رابطه فرقان و سیا
گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی ابوالحسنی (منذر)
*امام راحل پس از شهادت استاد مطهری توسط گروه فرقان، این گروه را با آمریکا در پیوند دانست و برخی از پژوهشگران نیز از ارتباط سیا با فرقان سخن میگویند. آیا شما این نظر را تأیید میکنید؟ و اگر پاسختان مثبت است، چگونه میتوان میان اظهارات شما مبنی بر عمل این گروه بر طبق عقیده و آرمان خویش با نظریه فوق، جمع کرد؟
_ آنچه گفتم با نفوذ عوامل استعمار در بین این نوع گروهها برای خط دادن به آنها و بهره جستن از آنها منافاتی ندارد و اصولاً وجود افکار افراطی و انحرافی در افراد و گروهها، زمینه و بستر خوبی را برای در غلتیدن آنان در دامهای رنگارنگ استعمار فراهم میسازد و چه بسا کار را به همکاری مستقیم و عامدانه ایشان با سرویسهای جاسوسی بیگانه هم بکشاند.
پرفسور حامد الگار، پژوهشگر سرشناس غربی که اتفاقاً از شیفتگی به دکتر شریعتی خالی نیست، در کتاب ایران و انقلاب اسلامی که توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سالهای نخست پیروزی انقلاب ترجمه و نشر شد، مینویسد:
... بدون تردید گروه فرقان دستپرورده سازمان سیای آمریکاست که به اهمیت نقش دکتر شریعتی و میراث اندیشههای وی پی برده و از طریق تقسیم مردم به دو گروه طرفدار آیت الله خمینی از یک سو و دکتر شریعتی از سوی دیگر، میکوشد در اردوگاه مسلمانان ایجاد نفاق و تفرقه کند.
الگار میافزاید:
مدارکی وجود دارد که رابطه میان فرقان و سیا را نشان میدهد و من شخصاً برخی از آنها را در اختیار دارم. برای مثال وقتی سفیر جدید آمریکا در ایران تعیین گردید، تعدادی از استادان دانشگاه، برای جلسه معارفه دعوت شدند. من نیز از جمله مدعوین بودم تا درباره دکتر شریعتی، افکار و اندیشههای وی سخن گویم.
جالب اینجاست که در همان روز یک استاد دانشگاه دیگر به آن جلسه دعوت شد تا درباره مسائل اقلیتهای قومی در ایران سخن بگوید و بدیهی است که انتخاب چنین موضوعی برای سخنرانی، بالقوه ویژگیهای خاصی دارد و نشانه تلاش مستمر برای بیثبات جلوه دادن ایران است.
همچنین از منابع موثق گزارشهایی به دست آمده که نشان میدهد یک زن از طرف سازمان سیا موظف شده تا کلیه آثار دکتر شریعتی را برای بهرهبرداری وزارتخارجه و سازمانهای جاسوسی آمریکا به انگلیسی ترجمه کند. سندی نیز که دانشجویان پیرو خط امام پس از تسخیر لانه جاسوسی راجع به فرقان منتشر کردند و اظهارات برخی از مورخین نیز مؤید ارتباط فرقان و سیاست.
الگار در کلام خویشتن، البته از روی علاقه شدیدش به شخص دکتر، تمهیدات یاد شده از سوی وزارتخارجه و سیای آمریکا را لزوماً دلیل بدی افکار دکتر نمیداند، بلکه آن را صرفاً ناشی از نیات سوء دولت آمریکا برای ایجاد بلوا علیه انقلاب اسلامی ایران و رهبر آن میشمارد.
اما برای خواننده تیزبین جای این سؤال جدی وجود دارد که اگر دولت آمریکا در افکار دکتر شریعتی، زمینهها و مستمسکهایی برای ایجاد اختلاف و بلوا بر ضد امام و نظام اسلامی نیافته بود، چه دلیلی داشت که در جلسه معارفه سفیر آمریکا در ایران از پروفسور الگار برای سخنرانی درباره دکتر دعوت کند؟
در تأیید این نکته و برای تأمل بیشتر درباره آن، میتوان به تحلیل ارائه شده از سوی مایکلام. جی فیشر در سمینار وزارت امور خارجه آمریکا درباره ایران، مورخ ۴ خرداد ۱۳۵۸ اشاره کرد که در اسناد لانه جاسوسی آمریکا در ایران بازتاب یافته است.
فیشر در نوشته مفصل خود ضمن اشاره به امام خمینی و نفوذ گسترده وی در بین ملت انقلابی ایران، بر وجه آخوند ستیزانه تفکر دکتر و تأکید گروه فرقان بر آن، انگشت مینهد و خاطر نشان میسازد:
.... گروه چریکی فرقان صریحاً علما را با لقب تحقیرکننده شریعتی، به عنوان دانندگان اسلام صفوی (یعنی فاسد) مینامند. تا سال ۱۹۷۸ و حتی در جریان آن، طبقات متوسط غیر مذهبی و مسلمان آزاد اندیش میتوانستند خود را با شریعتی متحد و روی تعلیم تفکر انفرادی بر خلاف اصل تقلید از مراجع شیعه، تأکید کنند...
به همین نمط، گزارش جانبدارانه سفارت آمریکا به واشنگتن، مورخ ۴ آبان ۵۸ از ماجرای حمله شدید به اصل ولایت فقیه و اطلاق دیکتاتوری روحانیون بر آن و نیز طرح تقابل میان اسلام دکتر شریعتی با اسلام امام خمینی در میتینگ حزبجمهوریخلقمسلمان در تهران توسط عناصر آمریکامآبی چون رحمتالله مقدممراغهای، به وضوح دیدگاه و سیاست موذیانه امپریالیسم آمریکا در استفاده ابزاری از افکار دکتر شریعتی بر ضد امام و انقلاب را نشان میدهد.
منبع: نشریه یادآور، تابستان، پاییز، زمستان۱۳۸۸ و بهار ۱۳۸۹، شماره های ۶ و ۷ و ۸.