اکبر گودرزی، ۴۷) علیاکبر منصوری، ۴۸) محسن سیاهپوش، ۴۹) علی اسدی.
آغاز محاکمه فرقان
روز پنجشنبه، ۴بهمن ۱۳۵۸ محاکمه اعضای گروه فرقان بدون حضور خبرنگاران آغاز شد. دادستان کل انقلاباسلامی بیانیهای را به شرح زیر صادر کرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
همانگونه که برادران و خواهران محترم آگاهند، گروه فرقان در طلوع آزادی و رهایی هم میهنمان از دوران اختناق و خفقان رژیم فاسد گذشته، به دستور اربابان سرسپردهاش، تلاش پیگیری را برای ایجاد محیط رعبووحشت آغاز و در این راه، ناجوانمردانه دستش را به خون دانشمندان و عزیزانی آغشته کرد که البته این مسئله کوچکترین خللی در اراده ملت به وجود نخواهد آورد.
مردم با شتاب و تأکید تمام خواستار مجازات این عوامل شدند، اما چون مسئله قضاوت که بزرگترین مسئولیت خصوصاً در یک نظام اسلامی است، تکمیل پرونده و ادله جرم را مستلزم است و از طرفی تعجیل در محاکمه، در مواردی که منجر به اعدام قاتل شود، ردیابی همکاران گروه متهم را ضعیف میکند، لذا دادگاههای انقلاب با اینکه بعضی از متهمین را از ماهها قبل در اختیار داشت، با همه اصرار و فشار هم میهمنان و خانواده شهدا، شتابزدگی را صلاح نمیدانست و اینکه با عنایت خداوند و تلاش شبانهروزی جوانانی که به حق در این کار همه وقت و جان و استراحت خود را وقت انقلاب نمودهاند، خصوصاً با موفقیت شب چهارشنبه ۲دی۱۳۵۸ باید گفت نود درصد کار این گروه خاتمه یافته است، لذا دادگاه انقلاب از امروز محاکمه چند تن از آنها را شروع و در اسرح وقت حکم قطعی داده به اطلاع عموم خواهد رسید.
به دنبال اختلاف حاکم شرع و دادستان بر سر علنی و یا سری بودن محاکمه اعضای گروه فرقان، حاکم شرع، آیتالله محمدی گیلانی اعلام کرد که از این به بعد (۸ بهمن ۱۳۵۸) خانواده شهدا و خبرنگاران میتوانند در جلسات محاکمه اعضای گروه فرقان شرکت داشته باشند.
دادستان کل انقلاب معتقد بود که جلسات باید سری باشد، ولی حاکم شرع بر این اعتقاد بود که سری بودن و یا علنی بودن جلسات، بستگی به نظر حاکم شرع دارد نه دادستان، در نیتجه ایشان پس از محاکمه دو تن که منجر به اعدام آنها شد، اعلام نمود که جلسات علنی میباشد.
از آن پس از میان دستگیرشدگان فقط شش نفر به اعدام محکوم شدند: اکبر گودرزی، سعید مرآت، علی حاتمی، محمد متحدی، حسن اقرلو، عباس عسگری و علیرضا شاهبابک جزو معدومین بودند. حکم اعدام آنها در سحرگاه سوم خرداد ۱۳۵۹ به اجرا در آمد.
با توجه به اینکه امامخمینی اعلام کرده بودند نفس عضویت در فرقان محاربه با خدا و رسول(ص) است، اما حکام و قاضیان شرع که آقایان ناطقنوری، معادیخواه و آقایانواری بودند با این اندیشه که جوانان کم سنوسال فریب رهبران فرقان را خوردهاند، با دید اغماض محاکمات را اداره میکردند. (خاطرات حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری، ج ۱، ص ۱۸۷)
علی حاتمی یکی از عناصر اصلی جذب جوانان به فرقان و به انحراف کشاندن آنان در طول بازجویی قصد داشت با تبرئه از عضویت در فرقان، جان خود را نجات دهد. وی در یکی از بازجوییهای خود میگوید: خدایا تو شاهدی که من در گروه نظامی نبودم و هیچ اطلاعی هم از اینکه فرقان گروه نظامی داشته، نداشتم و ترورها از دید من برخوردی غیر اصولی و محکوم است. (پرونده علی حاتمی ۹۳۶، آخرین دفاعیه ۲خرداد۵۹)
اما حاکم شرع که کاملاً به روند پرونده فرقان و نقش علی حاتمی آگاه بود، ضمن تأکید حکم اعدام مینویسد: این شخص نقش فوقالعادهای در تأسیس اساس فرقان داشته و بر خلاف مدعایش، پس از عملیات این گروه کوچکترین استنکاری از خود نشان نداد و در آزمایشی که بین دادگاه و صدور رأی از او به عمل آمد، مراتب فوق تأیید و ثابت شد که او سعی دارد با نفاق خود را نجات دهد. (همان)
وی آشکارا این نفاق درونی را تغییر موضع نامید تا شاید بتواند از مرگ نجات یابد. او طی نامهای به دادگاه در حالی که زیرکانه میخواست نامش فاش نشود، از گودرزی تبری جست. حاتمی گفت: اگر گودرزی نبود، قطعاً من الان اینجا نبودم، او عامل انحراف من و دیگران است.